مقاله پژوهشی
راضیه آبادیان
چکیده
منوچهری دامغانی از آن دست شاعرانی است که به موسیقی توجه داشته و اصطلاحات موسیقایی در دیوان او بسی بیش از دیوان بسیاری از شاعران دیگر آمده است. با توجه به متونی که تا کنون به چاپ رسیده، بعضی از این اصطلاحات نخستین بار در دیوان او آمده و در جای دیگری – تا آنجا که دیده شد و پژوهشگران حوزة موسیقی نیز دیدهاند – نمیتوان آنها را یافت. ...
بیشتر
منوچهری دامغانی از آن دست شاعرانی است که به موسیقی توجه داشته و اصطلاحات موسیقایی در دیوان او بسی بیش از دیوان بسیاری از شاعران دیگر آمده است. با توجه به متونی که تا کنون به چاپ رسیده، بعضی از این اصطلاحات نخستین بار در دیوان او آمده و در جای دیگری – تا آنجا که دیده شد و پژوهشگران حوزة موسیقی نیز دیدهاند – نمیتوان آنها را یافت. همین موجب میشود که معنای دقیق و ضبط درست این اصطلاحات چندان روشن نباشد، بهویژه آنکه دستنویس ارزندهای از دیوان او در دست نیست. این مقاله توضیحی است در باب معنا یا صورتِ اصلی چند واژه و اصطلاح موسیقایی در دیوان منوچهری دامغانی. در کنار این توضیحات، چند بیت از دیوان نیز تصحیح شده است. در چند مورد، توضیحات دادهشده معنای تازهای از یک اصطلاح ارائه نمیدهد و ردّ آنچه پیشتر در آن باره گفته شده نیست، اما چیزی افزون بر آنچه پیش از این در منابع دیگر دربارة آن آمده بوده، به دست خواهد داد.
مقاله پژوهشی
علیرضا خواجه احمد عطاری؛ مُحیُّ الدّین آقاداودی؛ بهاره تقوینژاد
چکیده
دو مسجد- مدرسۀ چهارباغ و علیقلیآقا از دو مجموعة شهری شاخص دوران شاه سلطان حسین در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر دو فرضیه را مطرح میدارد. نخست اینکه مسجد- مدرسه های منتخب در این پژوهش به عنوان شاخص ترین بناهای علمی- مذهبی احداثشده در دورۀ پادشاهی شاه سلطان حسین، بهخصوص از حیث آرایه های معماری، دارای ...
بیشتر
دو مسجد- مدرسۀ چهارباغ و علیقلیآقا از دو مجموعة شهری شاخص دوران شاه سلطان حسین در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفتهاند. پژوهش حاضر دو فرضیه را مطرح میدارد. نخست اینکه مسجد- مدرسه های منتخب در این پژوهش به عنوان شاخص ترین بناهای علمی- مذهبی احداثشده در دورۀ پادشاهی شاه سلطان حسین، بهخصوص از حیث آرایه های معماری، دارای مؤلفههای سبک شناسانه منظمی هستند و دوم اینکه یکی از عوامل مهم در ایجاد تمایزات و تشابهات موجود در دو بنا نحوۀ حمایت از آنهاست. یافتههای این پژوهش گویای آن است که مهم ترین شاخصه های سبک شناسانه حاکم بر آرایههای دو بنا عبارت است از بهرهگیری از شاه گرهها و نقوش هندسی خاص به شکلی بافت گونه بر زمینة قطعههای کوچک کاشی معرق، با طیف رنگهای معین، جایگاه ویژۀ تقسیمات چهارگانه و کهنالگوی چلیپایی و همچنین تقارنهای گوناگون و بعضی موارد مشابه. به لحاظ محتوایی آرایه های معماری بازتابدهندۀ مضامین اعتقادی شیعه و تمجید از حامی دو بناست. با این وجود و علیرغم درج نام شاه در نقطۀ طلایی سردر دو بنا، در ساختار معماری و تزئینات، تفاوتهای بسیاری دیده میشود، از جمله تفاوت کمی و کیفی ابعاد بنا و وجود عناصر وابسته در بنای چهارباغ که معادلی در بنای علیقلیآقا ندارد. به لحاظ تزئینات نیز تمایزات چشمگیری مشاهده میشود.
