مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجید احمد پور
چکیده
تحقیق حاضر درصدد «بازخوانی آراء اندیشمندان مسلمان معطوف به سیاستگذاری عمومی حوزه معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر منظومه فکری فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته مسلمان است. سئوال اصلی آن است که «آراء اندیشمندان مسلمان به طور عام و فارابی به طور خاص، چه ظرفیتی را برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی عرصه معماری اسلامی ایرانی در ...
بیشتر
تحقیق حاضر درصدد «بازخوانی آراء اندیشمندان مسلمان معطوف به سیاستگذاری عمومی حوزه معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر منظومه فکری فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته مسلمان است. سئوال اصلی آن است که «آراء اندیشمندان مسلمان به طور عام و فارابی به طور خاص، چه ظرفیتی را برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی عرصه معماری اسلامی ایرانی در اختیار مجموعه حکمرانی کشور قرار میدهد؟» برای پاسخ به این سئوال، با استفاده از «روش تحلیل محتوای اسنادی» به آراء این دست از اندیشمندان مراجعه و پاسخهای آنها دستهبندی و ارائه میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از منظر اندیشمندان مسلمان به جهت تؤامانی نظر و عمل در مواجهه تدبیری با مسائل حیات جمعی، ضروری مینماید سیاستگذاری عمومی به مثابه ابزار تدبیرگر حکمرانی جامعه بر ظرفیتهای معرفتی ناظر به واقعیت زیست انسانی بنا گردد که ثمره آن سوق دادن حیات جمعی به سوی نمونه ایدهآل مبتنی بر نظام ارزشی باشد. خطوط کلی افق جایگزین برای نظریههای سیاستگذارانه حوزه معماری در جامعه ایرانی از برآیندهای چنین آرائی محسوب میگردد؛ لذا شکل گیری فهم صحیح از مسئله در بافتی از نظر و عمل، نگرش یکپارچه و کلان به معماری اسلامی-ایرانی، پشتیبانی و حمایت در اجرای سیاستهای عمومی و نظارت بر اجرای صحیح را میتوان از اهم ظرافیتهای اندیشهای اندیشمندان مسلمان برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی در عرصه معماری اسلامی- ایرانی تلقی کرد.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
فاطمه معنوی؛ حسین دانا؛ افشین متقی
چکیده
سیر مضامین ادبی در دورههای مختلف شعر فارسی نشان میدهد رابطۀ ادبیات و جامعه، رابطهای اجتنابناپذیر است؛ برای نمونه، بازتاب مسائل ژئوپلیتیکیِ متأثر از عصبیتهای فردی و دینیِ برخاسته از ضرورتهای سیاسی و حکومتیِ زمانه در جهت منافع خلفا و پادشاهان مستبد حاکم بر ایرانِ بعد از اسلام نشان میدهد که شاعران درباری در ...
بیشتر
