برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
سیما رحمانی فر؛ حسین قاسمی
چکیده
حکایت موش و گربۀ شیخ بهایی یکی از متون داستانی است که شامل عناصر، مؤلفهها و نیز افکار واندیشههایی است که میتوان آنرا در ارتباط مستقیم بااوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی زمانۀ پدید آمدن آن، یعنی دورۀ سلطنت شاهعباس یکم، وبویژه آرای پدیدآورندۀ آن یعنی شیخ بهایی موردبررسی قرار داد. برهمین اساس سؤالات اصلی پژوهش پیش رو اینست که ازبررسی ...
بیشتر
حکایت موش و گربۀ شیخ بهایی یکی از متون داستانی است که شامل عناصر، مؤلفهها و نیز افکار واندیشههایی است که میتوان آنرا در ارتباط مستقیم بااوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی زمانۀ پدید آمدن آن، یعنی دورۀ سلطنت شاهعباس یکم، وبویژه آرای پدیدآورندۀ آن یعنی شیخ بهایی موردبررسی قرار داد. برهمین اساس سؤالات اصلی پژوهش پیش رو اینست که ازبررسی تاریخی حکایت مذکور به چه نتایجی دربارۀ جایگاه تصوف در این دوره بویژه در تقابل با شریعت میتوان دست یافت واینکه متن ادبی چگونه میتواند برای انعکاس ایدئولوژی و گفتمان خاص در دورهای، آینگی کند؟ونیزاینکه رویکرد شیخ بهایی درمورد دو طیف اندیشگانی شریعت وتصوف با توجه به جایگاه سیاسی - دینی وی به چه نحو بوده است؟ بهنظر میرسد باتوجه به اوضاع واحوال ایران عصر صفوی وبهویژه دورۀ سلطنت شاه عباس یکم، بتوان چیرگی قطعی نظام فقاهتی(نماد آن گربۀ داستان)بر عناصرصوفیگری(نماد آن موش داستان)را در این حکایت یافت واین ادعا را با گفتوگوهاوشواهدی که موش و گربه ارائه میدهندونیز پایان حکایت به اثبات رساند.درواقع دوران ابتدایی حکومت صفویه رامیتوان غلبۀ نظام صوفیگری، دورۀ تداوم آنرا، تضعیف این نظام ودورۀ سقوط آن را با پیروزی قطعی و نهایی نظام فقهی وبیرون رانده شدن صوفیه وصوفی-گری ازدایرۀ قدرت درنظر گرفت. ضمن اینکه میتوان تاحدود قابلتوجهی، موضع شیخ بهایی رادربرابر صوفیه واهل شریعت دراین داستان ردیابی کرد. درواقع شیخ بهایی که ظاهراً میان حقانیت تصوف یاشریعت، درمانده است، درنهایت شریعت یاهمان علم دین رابرمیگزیند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
یوسف علی بیرانوند؛ مینا خسروی
چکیده
روایات حماسی و اسطورهای اقوام هند و ایرانی به خاطر خاستگاه مشترک و روابط فرهنگی طولانیمدت تحت تأثیر یکدیگر قرار گرفته است. داستانهای رستم در شاهنامۀ فردوسی و رام در رامایانا شباهتهای زیادی با هم دارند. این پژوهش با روش تطبیقی- تحلیلی به دنبال بررسی ویژگیهای مشابه و متفاوت داستانهای رستم و رام است. شباهتها و تفاوتهای ...
بیشتر
روایات حماسی و اسطورهای اقوام هند و ایرانی به خاطر خاستگاه مشترک و روابط فرهنگی طولانیمدت تحت تأثیر یکدیگر قرار گرفته است. داستانهای رستم در شاهنامۀ فردوسی و رام در رامایانا شباهتهای زیادی با هم دارند. این پژوهش با روش تطبیقی- تحلیلی به دنبال بررسی ویژگیهای مشابه و متفاوت داستانهای رستم و رام است. شباهتها و تفاوتهای رستم و رام به صورت خلاصه عبارتند از: 1- پیشگویی تولد: پیشگویی تولد رستم به وسیلۀ ستارگان و سیمرغ؛ ولی پیشگویی تولد رام به وسیلۀ برهمن انجام گرفته است. 2- زیبایی ظاهری: رام به داشتن زیبایی ظاهری؛ ولی رستم به خاطر قد بلند و تنومندی توصیف شده است. 3- وفاداری به پادشاه: رستم گهگاهی به پادشاه نارضایتیاش را نشان میدهد؛ ولی رام به عهد و پیمان پادشاه پایبند است و ... . دوستان و دشمنان مشابه رستم و رام عبارتند از: 1- افراسیاب و راون از این نظر که قدرتطلباند و شر ذاتی دارند به هم شباهت دارند. با این تفاوت که راون یک دیو است. 2- دیو سپید و راون بدان خاطر که گروگان میگیرند و قهرمانان مجبورند برای رهایی گروگان با آنها بجنگند، به هم میمانند. 3- کیکاووس و سیتا فریب دیو را میخورند. 4- زواره و لکشمن برادر و پشتیبان قهرمان هستند. تفاوت آنها در آن است که لکشمن در بیشتر اتفاقات همراه رام است. 5- تهمینه و سیتا همسر قهرمان هستند که از قهرمان جدا شده و دور از او زایمان کردهاند. تفاوتشان در آن است که سیتا نام پدر را از فرزندان پنهان نکرده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حمیدرضا فهندژسعدی؛ عبدالرضا سیف
چکیده
تذکرةالاولیاء جزوِ نخستین کتابهایی است که در زبانِ فارسی، به صورتِ یکپارچه، به ذکرِ اقوال و مقاماتِ زاهدان و مشایخِ صوفیه پرداخته است، و نیز در سلکِ نخستین آثارِ فارسی است که به صورتِ علمی و امروزی تصحیح شده است (1905م) و این خود گواهی است بر ارزش و اهمیتِ این نامۀ جاودانۀ عطّار نیشابوری. بیتردید چنین اثر سترگی، پژوهشهای متنوع ...
