مقاله پژوهشی
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
فاطمه توفیقی
چکیده
آثار متفکران راستگرا و چپگرا دربارۀ جایگاه اسلام و ایران در جهان، از الگوی مشترکی پیروی میکند که در آن اسلام (و بهویژه تشیع) و ایران به هم پیوستهاند، فهم شهودی و اشراقی ـ که یکی از شاخصههای اصلی حکمت اسلامی و ایرانی است ـ بدیلی پیشرو برای علم و فن (تکنیک) مدرن غربی است؛ ازاینرو اسلام در روایت پیشرفت نقشی محوری دارد. ...
بیشتر
آثار متفکران راستگرا و چپگرا دربارۀ جایگاه اسلام و ایران در جهان، از الگوی مشترکی پیروی میکند که در آن اسلام (و بهویژه تشیع) و ایران به هم پیوستهاند، فهم شهودی و اشراقی ـ که یکی از شاخصههای اصلی حکمت اسلامی و ایرانی است ـ بدیلی پیشرو برای علم و فن (تکنیک) مدرن غربی است؛ ازاینرو اسلام در روایت پیشرفت نقشی محوری دارد. در تمام این تصاویر، دوگانۀ شرقی ـ غربی حاکم است؛ یعنی جهانی دوپاره تصویر میشود که در آن دو نوع فهم و دو نوع علم و دو نوع رابطه بین افراد دیده میشود. در این مقاله، با تحلیل گفتمان آثار (عمدتاً دینپژوهانه) تعدادی از متفکران شاخص آن روزگار ـ یعنی عبدالحسین زرینکوب، مرتضی مطهری، سیدحسین نصر، احمد فردید، علی شریعتی، داریوش شایگان ـ میکوشم تصویری از سیطرۀ گفتمان شرقی ـ غربی بر تفکر ایران پیش از انقلاب به دست دهم. باوجود تفاوتهای زیاد میان خاستگاه و روش و هدف و مدعای متفکران یادشده، همه در این اشتراک داشتند که برای اثبات سخن خود، از گفتمان مبتنی بر دوقطبی شرق و غرب استفاده کنند. در پایان، در نگاهی انتقادی نشان خواهم داد که چگونه این گفتمانِ برساختی، برای فهم علمی، آسیبزا بودهاست.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
اسماعیل شراهی؛ مریم محمدی؛ مجید منتظرظهوری
چکیده
اغلبیان (184 – 296ق) اولین حکومت نیمه مستقل دوران خلافت عباسیان در مغرب جهان اسلام بود. این دولت با سایر دولت های همزمان خود روابط سیاسی و تجاری برقرار کردند و توانستند به مدد نیروی دریایی توانمند و نیروهای آموزش دیدهای که از سایر ممالک فراهم کرده بودند بر سیسیل و مدیترانه تسلط یابند. کشف سکههای اغلبی همراه با سکههای عباسی در منطقه ...
بیشتر
اغلبیان (184 – 296ق) اولین حکومت نیمه مستقل دوران خلافت عباسیان در مغرب جهان اسلام بود. این دولت با سایر دولت های همزمان خود روابط سیاسی و تجاری برقرار کردند و توانستند به مدد نیروی دریایی توانمند و نیروهای آموزش دیدهای که از سایر ممالک فراهم کرده بودند بر سیسیل و مدیترانه تسلط یابند. کشف سکههای اغلبی همراه با سکههای عباسی در منطقه آستانه شازند استان مرکزی که محل شهر کرج ابودلف است و محوطه باستانی تل یاونه در نزدیکی تل آویو که دو منطقه خارج از نفوذ اغلبیان بودند، نشان از نفوذ سیاسی و یا روابط تجاری با ایران و حکومتهای حاشیه مدیترانه در سده سوم هجری دارد. سوال اصلی این پژوهش این است که کشف این سکه ها بدور از مرزهای سیاسی اغلبیان چگونه روابط سیاسی یا تجاری این دولت را تبیین می کند؟ مناسبات سیاسی و تجاری اغلبیان با مناطق همجوار و بیزانس بستگی به میزان روابط آنها با خلافت عباسی داشت به نحوی که هر گاه این مناسبات محکم میشد، روابط تجاری و سیاسی آنها با چنین مناطقی نیز رونق می گرفت. هدف از این پژوهش شناخت از روابط سیاسی و تجاری اغلبیان بعنوان یکی از دولت های نیمه مستقل در صدر اسلام همزمان با خلافت عباسیان است. بطور قطع این پژوهش از نظر تاریخ سکه و بررسی روابط میان دولت_های اسلامی در گستره خلافت عباسی اهمیت دارد. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و مطالعات باستان شناختی تلاش شده نحوه و میزان ارتباطات سیاسی و تجاری دولت اغلبی با سایردولتهای همزمان تبیین گردد.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حسینعلی رحیمی
چکیده
مهمترین اثر جامی، شاعر و عارف نامدار قرن نهم هجری قمری هفت اورنگ است که شامل هفت مثنویِ سلسلة الذهب، سلامان و ابسال، تحفة الاحرار، سبحة الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و خردنامۀ اسکندری است. سلسلة الذهب در بحر خفیف سروده شده و موضوع آن مباحث عالی عرفانی و اخلاقی است. جامی این مثنوی را در سه دفتر و به شیوۀ حدیقه الحقیقه ...
