برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
سورنا فیروزی؛ زهره جوزی
چکیده
مطالعه نبشتههای میانرودانی و به ویژه دورههای آشور میانه و آشور نو، دادههای جغرافیایی بسیاری را در اختیار پژوهشگران امروزین قرار داده است. این که با استناد بر مختصات بومنگارانه این اطلاعات، پیشینه فرهنگی و تاریخی مناطق غربی و مرکزی فلات ایران را بهتر بررسی کرد، روندی است که پایه بسیاری از پژوهشهای تاریخی، فرهنگی و باستانشناختی ...
بیشتر
مطالعه نبشتههای میانرودانی و به ویژه دورههای آشور میانه و آشور نو، دادههای جغرافیایی بسیاری را در اختیار پژوهشگران امروزین قرار داده است. این که با استناد بر مختصات بومنگارانه این اطلاعات، پیشینه فرهنگی و تاریخی مناطق غربی و مرکزی فلات ایران را بهتر بررسی کرد، روندی است که پایه بسیاری از پژوهشهای تاریخی، فرهنگی و باستانشناختی را پدید آورده است. شاهان دوره آشور میانه اندکاندک و از روزگار تیگلات-پیلسر یکم، به سوی شرق سرزمین خود توجه کردند و این نگاه در روزگار آشور نو، نیرو گرفت، به گونهای که بیشترین اطلاعات از همین دوره اخیر به دست ما رسیده است. از این جهت، پژوهش پیش رو بر مبنای جغرافیایی که نبشتههای شاهانه روزگار آشور نو آن را ترسیم میکند، به این موضوع میپردازد که حدود استان ایلام کنونی یا دستکم بخش شمالی آن منطبق بر کدام یک از سرزمینهای توصیف شده در آن مستندات نوشتاری بوده است. این مقاله پیشنهاد میدهد که بر خلاف نظرات مطرح شده درباره سرزمین نَمری، بخش مهمی از مختصات این گستره کهن همخوان با حدود استان ایلام بوده است. همچنین این پژوهش بیان میکند که بر پایه نتیجهگیری یاد شده و نیز بررسی مولفههای فرهنگی سرزمین نمری، میتوان به درک بهتری از وضعیت فرهنگی مختصات استان ایلام کنونی در هزاره یکم پیش از میلاد دست یافت.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مینا رستگارفرد؛ یعقوب محمدی فر؛ اسماعیل همتی ازندریانی
چکیده
مروارید یکی از پرتکرارترین عناصر تزئینی و یکی از نشانههای فرّه ایزدی در هنر ساسانی است. گسترش ارتباطات همهجانبه در این دوره، موجب انتقال مفاهیم فرهنگی و درونمایهی هنر ساسانی به سرزمینهای دیگر شد. مطالعهی جنبههای نفوذ فرهنگ ساسانی و محبوبیت آن در چین در مسیر زمینی جاده ابریشم، از اهداف اصلی این پژوهش است و در ادامه پاسخ ...