بیشتر
تذکرةالاولیاء جزوِ نخستین کتابهایی است که در زبانِ فارسی، به صورتِ یکپارچه، به ذکرِ اقوال و مقاماتِ زاهدان و مشایخِ صوفیه پرداخته است، و نیز در سلکِ نخستین آثارِ فارسی است که به صورتِ علمی و امروزی تصحیح شده است (1905م) و این خود گواهی است بر ارزش و اهمیتِ این نامۀ جاودانۀ عطّار نیشابوری. بیتردید چنین اثر سترگی، پژوهشهای متنوع و نوآیینی را میطلبد و شماری از مصحّحان و محققان کوششهایی ستودنی در این راستا داشتهاند؛ با این همه، این کتاب هنوز نکات بسیار پُراهمیت و زوایای پنهانی دارد که بدان پرداخته نشده است و در این مقاله کوشش شده است تا جهتِ کارآمدیِ هرچه بیشترِ این اثر، به ده مورد از آنها اشاره شود: ابتدا مقدمهای کوتاه دربارۀ تذکرةالاولیاء و مسألۀ انتسابِ آن به عطّار ارائه میشود و سپس در بابِ مسائلی مانندِ «شبههناکی نیل»، افتادگیِ یک نامِ مهم در ذکرِ ابوحفصِ حدّاد، عدمِ شاگردیِ ابوالقاسمِ کرّکانی نزدِ ابوعثمانِ مغربی، دربارۀ انتسابِ سخنی به ابومحمدِ جریری، شناسایی یکی از اعلامِ تذکره به نامِ ثعلبه انصاری، بیاعتباریِ نسبنامۀ ابوعلی رودباری، نسبتِ فامیلیِ ابوعمروِ نجید و ابوعبدالرحمنِ سُلمی، ارتباطِ ابن خفیف و جنیدِ بغدادی، رابطۀ استادشاگردیِ عمرو بن عثمانِ مکّی و جعفر خلدی و تاریخِ صحیحِ فوتِ محمد بن اسلمِ طوسی، با ذکرِ مستنداتِ معتبر بحث خواهد شد. هدفِ این مقاله در راستای درکِ هرچه بهترِ جزئیات متن و زوایای کمترشناختهشدۀ تذکرةالاولیاء است که در کنار یافتههای دیگر پژوهشگران، میتواند در چاپهای بعدیِ این کتابِ ارزشمند اعمال شود. در هر حال این کتاب از امّهاتِ متونِ عرفانی در زبانِ فارسی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
شایسته سادات موسوی؛ پریا شاطریان
چکیده
دگردیسی کلاناستعارهها نشانۀ بزرگی از گسستهای تاریخی است. با تغییر شرایط تاریخی، مفاهیم سیاسی و اجتماعی تحول پیدا میکنند و خود را در لباس جدیدی نمودار میسازند. یکی از حوزههای نوین مطالعات تاریخ که به این تغییرات مفهومی میپردازد، تاریخ مفاهیم یا تاریخ مفهومی نام دارد. تاریخ مفهومی چارچوب بسیار مناسبی برای بررسی شکلگیری ...
بیشتر
دگردیسی کلاناستعارهها نشانۀ بزرگی از گسستهای تاریخی است. با تغییر شرایط تاریخی، مفاهیم سیاسی و اجتماعی تحول پیدا میکنند و خود را در لباس جدیدی نمودار میسازند. یکی از حوزههای نوین مطالعات تاریخ که به این تغییرات مفهومی میپردازد، تاریخ مفاهیم یا تاریخ مفهومی نام دارد. تاریخ مفهومی چارچوب بسیار مناسبی برای بررسی شکلگیری مفاهیم سیاسی- فرهنگی است و نشان میدهد که چگونه این مفاهیم در دورههای آستانهای دگردیسی پیدا میکنند و به عصر بعد منتقل میشوند. اما یکی از بزرگترین نقصانهای این حوزه، غفلت آن از عناصرِ بهظاهر غیرسیاسی، مانند تمثیلات، استعارات، اساطیر و... است. در این تحقیق که بر اساس پروژۀ تاریخ مفهومی راینهارت کوزلک تدوین یافته است، نشان دادهایم که استعارهها و تمثیلها نیز نقش بسزایی در مفهومیشدنِ واژهها و ورود آنها با بار مفهومی نو به عصر مدرن دارند. در این تحقیق یکی از کلیدواژههای عصر مدرن، یعنی وطن، مورد بررسی قرار گرفته است. این واژه، در کنار تعداد زیادی از دیگر واژگان، در عصر مشروطه - که باید یکی از مهمترین دورانهای آستانهای تاریخ ایران قلمداد شود- بار مفهومی جدیدی به خود میگیرد. چنانکه خواهیم دید، وطن با پیوند خوردن به مفاهیمی همچون زن، مادر و خانه، از قالب یک واژه به در میآید و به یک مفهوم تبدیل میشود.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمدامیر مشهدی؛ سارا نظام دوست
چکیده
قرن ششم، اوج کاربرد اصطلاحات دانش نجوم در نظم و نثر فارسی است. یکی از برجستهترین و بارزترین آثار در کاربرد اصطلاحات و اطلاعات علم نجوم در ادبیّات فارسی، مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی (559م) است که آن را در سال 551 تألیف کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد علم نجوم در مقامات حمیدی به روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد که بدین سوال پاسخ دهد که ...