سیر مضامین ادبی در دورههای مختلف شعر فارسی نشان میدهد رابطۀ ادبیات و جامعه، رابطهای اجتنابناپذیر است؛ برای نمونه، بازتاب مسائل ژئوپلیتیکیِ متأثر از عصبیتهای فردی و دینیِ برخاسته از ضرورتهای سیاسی و حکومتیِ زمانه در جهت منافع خلفا و پادشاهان مستبد حاکم بر ایرانِ بعد از اسلام نشان میدهد که شاعران درباری در مقام یکی از رسانههای مهم تبلیغی جامعه، در جهتِ تقویت منافع جریانهای سیاسی و مذهبی حاکم، مضامین همسو با گفتمانهای ابلاغشده را ترویج کردهاند؛ از جملۀ این مضامین، تشویق پادشاهان به کشورگشایی و حمله به دیگر سرزمینها به بهانۀ گسترش اسلام و جاودانگی نام پادشاهان در صفحات تاریخ بودهاست که در نتیجه، فضای جغرافیایی و به تبع آن، انباشت سرمایه را برای حاکمان وقت به ارمغان میآوردهاست. با نظر به اهمیت موضوع از لحاظ سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی و تجلی آن در نحوۀ تفکر شاعران دورۀ غزنوی، بر آن شدیم تا این مسئله را از دیدگاه فرخی و عنصری و ناصرخسرو که اشعار درخور توجهی دربارۀ موضوع گسترش ارضی برای حاکمان دورۀ خویش داشتهاند، بررسی کنیم و در مقام نتیجهگیری نشان دهیم که براساس روحِ زمانۀ ایران عصر غزنوی، شاعران با دیدگاههای ایدئولوژیک و با توجه به همراستا بودن مضامین گسترش ارضی و متملقانۀ ایشان با عملکرد و سیاستهای توسعۀ ارضی سلطان، بر راهبرد سلطان برای رسیدن به اهدافش مؤثر واقع شده و چهبسا توانسته باشند گامهای مهمی در جهت تفکرِ گسترش ارضی از حیث سیاسی و عقیدتی بردارند و با تشویقهای متملقانۀ خود، پادشاه وقت را در کشورگشاییها و توسعۀ ارضی از زوایای مختلف روحی و روانی یاریگر باشند.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حمید خانیان
چکیده
ارتباط مؤثر و مفید نیازمند بیانی است که ساختاری مناسب داشته باشد، بهگونهایکه حیثیت مشارکان را تهدید نکند، اما در پارهای از تبادلات کلامی امروزی جامعۀ ما، ساختهایی ملاحظه میشود که گوینده، آگاهانه یا ناآگاهانه، با پایین آوردن سطح خود و تهدید حیثیتش، بیش از حد سطح مخاطب را بالا میبرد. در مقالۀ حاضر که به روش توصیفی ...
بیشتر
ارتباط مؤثر و مفید نیازمند بیانی است که ساختاری مناسب داشته باشد، بهگونهایکه حیثیت مشارکان را تهدید نکند، اما در پارهای از تبادلات کلامی امروزی جامعۀ ما، ساختهایی ملاحظه میشود که گوینده، آگاهانه یا ناآگاهانه، با پایین آوردن سطح خود و تهدید حیثیتش، بیش از حد سطح مخاطب را بالا میبرد. در مقالۀ حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شدهاست، با هدف ارائۀ ساختاری مناسب برای گزارههای بیانی زبان فارسی، طبق نظریۀ براون و لوینسون، علاوه بر اینکه تعدادی از مکالمات امروزی واکاوی شده، با استفاده از ظرفیت ضمایر و اسامی و افعال و اصطلاحات وسیع زبان فارسی، سعی شده ساختارهای بهنجار و نابهنجار زبان فارسی معرفی شود و همچنین محک و میزانی برای تشخیص آنها به دست داده شود که تا کنون سابقه نداشتهاست؛ یعنی به زعم نویسندۀ مقاله، راهکاری ابتکاری و جدید داده شدهاست.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد کشاورز
چکیده
به مجموعه مطالعات درباره ایران، به ویژه مطالعات تاریخی، ادبی، فرهنگی، جغرافیایی و زبانی ایرانشناسی میگویند. علمی که قدمتی چهار سدهای دارد و واضع آن غربیها بودهاند. ایرانشناسی در این چهار قرن از تاسیس اولین مدارس آموزش زبان در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس تا تاسیس رشته ایرانشناسی در دانشگاههای مطرح دنیا تحولات ...
