مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
جواد راشکی علیآباد؛ جمشید نوروزی
چکیده
از دورۀ مغول به بعد، سُرایش منظومههای تاریخی به شیوۀ شاهنامه و اسکندرنامه رونق گرفت. از جمله در دورۀ صفویه، تعداد درخور توجهی از متون تاریخی در همینگونۀ ادبی به وجود آمد. شاهنامههای تاریخی عصر صفوی بسیاری از ویژگیهای اینگونه از متون تاریخی را از دورههای قبل به ارث برد. درعینحال، به دلیل ویژگیهای خاص عصر ...
بیشتر
از دورۀ مغول به بعد، سُرایش منظومههای تاریخی به شیوۀ شاهنامه و اسکندرنامه رونق گرفت. از جمله در دورۀ صفویه، تعداد درخور توجهی از متون تاریخی در همینگونۀ ادبی به وجود آمد. شاهنامههای تاریخی عصر صفوی بسیاری از ویژگیهای اینگونه از متون تاریخی را از دورههای قبل به ارث برد. درعینحال، به دلیل ویژگیهای خاص عصر حکومت صفوی، این آثار نسبت به دورههای پیش دارای تفاوتها و تمایزهایی است. این نوشتار، که به شیوۀ توصیفیـ تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانهای انجام پذیرفته، به بررسی منظومههای تاریخی دربارۀ سلسلۀ صفویه و سرودهشده در این عصر میپردازد. این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی منظومههای تاریخی این دوره و بیان ویژگیهای آنها، به جایگاه و اهمیت محتوای تاریخی این منظومهها در تاریخنگاری عصر صفویه بپردازد. نُه منظومۀ تاریخی عصر صفویه که در این پژوهش بررسی شده است، از حیث محتوایی، عمدتاً به برخی اقدامات و شرح بعضی جنگهای شاهان معاصرِ سرایندگان پرداختهاند. با توجه به انگیزۀ سرایندگان برای جاودانه و پرآوازه کردنِ نام شاهان مد نظر و وقایع تاریخی مرتبط با آنها، این آثار را میتوان سرودههایی برای خوشایند حاکمان وقت تلقی کرد. با وجود این، منظومههای تاریخی این دوره، بهواسطۀ داشتن برخی دادههای دست اولِ تاریخی پیرامون برخی وقایع و موضوعات دورۀ صفویه و کمک به تأیید یا اصلاح اطلاعات منابع تاریخی منثور و پر کردن برخی خلأهای اطلاعاتی، از اهمیت خاصی برخوردارند.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
یوسف علی بیرانوند؛ مینا خسروی
چکیده
روایات حماسی و اسطورهای اقوام هند و ایرانی به خاطر خاستگاه مشترک و روابط فرهنگی طولانیمدت تحت تأثیر یکدیگر قرار گرفته است. داستانهای رستم در شاهنامۀ فردوسی و رام در رامایانا شباهتهای زیادی با هم دارند. این پژوهش با روش تطبیقی- تحلیلی به دنبال بررسی ویژگیهای مشابه و متفاوت داستانهای رستم و رام است. شباهتها و تفاوتهای ...
بیشتر
روایات حماسی و اسطورهای اقوام هند و ایرانی به خاطر خاستگاه مشترک و روابط فرهنگی طولانیمدت تحت تأثیر یکدیگر قرار گرفته است. داستانهای رستم در شاهنامۀ فردوسی و رام در رامایانا شباهتهای زیادی با هم دارند. این پژوهش با روش تطبیقی- تحلیلی به دنبال بررسی ویژگیهای مشابه و متفاوت داستانهای رستم و رام است. شباهتها و تفاوتهای رستم و رام به صورت خلاصه عبارتند از: 1- پیشگویی تولد 2- زیبایی ظاهری 3- وفاداری به پادشاه. دوستان و دشمنان مشابه رستم و رام عبارتند از: 1- افراسیاب و راون از این نظر که قدرتطلباند و شر ذاتی دارند به هم شباهت دارند. با این تفاوت که راون یک دیو است. 2- دیو سپید و راون بدان خاطر که گروگان میگیرند و قهرمانان مجبورند برای رهایی گروگان با آنها بجنگند، به هم میمانند. 3- کیکاووس و سیتا فریب دیو را میخورند. 4- زواره و لکشمن برادر و پشتیبان قهرمان هستند. تفاوت آنها در آن است که لکشمن در بیشتر اتفاقات همراه رام است. 5- تهمینه و سیتا همسر قهرمان هستند که از قهرمان جدا شده و دور از او زایمان کردهاند. تفاوتشان در آن است که سیتا نام پدر را از فرزندان پنهان نکرده است.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نورالدین نعمتی؛ آروین قائمیان
چکیده
چکیدهحکومت بریتانیا در اوایل سدۀ بیستم، با کسب امتیاز نفت و تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطۀ بریتانیا بر حوزۀ عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست ...