بیشتر
قرن ششم، اوج کاربرد اصطلاحات دانش نجوم در نظم و نثر فارسی است. یکی از برجستهترین و بارزترین آثار در کاربرد اصطلاحات و اطلاعات علم نجوم در ادبیّات فارسی، مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی (559م) است که آن را در سال 551 تألیف کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد علم نجوم در مقامات حمیدی به روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد که بدین سوال پاسخ دهد که حمیدالدین بلخی چگونه و با چه هدفی از علم نجوم و ابزار آن در مقامات بهره برده است؛ بنابراین تلاش نگارندگان بر آن است که با استخراج نمونههای به کار رفته، این اثر را از حیث موضوع یاد شده، مورد واکاوی قرار دهند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حمیدالدین بلخی، علم نجوم را به صورت ماهرانه و با آگاهی کامل برای پرُ بار کردن و نشان دادن توانمندی خود به کار برده است و اهمیت کاربست آن در مقامات تا بدانجاست که یک مقامه (مقامۀ بیستم: طبیب و منجّم) را کامل به این بحث اختصاص داده است؛ بنابراین میتوان ادعا کرد که بلخی با آشنایی کامل از علم نجوم، آن را به دلایل گوناگونی از جمله نشان دادن توانمندیهای خود در به کارگیری علم نجوم و اظهار فضل و دانش، جلوههای خیالانگیزی ادبی و هنری و در نهایت به دلیل باورهای مذهبی خود به کار برده است تا بدین طریق اثر خود را به خوانندگان معرفی نماید و آن را از این جهت ممتاز نماید تا بعد از او، جاودانگی اثرش حفظ گردد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمود فضیلت؛ آراد غلامی
چکیده
ادبیات از آن رو که تجلی گاه و بازتاب دهندۀ واقعیت های زندگی و آرمان های انسان است، پیوسته تحت تأثیر تاریخ قرار می گیرد؛ از این رو، می توان ریشۀ بسیاری از داستان ها و روایت های ادبی را در حوادث و روایت های تاریخی جست و جو کرد. در این پژوهش، بر چهار روایت تاریخی و ادبی که نوع خاصی از نیرنگ و فریب که با آسیب رساندن به خود همراه است، بن مایه ...
بیشتر
ادبیات از آن رو که تجلی گاه و بازتاب دهندۀ واقعیت های زندگی و آرمان های انسان است، پیوسته تحت تأثیر تاریخ قرار می گیرد؛ از این رو، می توان ریشۀ بسیاری از داستان ها و روایت های ادبی را در حوادث و روایت های تاریخی جست و جو کرد. در این پژوهش، بر چهار روایت تاریخی و ادبی که نوع خاصی از نیرنگ و فریب که با آسیب رساندن به خود همراه است، بن مایه یا موضوع مکرر آن ها به شمار می آید، تمرکز می کنیم: روایت تاریخی زوپیر مربوط به عصر هخامنشی، روایت تاریخی رزم پیروز با هپتالیان مربوط به دوران ساسانی، داستان زاغان و بومان در کلیله و دمنۀ بهرام شاهی و داستان شاه نصرانی گداز در دفتر نخست مثنوی معنوی. در راستای به دست دادن یک دید جامع، در ابتدا خلاصه ای از هر یک از این چهار روایت بیان می نماییم (سطح توصیفی پژوهش) و سپس به تبیین اشتراکات و افتراقات آن ها می پردازیم (سطح تحلیلی پژوهش). گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، متناسب با موضوع و روش آن، به شیوۀ کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که توطئۀ اصلی در این چهار روایت یکسان است؛ اما پردازش آن ها متفاوت است. افزون بر این، می توان روایت تاریخی زوپیر را منبعی کهن برای سه روایت دیگر دانست؛ منبعی که تا کنون مورد غفلت واقع شده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد انصاری؛ جهانگیر صفری؛ ابراهیم ظاهری عبده وند
چکیده
چکیده
در قصۀ «برادران طلایی»، از قصههای رایج در فرهنگ بختیاری، بنمایههای اسطورهای مختلفی همچون آیین قربانی برای الهۀ مادر، مطابقت شخصیتها با ایزدان، کارکرد اسطورهای اشیا و مکانهایی چون حلقه، برف، کوه و انار دیده میشود؛ بنابراین فهم درست این قصه، در گروِ شناخت این عناصر اسطورهای است که در این پژوهش، با روش اسنادی ...
