برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
جواد راشکی علیآباد؛ جمشید نوروزی
چکیده
چکیده
از دورۀ مغول به بعد، سُرایش منظومههای تاریخی، به شیوۀ شاهنامه و اسکندرنامه رونق گرفت. از جمله در دورۀ صفویه، تعداد قابل توجهی از متون تاریخی در همینگونۀ ادبی بهوجود آمد. شاهنامههای تاریخی عصر صفوی، بسیاری از ویژگیهای این گونه از متون تاریخی را از دورههای قبل به ارث برد. در عین حال بهدلیل ویژگیهای خاص عصر حکومت صفویه، ...
بیشتر
چکیده
از دورۀ مغول به بعد، سُرایش منظومههای تاریخی، به شیوۀ شاهنامه و اسکندرنامه رونق گرفت. از جمله در دورۀ صفویه، تعداد قابل توجهی از متون تاریخی در همینگونۀ ادبی بهوجود آمد. شاهنامههای تاریخی عصر صفوی، بسیاری از ویژگیهای این گونه از متون تاریخی را از دورههای قبل به ارث برد. در عین حال بهدلیل ویژگیهای خاص عصر حکومت صفویه، این آثار نسبت به دورههای پیش، دارای تفاوتها و تمایزهایی است. این نوشتار که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانهای انجام پذیرفته، به بررسی منظومههای تاریخی دربارۀ سلسلۀ صفویه و سرودهشده در این عصر میپردازد. این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی منظومههای تاریخی این دوره و بیان ویژگیهای آنها، به جایگاه و اهمیت محتوای تاریخی این منظومهها در تاریخنگاری عصر صفویه بپردازد. نُه منظومۀ تاریخی عصر صفویه که مورد بررسی قرار گرفته، از حیث محتوایی، عمدتاً به برخی اقدامات و شرح بعضی جنگهای شاهان معاصرِ سرایندگان پرداختهاند؛ با توجه به انگیزۀ سرایندگان برای جاودانه و پرآوازهکردنِ نام شاهان مد نظر و وقایع تاریخی مرتبط با آنها، این آثار را میتوان سرودههایی برای خوشآیند حاکمان وقت تلقی کرد. با این وجود، منظومههای تاریخی این دوره، بهواسطۀ داشتن برخی دادههای دست اولِ تاریخی پیرامون برخی وقایع و موضوعات دوره صفویه، کمک به تأیید یا اصلاح اطلاعات منابع تاریخی منثور و پر کردن برخی خلاءهای اطلاعاتی، از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حمید اسدپور؛ فرج الله احمدی؛ حسین اسکندری
چکیده
مهاجرتها به شکل خواسته یا ناخواسته دارای تاثیرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده است. چنانکه تاثیرپذیری در پدیده مهاجرت، به ویژه درجنبه فرهنگی از مسائل مهم و قابل توجه میباشد. خلیجفارس به عنوان یک شاهراه آبی مهم نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بلکه از نظر فرهنگی نیز محل تلاقی فرهنگ های گوناگون بوده است. یکی از این موارد، ...
بیشتر
مهاجرتها به شکل خواسته یا ناخواسته دارای تاثیرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده است. چنانکه تاثیرپذیری در پدیده مهاجرت، به ویژه درجنبه فرهنگی از مسائل مهم و قابل توجه میباشد. خلیجفارس به عنوان یک شاهراه آبی مهم نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بلکه از نظر فرهنگی نیز محل تلاقی فرهنگ های گوناگون بوده است. یکی از این موارد، مهاجرت عموما ناخواسته افریقایی تباران به خصوص از نواحی شرقی این قاره به کرانهها وپس کرانههای خلیج فارس از قرنها پیش و به ویژه در دو قرن اخیر می باشد. این گروه ضمن تأثیرپذیری از ساکنان این نواحی، تأثیرات عمیقی نیز بر فرهنگ این مناطق داشتهاند. یکی از مهمترین این تأثیرات، شکل گیری و رواج پدیدهای به نام زار است زار نوعی پریشانی افراد است که آن را حاصل اقدامات ارواح خبیثه میدانستند. . سوال اساسی پژوهش آن است که علل گسترش و تداوم پدیده زار در کرانهها خلیجفارس چیست؟ به نظر میرسد که فقدان راهکار موثرو پایدار و نبود امکانات و حمایت های اساسی از ساکنان کرانهها و پسکرانههای خلیج فارس از یک سو و زندگی همراه با مشکلات متعدد در نواحی جنوبی ایران، مسافرتهای فراوان دریانوردان این نواحی به سواحل افریقا و سکونت افریقایی تباران در سواحل خلیج فارس از سوی دیگر باعث رواج و توسعه پدیدهای به نام زار شده است . هم چنین این پدیده با برخی از ساختارهای فرهنگی این نواحی هماهنگی و مشابهت داشته است. این پژوهش با اتکا به منابع کتابخانهای و مشاهدات میدانی و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عبداله صفرزائی؛ مرضیه بلوچی
چکیده
سیستان و مکران در سده سوم تا ششم هجری دو ایالت در جنوب شرق سرزمینهای خلافت شرقی و در منطقه ثغور محسوب میشدند. در آن دوره تاریخی وسعت سرزمینی ایالتهای سیستان و مکران بسیار گستردهتر از امروز بود. در ابتدای سده سوم سیستان تحت تسلط طاهریان قرار گرفت. در اواسط قرن سوم صفاریان به مرکزیت سیستان بر بخشهای وسیعی از ایران از جمله مکران ...
