شاهرخ رزمجو
چکیده
پیکرک گلی کوچکی از یک سوارکار در مجموعۀ موزۀ هنر متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود که از قبرس به دست آمده است. این سوارکار پوشش پارسی دارد و به نظر میرسد یک شخصیت پارسی را با نشانهها و ویژگیهای ایرانی دورۀ هخامنشی نشان میدهد. جزئیات پیکرک را میتوان با آثار مشابه مقایسه کرد و کاربریهایی برای آن پیشنهاد داد. با توجه به شیوۀ ...
بیشتر
پیکرک گلی کوچکی از یک سوارکار در مجموعۀ موزۀ هنر متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود که از قبرس به دست آمده است. این سوارکار پوشش پارسی دارد و به نظر میرسد یک شخصیت پارسی را با نشانهها و ویژگیهای ایرانی دورۀ هخامنشی نشان میدهد. جزئیات پیکرک را میتوان با آثار مشابه مقایسه کرد و کاربریهایی برای آن پیشنهاد داد. با توجه به شیوۀ ساخت پیکرک که به شیوۀ هنر هلنیستی ساخته شده، میتوان دریافت که تاریخ ساخت آن مربوط به دوران پس از هخامنشیان است. وجود ویژگیها و عناصر هخامنشی و ایرانی در این پیکرک میتواند نشاندهندۀ حضور ایرانیان در ساختار اجتماعی و مناسبات فرهنگی منطقه پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی باشد و، از سوی دیگر، گویای تدوام حضور فرهنگی ایرانیان در قرن سوم پیش از میلاد در قبرس است. با توجه به شواهد اندکی که از این دوران در دست است، وجود چنین نمونههایی میتواند اهمیت بسیار داشته باشد.
سعید ستارنژاد؛ حبیب شهبازی شیران؛ اسماعیل معروفی اقدم
چکیده
یکی از شاخصه های اصلی آثار صخرهای شهرستان مراغه مجموعۀ معماری صخرهای دامنة غربی تپة رصدخانه است که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی تا به امروز پژوهش جامع و کاملی دربارۀ ماهیت کاربری آن صورت نگرفته است. این ساختار صخرهای در انتهای خیابان پاسداران (دارایی سابق) و در زیر بافت تاریخی تپۀ رصدخانه واقع شده است. این مجموعة ارزشمند ...
بیشتر
یکی از شاخصه های اصلی آثار صخرهای شهرستان مراغه مجموعۀ معماری صخرهای دامنة غربی تپة رصدخانه است که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی تا به امروز پژوهش جامع و کاملی دربارۀ ماهیت کاربری آن صورت نگرفته است. این ساختار صخرهای در انتهای خیابان پاسداران (دارایی سابق) و در زیر بافت تاریخی تپۀ رصدخانه واقع شده است. این مجموعة ارزشمند شامل تعدادی فضای دست کند بوده که با پوشـش جناغی و طاقیشکل در بستر سنگهای آهکی ایجاد شده است. موضوع گاهنگاری و تبیین کاربری این اثر مهم ترین پرسش مطرحشده دربارۀ سـاختار صخرهای تپة رصدخانه، همانند سایر آثار صخرهای ایران است. این مقاله، ضمن توصیف ساختار و شکل معماری مجموعۀ صخرهای تپۀ رصدخانه، به دنبال تعیین کاربری و گاهنگاری نسبی آن است. با استناد به داده های باستان شناختی به دست آمده و مقایسۀ نسبی با سایر معماری های صخرهای و پیشینۀ این معماری در شهرستان مراغه، این مجموعه در دورۀ اسلامی ایجاد شده است. این مجموعه کاربری آیینی برای مسیحیان و بودایی ها داشته و در دورۀ اصلاحات مذهبی غازانخان تغییرات و الحاقاتی در آن افزوده شده و با این وجود تا دورۀ قاجاریه به عنوان صومعۀ مسیحیان آشوری مورد استفاده بوده است.
ورال گنج
چکیده
در مطالعات صفوى روابط سیاسی و دیپلماتیک بین شاه اسماعیل و بایزید دوم، که در یک محیط نسبتاً صلحآمیز در جریان بود، ظاهراً تحتالشعاع جنگهای بعدى قرار گرفته است. به طور کلی، مطالعات صفوى بر دورهای که با جنگهای ناشی از روى کار آمدن سلیم شروع میشد، متمرکز شده است. شاید مهمترین دلیل آن نبود منابعی باشد که در آنها به چنین نکاتی ...