بیشتر
چکیده
در قصۀ «برادران طلایی»، از قصههای رایج در فرهنگ بختیاری، بنمایههای اسطورهای مختلفی همچون آیین قربانی برای الهۀ مادر، مطابقت شخصیتها با ایزدان، کارکرد اسطورهای اشیا و مکانهایی چون حلقه، برف، کوه و انار دیده میشود؛ بنابراین فهم درست این قصه، در گروِ شناخت این عناصر اسطورهای است که در این پژوهش، با روش اسنادی و رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی آنها در پیوند با متونی چون شاهنامه پرداخته میشود. یافتهها و نتایج پژوهش نشان میدهد اسطورۀ کلان در این قصه، ازدواج با پری و آیینهای مرتبط با آن است؛ آیینهایی که هنوز برخی از نشانههای آن مانند ازدواج با قنات در مناطق مختلف ایران رایج است. علاوه بر این، شخصیتهای این قصه، دگردیسی یافتۀ ایزدان است یا میتوان گفت ایزدان، کهننمونۀای برای ساختن آنان بودهاند؛ چنانکه شخصیت درویش با توجه به دو چهرۀ اهورایی و اهریمنیاش، مانند ایزد وایو است و بیشتر خویشکاریهای پری مانند ارتباط با آب و چشمه، قدرت پیکرگردانی و تبدیل کردن قهرمان به سنگ، در کنشهای شخصیت دخترغارنشین دیده میشود. کنشهای قصه، مانند کشتن جوان/درویش بر سر چشمه، ریشه در آیین قربانی برای الهۀ آب دارد، به طلا تبدیل شدن شخصیتها، نماد اسطورهای جاودانگی است، برونهمسری و نقش پررنگ شخصیت دختر و پدر در ازدواج نیز ریشه در فرهنگ ازدواجهای اسطورهای دارد.
واژههای کلیدی: اسطوره، فرهنگ بختیاری، قصۀ برادران طلایی، فرهنگ ازدواج اسطورهای، ایزد وایو.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد چوپانی؛ غفار برج ساز
چکیده
شاهنامه در شمار بهترین آثار حماسی عالم محسوب میشود؛ گرچه محققانِ بسیاری به بررسی این اثر بزرگ پرداختهاند؛ اما هنوز میتوان زوایایی از این اثر بزرگ را آشکار نمود. یکی از این زوایا، بررسی کارکرد بلاغی ضمیر در این اثر سترگ است. میدانیم جابجایی کلمات در ساختار جمله و قرار گرفتن در جایگاههای مهم آن با مقاصد بلاغی و معنایی رابطة ...
بیشتر
شاهنامه در شمار بهترین آثار حماسی عالم محسوب میشود؛ گرچه محققانِ بسیاری به بررسی این اثر بزرگ پرداختهاند؛ اما هنوز میتوان زوایایی از این اثر بزرگ را آشکار نمود. یکی از این زوایا، بررسی کارکرد بلاغی ضمیر در این اثر سترگ است. میدانیم جابجایی کلمات در ساختار جمله و قرار گرفتن در جایگاههای مهم آن با مقاصد بلاغی و معنایی رابطة مستقیم و تعیینکننده-ای دارد. «ضمیر» نیز یکی از عناصری است که به سبب جایگاهِ سیالی که دارد، با حضور در قسمتهای مهم جمله از خاصیت دستوری عدول میکند و با برجسته شدن به ایجاد دلالتهای ثانویه و مفاهیم مجازی در متن کمک میکند؛ از این رو، هدف این پژوهش بررسی کارکردهای بلاغیِ مسندالیة ضمیر و متعلقات آن در داستان ضحاک است و پرسش اصلی این است که ضمیر در جایگاه مسندالیه و متعلقات آن، در تولید کدام معانی و اغراض ثانویة نقش ویژهای ایفا کرده است؟ پژوهش حاضر به صورت کیفی و با روشاسنادی– توصیفی تدوین گردیدهاست. نتایج نشان میدهد که شاعر با استفاده از شیوهها، امکانات و ساختهایِ زبانی و بلاغیِ گوناگون، با قابلیتِ کارکردِ معنایی و اغراضِ ثانویة اطمینانبخشی، قطعیت و منحصرکنندگی، در کنارِ امکاناتِ گوناگونِ حوزة «ضمیر» میکوشد در مرحلة نخست، مخاطب را از حالت تردید و انکار خارج کند و در ذهن او جایی برای کمترین تردید دربارة موضوع مد نظر باقی نگذارد و زمینة پذیرش و همراهی او را فراهم سازد، سپس از راه تشویق و ترغیب، تاثیر ویژهای بر او بگذارد و نهایتا او را با خواسته، دریافت و نظر خود همراه سازد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
بولنت آکداغ؛ حمیرا زمردی
چکیده
در این پژوهش به آثار شاعر ترکتبار عثمان کمال افندی ملخص به عثمان کمالی میپردازیم. وی از مریدان باواسطهی مولانا جلالالدین رومی، نابینا و حافظ قرآن بود. آشنایی مولانا با علوم عقلی و نقلی، ادبیات، فقه، حدیث، تفسیر قرآن و سخنان حضرت علی (ع) زمینهساز شکلگیری زیباترین اشعار مدح حضرت علی (ع) در زبان فارسی شده است و همین اثرگذاری سبب ...
