برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجید احمد پور
چکیده
پژوهش حاضر درصدد بررسی «روش شناسی حکمت عملی تدبیر معماری در فرهنگ ایرانی اسلامی» است.زیرا به یک معنا،معماری را میتوان در زمره«حکمت» به حساب آورد؛ زیرا هم در بستری از«دانش»تحقق مییابد و هم نیازمند«تدبیر»است؛معماری ظهور سنخی از جهاننگری است که محصول فرهنگ جوامع انسانی تلقی میشود و همزمان «انتقالدهنده ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد بررسی «روش شناسی حکمت عملی تدبیر معماری در فرهنگ ایرانی اسلامی» است.زیرا به یک معنا،معماری را میتوان در زمره«حکمت» به حساب آورد؛ زیرا هم در بستری از«دانش»تحقق مییابد و هم نیازمند«تدبیر»است؛معماری ظهور سنخی از جهاننگری است که محصول فرهنگ جوامع انسانی تلقی میشود و همزمان «انتقالدهنده فرهنگ» نیز میباشد. سئوال اصلی تحقیق حاضر آن است که مکتب حکمی،جهاننگری و نظام ارزشی اسلامی با چه روشی امر معماری را در فرهنگ ایرانی در دو حوزه نظر و عمل تدبیر کرده است؟ در پاسخ، فرهنگ اسلامی، معیارهایی برای حکیمانه بودن امور مربوط به زیست انسانی تعیین کرده است که قاعدتاً امر معماری نیز نمیتواند فارغ از آن معیارها باشد؛ از یکسو متعالی بودن حکمت به اتصال آن به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی تلقی شده است و از سوی دیگر با جریانهای رقیب خود درگیر میشوند و نظام تدبیری خاصّی را پیش میکشند.️سازگاری عقل و وحی از مشخصههای حکمت عملی اسلامی در تدبیر امر معماری تلقی میگردد. نظام تدبیری که بر اثر اتصال به منظومهی معرفتی وحیانی تعارضی با دستاوردهای عقلانی بشری پیدا نمیکند.بهطور خاص، در ایران به دلیل عقبه شیعی خود و حوزه تعامل بین نقل و عقل و شهود که حکیمان مسلمان، دائما آن را تئوریزه کرده و حکمت را در ابعاد مختلف حیات انسانی امتداد داده و با آن زندگی کردهاند ظرفیت قابل توجهی را برای پیافکندن تدابیر حکیمانه زیست انسانی پیشروی نظام حکمرانی جامعه اسلامی قرار داده است.در این پژوهش به روش شناسی حکمت عملی تدبیر معماری در فرهنگ ایرانی اسلامی میپردازیم
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجید احمد پور
چکیده
تحقیق حاضر درصدد «بازخوانی آراء اندیشمندان مسلمان معطوف به سیاستگذاری عمومی حوزه معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر منظومه فکری فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته مسلمان است. سئوال اصلی آن است که «آراء اندیشمندان مسلمان به طور عام و فارابی به طور خاص، چه ظرفیتی را برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی عرصه معماری اسلامی ایرانی در ...
بیشتر
تحقیق حاضر درصدد «بازخوانی آراء اندیشمندان مسلمان معطوف به سیاستگذاری عمومی حوزه معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر منظومه فکری فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته مسلمان است. سئوال اصلی آن است که «آراء اندیشمندان مسلمان به طور عام و فارابی به طور خاص، چه ظرفیتی را برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی عرصه معماری اسلامی ایرانی در اختیار مجموعه حکمرانی کشور قرار میدهد؟» برای پاسخ به این سئوال، با استفاده از «روش تحلیل محتوای اسنادی» به آراء این دست از اندیشمندان مراجعه و پاسخهای آنها دستهبندی و ارائه میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از منظر اندیشمندان مسلمان به جهت تؤامانی نظر و عمل در مواجهه تدبیری با مسائل حیات جمعی، ضروری مینماید سیاستگذاری عمومی به مثابه ابزار تدبیرگر حکمرانی جامعه بر ظرفیتهای معرفتی ناظر به واقعیت زیست انسانی بنا گردد که ثمره آن سوق دادن حیات جمعی به سوی نمونه ایدهآل مبتنی بر نظام ارزشی باشد. خطوط کلی افق جایگزین برای نظریههای سیاستگذارانه حوزه معماری در جامعه ایرانی از برآیندهای چنین آرائی محسوب میگردد؛ لذا شکل گیری فهم صحیح از مسئله در بافتی از نظر و عمل، نگرش یکپارچه و کلان به معماری اسلامی-ایرانی، پشتیبانی و حمایت در اجرای سیاستهای عمومی و نظارت بر اجرای صحیح را میتوان از اهم ظرافیتهای اندیشهای اندیشمندان مسلمان برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی در عرصه معماری اسلامی- ایرانی تلقی کرد.