بیشتر
مروارید یکی از پرتکرارترین عناصر تزئینی و یکی از نشانههای فرّه ایزدی در هنر ساسانی است. گسترش ارتباطات همهجانبه در این دوره، موجب انتقال مفاهیم فرهنگی و درونمایهی هنر ساسانی به سرزمینهای دیگر شد. مطالعهی جنبههای نفوذ فرهنگ ساسانی و محبوبیت آن در چین در مسیر زمینی جاده ابریشم، از اهداف اصلی این پژوهش است و در ادامه پاسخ به سوالاتی مهم از جمله: با مطالعهی نقوش مرواریدی، تاثیرگذاری ِتفکر هنری و مذهبی دربار ساسانی بر تمدن چین از چه جنبههایی قابل بررسی است؟ استفاده از نقوش مرواریدی در آثار هنری چینی آگاهانه بوده است یا تقلیدی صرف در تبعیت از هنر درباری ساسانی است؟ گسترهی جغرافیایی مورد بحث، جهت مقایسه آثار، شامل ایالتهای شرقی امپراتوری ساسانی و سپس در چین است. ماهیت پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و رویکرد آن توصیفی، تحلیلی ـ تطبیقی و روش گردآوری آن، کتابخانهای است. عناصر تزئینی مرواریدی بکار رفته در معابد بودایی، مقابر سغدیان یا منابع مانوی، صرفا تقلیدی برگرفته از مفهوم زیباییشناسانه ساسانی نیست؛ بلکه انتخابی آگاهانه است از مفهوم اصلی آن و سپس کاربرد این هنر در بستر مذهبی و فرهنگی جدید. به نظر میرسد عامل اصلی در معرفی فرهنگ ساسانی در ملل همسایه، تجارت در مسیر جاده ابریشم در مقابل حضور سفرای متعدد و ارسال هدایای گوناگون از جانب ساسانیان به دربار چین، نقش پررنگتری دارد.
واژههای کلیدی: هنر ساسانی، نقشمایه مروارید، تزئینات معماری، ایالتهای شرقی، چین
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
اسماعیل شراهی
چکیده
بنای قلعه دختر دژی کوهستانی در 25 کیلومتری جنوب غرب ساوه در بالای کوهی منفرد از رشته کوه هِندِس واقع است. در پژوهشهای انجام شده درباره شکلگیری این بنا و کارکرد آن نظرات متفاوتی ارائه شده است. برخی از پژوهشگران ساخت قلعه را مربوط به دوره ساسانی و کارکرد آنرا معبد آناهیتا دانسته و برخی دیگر آنرا دژی مربوط به دوره اسلامی و مرتبط با ...
بیشتر
بنای قلعه دختر دژی کوهستانی در 25 کیلومتری جنوب غرب ساوه در بالای کوهی منفرد از رشته کوه هِندِس واقع است. در پژوهشهای انجام شده درباره شکلگیری این بنا و کارکرد آن نظرات متفاوتی ارائه شده است. برخی از پژوهشگران ساخت قلعه را مربوط به دوره ساسانی و کارکرد آنرا معبد آناهیتا دانسته و برخی دیگر آنرا دژی مربوط به دوره اسلامی و مرتبط با فرقه اسماعیلیان معرفی کردهاند. عدم ارائه مستندات معتبر از سوی پژوهشگران ، این سوال را مطرح کرده که قلعه دختر بعنوان بنائی عظیم و با شکوه که در بستر جغرافیایی و تاریخی ساوه شکل گرفته، چه کارکردی داشته و در چه زمانی شکل گرفته است؟ بطور قطع پرداختن به این موضوع جدای از ارائه پیشنهاداتی برای تاریخگذاری و کارکرد قلعه دختر بطور خاص، در حوزه پژوهشهای معماری یا باستانشناسی دورهی اسلامی بویژه قلعهها، چالشهایی را مطرح میسازد که در آینده پرداختن جامع بدان از طرف پژوهشگران امر ضرورت خواهد یافت. در این مقاله فرض بر آن قرار گرفته که قلعه دختر یک قلعه اسماعیلیه و کارکرد آن نیز بر اساس استفاده پیروان و یا آن فرقه بوده است. روش انجام این پژوهش تاریخی – تحلیلی است که مبتنی بر بررسیهای میدانی و شواهد معماری،کاوشهای میدانی باستانشناسی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای است. مطالعات و بررسی های بعمل آمده قلعه دختر را در پیوند با سایر قلعه های اسماعیلیه ایران دانسته و سده های 5 تا 7 ه.ق را بعنوان دوره شکل گیری و استفاده از آن قلعه در خدمت فرقه اسماعیلیه پیشنهاد داده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
اسماعیل شراهی؛ محمد ابراهیم زارعی؛ حمیده چوبک
چکیده
بنای قلعه دختر (قیز قلعه، قزقلعه) دژی کوهستانی در 25 کیلومتری جنوب غرب ساوه در بالای کوهی منفرد از رشته کوه هِندِس واقع است. در پژوهشهای انجام شده درباره شکلگیری این بنا و کارکرد آن نظرات متفاوتی ارائه شده است. برخی از پژوهشگران ساخت قلعه دختر را مربوط به دوره ساسانی و کارکرد آنرا معبد آناهیتا دانسته و برخی دیگر آنرا دژی مربوط به ...