بیشتر
در این پژوهش به آثار شاعر ترکتبار عثمان کمال افندی ملخص به عثمان کمالی میپردازیم. وی از مریدان باواسطهی مولانا جلالالدین رومی، نابینا و حافظ قرآن بود. آشنایی مولانا با علوم عقلی و نقلی، ادبیات، فقه، حدیث، تفسیر قرآن و سخنان حضرت علی (ع) زمینهساز شکلگیری زیباترین اشعار مدح حضرت علی (ع) در زبان فارسی شده است و همین اثرگذاری سبب شده است اشعار عثمان کمالی نیز در قالبی روحنواز سروده شوند و در عصر خلیفه و خنجر بهشکل عشقی حقیقی به آل علی (ع) نمود یابند. اهمیت پژوهش حاضر معرفی شاعری است که از بیان عشق خود به اهل بیت باکی نداشته و هدف پژوهش، بررسی میزان اثرپذیری اشعار عثمان کمالی از مولاناست. روش پژوهش کتابخانهای بوده و از مصاحبه نیز در بخشی از پژوهش استفاده شده است. چارچوب نظری پژوهش تحلیل گفتمان با تکیه بر آراء فرکلاف (2001) میباشد. بر اساس یافتههای پژوهش؛ شعر کمالی بهلحاظ درونمایه و معنا از شعر مولانا تأثیر پذیرفته است. و میتوان گفت بحر اشعار نیز نزدیک به شعر مولانا است. برخلاف اشعار مولانا که ضمایر شخصی و غیرشخصی را در خود جا دادهاند، ضمایر در اشعار کمالی به ضمایر شخصی محدود میشوند. موضوع برجستهی دیگری که در اشعار عثمان کمالی به چشم میخورد، استفاده از تلمیح در اشعار وی است. وی تقریبا در تمام اشعار خود، به روش مولانا، از آیات و احادیث و حتی اشعار مولانا به شکل تلمیح استفاده کرده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
اسماعیل علیپور
چکیده
گزارش سفرنامههای اروپاییان از ایران، یکی از نابترین منابع پژوهشی در زمینة ایرانشناسی است؛ زیرا میتواند روشنگر گوشه-هایی از فرهنگِ ایرانی باشد که ممکن است مورّخان ایرانی سهواً یا عمداً نادیده گرفتهباشند؛ با وجود این، محتمل است که آثار مذکور آمیخته با بزرگنمایی؛ کلیگوی؛ تعمیمهای نابهجا؛ و گرایشهای مغرضانة سیاسی ...
بیشتر
گزارش سفرنامههای اروپاییان از ایران، یکی از نابترین منابع پژوهشی در زمینة ایرانشناسی است؛ زیرا میتواند روشنگر گوشه-هایی از فرهنگِ ایرانی باشد که ممکن است مورّخان ایرانی سهواً یا عمداً نادیده گرفتهباشند؛ با وجود این، محتمل است که آثار مذکور آمیخته با بزرگنمایی؛ کلیگوی؛ تعمیمهای نابهجا؛ و گرایشهای مغرضانة سیاسی باشد. هدفِ پژوهش حاضر، بررسی انتقادیِ بازنمایی فرهنگ ایرانی در سفرنامۀ فراسوی دریای خزر نوشتۀ آرتور کریستنسن ، مستشرق و اسطورهشناس دانمارکی، است. این مقاله با روشِ توصیفی-تحلیلی و بر مبنای رویکرد «تصویرشناسی» به بررسی این سفرنامه میپردازد. تصویرشناسی یکی از رویکردهای مطالعات ادبیات تطبیقی است که تصویر «خودی» را از چشمانداز «دیگری» یا بالعکس بررسی میکند و هدفِ غایی آن تبیین چرایی و چگونگی این انعکاس فرهنگی است. همچنین این رویکرد، بینارشتهای است و با حوزة مطالعات فرهنگی، مرتبط می-باشد. پرسش اصلی پژوهشِ حاضر این است که چرا و به چه دلایلی جلوههای مشخصی از فرهنگ و ادبیات ایرانی، مقارن سفر نویسنده به ایران در اواخر عهد قاجار، نمود بیشتری در این سفرنامه داشتهاست؟ نتایج بهدستآمده نشانمیدهد که کریستنسن دیدگاهی اروپامحور دارد و برداشتهای وی برآیندِ استنتاجهای استقرائی؛ انگارههای کلیشهای؛ و گرایشهای سیاسی است که با برجستهسازیِ ابعاد منفیِ فرهنگِ فردی و اقلیمیِ بخشهای محدودی از ایران میکوشد آنها را به مجموعة فرهنگ ایرانی تعمیم-میدهد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
روح الله هادی؛ محمدسرور مولایی؛ صدیقاللّه کلکانی
چکیده
جایگاه سنایی در تاریخ شعر فارسی دری و تغییرهایی که او از لحاظ محتوا بهویژه عرفان، حکمت و پند و اندرز وارد کرد، ویژه است و به باور سناییشناسان شعر فارسی در قصیده و غزل تا امروز وامدار سنایی است. به دلایل گوناگون، که از مهمترین آنها باید به محدویت چاپ و نبود روشهای تحقیق اشاره کرد، تا سدۀ چهاردهم به حکیم سنایی در ایران و افغانستان ...