بیشتر
در مطالعات صفوى روابط سیاسی و دیپلماتیک بین شاه اسماعیل و بایزید دوم، که در یک محیط نسبتاً صلحآمیز در جریان بود، ظاهراً تحتالشعاع جنگهای بعدى قرار گرفته است. به طور کلی، مطالعات صفوى بر دورهای که با جنگهای ناشی از روى کار آمدن سلیم شروع میشد، متمرکز شده است. شاید مهمترین دلیل آن نبود منابعی باشد که در آنها به چنین نکاتی اشاره شده است. با این حال، اسناد عثمانى نشان میدهند که هر دو طرف قبل از دورۀ جنگهای طولانى، روابط دیپلماتیک سطح بالایی داشتهاند. هدف اصلى این مقاله بررسی یک دورۀ مسالمتآمیز از روابط دولتهای صفویه و عثمانی بر اساس منابع و اسناد آرشیو عثمانی است. در واقع قبل از جلوس سلیم اول، دولت عثمانى با صفویه رابطۀ خوبى داشت و هر دو طرف به طور مداوم به همدیگر سفیر و هدیه میفرستادند. بر اساس منابع عثمانى و هدیههایی که بایزید دوم به شیخ اسماعیل اردبیلى میفرستاد، ما نگاه عثمانی به پادشاه ایران و قبول وی به عنوان یک رهبر فرقۀ مذهبی را بررسی خواهیم کرد. علاوه بر این، چگونگی رفتوآمد سفیران هر دو طرف و استفاده از آن براى ابراز قدرتنمایی را توضیح خواهیم داد.
داریوش رحمانیان؛ افسانه روشن
چکیده
انحطاط و راه برونرفت ایران و اسلام از آن یکی از موضوعات مهم مطرحشده در مطبوعات دوران قاجار، از جمله روزنامۀ اختر، است. پرسش این مقاله این است که شیوههای گفتمانی که نویسندگان اختر در دو سال نخست انتشار برای بازنمایی ایدئولوژی فکریشان دربارة علل عقـبمـاندگی ایران و راههای برونرفت از آن به کار میبردند، چگونه ...
بیشتر
انحطاط و راه برونرفت ایران و اسلام از آن یکی از موضوعات مهم مطرحشده در مطبوعات دوران قاجار، از جمله روزنامۀ اختر، است. پرسش این مقاله این است که شیوههای گفتمانی که نویسندگان اختر در دو سال نخست انتشار برای بازنمایی ایدئولوژی فکریشان دربارة علل عقـبمـاندگی ایران و راههای برونرفت از آن به کار میبردند، چگونه بوده است؟ بر اساس یافتههای این تحقیق، گفتمان اختر بر حول محور انسان و بازتعریف الهیات اسلامی از مفهوم انسانیت و رسالت آن در آفرینش میگردیده است. انسان بازنماییشده در اختر مکلف است با آگاهی از این هدف والای آفرینش و زندگی بهعنوان یک مسئولیت تاریخی، نوع خود را از انحطاط نجات دهد. انسان در گفتمان اختر در دوگانة واقعی و وحشی هویتبخشی و بازشناسی میشود. علیرغم تبارسازی الهیاتی برای این تعریف از انسان در اختر، ویژگیهایی برشمرده برای انسان واقعی همان ویژگیهای انسان غربی است. اختر برای برونرفت انسان شرقی از انحطاط، انسانِ اشرف مخلوقات را برای پاسداشت شأنش به کنشگری فردی و اجتماعی بهمنظور دستیابی به ترقی و پیشرفت دعوت میکند که این نیز الگویی غربی است. در این گفتمان اختر بُعد تازهای به عبودیت انسانی میدهد و آن شکرگزاری انسان واقعی در بعد عملی، یعنی تلاش در جهت برونرفت از انحطاط و عقبماندگی با الگوپذیری از انسان غربی، است.
حبیب شرفی صفا؛ اسماعیل چنگیزی؛ محمدحسن رازنهان
چکیده
درگزین از جملة مناطقی است که در گذشته به سبب قرار گرفتن بر سر راههای ارتباطی از اهمیت سیاسی و فرهنگی برخوردار بوده و امروزه نیز وجود بناهای تاریخی و تپههای باستانی بهجامانده از آن ایام نشان از اهمیت آن در گذشته دارد. حال با توجه به اهمیّت و جایگاه این ناحیه، این سؤال مطرح است که چرا درگزین در قرون بعد از اسلام تاریخ ایران ...
بیشتر
درگزین از جملة مناطقی است که در گذشته به سبب قرار گرفتن بر سر راههای ارتباطی از اهمیت سیاسی و فرهنگی برخوردار بوده و امروزه نیز وجود بناهای تاریخی و تپههای باستانی بهجامانده از آن ایام نشان از اهمیت آن در گذشته دارد. حال با توجه به اهمیّت و جایگاه این ناحیه، این سؤال مطرح است که چرا درگزین در قرون بعد از اسلام تاریخ ایران اهمیت داشته و نقش و جایگاه مسیرهای ارتباطی در شکلگیری سکونتگاهها و پیشرفت فرهنگی آن به چه صورتی بوده است؟ مقالۀ حاضر برای پاسخ گفتن به این پرسش، در صدد شناخت پیشینۀ تاریخی و تکوین خطوط ارتباطی و نقش آن در تکامل سکونتگاهها و وضع فرهنگی ناحیۀ درگزین در قرون بعد از اسلام است. بررسی منابع تاریخی و جغرافیایی و مسیرهای ارتباطی کنونی این ناحیه نشان میدهد که موقع جغرافیایی درگزین بر سر راههای مواصلاتی، برخورداری از زمینهای حاصلخیز و هموار و قرار گرفتن در دامنۀ کوههای خرقان، که برای آن یک امتیاز ژئوپولیتیکی به شمار میرود، این ناحیه را از گذشته تاکنون به محل تردّد کاروانهای تجاری و محل سکونت اقوام و گروههای مختلف تبدیل کرده است. امروزه نیز، با نگاهی به خطوط مواصلاتی این ناحیه و قرار گرفتن آن بر سر راه سه استان زنجان و مرکزی و قزوین، مشخص میشود که همچون گذشته دو شاخۀ مهم جادۀ ابریشم آن را از شرق و غرب احاطه کرده و عمدۀ سکونت گاههای این ناحیه نیز در امتداد همین مسیرها قرار گرفته است.