بیشتر
چکیدهحکومت بریتانیا در اوایل سدۀ بیستم، با کسب امتیاز نفت و تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطۀ بریتانیا بر حوزۀ عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست خارجی خود قرار داد. به قدرت رسیدن رضاشاه (حک 1320-1304ش) و سیاست آمرانۀ وی در راستای نوسازی و تمرکز قدرت سیاسی، با منافع عشایر عرب در تزاحم آشکار قرار گرفت که یکی از پیامدهای مهم آن، جابجایی جمعیتی و مهاجرت گستردۀ عشایر خوزستان به کشورهای مجاور عرب بود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که روابط رضاشاه و عشایر عرب خوزستان چگونه بود؟ فرضیۀ پژوهش پیش رو این است که راهبرد حمایتی حکومت بریتانیا و شرکت نفت از تمرکز قدرت سیاسی و نوسازی در ایران، در جابجایی جمعیتی و مهاجرت گستردۀ عشایر عرب به خارج از کشور مؤثر بوده است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوۀ جمعآوری دادهها بصورت کتابخانهای و اسنادی میباشد. تا به حال پژوهشی بصورت مستقل به بررسی به روابط میان بریتانیا و عشایر عرب خوزستان در دورۀ رضاشاه نپرداخته است. از این رو، این مقاله درصدد است تا گوشهای از معادلات پیچیدۀ سیاسی و اجتماعی در خوزستان را بنمایاند.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حمید اسدپور؛ فرج الله احمدی؛ حسین اسکندری
چکیده
مهاجرتها به شکل خواسته یا ناخواسته دارای تاثیرات متعددی بوده است. تأثیرپذیری در پدیده مهاجرت، به ویژه درجنبه فرهنگی از مسائل قابل توجه میباشد. خلیجفارس به عنوان یک شاهراه آبی مهم نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بلکه از نظر فرهنگی نیز محل تلاقی فرهنگهای گوناگون بوده است. یکی از این موارد، مهاجرت عموما ناخواسته افریقاییتباران ...
بیشتر
مهاجرتها به شکل خواسته یا ناخواسته دارای تاثیرات متعددی بوده است. تأثیرپذیری در پدیده مهاجرت، به ویژه درجنبه فرهنگی از مسائل قابل توجه میباشد. خلیجفارس به عنوان یک شاهراه آبی مهم نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بلکه از نظر فرهنگی نیز محل تلاقی فرهنگهای گوناگون بوده است. یکی از این موارد، مهاجرت عموما ناخواسته افریقاییتباران به خلیج فارس از قرنها پیش و به ویژه در دو قرن اخیر میباشد. این گروه ضمن تأثیرپذیری از ساکنان این نواحی، تأثیرات عمیقی نیز بر فرهنگ این مناطق داشتهاند. یکی از مهمترین این تأثیرات، شکلگیری و رواج پدیدهای به نام زار است. زار در اصطلاح نوعی پریشانی افراد است که آن را حاصل اقدامات ارواح خبیثه میدانستند. شکلگیری وگسترش فراوان پدیده زار دارای زمینهها و علل متعددی میباشد. سوال اساسی این پژوهش آن است که علل گسترش و تداوم پدیده زار در کرانهها و پسکرانههای خلیجفارس چیست؟ به نظر میرسد که فقدان پناهگاه امن و نبود استدلال منطقی جهت حل مشکلات در نزد ساکنان این مناطق از یک سو و زندگی همراه با مشکلات متعدد در نواحی جنوبی ایران، مسافرتهای فراوان دریانوردان این نواحی به سواحل افریقا و سکونت افریقاییتباران در سواحل خلیجفارس از سوی دیگر باعث رواج و توسعه پدیدهای به نام زار شده است . هم چنین این پدیده با برخی از ساختارهای فرهنگی این نواحی هماهنگی و مشابهت داشته است. این پژوهش با اتکا به منابع کتابخانهای و مشاهدات میدانی و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجید احمد پور؛ یحیی بوذری نژاد
چکیده
ژوهش حاضر درصدد بررسی «روش شناسی حکمت عملی تدبیر معماری در فرهنگ ایرانی اسلامی» است. زیرا به یک معنا، معماری را میتوان در زمره «حکمت» به حساب آورد؛ زیرا هم در بستری از «دانش» تحقق مییابد و هم نیازمند «تدبیر» است؛ معماری ظهور سنخی از جهاننگری است که محصول فرهنگ جوامع انسانی تلقی میشود و همزمان «انتقالدهنده ...