بیشتر
جایگاه سنایی در تاریخ شعر فارسی دری و تغییرهایی که او از لحاظ محتوا بهویژه عرفان، حکمت و پند و اندرز وارد کرد، ویژه است و به باور سناییشناسان شعر فارسی در قصیده و غزل تا امروز وامدار سنایی است. به دلایل گوناگون، که از مهمترین آنها باید به محدویت چاپ و نبود روشهای تحقیق اشاره کرد، تا سدۀ چهاردهم به حکیم سنایی در ایران و افغانستان توجهی که شایستۀ جایگاه او بوده نشده است و میراث ادبیاش تنها آثار اوست که به شکل نسخههای خطی باقی مانده یا اطلاعاتی است که در آثار تاریخی و ادبی نقل شده است. تحقیقات جدی و جدید دربارۀ سنایی بازمیگردد به دهههای اخیر که بهویژه در ایران با تألیفات و پژوهشهای مستقل و پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری، جلوه و رونق بیسابقهای یافته است. پژوهشهای سناییشناسی در افغانستان، که پارهای از آنها با آنچه در ایران انجام شده مشترک است، عرصه های ذیل را دربر میگیرد:الف) مقالههای کلی یا موضوعی دربارة سنایی و آثارشب) تصحیح و چاپ آثار سناییج) شرح مثنویهای سنایی مانند سیرالعباد و حدیقةالحقیقهد) نقد پژوهشهای انجامشده در افغانستان و سرزمینهای دیگراوج سناییشناسی در افغانستان برگزاری همایش نهصدمین سالروز سنایی است که در سال 1356 ش برگزار شده و در آن تحقیقات ارزشمندی مانند شرح سیرالعباد، تصحیح حدیقه و نوشتن مقالههای پژوهشی دربارة سنایی و آثارش انجام شده است. از درخشانترین این پژوهشها مقدمة استاد مجروح است که در مقدمة سیرالعباد آمده است. کار ارزشمند دیگر شرح حدود هزار بیت از حدیقةالحقیقه است که به دست استاد عبدالاحد عشرتی صورت پذیرفته است. آگاهی از پژوهشهای انجامشده در افغانستان میتواند افق بازتری در پیش چشم پژوهشگرانی بگشاید که پس از این به مطالعة سنایی و آثار او میپردازند. با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله، که برخاسته از رسالة دکتری است، کوشیدهایم با روش مطالعات کتابخانهای، سناییپژوهی در افغانستان را بکاویم و نکات تازه دربارة سنایی، یافتههای پژوهشگران و مسائل و موضوعات مطرح در مقالات و آثار آنان را شناسایی، نقد و تحلیل کنیم.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
الهام ترکاشوند؛ علی محمدی
چکیده
تاریخ رشیدی، به دورة تیموری تعلق دارد و به قلم میرزاحیدر دوغلات نوشته شده و موضوع آن تبیین حادثهها و کشمکشهایی است که برای برخی از نوادگان چنگیزخان و میرزایان دوغلات رخ داده و از قلم تاریخنویسان افتاده است. میدان اینکشمکشها، بخشهایی از چین امروزی، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، افغانستان و تاجیکستان است. اهمیت اینکتاب ...
بیشتر
تاریخ رشیدی، به دورة تیموری تعلق دارد و به قلم میرزاحیدر دوغلات نوشته شده و موضوع آن تبیین حادثهها و کشمکشهایی است که برای برخی از نوادگان چنگیزخان و میرزایان دوغلات رخ داده و از قلم تاریخنویسان افتاده است. میدان اینکشمکشها، بخشهایی از چین امروزی، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، افغانستان و تاجیکستان است. اهمیت اینکتاب در این است که حدود پنج قرن پیش، در کشمیر و بیرون از حوزة جغرافیایی کشور ایران، به دست یک مغول سوادآموخته، در مکتب هرات، نوشته شده است. جدای از تاریخ، این کتاب گرانسنگ را میتوان از دیدگاه زبان، ادبیات و بلاغت نیز بررسی کرد. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که نویسنده، با بهرهمندی از صنعتهای لفظی و معنوی و استفاده از شیوة خاص زبان روایی، نبوغ خود را در زمینة ادبیات شکوفا کرده است. او، بهعنوان یک نویسندة کلاسیک، سعی کرده اثرش را، هم از حیث محتوا و هم از جهت فرم ادبی، خردمندانه و مورد پسند علما و ادبا بنویسد. ازینرو، تاریخ رشیدی، حاوی چاشنیهای ادبی و بلاغی است که در احساسات و عواطف مخاطبان تأثیر شایسته میگذارد. در این پژوهش، که به شیوة کتابخانهای و تبیین و تحلیل محتوا انجام گرفته، نخست به شناسایی و استخراج بخشهایی از متن میپردازیم که از نظر زبانی و ادبی برجستگیهای ویژهای داشته است. سپس فراز و فرود بخشهای دیگر را، از نظر زبان و بلاغت، به شیوة آماری نشان خواهیم داد تا درنهایت، با رسم نمودار، جلوههای متفاوت زبان روایی و بلاغت را در اینکتاب نشان داده باشیم.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حمیرا زمردی؛ مینا اکبرى فراهانی
چکیده
بحث از فضایل و رذایل اخلاقی از جمله اندیشههای مشترک در باورهای اخلاقی و عارفانه ایران و هند باستان است. براساس اندیشۀ دوگانهباوری صفات رذیله ناشی از نیروهای شر و تاریکی است و صفات نیک متأثر از نیروهای خیر و روشنی است. پرهیز از صفات رذیله، بهویژه صفت رذیلۀ خشم، در این اندیشۀ مشترک و نمود آن در آثار ایران و هند باستان تأکید شده است. ...
بیشتر
بحث از فضایل و رذایل اخلاقی از جمله اندیشههای مشترک در باورهای اخلاقی و عارفانه ایران و هند باستان است. براساس اندیشۀ دوگانهباوری صفات رذیله ناشی از نیروهای شر و تاریکی است و صفات نیک متأثر از نیروهای خیر و روشنی است. پرهیز از صفات رذیله، بهویژه صفت رذیلۀ خشم، در این اندیشۀ مشترک و نمود آن در آثار ایران و هند باستان تأکید شده است. در شاهنامه نبرد این دو نیروی خیر و شر در شخصیتهای داستانها و سخنان فردوسی دیده میشود. در مثنوی نیز در وجود انسان نبرد نیکی و بدی جریان دارد. در این پژوهش، صفت رذیلۀ خشم در ایران و هند باستان برمبنای شاهنامه و مثنوی، با روش تطبیقی و تحلیلی، بررسی شده است. در این بررسی، خشم در دو مفهوم دیو خشم و صفت رذیلۀ خشم به کار رفته است. انسان با این صفت ناپسند خشم از گروه نیکی و روشنی دور و به گروه اهریمنی و تاریکی نزدیک میشود. بنابراین، با تحلیل شواهدی از آثار نشان دادهایم که فردوسی و مولوی، دو شاعر بزرگ دورۀ اسلامی، این مفاهیم اندیشۀ باستانی ایران و هند را در شاهنامه و مثنوی بهخوبی متجلّی کردهاند و به تداوم فرهنگ کهن آریایی خویش پایبند بودهاند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
فرزانه صنیعی؛ احسان قبول
چکیده
سفرنامه ها یکی از انواع آثار ادبیـ تاریخی به شمار می روند که نگاه و نگرش نویسندهای را به مکان های نو توصیف می کند. در این پژوهش، برآنیم به بررسی تصویر زنان ایران عصر صفوی در سفرنامة رافائل دومان، کشیش فرانسوی، با عنوان وضع ایران در سال 1660، دست یابیم. این اثر یکی از نخستین آثار به زبان فرانسه دربارة ایران عصر صفوی است و ...