بیشتر
سیستان و مکران در سده سوم تا ششم هجری دو ایالت در جنوب شرق سرزمینهای خلافت شرقی و در منطقه ثغور محسوب میشدند. در آن دوره تاریخی وسعت سرزمینی ایالتهای سیستان و مکران بسیار گستردهتر از امروز بود. در ابتدای سده سوم سیستان تحت تسلط طاهریان قرار گرفت. در اواسط قرن سوم صفاریان به مرکزیت سیستان بر بخشهای وسیعی از ایران از جمله مکران حکومت نمودند. با روی کار آمدن سامانیان و به دنبال آن ترکان غزنوی و سلجوقی، تکاپوهای آنان برای تسلط بر سیستان و مکران آغاز گردید. از طرفی آل بویه در قرن چهارم به نواحی غربی مکران کشورگشایی داشتند. تکاپوهای این چنینی برای تسلط بر سیستان و مکران و مقاومت ملوک بازمانده صفاری در سیستان و حاکمان مکران برای استقلال سیاسیشان، مناسبات سیاسی پیچیدهای را در منطقه ایجاد کرده بود. از این رو، بررسی مناسبات سیاسی مکران و سیستان در این دوره جای واکاوی و تحقیق دارد. با روی کار آمدن صفاریان در سیستان در قرن سوم و بعد از آن، ملوک سیستان در صدد تسلط بر مکران بودند، اما حاکمان مکران تلاش میکردند این منطقه را خودشان اداره کنند. بسیاری از تهاجمات ترکان به مکران از مسیر سیستان انجام می شد و بسا اوقات برخی حاکمان سیستان در نتیجه فشار اقوام مهاجم یا دستهبندیهای داخلی، به مکران پناهنده می شدند. هدف این نوشتار تبیین مناسبات سیاسی سیستان و مکران از قرن سوم تا قرن ششم هجری است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای انجام گرفته است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
سورنا فیروزی؛ مهسا ویسی
چکیده
درباره پیشینه نگارش سرودههای زرتشت و نیز باقی بخشهای اوستا، دو نظر کلی کهن و نوین در دست است. نظر کهن که در متون پهلوی مستند شده و در آثار برخی از مورخان روزگار اسلامی بازتاب یافته است، از مکتوب بودن آنها پیش از حمله اسکندر مقدونی یاد کردهاند، اما نظر محققان معاصر بر تاخر این مساله است. این پژوهش بر پایه رویکرد رهیافت تاریخی و ...
بیشتر
درباره پیشینه نگارش سرودههای زرتشت و نیز باقی بخشهای اوستا، دو نظر کلی کهن و نوین در دست است. نظر کهن که در متون پهلوی مستند شده و در آثار برخی از مورخان روزگار اسلامی بازتاب یافته است، از مکتوب بودن آنها پیش از حمله اسکندر مقدونی یاد کردهاند، اما نظر محققان معاصر بر تاخر این مساله است. این پژوهش بر پایه رویکرد رهیافت تاریخی و تحلیل محتوای متون از یک سو و ارزیابی وضعیت نگارش در فلات ایرانِ مرتبط با نیمه نخست از هزاره یکم پیش از میلاد، ابتدا به بررسی شواهد و استنادات دو دیدگاه میپردازد و سپس موضوع را برمبنای واقعیات موجود مولفههای زمانی و جغرافیایی مرتبط با روزگار زرتشت و هخامنشیان تحلیل میکند. این مقاله در پی آن است که تا از طریق ارزیابی شواهد مرتبط با سرودههای منتسب به زرتشت، کهنترین زمان ممکن برای نگارش این کهنترین بخش از اوستا را برآورد کند. مقاله پیشرو نشان میدهد که اثراتی از مکتوب بودن سرودههای زرتشت در روزگار سرایش آنها وجود دارد. در این مقاله دیده شد که برخلاف نظر برخی از پژوهشگران، محتوای اوستایی و از جمله سرودههای زرتشت، تا پیش از حمله اسکندر، مکتوب شده بودند. در پایان، مقاله درباره منظور داریوش بزرگ از خط آریایی در کتیبه بیستون بحث میکند و آن را نه مرتبط با خط میخی و زبان پارسی قدیم، بلکه نوشتن به زبان بلخی (آریایی) روزگار داریوش میداند که این امر یا به خط آرامی رایج و یا به خطی برگرفته از آن صورت گرفته است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نیلوفر موسوی؛ حسن زندیه؛ امیرتیمور رفیعی؛ حمیدرضا صفاکیش
چکیده
باور به احکام نجومی و تأثیر اجرام سماوی بر زندگی انسان از کهنترین باورهای ایرانیان است. این اعتقاد، نه تنها بخش مهمی از فرهنگ عامه بوده؛ بلکه در سطوح مختلف حکومتی همواره نفوذ و گسترش بسیاری داشت. استفاده از احکام نجوم در لشکرکشیها، عقد پیمانها، جنگوصلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، خرید، تجارت، تعلیموتعلم، دعا، درمان بیماریها، ...
بیشتر
باور به احکام نجومی و تأثیر اجرام سماوی بر زندگی انسان از کهنترین باورهای ایرانیان است. این اعتقاد، نه تنها بخش مهمی از فرهنگ عامه بوده؛ بلکه در سطوح مختلف حکومتی همواره نفوذ و گسترش بسیاری داشت. استفاده از احکام نجوم در لشکرکشیها، عقد پیمانها، جنگوصلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، خرید، تجارت، تعلیموتعلم، دعا، درمان بیماریها، ازدواج، و... تنها نمونههایی از تأثیر این باور در وجوه مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در عصر قاجاریه بود. باور به میمنت و خوشیمنی برخی روزها و نحوست و بدیمنی برخی دیگر از روزها، بخش مهمی از اعتقاد به تأثیر افلاک بود؛ که به مرور با پارهای از احکام دینی نیز، درهم آمیخته بود. چنین اعتقادی، تصمیمگیریها، عملکردها و دانشی مطابق با گفتمان سنتی جامعه در موضوع احکام نجومی پدید آورد که در شقوق مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی خود را نمایان میکرد. از اینرو، پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که پایههای اجتماعی ـ سیاسی باور به سعدونحس ایام از منظر تاریخی در این دوره چه بوده و این مسئله چه پیامدهایی بر زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان عصر قاجاری داشت؟ این پژوهش، با روششناسی ساختمندگرا در دو سطح کنش و ساختار به توصیف، تحلیل و تببین گفتمان مسلط سنتی جامعه در موضوع سعدونحس ایام و پیامدهای آن از دیدگاه پارادایم خرافات پرداخته است. بر اساس یافتههای تحقیق، عوامل روان شناختی چون ترس، تسلیم پذیری و تقدیرگرایی در کنار جهل علمی و مقاومت در برابر اندیشههای جدید، فقدان سیستم آموزشی سازمانیافته، فقدان خدمات درمان عمومی و دولتی،
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
رضوان عارف عباس؛ ناصر صدقی؛ ولی دین پرست
چکیده
چکیده:
یکی از طریقت های صوفیانه در اسلام، طریقت قادریه است که بنیانگذار اصلی آن را شیخ عبدالقادر گیلانی(متوفی 561ه.ق) دانسته اند. طریقت قادریه در قرون هفتم و هشتم، در عراق و سپس هند و شامات و شمال افریقا گسترش یافت . از قرن نهم هجری بتدریج در کردستان ایران و عراق نیز پیروانی پیدا کرد. از آن پس در قرون بعدی روز به روز بر تعداد پیروان این ...