مقاله پژوهشی
ایرج رضائی
چکیده
شهر سرپل ذهاب، به گواهی متون تاریخی و آثار باستانیِ مشهور و پرشمارش، پیشینهای دور و دراز دارد. وجود دو نقش برجستۀ مهم آنوبانینی و ایدی(ن)- سین بر صخرهای در مرکز شهر حکایت از آن دارد که این مکان، در اواخر هزارۀ سوم یا اوایـل هـزارۀ دوم پ.م. در اختـیار اقـوام زاگرس نشینِ لولوبی و سیموروم بوده است. پس از آن نیز در دوره ...
بیشتر
شهر سرپل ذهاب، به گواهی متون تاریخی و آثار باستانیِ مشهور و پرشمارش، پیشینهای دور و دراز دارد. وجود دو نقش برجستۀ مهم آنوبانینی و ایدی(ن)- سین بر صخرهای در مرکز شهر حکایت از آن دارد که این مکان، در اواخر هزارۀ سوم یا اوایـل هـزارۀ دوم پ.م. در اختـیار اقـوام زاگرس نشینِ لولوبی و سیموروم بوده است. پس از آن نیز در دوره های ماد، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و اسلامی، مکان یادشده همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و بارها دوره های آبادانی و رونق و گاهی هم زوال و خاموشی را پیموده است. این مقاله به بررسی پیشینۀ استقرارهای باستانی واقـع در محـدودۀ شـهر امروزیِ سرپل ذهاب، برخی ویژگـی های تاریـخی این دیار و سیر تحـول جایـنام های مرتـبـط با آن می پردازد. نتیجه آنکه از ابتدای هزارۀ دوم پ.م تا دورۀ اسلامی، نام مکان مورد بحث در متون و منابع گوناگون به زبان های اکدی، یونانی، عربی و فارسی، به صورت های مختلف اما نزدیک به هم، چون «خَلمان»، «اَلمان»، «اَرمان»، «حَلمان»، «خَلا» و «حلوان»، ثبت شده است. به علاوه تجزیه و تحلیل متون و برخی اسامی خاص مرتـبـط با شـهر قدیم نشان می دهد که در گذشته نیز، همچون امروز، شهر مذکور دارای تنوع قومی- مذهبی قابل توجهی بوده است.
مقاله پژوهشی
روزبه زرین کوب؛ یاسر ملک زاده
چکیده
پیش از آغاز شاهنشاهی هخامنشی، مهاجرنشینان یونانی غرب آسیای صغیر با فرهنگ ساکنان آسیای صغیر آشنا بودند و برخی از سنتهای مردمان آسیای پیشین را اخذ کردند. با حضور مهاجرنشینان مادی و هخامنشی در آسیای صغیر، روابط بین یونانیان آسیای صغیر و مردمان آسیایی گسترش بیشتری یافت. از موضوعاتی که در این عرصه محل تبادلات فرهنگی بود نحوة ثبت تاریخ ...
بیشتر
پیش از آغاز شاهنشاهی هخامنشی، مهاجرنشینان یونانی غرب آسیای صغیر با فرهنگ ساکنان آسیای صغیر آشنا بودند و برخی از سنتهای مردمان آسیای پیشین را اخذ کردند. با حضور مهاجرنشینان مادی و هخامنشی در آسیای صغیر، روابط بین یونانیان آسیای صغیر و مردمان آسیایی گسترش بیشتری یافت. از موضوعاتی که در این عرصه محل تبادلات فرهنگی بود نحوة ثبت تاریخ بود. تاریخنگاری یونانی، با وجود اینکه یک سنت تاریخنگاری مستقل در دورة هخامنشی است، ارتباط نزدیکی با سنتهای ایرانی و شرقی دارد. عناصر ایرانی در آسیای صغیر در سطوح بالای حکومتی حضور داشتند و آداب و سنتهای خود را در این مناطق توسعه دادند. نفوذ و تأثیر فرهنگ هخامنشی بر سنتهای محلی آسیای صغیر در سنت تاریخنگاری این جوامع اثرگذار بود. این پژوهش ابتدا سعی دارد تا عناصر ایرانی حاضر در آسیای صغیر را بازشناسی کند و با شناسایی عناصر سنت شفاهی ایرانی در قالب کتیبهها و مقایسة آن با عناصر یونانی تاریخنگاری آسیای صغیر، تأثیر برخورد این دو سنت و تبادلات فرهنگی بهوجودآمده در اثر این برخورد را در تحول تاریخنگاری یونانیان آسیای صغیر نشان دهد، و در ادامه تکوین تاریخنگاری در شبه جزیرة یونان را، که به ادعای نگارندگان محصول تطوّر تاریخنگاری آسیای صغیر در دوران پیش از سدة ششم ق.م است، تحلیل و تبیین کند.