بیشتر
بنای قلعه دختر (قیز قلعه، قزقلعه) دژی کوهستانی در 25 کیلومتری جنوب غرب ساوه در بالای کوهی منفرد از رشته کوه هِندِس واقع است. در پژوهشهای انجام شده درباره شکلگیری این بنا و کارکرد آن نظرات متفاوتی ارائه شده است. برخی از پژوهشگران ساخت قلعه دختر را مربوط به دوره ساسانی و کارکرد آنرا معبد آناهیتا دانسته و برخی دیگر آنرا دژی مربوط به سدههای میانی دوره اسلامی و مرتبط با فرقه اسماعیلیان معرفی کردهاند. عدم ارائه مستندات و مدارک معتبر از سوی پژوهشگران، نیاز به دقت و بررسی بیشتر در منابع مکتوب، جغرافیای تاریخی- طبیعی ساوه و مطالعات صورت گرفته درباره این بنا را دوچندان ساخته است. در این پژوهش فرض بر آن قرار گرفته که قلعه دختر بواسطه نام، جایگاه ساخت، اشاره منابع تاریخی، ارتباط با برخی عوارض و پدیده های طبیعی و مطالعات باستانشناسی صورت گرفته، در دوره ساسانی شکل گرفته و بعنوان پرستشگاه الهه ناهید،کارکرد داشته است. روش انجام این پژوهش تاریخی - تحلیلی است که مبتنی بر بررسیهای میدانی و شواهد معماری،کاوشهای باستانشناسی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای است. مطالعات و بررسیهای بعمل آمده نشان میدهد؛ شاید بنیاد قلعه دختر در دوره ساسانی، بعنوان یک نیایشگاه پی ریزی شده باشد، ولی بواسطه بدست نیامدن شواهد و مدارکی دال بر وجود آثاری از دوره یاد شده تاکنون از یک طرف و از طرفی کشف شواهدی گواه بر استفاده از بنا در سده های میانی دوره اسلامی و در ارتباط با سایر قلعه های منطقه ، کارکرد بنا بعنوان یک قلعه اسماعیلیه قابل قبولتر است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجید منتظرظهوری؛ داریوش براتی دشت راهی
چکیده
گیرشمن باستان شناس فرانسوی در سال 1947 میلادی در شمال شرق مسجد قرون اولیه شوش، موفق به کشف بنای موسوم به خانقاه شد. اولین بار مونیک کروران، این بنا را خانقاه مربوط به قرون نخستین اسلامی معرفی کرد. باتوجهبه شواهد باستان شناسی و سخنان مقدسی جغرافیدان قرن چهارم مبنی بر ورودش به خانقاهی در شوش، میتوان به جریان تصوف و وجود خانقاه در این ...