بیشتر
چکیده:
یکی از طریقت های صوفیانه در اسلام، طریقت قادریه است که بنیانگذار اصلی آن را شیخ عبدالقادر گیلانی(متوفی 561ه.ق) دانسته اند. طریقت قادریه در قرون هفتم و هشتم، در عراق و سپس هند و شامات و شمال افریقا گسترش یافت . از قرن نهم هجری بتدریج در کردستان ایران و عراق نیز پیروانی پیدا کرد. از آن پس در قرون بعدی روز به روز بر تعداد پیروان این طریقت در کردستان عراق و ایران افزده شد. به طوری که امروز این طریقت پیروان زیادی در این مناطق دارد. بررسی چگونگی و علل رشد وتوسعه طریقت قادریه در کردستان عراق موضوع اصلی این پژوهش است. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که چه علل و عواملی موجبات گسترش طریقت قادریه در کردستان را فراهم ساخته است؟ یافته های پژهش نشان می دهد که: عوامل متعددی برای گسترش طریقت قادریه در کردستان وجود دارد از جمله می توان به مواردی همچون: فعالیت های فرهنگی مشایخ قادریه، خلأ قدرت محلی در کردستان، سفرهای متعدد شیوخ به مناطق گوناگون و تبلیغات وسیع طریقت قادریه بین مردم، تعامل با حاکمان محلی و یا با دولت عثمانی در گسترش این طریقت در کردستان تاثیر گذار بود.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
کاوه قنبری؛ علی اکبر فراتی
چکیده
با شکستِ حکومت اقتدارگرایِ ساسانیان، بتدریج زبان فارسیمیانه در دیوانها کمرنگ و ناپدید گشت. زبان پهلوی جایش را به زبان عربی داد که در سایه تقدس قرآن کریم، زبانی مقدس به شمار میرفت. در چنین شرایطی، هر ادیب و دبیری در ایرانشهر، ذهن و اندیشه خود را در قالب عربی میریخت و این زبان تبدیل به زبان نخبگان جامعه ایرانی و زبان فرهنگِ زمانه ...
بیشتر
با شکستِ حکومت اقتدارگرایِ ساسانیان، بتدریج زبان فارسیمیانه در دیوانها کمرنگ و ناپدید گشت. زبان پهلوی جایش را به زبان عربی داد که در سایه تقدس قرآن کریم، زبانی مقدس به شمار میرفت. در چنین شرایطی، هر ادیب و دبیری در ایرانشهر، ذهن و اندیشه خود را در قالب عربی میریخت و این زبان تبدیل به زبان نخبگان جامعه ایرانی و زبان فرهنگِ زمانه گشت. از نامهنگاریها در دیوانها تا نگارش اخبار و سِیَر، و ... همه به زبان عربی بود. در این شرایط شاعران عربیسرایِ ایرانیتبار که نقش رابط سنتهای فرهنگی و ادبیِ ایرانی را ایفا میکردند؛ اجزای فرهنگ ایرانی را وارد زبان عربی نمودند که از برجستهترین آنها، جشنهای ایرانشهری بود که خود بستری را فراهم میکرد تا باقی مجموعه سنتهای فرهنگی ایران نیز از این رهگذر منتقل شوند. در پژوهش کنونی جشنهای ایرانی در آثار ادیبان و شاعران کتاب یتیمةالدهر با رویکرد ادبی-تاریخی- اجتماعی، مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد جشن های نوروز، مهرگان، سده، رام، آفریجکان، خورروز، به ترتیب اهمیت در آن روزگار، گرامی داشته میشدهاند. نوروز، مهرگان و سده بیشتر جنبه مناسبتی داشته و به عنوان جشنهای درباری بیان شدهاند؛ هرچند سده و فضای حاکم بر آن بیش از نوروز و مهرگان توصیف شده است؛ درصورتی که رام، آفریجکان و خورروز، در میان توده مردم اهمیت داشته است. افزون بر این، تاثیر فرهنگ ایرانی بر شعر عربی، نمایان است که از جشنهای ایرانشهری تا توصیف مجموعه اجزای فرهنگ ایرانی مانند طبیعت، بهار، گلها، رنگها، و موسیقی و ... را شامل میشود.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مهدی رفعتی پناه
چکیده
فلسفه ادغام تمام موجودات اعم از انسان، حیوانات، گیاهان و پرندگان را جزئی از کیهان قلمداد میکند که از اصلی واحد، اصل حیات، پیروی میکنند و در پی هدفی واحد که همانا نظم کیهانی است در حرکتند. بر این اساس مقاله حاضر با بررسی شواهد تاریخی، آیینی، دینی و اسطورهای ایران باستان در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا میتوان در فرهنگ ایران ...
بیشتر
فلسفه ادغام تمام موجودات اعم از انسان، حیوانات، گیاهان و پرندگان را جزئی از کیهان قلمداد میکند که از اصلی واحد، اصل حیات، پیروی میکنند و در پی هدفی واحد که همانا نظم کیهانی است در حرکتند. بر این اساس مقاله حاضر با بررسی شواهد تاریخی، آیینی، دینی و اسطورهای ایران باستان در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا میتوان در فرهنگ ایران باستان فلسفۀ ادغام را یافت؟ و اگر چنین است، جایگاه هر یک از اجزای طبیعت در این نظام چگونه تعریف شده است و چه کارویژههایی برای آنها به منظور حفظ نظم کیهانی تعریف شده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در جهانبینی ایرانی، انسان نه به عنوان مافوقی که برتری اخلاقی و هستیشناختی بر موجودات دیگر دارد، بلکه به عنوان جزئی از هستی به شمار میرود که در کنار سایر اجزای هستی و پدیدههای طبیعی وظیفۀ برقراری نظم کیهانی را در مبارزه با شر و نیروهای اهریمنی به عهده دارد. درک پدیدههای طبیعی به عنوان وجوداتی که ارزش ذاتی دارند و در چرخۀ تکامل مادی و معنوی انسان میتوانند نقش بازی کنند، اصلیترین پیامی است که توجه به جهانبینی باستانی برای انسان امروزی دارد. در حقیقت فلسفۀ ادغام در قالب جهانبینی ایرانِ باستان میتواند در چارچوب گفتمان رادیکالیسم سبز و به ویژه الهیات اکولوژیک در کنار سایر اجزای این گفتمان مانند الهیات اکولوژیک اسلامی، مسیحی، بودایی و یهودی به کار حفاظت محیط زیست آید.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
داوود پاکباز کتج؛ حسن کریمیان؛ مصیب امیری؛ مجید منتظرظهوری
چکیده
دهدشت یکی از مهمترین شهرهای جنوب غرب ایران در دوران اسلامی است که در عصر صفوی از اهمیت و شکوفایی بسیار بالایی برخوردار بوده است. این شهر در دوران صفوی دارالملک و حاکمنشین ولایت بزرگ کهگیلویه بوده که محدودۀ وسیع کوره ارّجان سدههای پیشین را در بر میگرفت. شهر دهدشت در دوران شکوفایی خود، دارای تمام ویژگیهای شهری بوده است. هدف از ...