مقاله پژوهشی
سعید ستارنژاد؛ حبیب شهبازی شیران؛ اسماعیل معروفی اقدم
چکیده
یکی از شاخصه های اصلی آثار صخرهای شهرستان مراغه مجموعۀ معماری صخرهای دامنة غربی تپة رصدخانه است که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی تا به امروز پژوهش جامع و کاملی دربارۀ ماهیت کاربری آن صورت نگرفته است. این ساختار صخرهای در انتهای خیابان پاسداران (دارایی سابق) و در زیر بافت تاریخی تپۀ رصدخانه واقع شده است. این مجموعة ارزشمند ...
بیشتر
یکی از شاخصه های اصلی آثار صخرهای شهرستان مراغه مجموعۀ معماری صخرهای دامنة غربی تپة رصدخانه است که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی تا به امروز پژوهش جامع و کاملی دربارۀ ماهیت کاربری آن صورت نگرفته است. این ساختار صخرهای در انتهای خیابان پاسداران (دارایی سابق) و در زیر بافت تاریخی تپۀ رصدخانه واقع شده است. این مجموعة ارزشمند شامل تعدادی فضای دست کند بوده که با پوشـش جناغی و طاقیشکل در بستر سنگهای آهکی ایجاد شده است. موضوع گاهنگاری و تبیین کاربری این اثر مهم ترین پرسش مطرحشده دربارۀ سـاختار صخرهای تپة رصدخانه، همانند سایر آثار صخرهای ایران است. این مقاله، ضمن توصیف ساختار و شکل معماری مجموعۀ صخرهای تپۀ رصدخانه، به دنبال تعیین کاربری و گاهنگاری نسبی آن است. با استناد به داده های باستان شناختی به دست آمده و مقایسۀ نسبی با سایر معماری های صخرهای و پیشینۀ این معماری در شهرستان مراغه، این مجموعه در دورۀ اسلامی ایجاد شده است. این مجموعه کاربری آیینی برای مسیحیان و بودایی ها داشته و در دورۀ اصلاحات مذهبی غازانخان تغییرات و الحاقاتی در آن افزوده شده و با این وجود تا دورۀ قاجاریه به عنوان صومعۀ مسیحیان آشوری مورد استفاده بوده است.
مقاله پژوهشی
ایرج عنایتی زاده؛ ژاله آموزگار
چکیده
زرتشتیان را رسم بر این بود که مردگان خود را برای تدفین در دخمه می نهادند. دخمه های اولیه آنان بنایی بسیار ساده بر دیوارۀ کوه بود. از دورۀ اسلامی دخمه های دست ساز از خشت و سنگ پدید آمد که به برج شهره شد. در هند، زرتشتیان مهاجر موسوم به پارسیان، رسم دخمه نشانی را حفظ کردند. با گذشت زمان، پارسیان دخمه های جدیدتری مطابق با ...
بیشتر
زرتشتیان را رسم بر این بود که مردگان خود را برای تدفین در دخمه می نهادند. دخمه های اولیه آنان بنایی بسیار ساده بر دیوارۀ کوه بود. از دورۀ اسلامی دخمه های دست ساز از خشت و سنگ پدید آمد که به برج شهره شد. در هند، زرتشتیان مهاجر موسوم به پارسیان، رسم دخمه نشانی را حفظ کردند. با گذشت زمان، پارسیان دخمه های جدیدتری مطابق با هوای مرطوب هند ساختند. رسم بنیان دخمۀ پارسیان تانا خوانده می شود. اجزای این مراسم شامل گذاشتن شالوده و تقدیس بنای دخمه است که در آن اصولی همچون کوبیدن سیصد و یک میخ بر زمین و گرداندن طنابی پنبه ای به گرد این میخ ها رعایت می شد. شرح این مراسم در متونی چون روایات فارسی و متن پهلوی وجرکرد دینی ضبط شده است. از اواسط سدۀ نوزدهم رسم دخمه نشانی متأثر از جریان روشنفکری دینی در ایران منسوخ شد و در هند به چالش میان مذهبی های تندرو و اصلاحطلـب پارسی تبدیل شد. در این پژوهـش، انواع دخمه های زرتشتی بررسی و سیر تحول بنای دخمه با تکیه بر جـنبه های آیینی و دینی آن ارزیـابی میشود و به موقعیت دخمه های زرتشتی در عصر حاضر نیز توجه خواهد شد.