بیشتر
به مجموعه مطالعات درباره ایران، به ویژه مطالعات تاریخی، ادبی، فرهنگی، جغرافیایی و زبانی ایرانشناسی میگویند. علمی که قدمتی چهار سدهای دارد و واضع آن غربیها بودهاند. ایرانشناسی در این چهار قرن از تاسیس اولین مدارس آموزش زبان در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس تا تاسیس رشته ایرانشناسی در دانشگاههای مطرح دنیا تحولات عظیمی را پشت سر گذاشته است. در قرن بیستم میلادی برخی از ایرانیان نیز به دلیل رفت و آمد به اروپا و مشاهده روش کار خاورشناسان و ایرانشناسان، وارد عرصه ایرانشناسی شدند و انحصار ایرانشناسی غربیان را در هم شکستند. این پژوهش با روش تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی – تحلیلی در صدد پاسخ دادن به این سوال است که فرایند شکلگیری و پیدایش ایرانشناسی ملی چگونه بوده است؟ دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که از سویی سواد ناکافی ایرانشناسان غربی، پروژه ایرانشناسی نفوذ و بیان مغرضانه نتایج تحقیقات توسط خاورشناسان و ایرانشناسان و از سویی دیگر، ارایه علمی به دور از تعصب و جانبنگری توسط پژوهشگران ایرانی، خودشناسی در مقابل دیگرشناسی، شناساندن ظرفیت های فرهنگی و تاریخی ایران به سراسر دنیا، علاقه پژوهشگران به تحقیق درباره ایران و حمایت دولت از پژوهشهای ایرانشناسی سبب شکل گیری «ایرانشناسی ملی» در قرن معاصر شده است. پژوهشگرانی چون علامه قزوینی و پورداود، به عنوان اولین ایرانشناسان ملی، گامهای بسیار مهمی در ترویج علم ایرانشناسی برداشتند و افرادی چون عباس اقبال، مجتبی مینوی، ایرج افشار و ... ادامهدهنده راه آنان بودند. تاسیس کتابخانه پهلوی در دهه 1340ش، نقطه عطفی در مطالعات ایرانشناسی محسوب می شود. ارتباط و همکاری با مراکز ایرانشناسی و خاورشناسی، همکاری با ایرانشناسان دنیا، تشکیل آرشیو و کتابخانه مخصوص ایرانشناسی، سازماندهی کنگرههای جهانی ایرانشناسی، پیگیری اطلاعات و انتشارات مراکز جهانی مربوط به فرهنگ ایران و انجام خدماتی درباره فرهنگ و تمدن ایران مانند: تشکیل مراکز جدید ایرانشناسی، تدریس زبان فارسی در دانشگاههای جهان و انتشار مجلات ایرانشناسی از مهمترین وظایف ایرانشناسانه این کتابخانه بود. مسئولان کتابخانه به دنبال تعیین سیاستهای کلی ایرانشناسی تمامی کشورها از تهران بودند. مرحله بعدی گسترش ایرانشناسی در دهه 1380ش، اتفاق افتاد. تاسیس بنیاد ایرانشناسی و راهیابی ایرانشناسی به دانشگاه ها سبب توسعه و گسترش هر چه بیشتر ایرانشناسی ملی گردید.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نورالدین نعمتی؛ جمال پیره مرد شتربان
چکیده
جنبش مشروطه یکی از سرنوشتسازترین رویدادهای تاریخ ایران است. از پیامدهای مشروطیت، شکلگیری انجمنهایی بود که در مسیر حمایت یا نقد مشروطه گام برداشتند. «انجمن اسلامیه»ی تبریز از همین تشکلها بود که در سال 1326 قمری به کوشش گروهی از روحانیان تبریز، ازجمله میرهاشم دَوهچی، در مجاورت دروازۀ «سُرخاب» و کوی «دَوَهچی/شتربان» ...