بیشتر
دهدشت یکی از مهمترین شهرهای جنوب غرب ایران در دوران اسلامی است که در عصر صفوی از اهمیت و شکوفایی بسیار بالایی برخوردار بوده است. این شهر در دوران صفوی دارالملک و حاکمنشین ولایت بزرگ کهگیلویه بوده که محدودۀ وسیع کوره ارّجان سدههای پیشین را در بر میگرفت. شهر دهدشت در دوران شکوفایی خود، دارای تمام ویژگیهای شهری بوده است. هدف از نوشتار حاضر، تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر زوال شهر دهدشت از دوره صفوی تا پایان دوره قاجار و زمان اضمحلال آن است. در این پژوهش که به روش تاریخی - تحلیلی انجام گرفت، سعی بر آن است تا بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات میدانی و واکاوی منابع تاریخی به این پرسش پاسخ داده شود که چه عواملی منجر به زوال شهر تاریخی دهدشت شده و پایان حیات سیاسی – اجتماعی آن مربوط به چه دورهای از تاریخ است؟ بر اساس نتایج به دست آمده از واکاوی منابع تاریخی و مطالعات باستانشناسی، جنگ، شورشها و غارتهای مکرر و پی در پی، ناامنی، ویرانی شبکههای ارتباطی، کاهش رونق تجاری، مالیات سنگین و متأثر از آن وخامت اوضاع اقتصادی، منجر به زوال شهر دهدشت و خالی شدن آن از سکنه گردید. ضعف و سیر زوال تدریجی شهر نیز با تضعیف و زوال حکومت صفوی شروع شده و تا دوره قاجار تداوم یافت، اما فروپاشی نهایی و پایان حیات سیاسی - اجتماعی آن مربوط به نیمه پایانی دوره قاجار است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
آروین قائمیان؛ نورالدین نعمتی
چکیده
چکیدهحکومت بریتانیا در اوایل سدۀ بیستم، با کسب امتیاز نفت و تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطۀ بریتانیا بر حوزۀ عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست ...
بیشتر
چکیدهحکومت بریتانیا در اوایل سدۀ بیستم، با کسب امتیاز نفت و تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطۀ بریتانیا بر حوزۀ عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست خارجی خود قرار داد. به قدرت رسیدن رضاشاه (حک 1320-1304ش) و سیاست آمرانۀ وی در راستای نوسازی و تمرکز قدرت سیاسی، با منافع عشایر عرب در تزاحم آشکار قرار گرفت که یکی از پیامدهای مهم آن، جابجایی جمعیتی و مهاجرت گستردۀ عشایر خوزستان به کشورهای مجاور عرب بود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که روابط رضاشاه و عشایر عرب خوزستان چگونه بود؟ فرضیۀ پژوهش پیش رو این است که راهبرد حمایتی حکومت بریتانیا و شرکت نفت از تمرکز قدرت سیاسی و نوسازی در ایران، در جابجایی جمعیتی و مهاجرت گستردۀ عشایر عرب به خارج از کشور مؤثر بوده است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوۀ جمعآوری دادهها بصورت کتابخانهای و اسنادی میباشد. تا به حال پژوهشی بصورت مستقل به بررسی به روابط میان بریتانیا و عشایر عرب خوزستان در دورۀ رضاشاه نپرداخته است. از این رو، این مقاله درصدد است تا گوشهای از معادلات پیچیدۀ سیاسی و اجتماعی در خوزستان را بنمایاند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مینا صفا
چکیده
پژوهش در حکمت خسروانی یا حکمت ایران باستان که شامل همهی مفاهیم فرهنگی میشود، راهی برای شناخت درستتر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی از سدههای دوم هجری به بعد است که بخشی قابل توجه از آن را فلسفه و بخشی دیگر را اساطیر عرفانی تشکیل میدهد. در حقیقت حکمت ایران چکیده مکاتب فکری، دینی و جهانبینی اقوام ایرانی است که قرنها در ایران پیش و پس از ...
بیشتر
پژوهش در حکمت خسروانی یا حکمت ایران باستان که شامل همهی مفاهیم فرهنگی میشود، راهی برای شناخت درستتر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی از سدههای دوم هجری به بعد است که بخشی قابل توجه از آن را فلسفه و بخشی دیگر را اساطیر عرفانی تشکیل میدهد. در حقیقت حکمت ایران چکیده مکاتب فکری، دینی و جهانبینی اقوام ایرانی است که قرنها در ایران پیش و پس از اسلام به رشد و بالندگی خود ادامه داد. شیخ شهابالدین سهروردی از این حکمت به عنوان "حکمت اشراق/ خسروانی" یاد میکند. فلاسفه و حکمای ایرانی بسیاری در بستر فکری و فرهنگی ایران رشد نمودند و از بحر حکمت و فلسفه شرق و غرب بهره بردند. یکی از این حکما ناصرخسرو قبادیانی، داعی و حجت اسماعیلی در قرن 5 ه.ق است. تاکنون آثار او با دیدگاه غربی خوانده و میراث فلسفه یونان در آنها جستجو و بازنمود شدهاند، اما در این پژوهش با طرح پرسشهایی بنیادین، همانند رابطۀ ناصر خسرو با جهان باستانی ایران چیست؟ آیا ناصر خسرو از میراث فلسفه ایرانی/حکمت خسروانی بهره جسته و تأثیر پذیرفته است؟ این تأثیر تا چه میزان بود؟ به بررسی نقش و جایگاه حکمت ایرانی/خسروانی در ساختار فکری و حکمت ناصرخسرو پرداختیم و با تأکید بر جایگاه عقل و اختیار در ساختار فکری ناصرخسرو، شاخصههای اصلی حکمت خسروانی و حکمت ناصرخسرو پیرامون عقل و اختیار مقایسه و تفسیر و تحلیل نمودیم.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
فاطمه طاهرخانی؛ حیدر ولی زاده
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، بررسی سازو کارهای زبانی موجود در گفتمان شیعی است که موجب بازیابی و احیای مفهوم "ایران" در عصر صفویه شد. اهمیت پرداختن به این مفهوم از آن جهت است که بسیاری از مناسبات و روابط سیاسی-اجتماعی، شیوه های تولید قدرت، نحوه شکل گیری هویت ایرانی-اسلامی و نیز نحوه ساخت دولت متمرکز شیعی را در لایه های زیرین معنایی خود ...
