برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عمار احمدی؛ وحید رشیدوش؛ یعقوب شربتیان سمنانی؛ علی باصری
چکیده
عروسکهای سنتی در نگاه نخست نوعی اسباببازی نمادین دختران و پسران بیشتر مناطق آذربایجان به حساب میآید. بیشتر این مناطق عروسکهای مخصوص به خودشان را دارند که از نظر ساختار فیزیکی و کارکرد نمادین اجتماعی آن باهم متفاوت هستند. این مطالعه موردی متمرکز شده روی عروسکهای آیینی و نمادینی که در بین مردم استان اردبیل در گذشته رایج بوده ...
بیشتر
عروسکهای سنتی در نگاه نخست نوعی اسباببازی نمادین دختران و پسران بیشتر مناطق آذربایجان به حساب میآید. بیشتر این مناطق عروسکهای مخصوص به خودشان را دارند که از نظر ساختار فیزیکی و کارکرد نمادین اجتماعی آن باهم متفاوت هستند. این مطالعه موردی متمرکز شده روی عروسکهای آیینی و نمادینی که در بین مردم استان اردبیل در گذشته رایج بوده و در برخی مناطق روستایی هنوز هم ادامه دارد. عروسکهای سنتی و آیینی رایج در بین مردم مناطق مختلف استان اردبیل نشان دهنده نقش اجتماعی زنان و مردان و به عبارتی آموزش وظایف و مسئولیت اجتماعی آینده آنهاست. روش تحقیق این پژوهش کاربردی با محوریت تحقیق کیفی متکی بر تحلیل میدانی میباشد که از نظریه انسانشناسی نمادین و تفسیری در تحلیل و تفسیر مردمشناختی مسئله استفاده شده است. ابتکار و نوآوری این مقاله پژوهشی در نایاب بودن این گروه از مقالات است به عبارتی جای خالی این پژوهش در حوزه مطالعات موردی استان اردبیل کاملاً احساس میشد. نتیجه این پژوهش علاوه بر معرفی و حفظ و نگهداری عروسکهای سنتی مناطق مختلف استان اردبیل در اسطورهها و افسانههای این عروسکهای نمادین آیتم زمانی و مکانی تا حدودی لحن و رنگ ساختاری فرهنگ مردم اردبیل را به خود اختصاص داده است. شرایط اقلیمی و زیستی این عروسکها نشان میدهد که مکان روایت مناطق کوهستانی است که زمستانهای بلند، طولانی و سختی دارد و تابستانهای کوتاه و خنکی در آن موج میزند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
سجاد امیدپور؛ ابوالفضل دلاوری
چکیده
تصور رایج این است که اهل تصوف اصولا غیرملی هستند و دارای گرایشات جهانوطنی و یا حتی در مرتبهای بالاتر، آنجهانوطنی میباشند. بر این اساس مفاهیمی چون ملیت و هویت ملی چندان جایگاهی در آثار و اندیشهها و زندگی روزمره آنان ندارد. این پژوهش، درستی این باور را به پرسش کشیده میزان توجه و گرایش به هویت ملی را در میان پیروان طریقت اهل ...
بیشتر
تصور رایج این است که اهل تصوف اصولا غیرملی هستند و دارای گرایشات جهانوطنی و یا حتی در مرتبهای بالاتر، آنجهانوطنی میباشند. بر این اساس مفاهیمی چون ملیت و هویت ملی چندان جایگاهی در آثار و اندیشهها و زندگی روزمره آنان ندارد. این پژوهش، درستی این باور را به پرسش کشیده میزان توجه و گرایش به هویت ملی را در میان پیروان طریقت اهل حق، که یکی از بزرگترین گروهبندیهای صوفیانه در ایران است بررسی کرده است. این پژوهش که با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسانه در سطح شهرستانهای صحنه، سرپل ذهاب و دلفان در استانهای کرمانشاه و لرستان صورت گرفتهاست با مطالعه در 21 نمونه از جامعه هدف، نشان میدهد که تجربه زیسته پیروان این طریقت از هویت ملی بیشتر تحت تاثیر هویت طریقتی بوده و در حقیقت هویت طریقتی نه تنها مانعی جهت هویتیابی ملی در زندگی روزمره نیست بلکه به طرق مختلف به پدیداری آن نیز کمک میکند. از این رو مقولاتی نظیر سرزمین، تاریخ، زبان، ادبیات و مفاخر ملی از جمله مقولههای هستند که مقوم گرایش هویت ملی در میان پیروان این طریقت است. در مقاله حاضر روش پژوهش، کیفی و روش گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختمند و مشاهده و مشارکت است. روش نمونهگیری نیز مبتنی بر نمونهگیری هدفمند میباشد.