برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد جواد اولادحسین؛ مجتبی دورودی
چکیده
موضوع پژوهش حاضر خوانش کتیبة جدیدی در کوه حسین استان فارس، دشت مرودشت و در مجاورت نقش رستم است. کشف این کتیبه، که در واپسین ماههای سال 1400صورت گرفت، بازتاب گستردهای در خبرگزاریها داشته است و از آن با عنوان کتیبهای که نام زردشت و امهرسپندان در آن آمده است و بهعنوان کتیبهای غیر تدفینی یاد شده است. اسامی که وجودشان ...
بیشتر
موضوع پژوهش حاضر خوانش کتیبة جدیدی در کوه حسین استان فارس، دشت مرودشت و در مجاورت نقش رستم است. کشف این کتیبه، که در واپسین ماههای سال 1400صورت گرفت، بازتاب گستردهای در خبرگزاریها داشته است و از آن با عنوان کتیبهای که نام زردشت و امهرسپندان در آن آمده است و بهعنوان کتیبهای غیر تدفینی یاد شده است. اسامی که وجودشان در این کتیبه مشاهده نمیشود. همچنین، مشاهده خواهد شد که کتیبة حاضر در زمرة کتیبههای تدفینی به شمار میرود. با توجه به تقسیمبندی کتیبههای خصوصی در این منطقه میتوان از کتیبة حاضر با عنوان نقش رستم 4 نام برد که با سنت فارسی میانه (پهلوی کتابی) به تحریر درآمده است. کتیبههای تدفینی بخش مهمی از نوشتههای خصوصی با سنت زردشتی را شامل میشود که به دلیل ماهیّت آیینی مجموعه تاریخیفرهنگی نقش رستم، بخش عمدهای از کتیبههای یافتهشده در این محدوده نیز همین ویژگی را دارند. ازجمله کتیبههای تدفینی که پیشتر در این کوهستان مشاهده شده است میتوان به کتیبههای صخرة شاهاسماعیل، کتیبههای درهبره و کتیبة گردلک اشاره داشت. کتیبة حاضر نیز به همین گروه از کتیبهها تعلق دارد. این کتیبه در اندازة 30 در 35 سانتیمتر بر فراز یک تابوت در شش سطر نقر (کندهکاری) شده است و خبر از تعلق آن به فردی به نام بهرام مهرگِ نیکدین دارد که با جملة دعایی «بهشت بهرهاش باشد» پایان یافته است. با توجه به تاریخ اشارهشده در کتیبه به احتمال زیاد میتوان آن را مربوط به ششم اردیبهشت سال 40 یزدگردی، دانست. این سال برابر با 672 میلادی و 53 هجریقمری یعنی دوران خلافت معاویه است.
چتین تاش؛ محمود جعفری دهقی
چکیده
زبان کردی زنجیرهای از گویشهای بههمپیوستۀ ایرانی غربی است. این زبان از نظر آوایی، صرفی و نحوی دارای ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای ایرانی نو در پیرامون خود و همین طور زبانهای ایرانی میانه، مانند فارسی میانه، میباشد. یکی از این ویژگیها ساخت کنایی است. در ساخت کنایی رفتار فاعل و مفعول مستقیم از نظر حالتدهی و نشانداری ...
بیشتر
زبان کردی زنجیرهای از گویشهای بههمپیوستۀ ایرانی غربی است. این زبان از نظر آوایی، صرفی و نحوی دارای ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای ایرانی نو در پیرامون خود و همین طور زبانهای ایرانی میانه، مانند فارسی میانه، میباشد. یکی از این ویژگیها ساخت کنایی است. در ساخت کنایی رفتار فاعل و مفعول مستقیم از نظر حالتدهی و نشانداری با نظام فاعلی-مفعولی تفاوت بنیادین دارد. از نظر دستور وابستگی هر فعل بر اساس ظرفیت خود دارای وابستههایی است که به طور الزامی همراهش میآیند. فاعل، مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم وابستههای فعل محسوب میشوند. در این پژوهش بر پایۀ دستور وابستگی، رفتار فعل و رابطۀ آن با وابستههایش در ساخت کنایی در زبان کردی بررسی و با فارسی میانه مقایسه شدهاست. و با بررسی مثالهایی از زبانهای کردی و فارسی میانه کوشش شدهاست تا مسئلۀ تطابق فعل تحلیل شود و در پایان یک حالت ویژه از تطابق فعل در این زبانها بررسی میگردد. زبان کردی زنجیرهای از گویشهای بههمپیوستۀ ایرانی غربی است. این زبان از نظر آوایی، صرفی و نحوی دارای ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای ایرانی نو در پیرامون خود و همین طور زبانهای ایرانی میانه، مانند فارسی میانه، میباشد. یکی از این ویژگیها ساخت کنایی است. در ساخت کنایی رفتار فاعل و مفعول مستقیم از نظر حالتدهی و نشانداری با نظام فاعلی-مفعولی تفاوت بنیادین دارد. از نظر دستور وابستگی هر فعل بر اساس ظرفیت خود دارای وابستههایی است که به طور الزامی همراهش میآیند. فاعل، مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم وابستههای فعل محسوب میشوند. در این پژوهش بر پایۀ دستور وابستگی، رفتار فعل و رابطۀ آن با وابستههایش در ساخت کنایی در زبان کردی بررسی و با فارسی میانه مقایسه شدهاست. و با بررسی مثالهایی از زبانهای کردی و فارسی میانه کوشش شدهاست تا مسئلۀ تطابق فعل تحلیل شود و در پایان یک حالت ویژه از تطابق فعل در این زبانها بررسی میگردد.