مقاله پژوهشی
وحید عیدگاه طرقبه ای
چکیده
تلفظ واژه ها در متون کهن فارسی، به دلیل فاصلۀ زمانی ما نسبت به آن متون و تغییرات و تحولاتی که در زبان فارسی اتفاق افتاده، همیشه مسأله انگیز بوده است. در این مقاله به تلفّظ چند واژه در شاهنامه پرداخته شدهاست که دربارۀ خوانش آنها توافقی میان اهل ادب وجود ندارد یا تصوّر رایج در مورد آنها نادرست است. برخی از این واژهها در همۀ چاپهای ...
بیشتر
تلفظ واژه ها در متون کهن فارسی، به دلیل فاصلۀ زمانی ما نسبت به آن متون و تغییرات و تحولاتی که در زبان فارسی اتفاق افتاده، همیشه مسأله انگیز بوده است. در این مقاله به تلفّظ چند واژه در شاهنامه پرداخته شدهاست که دربارۀ خوانش آنها توافقی میان اهل ادب وجود ندارد یا تصوّر رایج در مورد آنها نادرست است. برخی از این واژهها در همۀ چاپهای شاهنامه به صورت نادرست حرکتگذاری شدهاند و برخی در شماری از چاپها. در میان تصحیحات گوناگون شاهنامۀ فردوسی، بیشتر بر چاپ خالقی مطلق و چاپ جیحونی تأکید شده، زیرا مصحّحان این دو چاپ بیش از دیگران به حرکتگذاری واژهها پرداختهاند و البته در این کار گاه درست عمل کردهاند و گاه دچار لغزش شدهاند و به تلفّظ درست راه نیافتهاند. از طریق دقّت در چگونگی قافیهپردازی فردوسی و نیز پارهای از دیگر هماهنگیهای لفظیِ شعر او میتوان به خوانش درست دست یافت، به شرطی که سراسر متن شاهنامه را بررسی کرده باشیم و نگاهمان موردی نباشد. این مقاله با چنین رویکردی نوشته شده است.
مقاله پژوهشی
ورال گنج
چکیده
در مطالعات صفوى روابط سیاسی و دیپلماتیک بین شاه اسماعیل و بایزید دوم، که در یک محیط نسبتاً صلحآمیز در جریان بود، ظاهراً تحتالشعاع جنگهای بعدى قرار گرفته است. به طور کلی، مطالعات صفوى بر دورهای که با جنگهای ناشی از روى کار آمدن سلیم شروع میشد، متمرکز شده است. شاید مهمترین دلیل آن نبود منابعی باشد که در آنها به چنین نکاتی ...
بیشتر
در مطالعات صفوى روابط سیاسی و دیپلماتیک بین شاه اسماعیل و بایزید دوم، که در یک محیط نسبتاً صلحآمیز در جریان بود، ظاهراً تحتالشعاع جنگهای بعدى قرار گرفته است. به طور کلی، مطالعات صفوى بر دورهای که با جنگهای ناشی از روى کار آمدن سلیم شروع میشد، متمرکز شده است. شاید مهمترین دلیل آن نبود منابعی باشد که در آنها به چنین نکاتی اشاره شده است. با این حال، اسناد عثمانى نشان میدهند که هر دو طرف قبل از دورۀ جنگهای طولانى، روابط دیپلماتیک سطح بالایی داشتهاند. هدف اصلى این مقاله بررسی یک دورۀ مسالمتآمیز از روابط دولتهای صفویه و عثمانی بر اساس منابع و اسناد آرشیو عثمانی است. در واقع قبل از جلوس سلیم اول، دولت عثمانى با صفویه رابطۀ خوبى داشت و هر دو طرف به طور مداوم به همدیگر سفیر و هدیه میفرستادند. بر اساس منابع عثمانى و هدیههایی که بایزید دوم به شیخ اسماعیل اردبیلى میفرستاد، ما نگاه عثمانی به پادشاه ایران و قبول وی به عنوان یک رهبر فرقۀ مذهبی را بررسی خواهیم کرد. علاوه بر این، چگونگی رفتوآمد سفیران هر دو طرف و استفاده از آن براى ابراز قدرتنمایی را توضیح خواهیم داد.