بیشتر
هدف از نگارش این مقاله، بررسی سازو کارهای زبانی موجود در گفتمان شیعی است که موجب بازیابی و احیای مفهوم "ایران" در عصر صفویه شد. اهمیت پرداختن به این مفهوم از آن جهت است که بسیاری از مناسبات و روابط سیاسی-اجتماعی، شیوه های تولید قدرت، نحوه شکل گیری هویت ایرانی-اسلامی و نیز نحوه ساخت دولت متمرکز شیعی را در لایه های زیرین معنایی خود مستتر دارد. یکی از متون مهم این دوره که به سبک سیاستنامه در سال 1402ه.ش نگاشته و به شاه عباس دوم تقدیم شده است کتاب روضه الانوار اثر ملا محمد باقر سبزواری است. این کتاب با کاربست مکرر واژه ایران، نمونه مناسبی برای بررسی نحوه امتزاج گفتمانی ایران و تشیع به مثابه دو رکن هویتی ایران معاصر است. با خوانش این متن مطابق با رهیافت تاریخ مفهومی رایان کوزلک و روش تاریخی- گفتمانی روث ووداک، نتایج ذیل حاصل شد: مفهوم ایران به گسترده ترین صورت معنایی و تاریخی در این متن مورد اشاره و استفاده واقع شده است و کلیه ظرفیت های گفتمانی و معنایی موجود درآن شامل صور اسطوره ای، جغرافیایی، دینی و فرهنگی برای تولید قدرت سیاسی دولت فراگیر و نوظهور صفویه به کار گرفته شده است و کلیه سطوح و لایه های معنایی تاریخی این مفهوم در این متن، احضار گشته اند. به واقع، تشیع به مثابه محملی برای بروز و ظهور این فراگیری و کل نگری عمل نموده است و از سویی یک سطح معنایی نو که همان تشیع است نیز به آن افزوده گردیده است. به دیگر سخن تشیع محملی برای ظهور مجدد ایران در دو صورت عینی و ذهنی دولت متمرکز شیعی و مفهومی تاریخی فرهنگی بازیابی شده تبدیل گشت.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حسن رستمی؛ عباس قدیمی قیداری
چکیده
در سالهای مشروطه ولایت خمسه با مرکزیت زنجان از کانونهای بحرانی کشور بود و بهدلیل نزدیکی به شهرهای تهران و تبریز، سالهای ناآرامی را سپری کرد. در این بین علاوه بر بحرانهای سیاسی در کشور، دشمنی خوانین خمسه (جهانشاه خان امیرافشار و ذوالفقارخان اسعدالدوله) بر سر تصاحب زمینهای یکدیگر، نابسامانیهای فراوانی را در سطح جامعه موجب ...
بیشتر
در سالهای مشروطه ولایت خمسه با مرکزیت زنجان از کانونهای بحرانی کشور بود و بهدلیل نزدیکی به شهرهای تهران و تبریز، سالهای ناآرامی را سپری کرد. در این بین علاوه بر بحرانهای سیاسی در کشور، دشمنی خوانین خمسه (جهانشاه خان امیرافشار و ذوالفقارخان اسعدالدوله) بر سر تصاحب زمینهای یکدیگر، نابسامانیهای فراوانی را در سطح جامعه موجب گردید. این ستیزهها بیتأثیر از سیاستهای زمینداری دولت قاجاریه در دوره های ناصری و مظفری نبود. بنابراین مسئله اساسی این تحقیق، نسبت الگوی حکمرانی دولت قاجارها با رقابتها و ستیزههای خوانین زمیندار زنجان بر اساس نظریۀ دولت پاتریمونیال ماکس وبر است. بهنظر میرسد با توجه به تداوم ساختار سیاسی قاجاریه و گسترش دستگاه دیوانسالاری قاجار ها تا اواخر دوره ناصری، شاه در نقش حاکم پاتریمونیال، با توجه به سلطۀ سنتی و اختیارات نامحدود و نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی کشور، با فروش املاک خالصه و افزایش تیول در ایران، زمینۀ لازم را برای رقابتها و اقتدار زمینداران فراهم ساخت. تداوم این سیاستهای دولت قاجاریه در سالهای منتهی به انقلاب مشروطه، موجب افزایش نفوذ زمینداران شد و با عنایت به ناکارآمدی نهادهای عصر مشروطه در رفع بحران زمینداری در مناطق مختلف کشور، مشکلات فزایندهای در سالهای بعد بهوجود آورد. مقالۀ حاضر با گردآوری دادههای کتابخانهای و اسنادی، به شیوه توصیفی_تبیینی موضوع را مورد بررسی قرار داده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عباسعلی رضائی نیا؛ سید مهدی موسوی نیا
چکیده
چوگان در فرهنگ ایرانی جایگاه بلندی دارد و از یک بازی صرف، فراتر رفته و با نظام ارزشی و فکری جامعه ایرانی پیوند خوردهاست. مطالعه و شناخت از بازی چوگان بیشتر متکی بر متون تاریخی، ادبی و آثار هنری است. اما خلائی که در این زمینه دیده میشود، بررسی آثار و شواهد بازی چوگان از منظر میراث فرهنگی ناملموس است. از این رو هدف مقاله حاضر، شناخت ...
