علی شجاعی اصفهانی
چکیده
کوه صفه یک چشمانداز طبیعی ـ تاریخی با ارزشهای وابسته به تمام اجزای تشکیلدهندۀ منظر آن است. به همین سبب برای محافظت از اعتبار فرهنگی اثر لازم است تمام اجزای چشمانداز طبیعی ـ تاریخی در وضعیت کنونی، شناسایی و مطالعه و ثبت و حفاظت شوند. این اجزا، مجموعۀ آثار متمرکز در قلۀ کوه به نام قلعۀ شاهدژ یا قلعۀ دیو و شواهد پراکندۀ وابسته ...
بیشتر
کوه صفه یک چشمانداز طبیعی ـ تاریخی با ارزشهای وابسته به تمام اجزای تشکیلدهندۀ منظر آن است. به همین سبب برای محافظت از اعتبار فرهنگی اثر لازم است تمام اجزای چشمانداز طبیعی ـ تاریخی در وضعیت کنونی، شناسایی و مطالعه و ثبت و حفاظت شوند. این اجزا، مجموعۀ آثار متمرکز در قلۀ کوه به نام قلعۀ شاهدژ یا قلعۀ دیو و شواهد پراکندۀ وابسته و مرتبط و غیرمرتبط با آن از جمله کاخ تخت سلیمان در دیگر بخشهای دامنۀ کوه را شامل میشود که در ایجاد و گسترش و استمرار محوطه، نقش شاخص داشتهاند. مجموعۀ آثار ایجادشده در کوه صفۀ اصفهان که یکی از ارزشمندترین دستاوردهای معماری است، نشان از شناخت درست ساکنان سرزمین از قابلیتهای جغرافیایی در اصفهان دارد. مقالۀ حاضر تلاش دارد با بررسی منابع مکتوب و انجام بررسیهای باستانشناختی، اهمیت محدوده در دورههای مختلف تاریخی را مشخص سازد و ضمن ثبت شواهد باقیمانده در کوه صفه ـ بهویژه بخشهایی که تا کنون دیده نشدهاست ـ و بیان ویژگیهای آن، پیشنهادی برای تعیین محدوده و ضوابط عرصه و حریم قلعه به دست دهد. مطالعۀ حاضر نشان میدهد این نقطۀ راهبردی همواره ارتباط مستمر خود را با شهر اصفهان حفظ کرده و دستکم در دوران شکوفای اسلامی، به خوبی توانستهاست امنیت شهر و نقاط پیرامون را تضمین کند. نظر به اهمیت اثر و توسعۀ افسارگسیختۀ شهر، همچنین ضرورت شناخت لایههای مدفون در زیر زمین، لازم است در تعیین حدود و تدوین قوانین محدودۀ عرصه و حریم، مسائل باستانشناسی که در شناخت و حفاظت از محوطه نقش شاخص دارند، در کنار موارد مربوط به حوزههای شهری و معماری و مرمت، در اولویت قرار گیرد.