بیشتر
سفرنامه ها یکی از انواع آثار ادبیـ تاریخی به شمار می روند که نگاه و نگرش نویسندهای را به مکان های نو توصیف می کند. در این پژوهش، برآنیم به بررسی تصویر زنان ایران عصر صفوی در سفرنامة رافائل دومان، کشیش فرانسوی، با عنوان وضع ایران در سال 1660، دست یابیم. این اثر یکی از نخستین آثار به زبان فرانسه دربارة ایران عصر صفوی است و نویسندة آن، از جهت طول مدت اقامت در ایران (بیش از نیم قرن) در میان سیاحان اروپایی که به ایران سفر کرده بودند کمنظیر است، ضمن آنکه بر بسیاری از سیاحان مشهور فرانسوی همچون شاردن و تاورنیه فضل تقدم دارد. لذا تصاویر ایرانیان در این اثر در جایگاه تصاویر سرچشمه و تأثیرگذار بر تصویرپردازی دیگر سفرنامه نویسان فرانسوی محسوب می شود. در این زمینه دو پرسش اصلی این جستار عبارتاند از: دومان چه جنبههایی از زندگی زنان ایرانی را به تصویر کشیده است؟ دلایل نگرش ارزشگذارانة دومان نسبت به زنان ایرانی چیست؟ برای پاسخ به این پرسشها از دانش و روش تصویرشناسی بهره جستیم؛ از این رو، نخست براساس شاخصههای موضوعی تصویر زنان را در اثر دومان دسته بندی کردیم، شاخصه هایی همچون: زنان اقلیتهای دینی، موقعیت زنان در درون و بیرون منزل، زنان رقاصه، مسائل مربوط به ازدواج و طلاق زنان و چندهمسری در خانوادههای ایرانی. پس از آن نگرش ارزشگذارانة دومان در هر موضوع را نسبت به زنان ایرانی تحلیل و ارزیابی کردیم و در این میان تا حدّی به بررسی چرایی این نگاه و نگرش براساس نشانههای درون متنی و منابع تاریخی عصر صفوی پرداختیم. منظور از نشانههای درونمتنی عناصری همچون قیدها، صفتها، الفاظ و عبارات خاص و همچنین لحن نویسنده است. نتیجة تحقیق این است که غالب تصاویری که دومان از زنان ایرانی ارائه میکند بار معنایی منفی دارند. دلیل این نگرش منفی را میتوان نخست در هدف سفر او، بهعنوان یک مبلغ مسیحیت کاتولیک که مسلمانان را از نظر عقیدتی بر خطا میداند، جستوجو کرد. خودبرتربینی اروپایی او و فرودست دانستن ایرانیان، همچنین عقایدش دربارة زنان در جایگاه یک کشیش کاتولیک نیز در این نگرش مؤثرند. ضمن آنکه واقعیت جایگاه اجتماعی زنان در دورة صفوی را در نگاه منفی وی نمی توان نادیده انگاشت.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
امیر پوررستگار
چکیده
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- ...
بیشتر
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- خود به درویشان پرداختهاند. مواردی چون سلسلههای تصوف، درویشان به مثابه یک طبقه، و سلوک و جهانبینی آنان در نوشتههای این سیاحان به وضوح مشهود است که اغلب، با تصوفناشناسی، پیشداوری، ظاهربینی و جعل همراه شده است. رهیافت این پژوهش نشان میدهد چهار مؤلفۀ «ادب شفاهی درویشان»، «اعتقادات و باورها»، «دریوزگی و بیکارگی»، «استعمال مسکرات و مواد خلسهآور» در سفرنامههای غربی نمود بیشتری دارد. تعداد اندکی از این سفرنامهنویسان از جمله پولاک، براون و گوبینو، رویکردی شرقشناسانه در معنای تحقیقی- تتبعی آن نسبت به تصوف دارند و آن را با مشاهدات خود، تلفیق کردهاند؛ از جمله این که دربارۀ سلسلههای صوفیانۀ عصر قاجار، به ویژه اهل حق، خاستگاه تصوف، و اندیشۀ اشراقی ایرانی، گزارشهایی ارائه کردهاند. جدا از این، در دیگر سفرنامهها، غالباً به روح تصوف اشارهای نمیشود. در اغلب این سیاحتنامهها تصوف و عرفان، به مکتب سستی و بیقیدی تنزل یافته است و درویشان دورهگرد و قصهگو گرفتار چرس و بنگ تصویر شدهاند. نتایج تشریح و تحلیل سفرنامههای مذکور نشان میدهد که گزارش این سیاحان از تصوف عصر قاجار، در قالب «درویشنگری ظاهری»، همراه با «تعمیمدهی»، «عیب-نمایی»، «عجیب و غریبنگری» و «بزرگنمایی» روایت شده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عبدالرضا سیف؛ میلاد موحدی راد؛ علیاصغر اسکندری
چکیده
حسآمیزی نوعی هنجارگریزی معنایی است که با شکستن نظام معمولی واژهها و ایجاد مفهوم خلاف عادت، باعث ایجاد لذت ادبی در مخاطب میشود. در این شیوه از نگارش، شاعر با شگردِ زبانیِ شکستنِ ساختارِ سطحیِ الفاظ و نه ساختار عمیق و ژرف آنها، نظام رایج ذهنی خواننده یا شنونده را درهم میشکند و با آفرینش تصویری بکر و تازه، موجب شگفتی مخاطب میشود. ...
