مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
هاشم کاظمی؛ مصطفی ده پهلوان
چکیده
شروع سلطنت اشکانیان و هویت ارشک اول بهعنوان سرسلسلة این حکومت یکی از بخشهای رازآلود تاریخ اشکانی است. متأسفانه هیچیک از تاریخهای متعددی که در دوران باستان درخصوص اشکانیها نگاشته شدهاند باقی نمانده و در دورههای متعدد از بین رفتهاند. در نتیجۀ فقدان منابع موثق، برداشتهای مدرن از دولت و حکومت اشکانیها با واقعیتهای ...
بیشتر
شروع سلطنت اشکانیان و هویت ارشک اول بهعنوان سرسلسلة این حکومت یکی از بخشهای رازآلود تاریخ اشکانی است. متأسفانه هیچیک از تاریخهای متعددی که در دوران باستان درخصوص اشکانیها نگاشته شدهاند باقی نمانده و در دورههای متعدد از بین رفتهاند. در نتیجۀ فقدان منابع موثق، برداشتهای مدرن از دولت و حکومت اشکانیها با واقعیتهای سیاسی و فرهنگی آن زمان سازگار نیست. براساس تحلیل منابع مکتوب درخصوص هویت ارشک، آنها را میتوان به دو سنت تاریخنگاری تقسیم کرد: یکی متعلق به آپولودوروس و دنبالکنندگان او، یوستین و استرابو، و دیگری بهوسیلة آریان و دنبالکنندگان او (فوتیوس، زوسیموس، سینکلوس، دیو). در این میان، یک روایت در میان پژوهشگران تاریخ و باستانشناسی اشکانی مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است. براساس این روایت، ارشک یک سکایی بود که ریاست قبیلة پارنی از اتحادیة داهه را برعهده داشت. سپس، باتوجه به این نسخه از منشأ اشکانیها، در اواسط قرن سم پ.م. ارشک از آشفتگی حکومت سلوکی در غرب استفاده میکند و به همراه پارنیها ایالت پارت سلوکی را به تصرف خود درمیآورند و زمینة شکلگیری شاهنشاهی اشکانی را فراهم میکنند. مرجع اصلی و مؤثرترین اشاعهدهندة مفهوم اشکانیان کوچرو و سکایی استرابواست. وی در شناخت ریشة اشکانیها از مورخان قدیمتر هلنیستی الهام گرفته، بااینحال هیچیک از آنها قبل از قرن دوم پیش از میلاد زندگی نکردهاند. در این تحقیق، نگارندگان با تکیه بر شواهد باستانشناختی و تحلیل منابع مکتوب سنت تاریخنگاری آریان و دنبالکنندگان وی مبتنی بر بومی و پارتی بودن ارشک را به واقعیتهای سیاسی و اجتماعی زمان اشکانی نزدیکتر میدانند. همچنین استدلال خواهد شد که ارشک اول هرگز نتوانسته حکومتی هماورد با امپراتوری سلوکی را تأسیس کند، بلکه وی تحت سلطة سلوکیها یک حکومت خراجگذار را اداره میکرد. تأسیس شاهنشاهی اشکانی با تکیه بر عناصر بومی و پارتی میتواند فقط پس از سلطنت آنتیوخوس سوم (223/ 2ـ187) صورت گرفته باشد. درحقیقت، هیچ شاهدی، مستقیم و غیرمستقیم، برای شاهنشاهی اشکانی در ایران در قرن سوم وجود ندارد. اگر حکومت اولیة اشکانیان اساساً دارای یک بنیاد سرزمینی بود، نمیتوانست چیزی فراتر از یک قدرت منطقهای بوده باشد.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
روح الله هادی؛ محمدسرور مولایی؛ صدیقاللّه کلکانی
چکیده
جایگاه سنایی در تاریخ شعر فارسی دری و تغییرهایی که او از لحاظ محتوا بهویژه عرفان، حکمت و پند و اندرز وارد کرد، ویژه است و به باور سناییشناسان شعر فارسی در قصیده و غزل تا امروز وامدار سنایی است. به دلایل گوناگون، که از مهمترین آنها باید به محدویت چاپ و نبود روشهای تحقیق اشاره کرد، تا سدۀ چهاردهم به حکیم سنایی در ایران و افغانستان ...