بیشتر
چوگان در فرهنگ ایرانی جایگاه بلندی دارد و از یک بازی صرف، فراتر رفته و با نظام ارزشی و فکری جامعه ایرانی پیوند خوردهاست. مطالعه و شناخت از بازی چوگان بیشتر متکی بر متون تاریخی، ادبی و آثار هنری است. اما خلائی که در این زمینه دیده میشود، بررسی آثار و شواهد بازی چوگان از منظر میراث فرهنگی ناملموس است. از این رو هدف مقاله حاضر، شناخت جایگاه، اهمیت و تبیین بازی چوگان به عنوان یکی از مولفههای هویت بخش در فرهنگ مردم ایران با روش توصیفی _ تحلیلی است. برای رسیدن به این منظور، بازی چوگان در زمینههای گوناگون سنتهای شفاهی، رسوم اجتماعی، هنرهای نمایشی مورد توجه قرار گرفتهاست. نخست جای نامهایی که با چوگان پیوند خورده، جستجو شدهاست. سپس به شواهد بازی چوگان در میان بازیهای بومی و محلی پرداخته شدهاست و در ادامه ضمن شناسایی نشانههای بازی چوگان، شباهتها و تفاوتهای آن در بین مناطق مختلف بیان گردید. نتیجه پژوهش نشان میدهد بازی چوگان نه تنها در بین اشراف و بزرگان، محبوب بوده بلکه در میان مردم عادی ایران نیز رواج داشتهاست. چنانکه یازده جاینام مرتبط با چوگان و نیز برگزاری آن در مناطق مختلف ایران به دو شیوه سواره و پیاده، نشانهای از پیوند عمیق مردم با این بازی است. بازی چوگان نه تنها به عنوان یک بازی ملی بلکه به عنوان یک عنصر کارآمد فرهنگی در حیات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی نقش موثری داشتهاست.جلوههای گوناگون این بازی در زندگی مردم، بازتاب نگرشهای ایرانیان و به قوام و تداوم سنتهای فرهنگی آنها کمک کردهاست.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
کورش صالحی
چکیده
تأثیر گسترش دامنه ی امنیت مرکزی در دوره شاه عباس اول بر نظم و ترتیب امور و رونق تجاری نقش ارزندهای داشت. با توجه به افزایش چشمگیر قدرت مراکز ملوکالطوایفی و انفعال نسبی حکومت مرکزی نسبت به این مراکز در ادوار قبلی؛ توسعه عمومی امنیت کشور و مسئله مهم رونق اقتصادی در این دامنه؛ مهمترین عامل تغییر اوضاع عمومی به حساب میآمد. با به تخت ...
بیشتر
تأثیر گسترش دامنه ی امنیت مرکزی در دوره شاه عباس اول بر نظم و ترتیب امور و رونق تجاری نقش ارزندهای داشت. با توجه به افزایش چشمگیر قدرت مراکز ملوکالطوایفی و انفعال نسبی حکومت مرکزی نسبت به این مراکز در ادوار قبلی؛ توسعه عمومی امنیت کشور و مسئله مهم رونق اقتصادی در این دامنه؛ مهمترین عامل تغییر اوضاع عمومی به حساب میآمد. با به تخت نشستن شاه عباس اول این چرخه دچار تغییر کلی گردید و تغییر در صورتبندی اقوام، راهها و معادلات امنیتی داخلی و نظارت بر آن جزء عمده موارد این تغییرات بود. این تحقیق که با روش تاریخی ترتیب یافته بر حول محور این سؤال که هدف شاهعباس اول از گسترش دامنه امنیت مرکزی چه بود؟ استوار است؛ هدف از انتخاب پایتخت جدید، مهاجرت و چینش اقوام در پایتخت و راههای منتهی به آن، توجه به راهها، احداث کاروانسراهای متعدد، از بین بردن منابع ناامنی و تقویت امنیت مرکزی حکومت؛ از مهمترین اقدامات شاهعباس اول در جهت رونق اقتصادی کشور بود. دستاورد تحقیق نشان می دهد که این اقدامات امنیت بخش، باعث تشکیل فضایی جدید در عرصه امنیت کلی و اصل مهم آمدوشد کاروانهای تجاری و گسترش دامنه قوانین شهروندی گردید به نحوی که نسبتاً در یک دوره کوتاه مدت فضای عمومی کشور به سمت تعادل و سرعت رونق اقتصادی پیشرفت داشته است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
آذر اردیانیان؛ فواد پورآرین؛ میرهادی حسینی؛ حسین مفتخری
چکیده
توسعه، تکمیل شبکه تلگراف ازجمله اقدامات اساسی حکومت رضاشاه به منظور تأسیس جامعهای مدرن بود، تلگراف بهعنوان ابزار ارتباطی پرسرعت از عناصر اصلی مستحکمسازی بدنه اقتدار نظامی به شمار میرفت که در دوران پرالتهاب ناشی از وقوع دو جنگ جهانی، تأثیر مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی ایران برجای گذاشت زیرا ایران به دلیل قرارگیری ...
بیشتر
توسعه، تکمیل شبکه تلگراف ازجمله اقدامات اساسی حکومت رضاشاه به منظور تأسیس جامعهای مدرن بود، تلگراف بهعنوان ابزار ارتباطی پرسرعت از عناصر اصلی مستحکمسازی بدنه اقتدار نظامی به شمار میرفت که در دوران پرالتهاب ناشی از وقوع دو جنگ جهانی، تأثیر مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی ایران برجای گذاشت زیرا ایران به دلیل قرارگیری در موقعیت خاص جغرافیایی نظر دولتهای قدرتمند را جهت حفظ منافع خود در خاورمیانه جلب میکرد. از این منظر توجه به عنصر ارتباطات در ادامه حیات حاکمیت سیاسی حکومت پهلوی اول بسیار بااهمیت جلوه میکرد. پژوهش حاضر با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسناد، به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کلیومتریک درصدد پاسخ به این سؤال است که اثرات توسعه اجتماعی و سیاسی شبکه تلگراف در دوره حکومت پهلوی اول چگونه بوده است؟ آیا بودجه اختصاصیافته به این وزارتخانه در راستای توسعه اقتدار نظامی بوده یا خیر؟ یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که تلاش رضاشاه در راستای نوسازی ایران، توسعه شبکه تلگراف را به عنوان ابزاری بسیار کاربردی با خود به همراه داشت همچنین نحوه گسترش خطوط ناشی از شرایط سیاسی بین-المللی بود؛ این شبکه به عنوان یکی از اصلیترین مؤلفههای گسترش سلطه نظامی در کشور مورد توجه قرار گرفت با این حال بودجه آن طی شانزده سال حاکمیت رضاشاه تغییر زیادی نکرد. اهمیت پژوهش حاضر آنکه میتواند اطلاعات ارزشمندی بر مبنای آمار و ارقام منتشرشده مربوط به بودجه اختصاصی به این وزارتخانه در عصر پهلوی اول در اختیار قرار دهد و زوایای مبهم سیاسی و اجتماعی جامعه را روشن نماید.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد علی پرغو؛ جواد علیپور سیلاب
چکیده
یکی از موضوعات جالب و مغفول در مطالعات تاریخ اجتماعی ایران، نحوة مقابله با چالشهای طبیعی و اقلیمی از جمله بادهای گرم یا سرد است. نمونة مهم بادهای گرم با عنوان باد سموم در منابع مختلف اشارهشدة مورخان، جغرافیدانان و طبیبان بوده است؛ ازینرو پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «باد سموم» چه ویژگیهایی دارد ...