محمدحسن جلالیان چالشتری
چکیده
در متون بازمانده از زبان فارسی دری در ساخت بعضی افعال، بر خلاف صورت معمول فعل در این زبان، به جای پایانههای صرفی فعل، از ضمایر شخصی متّصل استفاده شده است. از این رو، بعضی دستورنویسان به این افعال عنوان «ضمیرساخت» دادهاند. کاربرد این افعال عموماً در بیان شرط و تمنّاست و شواهد مطمئنّی از سه صیغۀ دوم شخص مفرد و جمع و اوّل شخص ...
بیشتر
در متون بازمانده از زبان فارسی دری در ساخت بعضی افعال، بر خلاف صورت معمول فعل در این زبان، به جای پایانههای صرفی فعل، از ضمایر شخصی متّصل استفاده شده است. از این رو، بعضی دستورنویسان به این افعال عنوان «ضمیرساخت» دادهاند. کاربرد این افعال عموماً در بیان شرط و تمنّاست و شواهد مطمئنّی از سه صیغۀ دوم شخص مفرد و جمع و اوّل شخص جمع از آن در دست است. برخی شواهد مشکوک از برخی شخص و شمارهای دیگر نیز در دست است که نمیتوان نسبت به صحّت و ارتباط آنها به این دسته از افعال اطمینان داشت. تنها نظر پذیرفتهشدهای که در مورد پیشینۀ این افعال وجود دارد نظر لازار است که وجود ضمیر متّصل در این ساختها را مرتبط با برخی افعال کُنایی در فارسی میانه دانسته که در آنها عامل به جای اینکه به صورت ضمیر منفصل یا متّصل پیش از صفت مفعولی یا ستاک ماضی ظاهر شود، به صورت متّصل به انتهای آنها چسبیده است. در این مقاله با ارائۀ دلایلی در ضعف این احتمال چنین پیشنهاد شده است که بازتحلیل پایانۀ فعلی در شمار اوّل شخص مفرد به صورت ضمیر متّصل سبب شده که در سایر شمارها نیز به جای پایانۀ فعلی از ضمایر متّصل استفاده گردد. این گونه بازتحلیل در زبان سغدی نیز دارای نمونه است.
میثم محمدی
چکیده
یادگار زریران متنی است اصلاً پهلوانی که در روند استنساخ و انتقال به الفبا و زبان فارسی میانه تصحیفها و تحریفهایی بدان راه یافته است. همین مسئله کار خوانش برخی عبارات آن را سخت دشوار کرده است. پژوهشگران در خوانش این عبارات راههای گاه مختلفی در پیش گرفتهاند. در این نوشته نخست این خوانشها بررسی و نقد شده و سپس در باب خوانش برخی ...
بیشتر
یادگار زریران متنی است اصلاً پهلوانی که در روند استنساخ و انتقال به الفبا و زبان فارسی میانه تصحیفها و تحریفهایی بدان راه یافته است. همین مسئله کار خوانش برخی عبارات آن را سخت دشوار کرده است. پژوهشگران در خوانش این عبارات راههای گاه مختلفی در پیش گرفتهاند. در این نوشته نخست این خوانشها بررسی و نقد شده و سپس در باب خوانش برخی از عبارات پیشنهادهایی تازه طرح گردیده است. اساس این پیشنهادات مقابلۀ متن یادگار زریران با متن اصلاً پهلوانی درخت آسوری و شواهد و قطعات پهلوانی مانوی است. در خوانش دو عبارت از آن دسته از متون فارسی دری که در ری، قومس، گرگان و هرات نوشته شدهاند نیز شواهدی آورده شده است. در برخی مواضع به ضرورت تصحیحاتی قیاسی در واژهها انجام گرفته است. در عبارات مربوط به مرثیۀ بستور با شناسایی نوعی سبک مرثیهسرایی، که شاهدی از آن در مرثیۀ مار زکو در متون پهلوی اشکانی ترفانی وجود دارد، قادر به ارائۀ فرض و خوانشی جدید شدهایم.
سید احمد قائم مقامی
چکیده
در زبان فارسی میانه، مانند بسیاری از زبانهای دیگر، یکی از وجوه فعل التزامی است که هم در زمان مضارع و هم در زمان ماضی کاربرد داشته، ولی در متون موجود فقط از بعضی صیغههای آن شواهدی در اختیار است. ماضی التزامی در فارسی میانه کمکاربردتر از مضارع التزامی است و ظاهراً محدود است به بعضی افعالی که از ماده یا بن ماضی فعل و فعل معین hād ساخته ...
بیشتر
در زبان فارسی میانه، مانند بسیاری از زبانهای دیگر، یکی از وجوه فعل التزامی است که هم در زمان مضارع و هم در زمان ماضی کاربرد داشته، ولی در متون موجود فقط از بعضی صیغههای آن شواهدی در اختیار است. ماضی التزامی در فارسی میانه کمکاربردتر از مضارع التزامی است و ظاهراً محدود است به بعضی افعالی که از ماده یا بن ماضی فعل و فعل معین hād ساخته شدهاند. با این حال، صورت دیگری از افعال التزامی هم در متون موجود به کار رفته که از مادۀ ماضی و صرف مضارع فعل būdan ساخته میشده و در کتابهای دستور ذکری از آن نشده است. این ساخت در فارسی جدید (یا فارسی دری) هم استمرار پیدا کرده و منشأ آن را نیز میتوان در ساختهای فعلی ترکیبی زبانهای ایرانی باستان (یعنی اوستایی و فارسی باستان) نشان داد.