بیشتر
جایگاه سنایی در تاریخ شعر فارسی دری و تغییرهایی که او از لحاظ محتوا بهویژه عرفان، حکمت و پند و اندرز وارد کرد، ویژه است و به باور سناییشناسان شعر فارسی در قصیده و غزل تا امروز وامدار سنایی است. به دلایل گوناگون، که از مهمترین آنها باید به محدویت چاپ و نبود روشهای تحقیق اشاره کرد، تا سدۀ چهاردهم به حکیم سنایی در ایران و افغانستان توجهی که شایستۀ جایگاه او بوده نشده است و میراث ادبیاش تنها آثار اوست که به شکل نسخههای خطی باقی مانده یا اطلاعاتی است که در آثار تاریخی و ادبی نقل شده است. تحقیقات جدی و جدید دربارۀ سنایی بازمیگردد به دهههای اخیر که بهویژه در ایران با تألیفات و پژوهشهای مستقل و پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری، جلوه و رونق بیسابقهای یافته است. پژوهشهای سناییشناسی در افغانستان، که پارهای از آنها با آنچه در ایران انجام شده مشترک است، عرصه های ذیل را دربر میگیرد:الف) مقالههای کلی یا موضوعی دربارة سنایی و آثارشب) تصحیح و چاپ آثار سناییج) شرح مثنویهای سنایی مانند سیرالعباد و حدیقةالحقیقهد) نقد پژوهشهای انجامشده در افغانستان و سرزمینهای دیگراوج سناییشناسی در افغانستان برگزاری همایش نهصدمین سالروز سنایی است که در سال 1356 ش برگزار شده و در آن تحقیقات ارزشمندی مانند شرح سیرالعباد، تصحیح حدیقه و نوشتن مقالههای پژوهشی دربارة سنایی و آثارش انجام شده است. از درخشانترین این پژوهشها مقدمة استاد مجروح است که در مقدمة سیرالعباد آمده است. کار ارزشمند دیگر شرح حدود هزار بیت از حدیقةالحقیقه است که به دست استاد عبدالاحد عشرتی صورت پذیرفته است. آگاهی از پژوهشهای انجامشده در افغانستان میتواند افق بازتری در پیش چشم پژوهشگرانی بگشاید که پس از این به مطالعة سنایی و آثار او میپردازند. با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله، که برخاسته از رسالة دکتری است، کوشیدهایم با روش مطالعات کتابخانهای، سناییپژوهی در افغانستان را بکاویم و نکات تازه دربارة سنایی، یافتههای پژوهشگران و مسائل و موضوعات مطرح در مقالات و آثار آنان را شناسایی، نقد و تحلیل کنیم.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد علی پرغو؛ جواد علیپور سیلاب
چکیده
یکی از موضوعات جالب و مغفول در مطالعات تاریخ اجتماعی ایران، نحوة مقابله با چالشهای طبیعی و اقلیمی از جمله بادهای گرم یا سرد است. نمونة مهم بادهای گرم با عنوان باد سموم در منابع مختلف اشارهشدة مورخان، جغرافیدانان و طبیبان بوده است؛ ازینرو پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «باد سموم» چه ویژگیهایی دارد ...