بیشتر
حسآمیزی نوعی هنجارگریزی معنایی است که با شکستن نظام معمولی واژهها و ایجاد مفهوم خلاف عادت، باعث ایجاد لذت ادبی در مخاطب میشود. در این شیوه از نگارش، شاعر با شگردِ زبانیِ شکستنِ ساختارِ سطحیِ الفاظ و نه ساختار عمیق و ژرف آنها، نظام رایج ذهنی خواننده یا شنونده را درهم میشکند و با آفرینش تصویری بکر و تازه، موجب شگفتی مخاطب میشود. در این جُستار، نگارندگان با الهام از مکتبِ زبانشناختیِ تحلیلیِ لیکاف و جانسون، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، گونههای حسآمیزی را در غزلیات حافظ بررسی کردهاند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حسآمیزی در سرودههای حافظ، افزون بر انواع مختلف حسی آن، بر مفاهیم مختلف و متفاوت معنایی دلالت دارد. از شیوههای جالب توجه در اشعار حافظ، تأکید بر نوع خاصی از حواس در حسآمیزی و انتقال معنا از حوزۀ مبدأ به حوزههای مختلف از مقاصد معنایی است. حافظ با انتخاب این گونه از حسآمیزی، سبب افزایش بافت بلاغی و هنری کلام شده و بهمنظور ارتقا بخشیدن به شأن و مرتبۀ امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حسآمیزی عینی ـ انتزاعی توجه ویژهای داشتهاست.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حسین حسن رضایی
چکیده
«عشق» یکی از پربسامدترین واژهها در ادبیات ایران و جهان است؛ ازآنجاکه بیشتر انسانها آن را تجربه میکنند، یکی از مضامین رایج هنر و ادبیات، عشق است. ادبیات فارسی نیز از همان آغاز تا به امروز، در قالبهایی چون مثنوی و غزل و داستان، به توصیفِ عشق پرداختهاست. شاعران ایرانی، قبل از «غزل» از «تغزل» قصاید برای بیان ...
بیشتر
«عشق» یکی از پربسامدترین واژهها در ادبیات ایران و جهان است؛ ازآنجاکه بیشتر انسانها آن را تجربه میکنند، یکی از مضامین رایج هنر و ادبیات، عشق است. ادبیات فارسی نیز از همان آغاز تا به امروز، در قالبهایی چون مثنوی و غزل و داستان، به توصیفِ عشق پرداختهاست. شاعران ایرانی، قبل از «غزل» از «تغزل» قصاید برای بیان عاطفۀ عشق بهره بردهاند. شاعران قصیدهسرا، در تغزل به موضوعات مختلفی مانند توصیف طبیعت و جوانی و باده پرداختهاند، اما عشق، یکی از مهمترین مضامین تغزل، بهخصوص در قصاید فرخی سیستانی، است. از میان شاعران سبک خراسانی، فرخی سیستانی تغزلهای عاشقانۀ بیشتری دارد؛ ازاینرو بیش از شاعران همعصر خود، به عاشقانهسرایی معروف است. با توجه به این عوامل، مقالۀ حاضر میکوشد جنبههای مختلف عشق را در تغزلهای فرخی سیستانی بررسی کند. ابتدا رابطۀ عشق با ادبیات، جایگاه فرخی در شعر غنایی فارسی و تأثیر ارتباط با دربار و آسیبی که این موضوع بر ساختار شعر عاشقانۀ فرخی وارد کرده، یعنی ترجیح ممدوح بر معشوق، بیان شدهاست. سپس «ترکنژاد» بودن معشوق و وظیفۀ دوگانۀ او، لشکری و دلبری، بررسی شدهاست. شاهدبازی یا امردبازی و علل آن، موضوع بررسی بعدی است. در ادامه، تقلیل عشق در تغزلهای فرخی به میل جنسی صِرف و گاه حتی گرایش آن به سمت برخی انحرافهای جنسی، همچون اعتیاد جنسی، واکاوی شدهاست. مقاله با ذکر دیگر ویژگیهای مهم عشق در شعر و عصر فرخی، همچون وقوعگویی، نگاه خردگرایانه به عشق، سادگی زبان و اندیشه به پایان میرسد. مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، نتیجه میگیرد که فرخی در تغزلهایش، به تأثیر از عوامل شخصی و سیاسی ـ اجتماعی، همچون داشتن طبع جوان و لذتگرا، تنعّم و رفاه اقتصادی، وفور زیبارویان ترکنژاد و «مرسوم بودن» شاهدبازی در آن دوره، بیشتر بیانکنندۀ عشق جسمانی و شادکام و برخوردار و مذکر بودهاست.