بیشتر
یکی از موضوعات جالب و مغفول در مطالعات تاریخ اجتماعی ایران، نحوة مقابله با چالشهای طبیعی و اقلیمی از جمله بادهای گرم یا سرد است. نمونة مهم بادهای گرم با عنوان باد سموم در منابع مختلف اشارهشدة مورخان، جغرافیدانان و طبیبان بوده است؛ ازینرو پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «باد سموم» چه ویژگیهایی دارد و در نظام طب ایرانی به چه نحوی با آن مقابله میشد؟ مقالة حاضر در گام اول به بررسی پراکنش جغرافیایی و تاریخچه و در گام دوم به تبیین رویکردشناختی و رفتاری طبیبان در مقابله با باد سموم و عوارض حاصل از آن پرداخته است. یافتههای پژوهش حاضر براساس رویکرد توصیفیـ تحلیلی بیانگر آن است که باد سموم، بهمنزلة یک چالش اقلیمی، در دورههای مختلف تاریخی و در مناطق مختلف جغرافیایی مورد توجه بود. منطقة جغرافیایی وزش این باد در ایران بیشتر شامل مناطق جنوبی (شرقیـ غربی) و دورة زمانی وزش آن از اواخر بهار تا اواخر تابستان بوده است. به لحاظ کیفی، شاخصة اصلی باد سموم گرمی و خشکی بود. وزش این باد حیات انسان، زیست گیاهی و جانوری منطقه را با مشکلاتی روبهرو میکرد. مواجهه با باد سموم موجب بروز عوارض بدنی مهلکی در بدن فرد میشد که طبیبان با عنوان «سمومزدگی» از آن یاد کردهاند. تدابیر پیشگیرانه جهت مقابله با گرما و باد سموم و انواع روشهای درمانی برای رفع عوارض حاصل از رویارویی با این باد، توسط طبیبان در چارچوب طب اخلاطی ارائه شده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مهدی اسدی؛ فاطمه کاظمی زاده
چکیده
با تشدید اندیشة ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی اول و افزایش سفر و تبادلات فرهنگی، احساسات مشترک میان پارسیان هند و حامیان ناسیونالیسم باستانگرا در ایران شدت یافت. پارسیان هند در نتیجة رشد ناسیونالیسم و توجه به مسئلة سرزمین و ملیت، بهخصوص پس از آغاز جنگهای داخلی در هندوستان و تهدید امنیت مالی و جانی خود، به سرزمین اجدادی و امکان ...
بیشتر
با تشدید اندیشة ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی اول و افزایش سفر و تبادلات فرهنگی، احساسات مشترک میان پارسیان هند و حامیان ناسیونالیسم باستانگرا در ایران شدت یافت. پارسیان هند در نتیجة رشد ناسیونالیسم و توجه به مسئلة سرزمین و ملیت، بهخصوص پس از آغاز جنگهای داخلی در هندوستان و تهدید امنیت مالی و جانی خود، به سرزمین اجدادی و امکان بازگشت به آن، بیش از پیش علاقهمند شدند. برای روشنفکران و ناسیونالیستهای باستانگرای ایرانی، که به دنبال راهبردهای اصلاح اقتصاد و فرهنگ ایران به منظور غلبه بر آنچه آنها بهمنزلة یک دورة طولانی انحطاط فرهنگی، فقر اقتصادی و ضعف سیاسی تصور میکردند، رابطه بیشتر با پارسیان هند و کسب حمایتهای همهجانبه از سوی آنها میتوانست نقش مهمی در غلبه بر این انحطاط ایفا کند. دولت پهلوی اول نیز، متأثر از رویکرد ناسیونالیسم باستانگرا و سیاست اقتصادی خود، به مهاجرت پارسیان هند به ایران علاقهمند گردید. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است: رویکرد دولت پهلوی اول و پارسیان هند به مسئلة مهاجرت به ایران چه بود؟ یافتههای پژوهش، که با تکیه بر منابع دست اول و براساس روشهای تاریخی صورت گرفته، نشان میدهد بهرغم تمایلات نخستین برخی از رهبران پارسیان هند و علاقة رضا شاه و تلاشهای همهجانبة دولتمردان دورة پهلوی اول، موضوع مهاجرت پارسان هند به ایران به دلیل تضاد با سیاستهای بریتانیا در هندوستان، عدم تحقق عدالت اجتماعی مد نظر پارسیان هند در ایران و ساختار دولت مطلقة پهلوی و دوگانگی در میان پارسیان هند، به شکست انجامید.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
شیرزاد احسان خواه؛ منیره کاظمی راشد؛ حسن زندیه؛ منیژه صدری
چکیده
در دوره ی قاجار به علت ظهور و گسترش سرمایه داری و جهانی شدن اقتصاد، دروازه های مرزی به روی سایر کشورها گشوده شد. در این میان، کرمانشاه به عنوان یکی از مهمترین مسیرها ی مرزی کشور، سهم بسزایی داشت. و در تقابل و تعامل با دولت عثمانی و از آن طریق، در پیوند با سایر کشورهای اروپایی قرار گرفت. ورود نمایندگان کشورهای خارجی (تجار، مستشرقین، مسیونرهای ...