بیشتر
یکی از موضوعات جالب و مغفول در مطالعات تاریخ اجتماعی ایران، نحوة مقابله با چالشهای طبیعی و اقلیمی از جمله بادهای گرم یا سرد است. نمونة مهم بادهای گرم با عنوان باد سموم در منابع مختلف اشارهشدة مورخان، جغرافیدانان و طبیبان بوده است؛ ازینرو پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «باد سموم» چه ویژگیهایی دارد و در نظام طب ایرانی به چه نحوی با آن مقابله میشد؟ مقالة حاضر در گام اول به بررسی پراکنش جغرافیایی و تاریخچه و در گام دوم به تبیین رویکردشناختی و رفتاری طبیبان در مقابله با باد سموم و عوارض حاصل از آن پرداخته است. یافتههای پژوهش حاضر براساس رویکرد توصیفیـ تحلیلی بیانگر آن است که باد سموم، بهمنزلة یک چالش اقلیمی، در دورههای مختلف تاریخی و در مناطق مختلف جغرافیایی مورد توجه بود. منطقة جغرافیایی وزش این باد در ایران بیشتر شامل مناطق جنوبی (شرقیـ غربی) و دورة زمانی وزش آن از اواخر بهار تا اواخر تابستان بوده است. به لحاظ کیفی، شاخصة اصلی باد سموم گرمی و خشکی بود. وزش این باد حیات انسان، زیست گیاهی و جانوری منطقه را با مشکلاتی روبهرو میکرد. مواجهه با باد سموم موجب بروز عوارض بدنی مهلکی در بدن فرد میشد که طبیبان با عنوان «سمومزدگی» از آن یاد کردهاند. تدابیر پیشگیرانه جهت مقابله با گرما و باد سموم و انواع روشهای درمانی برای رفع عوارض حاصل از رویارویی با این باد، توسط طبیبان در چارچوب طب اخلاطی ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
الهام ترکاشوند؛ علی محمدی
چکیده
تاریخ رشیدی، به دورة تیموری تعلق دارد و به قلم میرزاحیدر دوغلات نوشته شده و موضوع آن تبیین حادثهها و کشمکشهایی است که برای برخی از نوادگان چنگیزخان و میرزایان دوغلات رخ داده و از قلم تاریخنویسان افتاده است. میدان اینکشمکشها، بخشهایی از چین امروزی، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، افغانستان و تاجیکستان است. اهمیت اینکتاب ...
بیشتر
تاریخ رشیدی، به دورة تیموری تعلق دارد و به قلم میرزاحیدر دوغلات نوشته شده و موضوع آن تبیین حادثهها و کشمکشهایی است که برای برخی از نوادگان چنگیزخان و میرزایان دوغلات رخ داده و از قلم تاریخنویسان افتاده است. میدان اینکشمکشها، بخشهایی از چین امروزی، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، افغانستان و تاجیکستان است. اهمیت اینکتاب در این است که حدود پنج قرن پیش، در کشمیر و بیرون از حوزة جغرافیایی کشور ایران، به دست یک مغول سوادآموخته، در مکتب هرات، نوشته شده است. جدای از تاریخ، این کتاب گرانسنگ را میتوان از دیدگاه زبان، ادبیات و بلاغت نیز بررسی کرد. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که نویسنده، با بهرهمندی از صنعتهای لفظی و معنوی و استفاده از شیوة خاص زبان روایی، نبوغ خود را در زمینة ادبیات شکوفا کرده است. او، بهعنوان یک نویسندة کلاسیک، سعی کرده اثرش را، هم از حیث محتوا و هم از جهت فرم ادبی، خردمندانه و مورد پسند علما و ادبا بنویسد. ازینرو، تاریخ رشیدی، حاوی چاشنیهای ادبی و بلاغی است که در احساسات و عواطف مخاطبان تأثیر شایسته میگذارد. در این پژوهش، که به شیوة کتابخانهای و تبیین و تحلیل محتوا انجام گرفته، نخست به شناسایی و استخراج بخشهایی از متن میپردازیم که از نظر زبانی و ادبی برجستگیهای ویژهای داشته است. سپس فراز و فرود بخشهای دیگر را، از نظر زبان و بلاغت، به شیوة آماری نشان خواهیم داد تا درنهایت، با رسم نمودار، جلوههای متفاوت زبان روایی و بلاغت را در اینکتاب نشان داده باشیم.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مهدی اسدی؛ فاطمه کاظمی زاده
چکیده
با تشدید اندیشة ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی اول و افزایش سفر و تبادلات فرهنگی، احساسات مشترک میان پارسیان هند و حامیان ناسیونالیسم باستانگرا در ایران شدت یافت. پارسیان هند در نتیجة رشد ناسیونالیسم و توجه به مسئلة سرزمین و ملیت، بهخصوص پس از آغاز جنگهای داخلی در هندوستان و تهدید امنیت مالی و جانی خود، به سرزمین اجدادی و امکان ...