بیشتر
ژوهش حاضر درصدد بررسی «روش شناسی حکمت عملی تدبیر معماری در فرهنگ ایرانی اسلامی» است. زیرا به یک معنا، معماری را میتوان در زمره «حکمت» به حساب آورد؛ زیرا هم در بستری از «دانش» تحقق مییابد و هم نیازمند «تدبیر» است؛ معماری ظهور سنخی از جهاننگری است که محصول فرهنگ جوامع انسانی تلقی میشود و همزمان «انتقالدهنده فرهنگ» نیز میباشد. سئوال اصلی تحقیق حاضر آن است که مکتب حکمی، جهاننگری و نظام ارزشی اسلامی با چه روشی امر معماری را در فرهنگ ایرانی در دو حوزه نظر و عمل تدبیر کرده است؟ در پاسخ، فرهنگ اسلامی، معیارهایی برای حکیمانه بودن امور مربوط به زیست انسانی تعیین کرده است که قاعدتاً امر معماری نیز نمیتواند فارغ از آن معیارها باشد؛ از یکسو متعالی بودن حکمت به اتصال آن به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی تلقی شده است و از سوی دیگر با جریانهای رقیب خود درگیر میشوند و نظام تدبیری خاصّی را پیش میکشند. سازگاری عقل و وحی از مشخصههای حکمت عملی اسلامی در تدبیر امر معماری تلقی میگردد. نظام تدبیری که بر اثر اتصال به منظومهی معرفتی وحیانی تعارضی با دستاوردهای عقلانی بشری پیدا نمیکند. بهطور خاص، در ایران به دلیل عقبه شیعی خود و حوزه تعامل بین نقل و عقل و شهود که حکیمان مسلمان، دائما آن را تئوریزه کرده و حکمت را در ابعاد مختلف حیات انسانی امتداد داده و با آن زندگی کردهاند ظرفیت قابل توجهی را برای پیافکندن تدابیر حکیمانه زیست انسانی پیشروی نظام حکمرانی جامعه اسلامی قرار داده است.در این پژوهش به روش شناسی حکمت عملی تدبیر معماری در فرهنگ ایرانی اسلامی میپردازیم..
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
علی شهیدی؛ سولماز جوادپور
چکیده
یسنای 38 که یسن میانی هفت ها(ت) است، به ستایش آبها و زنان/ایزدبانوان اختصاص دارد. در بندهای سوم و پنجم این یسن صفاتی برای آبها به کار رفته است که یا منحصربهفرد هستند یا در اوستا درجهی تکرار بسیار پایینی دارند به همین دلیل دربارهی معنایشان ابهام وجود دارد؛ به ویژه صفت اهورانی که برخی آن را به «زنان اهورا» تعبیر کردهاند. با مقایسهی ...