بیشتر
مهمترین اثر جامی، شاعر و عارف نامدار قرن نهم هجری قمری هفت اورنگ است که شامل هفت مثنویِ سلسلة الذهب، سلامان و ابسال، تحفة الاحرار، سبحة الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و خردنامۀ اسکندری است. سلسلة الذهب در بحر خفیف سروده شده و موضوع آن مباحث عالی عرفانی و اخلاقی است. جامی این مثنوی را در سه دفتر و به شیوۀ حدیقه الحقیقه سنایی و جام جم اوحدی سروده است. سلسلة الذهب تا کنون چند بار منتشر شده است که از میان آنها دو چاپِ مرتضی مدرس گیلانی و مؤسسۀ میراث مکتوب بیشتر از بقیه در دسترس و محل مراجعه محققان است. در این دو چاپ، بهرغم تلاشهای درخور تقدیر مصححان و استفاده آنها از نسخههای متعدد هفت اورنگ، شوربختانه هنوز با تصحیحی منقّح از این اثر روبهرو نیستیم و بدخوانیهای فراوانی در این چاپها دیده میشود. هر دو چاپ در تشخیص و ضبط صورت درست متن اشکالاتی دارند. در این نوشتار ضبط تعدادی از ابیات که در هر دو چاپ اشکال دارد بررسی و تصحیح شده است. متن و شماره بیت و صفحه براساس تصحیح موسسه میراث مکتوب ارائه و با منابع دیگر مقابه شده است. این منابع شامل چاپ مرتضی مدرس گیلانی، مقالهای از هادی خدیور و چندین دستنویس کهن سلسلةالذهب جامی است. گرچه به خطاهایی از هر دو چاپ مدرس گیلانی و میراث مکتوب اشاره شده است اما در بخش اصلی مقاله بیتهایی انتخاب شد که هم در چاپ مدرس و هم در تصحیح میراث مکتوب نادرست است و هادی خدیور هم یا در مقاله نیاورده و یا صورت صحیحی را ارائه نکرده است. اگر صورت صحیح در یکی از این سه منبع وجود داشت به آن نپرداختیم مگر در موارد خاصی که ضرورتی وجود داشت. در تصحیح این ابیات هم نکات نسخهشناختی و هم تناسبهای معنایی، سبکی، زبانی و متنشناختی جامی لحاظ شده است.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
امیر پوررستگار
چکیده
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- ...
بیشتر
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- خود به درویشان پرداختهاند. مواردی چون سلسلههای تصوف، درویشان به مثابه یک طبقه، و سلوک و جهانبینی آنان در نوشتههای این سیاحان به وضوح مشهود است که اغلب، با تصوفناشناسی، پیشداوری، ظاهربینی و جعل همراه شده است. رهیافت این پژوهش نشان میدهد چهار مؤلفۀ «ادب شفاهی درویشان»، «اعتقادات و باورها»، «دریوزگی و بیکارگی»، «استعمال مسکرات و مواد خلسهآور» در سفرنامههای غربی نمود بیشتری دارد. تعداد اندکی از این سفرنامهنویسان از جمله پولاک، براون و گوبینو، رویکردی شرقشناسانه در معنای تحقیقی- تتبعی آن نسبت به تصوف دارند و آن را با مشاهدات خود، تلفیق کردهاند؛ از جمله این که دربارۀ سلسلههای صوفیانۀ عصر قاجار، به ویژه اهل حق، خاستگاه تصوف، و اندیشۀ اشراقی ایرانی، گزارشهایی ارائه کردهاند. جدا از این، در دیگر سفرنامهها، غالباً به روح تصوف اشارهای نمیشود. در اغلب این سیاحتنامهها تصوف و عرفان، به مکتب سستی و بیقیدی تنزل یافته است و درویشان دورهگرد و قصهگو گرفتار چرس و بنگ تصویر شدهاند. نتایج تشریح و تحلیل سفرنامههای مذکور نشان میدهد که گزارش این سیاحان از تصوف عصر قاجار، در قالب «درویشنگری ظاهری»، همراه با «تعمیمدهی»، «عیب-نمایی»، «عجیب و غریبنگری» و «بزرگنمایی» روایت شده است.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عبدالرضا سیف؛ میلاد موحدی راد؛ علیاصغر اسکندری
چکیده
حسآمیزی نوعی هنجارگریزی معنایی است که با شکستن نظام معمولی واژهها و ایجاد مفهوم خلاف عادت، باعث ایجاد لذت ادبی در مخاطب میشود. در این شیوه از نگارش، شاعر با شگردِ زبانیِ شکستنِ ساختارِ سطحیِ الفاظ و نه ساختار عمیق و ژرف آنها، نظام رایج ذهنی خواننده یا شنونده را درهم میشکند و با آفرینش تصویری بکر و تازه، موجب شگفتی مخاطب میشود. ...