بیشتر
جنبش مشروطه یکی از سرنوشتسازترین رویدادهای تاریخ ایران است. از پیامدهای مشروطیت، شکلگیری انجمنهایی بود که در مسیر حمایت یا نقد مشروطه گام برداشتند. «انجمن اسلامیه»ی تبریز از همین تشکلها بود که در سال 1326 قمری به کوشش گروهی از روحانیان تبریز، ازجمله میرهاشم دَوهچی، در مجاورت دروازۀ «سُرخاب» و کوی «دَوَهچی/شتربان» شکل گرفت و با بمباران مجلس شورای ملی به دست محمدعلیشاه، به تشکل حامی حکومت در تبریز تبدیل شد. با وجود اهمیت موضوع، تاکنون پژوهش مستقلی دربارۀ انجمن اسلامیه نوشته نشده و نوشتار حاضر در پی آن است تا بخشی از خلأ علمی موجود را پر کند. علاوه بر این، پژوهش پیش رو با نقد نگاه غالب به تاریخ مشروطۀ ایران، تلاش کرده رویکرد نوینی را به انجمنهای منتقد مشروطه، بهویژه انجمن اسلامیه، اتخاذ کند که مبتنی بر بازبینی منابع است. تأسیس و تداوم و انحلال انجمن اسلامیۀ تبریز، این پرسش را پدید میآورد که انجمن مزبور چگونه و با چه انگیزهای شکل گرفت و چه نقشی را در تحولات تبریز ایفا کرد؟ در این پژوهش تلاش شدهاست تا با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و بهرهگیری از روش پژوهش کیفی، به پرسش فوق پاسخ داده شود. فرضیۀ پژوهش حاضر مبتنی بر این است که انجمن اسلامیۀ تبریز که از بستر انگیزههای دینی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادیِ «بانیان اسلامیه» شکل گرفته بود، در ابتدای استبداد صغیر، به کانون پشتیبانی از محمدعلیشاه در تبریز تبدیل شد، اما تضارب آرای بانیان اسلامیه در کنار مقاومت مردم تبریز و بدگمانی آنان به نیروهای حکومتی، زمینۀ انحلال آن را فراهم ساخت.
مقاله پژوهشی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
یحیی بوذری نژاد؛ محمدحسین جمال زاده؛ سعید آریان پور
چکیده
یکی از افرادی که در دوران سلطنت صفویه درحالیکه بالاترین منصب مذهبی را در حکومت داشت، به آسیبشناسی دینی صفویه دست یازید، ملا محمدباقر سبزواری مشهور به محقق سبزواری است. او در کتاب روضةالانوار عباسی که به درخواست شاه عباس دوم نوشت، تلاش کرد علاوه بر ذکر رهنمودهایی برای ادارۀ حکومت و اصولی برای مملکتداری، آسیبهایی را که ...
بیشتر
یکی از افرادی که در دوران سلطنت صفویه درحالیکه بالاترین منصب مذهبی را در حکومت داشت، به آسیبشناسی دینی صفویه دست یازید، ملا محمدباقر سبزواری مشهور به محقق سبزواری است. او در کتاب روضةالانوار عباسی که به درخواست شاه عباس دوم نوشت، تلاش کرد علاوه بر ذکر رهنمودهایی برای ادارۀ حکومت و اصولی برای مملکتداری، آسیبهایی را که صفویه بدان دچار بود، بیان کند. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر محقق سبزواری در کتاب روضةالانوار عباسی، صفویه دچار چه آسیبهایی بودهاست؟ ازاینرو با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با گردآوری کتابخانهای دادهها، به یافتههای زیر رسیدهایم: آسیبشناسی دینی سبزواری از صفویه، در پنج زمینۀ آسیبشناسی دین، معرفت دینی، جامعۀ دینی، دینداری، نهادهای دینی دستهبندی میشود. اندیشۀ اصلاحی در روضةالانوار عباسی او مبتنی بر حکمت عملی اسلام است و رویکرد عدالتمحورانه و مهرورزانه در قبال عامۀ مردم در آن مشهود است. همچنین باید موضوع کتاب روضةالانوار عباسی را تدوین و تحقق الگوی سیاستورزی مؤمنانه دانست که مبتنی بر اعتقادات و احکام و اخلاق اسلامی، شیوهای از امربهمعروف و نهیازمنکر اجتماعی را به دست میدهد. سبزواری در بسیاری موارد با بیانی کنایی، منظور خود را گفته و در برخی موارد هم به تصریح مستقیم آسیبها پرداختهاست. سبزواری برای رفع آسیبهای مذکور و حفظ و بقای حکومت، سه عامل را دخیل میداند که برخاسته از مبانی خاص اندیشۀ سیاسی اوست: 1. عامل باطنی: اصلاح رابطۀ باطنی (معنوی) حاکم با خداوند؛ 2. عامل ظاهری: اصلاح رابطۀ حاکم با مردم و دولتمردان در رعایت اصول مملکتداری؛ 3. عامل ظاهری و باطنی: عدالتورزی و مهروزی با مردم و مبارزه با ظلم و ظالم.