عبدالرضا کلمرزی؛ محمدباقر وثوقی
چکیده
مقدسی در احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم تعاریف جدیدی از «مصر»، «قصبه» «مدینه» و «قریه» آورده و با توجه به نقش و کارکرد آنها در قبال یکدیگر، حیات هر واحد را در پیوند با واحد دیگر دانسته است. وی برای تشریح پیوند آنها به یکدیگر از رابطة موجود بین شاهان، حاجبان، اسواران و پیادهنظامها کمک گرفته است و در قالب ...
بیشتر
مقدسی در احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم تعاریف جدیدی از «مصر»، «قصبه» «مدینه» و «قریه» آورده و با توجه به نقش و کارکرد آنها در قبال یکدیگر، حیات هر واحد را در پیوند با واحد دیگر دانسته است. وی برای تشریح پیوند آنها به یکدیگر از رابطة موجود بین شاهان، حاجبان، اسواران و پیادهنظامها کمک گرفته است و در قالب این تشبیه، رابطهای معنادار و منطقی از یک سو بین واحدهای مختلف جغرافیایی با یکدیگر و از سوی دیگر بین فراز و فرود این واحدها با قدرت سیاسی برقرار کرده است. در این مقاله ابتدا دیدگاه مقدسی دربارة واحدهای «مصر»، «قصبه»، «مدینه» و «قریه» توضیح داده شده و آنگاه سعی شده توسعه و تحول دارالملک بردسیر (شهر کرمانی فعلی) در دورة قراختائیان و نقشی که ارکان قدرت سیاسی در این توسعه و تحول ایفا کردهاند تشریح شود. این بررسی نشان میدهد توسعۀ بردسیر در دورۀ قراختائیان از یک الگوی معنادار پیروی میکرده است. شناخت این الگوی بومی میتواند محققان را در تحلیل دیگر شهرهای مرکزی ایران یا سرزمینهای اسلامی یاری نماید.
ناصر صدقی؛ ناهید باقری توفیقی
چکیده
یکی از تحولات تاریخی ایران عصر سلجوقی برتری یافتن موقعیت قشر اجتماعی موسوم به فقها و اهل شریعت اهل سنت در عرصههای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بود. با این که در مورد این پدیده در شکل گزارههای تاریخی کیفی تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته و دیدگاههای مختلفی مطرح شده است، اما ابعاد و مصادیق تاریخی چنین امری به صورت دقیق مورد پژوهش ...
بیشتر
یکی از تحولات تاریخی ایران عصر سلجوقی برتری یافتن موقعیت قشر اجتماعی موسوم به فقها و اهل شریعت اهل سنت در عرصههای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بود. با این که در مورد این پدیده در شکل گزارههای تاریخی کیفی تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته و دیدگاههای مختلفی مطرح شده است، اما ابعاد و مصادیق تاریخی چنین امری به صورت دقیق مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این نوشته تلاش شده است که بر اساس یافتهها و روش تحلیل آماری، موقعیت علمای دینی شناختهشدة ایران عصر سلجوقی بر اساس فعالیت آنها در سه زمینه، یعنی فعالیت علمی، مذهب و حوزههای جغرافیایی، نشان داده شود. مبنای کار منابع تاریخی مهم چون الکامل ابن اثیر، المنتظم ابن جوزی، وفیات الاعیان ابن خلکان ، سیاق تاریخ نیشابور عبدالغافر فارسی و الانساب سمعانی بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش، عراق عرب و خراسان پررونقترین مراکز حضور و فعالیت علمای دینی در دورة سلجوقی بودهاند و عراق عجم در رتبة سوم قرار داشته است. همچنین از میان علمای دینی شناختهشده، در حدود 80 درصد آنها شافعیمذهب بودهاند. از حیث فعالیت فکری و آموزشی هم در حدود 70 درصد علمای دینی شناختهشده در علم حدیث فعالیت داشتهاند. پیشینة تاریخی، مرکزیت سیاسی خراسان و عراقین عرب و عجم در دورة سلجوقی، تأسیس مدارس نظامیه در شهرهای مهم خراسان و عراق و حمایتهای حکومت سلجوقی از مذهب شافعی و علوم نقلی اهل سنت در به وجود آمدن وضع مذکور تأثیر بسیار زیاد داشته است.