بیشتر
گیرشمن باستان شناس فرانسوی در سال 1947 میلادی در شمال شرق مسجد قرون اولیه شوش، موفق به کشف بنای موسوم به خانقاه شد. اولین بار مونیک کروران، این بنا را خانقاه مربوط به قرون نخستین اسلامی معرفی کرد. باتوجهبه شواهد باستان شناسی و سخنان مقدسی جغرافیدان قرن چهارم مبنی بر ورودش به خانقاهی در شوش، میتوان به جریان تصوف و وجود خانقاه در این شهر تأکید کرد. خانقاه شوش به لحاظ مطالعات باستان شناسی از اهمیت مطالعاتی بالایی برخوردار است و میتواند از طرفی ما را تا حدی به بازیابی ریشههای معماری و از طرف دیگر نظام رفتاری و ایدئولوژیک خانقاه نزدیک کند. سوال اصلی این پژوهش که نویسندگان سعی در طرح آن دارند و باتوجهبه شواهد باستانشناسی میکوشند پاسخی همسو ارائه کنند عبارت است از: بازیابی خاستگاه معماری خانقاه شوش به لحاظ ساختاری و متعاقباً بازبینی فرهنگ رفتاری و دینی حاکم بر این بناست. آیا خانقاه شوش ارتباطی ساختاری با بناهای مذهبی و نظام ایدئولوژیک پیش از اسلام دارد یا برگرفته از مبانی دوران اسلامی است؟ پژوهش زیر در جهت پاسخ به سؤالات مطرح شده از روش توصیفی - تحلیلی و از رویکرد باستانشناختی - تاریخی استفاده نموده است. شواهد باستانشناسی حکایت از همخوانی برخی عناصر معماری خانقاه شوش با مهرکدههای شناسایی شده دوره ساسانی در جنوب ایران دارد که بعدها حتی در معماری دوران میانی و متأخرتر اسلامی نیز بازتاب یافت. همچنین با بازخوانی منابع و بررسی سنن کهن ایرانی در می یابیم، برخی از رفتارهای دینی موجود در نظام خانقاهی ریشه در باورهای پیش از اسلام دارد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
هاشم کاظمی؛ مصطفی ده پهلوان
چکیده
شروع سلطنت اشکانیان و هویت ارشک اول بهعنوان سرسلسلة این حکومت یکی از بخشهای رازآلود تاریخ اشکانی است. متأسفانه هیچیک از تاریخهای متعددی که در دوران باستان درخصوص اشکانیها نگاشته شدهاند باقی نمانده و در دورههای متعدد از بین رفتهاند. در نتیجۀ فقدان منابع موثق، برداشتهای مدرن از دولت و حکومت اشکانیها با واقعیتهای ...
بیشتر
شروع سلطنت اشکانیان و هویت ارشک اول بهعنوان سرسلسلة این حکومت یکی از بخشهای رازآلود تاریخ اشکانی است. متأسفانه هیچیک از تاریخهای متعددی که در دوران باستان درخصوص اشکانیها نگاشته شدهاند باقی نمانده و در دورههای متعدد از بین رفتهاند. در نتیجۀ فقدان منابع موثق، برداشتهای مدرن از دولت و حکومت اشکانیها با واقعیتهای سیاسی و فرهنگی آن زمان سازگار نیست. براساس تحلیل منابع مکتوب درخصوص هویت ارشک، آنها را میتوان به دو سنت تاریخنگاری تقسیم کرد: یکی متعلق به آپولودوروس و دنبالکنندگان او، یوستین و استرابو، و دیگری بهوسیلة آریان و دنبالکنندگان او (فوتیوس، زوسیموس، سینکلوس، دیو). در این میان، یک روایت در میان پژوهشگران تاریخ و باستانشناسی اشکانی مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است. براساس این روایت، ارشک یک سکایی بود که ریاست قبیلة پارنی از اتحادیة داهه را برعهده داشت. سپس، باتوجه به این نسخه از منشأ اشکانیها، در اواسط قرن سم پ.