روح الله هادی؛ سهند آقایی؛ ژاله آموزگار
چکیده
در کیهانشناسی برخی شمنیسمها، بهویژه شمنیسم آسیایی، عالم با سه منطقۀ کیهانی که با محوری مرکزی به هم میرسند، تجسم مییابد. شمنها قادرند به آسمانها فراز روند و با خدایان دیدار کنند یا به جهان زیرین نزول کنند و با شیاطین مرگ بجنگند. آنها در حالت خلسه به جهان زیرزمینی هبوط میکنند و راه غلبه بر شیاطین را از خدایان فرمانروا بر ...
بیشتر
در کیهانشناسی برخی شمنیسمها، بهویژه شمنیسم آسیایی، عالم با سه منطقۀ کیهانی که با محوری مرکزی به هم میرسند، تجسم مییابد. شمنها قادرند به آسمانها فراز روند و با خدایان دیدار کنند یا به جهان زیرین نزول کنند و با شیاطین مرگ بجنگند. آنها در حالت خلسه به جهان زیرزمینی هبوط میکنند و راه غلبه بر شیاطین را از خدایان فرمانروا بر جهان زیرین فرامیگیرند. «نزول به جهان زیرین» نزد اقوام آلتایی، خویشکاری شمنهای سیاه است و «پرواز جادویی» خویشکاری شمنهای سفید. تعدادی از معروفترین سفرها به جهان زیرین در ادبیات حماسی و منابع اسطورهای به لحاظ ساختاری شمنی هستند؛ بدین معنا که سالکان از فن خلسهآمیز شمنان مدد میجویند. نویسندگان در مقالۀ حاضر، آثار این پدیده را در شمنیسم بازجستهاند و سپس با نظر به منابع اساطیری ایران، سفر زیرزمینی دو شخصیت اسطورهای جم و افراسیاب با عناوین «وَر جمکرد» و «نزول افراسیاب به جهان زیرین» را تحلیل کردهاند. همچنین با نظر به نمادپردازی جهانشمول «پل یا گذرگاه دشوار» که در سفرهای خلسهآمیز شمنهای آسیایی نیز نمونه دارد، از اسطورۀ چینود زردشتی سخن راندهاند.