بیشتر
حسآمیزی نوعی هنجارگریزی معنایی است که با شکستن نظام معمولی واژهها و ایجاد مفهوم خلاف عادت، باعث ایجاد لذت ادبی در مخاطب میشود. در این شیوه از نگارش، شاعر با شگردِ زبانیِ شکستنِ ساختارِ سطحیِ الفاظ و نه ساختار عمیق و ژرف آنها، نظام رایج ذهنی خواننده یا شنونده را درهم میشکند و با آفرینش تصویری بکر و تازه، موجب شگفتی مخاطب میشود. در این جُستار، نگارندگان با الهام از مکتبِ زبانشناختیِ تحلیلیِ لیکاف و جانسون، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، گونههای حسآمیزی را در غزلیات حافظ بررسی کردهاند. نوشتار پیش رو نشان از آن دارد که حسآمیزی در سرودههای حافظ، افزون بر انواع مختلف حسی آن، بر مفاهیم مختلف و متفاوت معنایی دلالت دارد. از شیوههای جالب توجه در اشعار حافظ، تأکید بر نوع خاصی از حواس در حسآمیزی و انتقال معنا از حوزۀ مبدأ به حوزههای مختلف از مقاصد معنایی است. حافظ با انتخاب این گونه از حسآمیزی، سبب افزایش بافت بلاغی و هنری کلام شده و بهمنظور ارتقا بخشیدن به شأن و مرتبۀ امور محسوس و پیوند جهان ذهنی و عینی، به حسآمیزی عینی ـ انتزاعی توجه ویژهای داشتهاست.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حسین حسن رضایی
چکیده
«عشق» یکی از پربسامدترین واژهها در ادبیات ایران و جهان است؛ ازآنجاکه بیشتر انسانها آن را تجربه میکنند، یکی از مضامین رایج هنر و ادبیات، عشق است. ادبیات فارسی نیز از همان آغاز تا به امروز، در قالبهایی چون مثنوی و غزل و داستان، به توصیفِ عشق پرداختهاست. شاعران ایرانی، قبل از «غزل» از «تغزل» قصاید برای بیان ...
بیشتر
«عشق» یکی از پربسامدترین واژهها در ادبیات ایران و جهان است؛ ازآنجاکه بیشتر انسانها آن را تجربه میکنند، یکی از مضامین رایج هنر و ادبیات، عشق است. ادبیات فارسی نیز از همان آغاز تا به امروز، در قالبهایی چون مثنوی و غزل و داستان، به توصیفِ عشق پرداختهاست. شاعران ایرانی، قبل از «غزل» از «تغزل» قصاید برای بیان عاطفۀ عشق بهره بردهاند. شاعران قصیدهسرا، در تغزل به موضوعات مختلفی مانند توصیف طبیعت و جوانی و باده پرداختهاند، اما عشق، یکی از مهمترین مضامین تغزل، بهخصوص در قصاید فرخی سیستانی، است. از میان شاعران سبک خراسانی، فرخی سیستانی تغزلهای عاشقانۀ بیشتری دارد؛ ازاینرو بیش از شاعران همعصر خود، به عاشقانهسرایی معروف است. با توجه به این عوامل، مقالۀ حاضر میکوشد جنبههای مختلف عشق را در تغزلهای فرخی سیستانی بررسی کند. ابتدا رابطۀ عشق با ادبیات، جایگاه فرخی در شعر غنایی فارسی و تأثیر ارتباط با دربار و آسیبی که این موضوع بر ساختار شعر عاشقانۀ فرخی وارد کرده، یعنی ترجیح ممدوح بر معشوق، بیان شدهاست. سپس «ترکنژاد» بودن معشوق و وظیفۀ دوگانۀ او، لشکری و دلبری، بررسی شدهاست. شاهدبازی یا امردبازی و علل آن، موضوع بررسی بعدی است. در ادامه، تقلیل عشق در تغزلهای فرخی به میل جنسی صِرف و گاه حتی گرایش آن به سمت برخی انحرافهای جنسی، همچون اعتیاد جنسی، واکاوی شدهاست. مقاله با ذکر دیگر ویژگیهای مهم عشق در شعر و عصر فرخی، همچون وقوعگویی، نگاه خردگرایانه به عشق، سادگی زبان و اندیشه به پایان میرسد. مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، نتیجه میگیرد که فرخی در تغزلهایش، به تأثیر از عوامل شخصی و سیاسی ـ اجتماعی، همچون داشتن طبع جوان و لذتگرا، تنعّم و رفاه اقتصادی، وفور زیبارویان ترکنژاد و «مرسوم بودن» شاهدبازی در آن دوره، بیشتر بیانکنندۀ عشق جسمانی و شادکام و برخوردار و مذکر بودهاست.