بیشتر
با تشدید اندیشة ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی اول و افزایش سفر و تبادلات فرهنگی، احساسات مشترک میان پارسیان هند و حامیان ناسیونالیسم باستانگرا در ایران شدت یافت. پارسیان هند در نتیجة رشد ناسیونالیسم و توجه به مسئلة سرزمین و ملیت، بهخصوص پس از آغاز جنگهای داخلی در هندوستان و تهدید امنیت مالی و جانی خود، به سرزمین اجدادی و امکان بازگشت به آن، بیش از پیش علاقهمند شدند. برای روشنفکران و ناسیونالیستهای باستانگرای ایرانی، که به دنبال راهبردهای اصلاح اقتصاد و فرهنگ ایران به منظور غلبه بر آنچه آنها بهمنزلة یک دورة طولانی انحطاط فرهنگی، فقر اقتصادی و ضعف سیاسی تصور میکردند، رابطه بیشتر با پارسیان هند و کسب حمایتهای همهجانبه از سوی آنها میتوانست نقش مهمی در غلبه بر این انحطاط ایفا کند. دولت پهلوی اول نیز، متأثر از رویکرد ناسیونالیسم باستانگرا و سیاست اقتصادی خود، به مهاجرت پارسیان هند به ایران علاقهمند گردید. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است: رویکرد دولت پهلوی اول و پارسیان هند به مسئلة مهاجرت به ایران چه بود؟ یافتههای پژوهش، که با تکیه بر منابع دست اول و براساس روشهای تاریخی صورت گرفته، نشان میدهد بهرغم تمایلات نخستین برخی از رهبران پارسیان هند و علاقة رضا شاه و تلاشهای همهجانبة دولتمردان دورة پهلوی اول، موضوع مهاجرت پارسان هند به ایران به دلیل تضاد با سیاستهای بریتانیا در هندوستان، عدم تحقق عدالت اجتماعی مد نظر پارسیان هند در ایران و ساختار دولت مطلقة پهلوی و دوگانگی در میان پارسیان هند، به شکست انجامید.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عباس میرزایی؛ علی بلوردی
چکیده
عزاداری و مراسم مرتبط با محرم در دورۀ قاجار، جایگاه خاصی داشتهاست، بهگونهایکه طبقات مختلف جامعه آن را برگزار میکردهاند. از سوی دیگر، دورۀ قاجار، دورۀ گذار از سنت به مدرنیته در تاریخ معاصر ایران به شمار میآید. این دگرگونی در ساحتهای گوناگونی آشکار است. مراسم محرم نیز از این تغییرات دور نمانده، بهگونهایکه نمیتوان ...
بیشتر
عزاداری و مراسم مرتبط با محرم در دورۀ قاجار، جایگاه خاصی داشتهاست، بهگونهایکه طبقات مختلف جامعه آن را برگزار میکردهاند. از سوی دیگر، دورۀ قاجار، دورۀ گذار از سنت به مدرنیته در تاریخ معاصر ایران به شمار میآید. این دگرگونی در ساحتهای گوناگونی آشکار است. مراسم محرم نیز از این تغییرات دور نمانده، بهگونهایکه نمیتوان نوع نگاه طبقۀ اشراف و اعیان قاجار را با مردم عادی و توده در این مراسم یکسان برشمرد. این دو طبقه، رفتارهای متفاوتی در برگزاری عزاداریها داشتند. مکانها و سبکهای عزاداری در کنار ورود تجملات به این مراسم از بخشهایی است که میتوان تفاوت میان این دو طبقه را در آن مشاهده کرد. منابع سفرنامهنویسی، یکی از شاخصترین دسته منابعی است که این تفاوت را به خوبی روایت کردهاست. مقالۀ پیش رو براساس گزارشهای سفرنامهنویسان خارجی دورۀ قاجار، این موضوع را بررسیده و تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد که بر پایۀ این سفرنامهها چه تفاوتهایی میان سنتهای عزاداری اشراف و اعیان قاجار از یکسو و مردم عادی از سوی دیگر وجود دارد. فرضیۀ نویسندگان این بوده که طبقۀ اشراف و اعیان، احتمالاً به سبب دسترسی بیشتر به منابع ثروت، سنتهای عزاداری را از نظر تشریفات و تجملات و هزینهها در سطح متفاوتتری از مردم عادی برگزار میکردهاند، بهگونهایکه گویا دو نوع عزاداری در جامعۀ قاجاری برپا میشدهاست. با بررسی 22 سفرنامه، که براساس مشاهدات عینی سفرنامهنویسان تنظیم شده، این نتیجه به دست آمد که طبقۀ اشراف و اعیان از نظر مکان و شکل عزاداری و هزینههای جاری مراسم، آدام و رسوم متفاوتی با مردم عادی داشتهاند.