بیشتر
در دوره ی قاجار به علت ظهور و گسترش سرمایه داری و جهانی شدن اقتصاد، دروازه های مرزی به روی سایر کشورها گشوده شد. در این میان، کرمانشاه به عنوان یکی از مهمترین مسیرها ی مرزی کشور، سهم بسزایی داشت. و در تقابل و تعامل با دولت عثمانی و از آن طریق، در پیوند با سایر کشورهای اروپایی قرار گرفت. ورود نمایندگان کشورهای خارجی (تجار، مستشرقین، مسیونرهای مذهبی،و...) تأسیس اداراتی چون( تلگراف، بانک، کنسولگری و ...) واردات کالاهای غربی ( پارچه های انگلیسی، دخانیات ترکیه، آبجوهای دانمارکی و... ) سبب شد تا مظاهر فرهنگ غربی در این ایالت رواج یابد. ساختار جدید شهری و معماری، زمینه های گسترش بیشتر تشیع، معرفی آثار باستانی در سطح جهانی و... از دیگر پیامدهای فرهنگی این روابط بود. این پژوهش، به استناد سفرنامه ها، خاطرات، وسایر منابع به روش تحلیلی – توصیفی و کتابخانه ای انجام شده است. هدف از این پژوهش بررسی تحولات فرهنگی ایالت کرمانشاهان در پیوند با روابط خارجی در یکی از مهم ترین ادوار تاریخ ایران می باشد. یافته ها نشان می دهد مناسبات خارجی ایران با کشورهای اروپایی و عثمانی، سبب بروز تحولات فرهنگی دیگری از جمله ارتقاء بهداشت، تاسیس مدارس با محتوای آموزشی جدید ، شکل گیری گویش کرمانشاهی و ...گردید.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حسن آتش آب پرور؛ محمدکریم یوسف جمالی؛ اسماعیل سنگاری؛ شکوه السادات اعرابی هاشمی
چکیده
چگونگی خلقت آغازین جهان و آفرینش عناصر طبیعی و تناسب آن ها با اعداد همواره مورد توجه بشر بوده است.هر چند اسطوره های آفرینش منعکس کننده ذهنیت انسان ابتدایی هستند، اما اغلب ساختاری هدفمند را جستجو می کنند. با اهمیت و نقشی که آب در زندگی دارد و سبب شده تا نقش ویژه ای در باورهای همه ملت ها پیدا کند، گروهی از اقوام قدیم منشاء همۀ آفرینش را ...
بیشتر
چگونگی خلقت آغازین جهان و آفرینش عناصر طبیعی و تناسب آن ها با اعداد همواره مورد توجه بشر بوده است.هر چند اسطوره های آفرینش منعکس کننده ذهنیت انسان ابتدایی هستند، اما اغلب ساختاری هدفمند را جستجو می کنند. با اهمیت و نقشی که آب در زندگی دارد و سبب شده تا نقش ویژه ای در باورهای همه ملت ها پیدا کند، گروهی از اقوام قدیم منشاء همۀ آفرینش را در آب جستجو می کردند.وجود آب در آغاز آفرینش بر پایۀ متون کهن ایرانی همیشه مورد توجه بوده و در باورمندی ایرانیان باستان، آفرینش آب پس از آسمان صورت می گیرد. در ادیان پیشازردشتی و نیز در دیانت زردشتی، آب همواره مقدس بوده و ایزدبانوان و ایزدانی مأمور محافظت و پاسبانی از آن بودند.در نظام فرهنگی و زیستی آغازین حیات، انسان برای شناخت پدیده های هستی از شیوه های خاصی بهره می گرفت که یکی از آن ها اسطوره است. اسطوره ها جزء اولین استدلال ها و تبیین شناختی بشر اولیه برای مشخص کردن چیستی و جایگاه عناصر دردسترس و ناشناخته طبیعت هستند.این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی نقش اعداد مقدس سه و هفت را در آفرینش آبها مورد مداقه و تحلیل قرار داده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعداد بر طبیعت تحت امرشان تأثیرمی گذارند و این گونه میان خدا و جهان آفرینش واسطه میشوند.در این بین عدد سه بیشتر معنوی و در باورمندی دینی و امور ایزدی و نیک و عدد هفت بیشتر مادی و گاهاً معنوی در آفرینش این عنصر نقش داشته اند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نورالدین نعمتی؛ جمال پیره مرد شتربان
چکیده
جنبش مشروطه یکی از سرنوشتسازترین رویدادهای تاریخ ایران است. از پیامدهای مشروطیت، شکلگیری انجمنهایی بود که در مسیر حمایت یا نقد مشروطه گام برداشتند. «انجمن اسلامیه»ی تبریز از همین تشکلها بود که در سال 1326 قمری به کوشش گروهی از روحانیان تبریز، ازجمله میرهاشم دَوهچی، در مجاورت دروازۀ «سُرخاب» و کوی «دَوَهچی/شتربان» ...
بیشتر
جنبش مشروطه یکی از سرنوشتسازترین رویدادهای تاریخ ایران است. از پیامدهای مشروطیت، شکلگیری انجمنهایی بود که در مسیر حمایت یا نقد مشروطه گام برداشتند. «انجمن اسلامیه»ی تبریز از همین تشکلها بود که در سال 1326 قمری به کوشش گروهی از روحانیان تبریز، ازجمله میرهاشم دَوهچی، در مجاورت دروازۀ «سُرخاب» و کوی «دَوَهچی/شتربان» شکل گرفت و با بمباران مجلس شورای ملی به دست محمدعلیشاه، به تشکل حامی حکومت در تبریز تبدیل شد. با وجود اهمیت موضوع، تاکنون پژوهش مستقلی دربارۀ انجمن اسلامیه نوشته نشده و نوشتار حاضر در پی آن است تا بخشی از خلأ علمی موجود را پر کند. علاوه بر این، پژوهش پیش رو با نقد نگاه غالب به تاریخ مشروطۀ ایران، تلاش کرده رویکرد نوینی را به انجمنهای منتقد مشروطه، بهویژه انجمن اسلامیه، اتخاذ کند که مبتنی بر بازبینی منابع است. تأسیس و تداوم و انحلال انجمن اسلامیۀ تبریز، این پرسش را پدید میآورد که انجمن مزبور چگونه و با چه انگیزهای شکل گرفت و چه نقشی را در تحولات تبریز ایفا کرد؟ در این پژوهش تلاش شدهاست تا با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و بهرهگیری از روش پژوهش کیفی، به پرسش فوق پاسخ داده شود. فرضیۀ پژوهش حاضر مبتنی بر این است که انجمن اسلامیۀ تبریز که از بستر انگیزههای دینی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادیِ «بانیان اسلامیه» شکل گرفته بود، در ابتدای استبداد صغیر، به کانون پشتیبانی از محمدعلیشاه در تبریز تبدیل شد، اما تضارب آرای بانیان اسلامیه در کنار مقاومت مردم تبریز و بدگمانی آنان به نیروهای حکومتی، زمینۀ انحلال آن را فراهم ساخت.