بیشتر
یسنای 38 که یسن میانی هفت ها(ت) است، به ستایش آبها و زنان/ایزدبانوان اختصاص دارد. در بندهای سوم و پنجم این یسن صفاتی برای آبها به کار رفته است که یا منحصربهفرد هستند یا در اوستا درجهی تکرار بسیار پایینی دارند به همین دلیل دربارهی معنایشان ابهام وجود دارد؛ به ویژه صفت اهورانی که برخی آن را به «زنان اهورا» تعبیر کردهاند. با مقایسهی زند یسن 38 و متون دورهی میانه به نظر میرسد این متن مبنای تقسیمبندی انواع آبها در متون مذهبی دوره میانه است که اهمیت بررسی آن را افزایش میدهد؛ اما بررسی زند نیز کمک زیادی به رفع ابهام در معنی این یسن نمیکند زیرا در بیشتر موارد کلمهی اوستایی عینا تکرار شده و تنها تفسیری بدان افزودهاند. در برخی موارد معنی یا تفسیر پهلوی از نظر ریشهشناسی و ظاهری، شباهتی به واژهی اوستایی ندارند و به نظر میرسد در زمان تدوین زند نیز دربارهی این واژهها و معنای آنها اتفاقنظر وجود نداشته است. هدف این پژوهش این است که با مقایسهی صفات و عبارات بیانشده در متن اوستایی و زند آن، این کلمات ترجمه و ریشهیابی شده و میزان انطباق آنها در دو دوره بررسی شود. سعی شده به این پرسشها پاسخ داده شود که تفسیرهای موبدان نویسندهی زند تا چه حد با متن اوستایی همخوانی دارد و در کار آنها امانتداری در ترجمه تا چه حد رعایت شده و تفکرات و عقاید موبدان ساسانی تا چه حد بر روی این ترجمه و تفسیرشان تاثیر گذاشتهاند.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
کاوه قنبری؛ علی اکبر فراتی
چکیده
مهاجرتها به شکل خواسته یا ناخواسته دارای تاثیرات متعددی بوده است. تأثیرپذیری در پدیده مهاجرت، به ویژه درجنبه فرهنگی از مسائل قابل توجه میباشد. خلیجفارس به عنوان یک شاهراه آبی مهم نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بلکه از نظر فرهنگی نیز محل تلاقی فرهنگهای گوناگون بوده است. یکی از این موارد، مهاجرت عموما ناخواسته افریقاییتباران ...
بیشتر
مهاجرتها به شکل خواسته یا ناخواسته دارای تاثیرات متعددی بوده است. تأثیرپذیری در پدیده مهاجرت، به ویژه درجنبه فرهنگی از مسائل قابل توجه میباشد. خلیجفارس به عنوان یک شاهراه آبی مهم نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بلکه از نظر فرهنگی نیز محل تلاقی فرهنگهای گوناگون بوده است. یکی از این موارد، مهاجرت عموما ناخواسته افریقاییتباران به خلیج فارس از قرنها پیش و به ویژه در دو قرن اخیر میباشد. این گروه ضمن تأثیرپذیری از ساکنان این نواحی، تأثیرات عمیقی نیز بر فرهنگ این مناطق داشتهاند. یکی از مهمترین این تأثیرات، شکلگیری و رواج پدیدهای به نام زار است. زار در اصطلاح نوعی پریشانی افراد است که آن را حاصل اقدامات ارواح خبیثه میدانستند. شکلگیری وگسترش فراوان پدیده زار دارای زمینهها و علل متعددی میباشد. سوال اساسی این پژوهش آن است که علل گسترش و تداوم پدیده زار در کرانهها و پسکرانههای خلیجفارس چیست؟ به نظر میرسد که فقدان پناهگاه امن و نبود استدلال منطقی جهت حل مشکلات در نزد ساکنان این مناطق از یک سو و زندگی همراه با مشکلات متعدد در نواحی جنوبی ایران، مسافرتهای فراوان دریانوردان این نواحی به سواحل افریقا و سکونت افریقاییتباران در سواحل خلیجفارس از سوی دیگر باعث رواج و توسعه پدیدهای به نام زار شده است . هم چنین این پدیده با برخی از ساختارهای فرهنگی این نواحی هماهنگی و مشابهت داشته است. این پژوهش با اتکا به منابع کتابخانهای و مشاهدات میدانی و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.