م. ارشک از آشفتگی حکومت سلوکی در غرب استفاده میکند و به همراه پارنیها ایالت پارت سلوکی را به تصرف خود درمیآورند و زمینة شکلگیری شاهنشاهی اشکانی را فراهم میکنند. مرجع اصلی و مؤثرترین اشاعهدهندة مفهوم اشکانیان کوچرو و سکایی استرابواست. وی در شناخت ریشة اشکانیها از مورخان قدیمتر هلنیستی الهام گرفته، بااینحال هیچیک از آنها قبل از قرن دوم پیش از میلاد زندگی نکردهاند. در این تحقیق، نگارندگان با تکیه بر شواهد باستانشناختی و تحلیل منابع مکتوب سنت تاریخنگاری آریان و دنبالکنندگان وی مبتنی بر بومی و پارتی بودن ارشک را به واقعیتهای سیاسی و اجتماعی زمان اشکانی نزدیکتر میدانند. همچنین استدلال خواهد شد که ارشک اول هرگز نتوانسته حکومتی هماورد با امپراتوری سلوکی را تأسیس کند، بلکه وی تحت سلطة سلوکیها یک حکومت خراجگذار را اداره میکرد. تأسیس شاهنشاهی اشکانی با تکیه بر عناصر بومی و پارتی میتواند فقط پس از سلطنت آنتیوخوس سوم (223/ 2ـ187) صورت گرفته باشد. درحقیقت، هیچ شاهدی، مستقیم و غیرمستقیم، برای شاهنشاهی اشکانی در ایران در قرن سوم وجود ندارد. اگر حکومت اولیة اشکانیان اساساً دارای یک بنیاد سرزمینی بود، نمیتوانست چیزی فراتر از یک قدرت منطقهای بوده باشد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
اسماعیل شراهی؛ مریم محمدی؛ مجید منتظرظهوری
چکیده
اغلبیان (184 – 296ق) اولین حکومت نیمه مستقل دوران خلافت عباسیان در مغرب جهان اسلام بود. این دولت با سایر دولت های همزمان خود روابط سیاسی و تجاری برقرار کردند و توانستند به مدد نیروی دریایی توانمند و نیروهای آموزش دیدهای که از سایر ممالک فراهم کرده بودند بر سیسیل و مدیترانه تسلط یابند. کشف سکههای اغلبی همراه با سکههای عباسی در منطقه ...
بیشتر
اغلبیان (184 – 296ق) اولین حکومت نیمه مستقل دوران خلافت عباسیان در مغرب جهان اسلام بود. این دولت با سایر دولت های همزمان خود روابط سیاسی و تجاری برقرار کردند و توانستند به مدد نیروی دریایی توانمند و نیروهای آموزش دیدهای که از سایر ممالک فراهم کرده بودند بر سیسیل و مدیترانه تسلط یابند. کشف سکههای اغلبی همراه با سکههای عباسی در منطقه آستانه شازند استان مرکزی که محل شهر کرج ابودلف است و محوطه باستانی تل یاونه در نزدیکی تل آویو که دو منطقه خارج از نفوذ اغلبیان بودند، نشان از نفوذ سیاسی و یا روابط تجاری با ایران و حکومتهای حاشیه مدیترانه در سده سوم هجری دارد. سوال اصلی این پژوهش این است که کشف این سکه ها بدور از مرزهای سیاسی اغلبیان چگونه روابط سیاسی یا تجاری این دولت را تبیین می کند؟ مناسبات سیاسی و تجاری اغلبیان با مناطق همجوار و بیزانس بستگی به میزان روابط آنها با خلافت عباسی داشت به نحوی که هر گاه این مناسبات محکم میشد، روابط تجاری و سیاسی آنها با چنین مناطقی نیز رونق می گرفت. هدف از این پژوهش شناخت از روابط سیاسی و تجاری اغلبیان بعنوان یکی از دولت های نیمه مستقل در صدر اسلام همزمان با خلافت عباسیان است. بطور قطع این پژوهش از نظر تاریخ سکه و بررسی روابط میان دولت_های اسلامی در گستره خلافت عباسی اهمیت دارد. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و مطالعات باستان شناختی تلاش شده نحوه و میزان ارتباطات سیاسی و تجاری دولت اغلبی با سایردولتهای همزمان تبیین گردد.