برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نیلوفر موسوی؛ حسن زندیه؛ امیرتیمور رفیعی؛ حمیدرضا صفاکیش
چکیده
باور به احکام نجومی و تأثیر اجرام سماوی بر زندگی انسان از کهنترین باورهای ایرانیان است. این اعتقاد، نه تنها بخش مهمی از فرهنگ عامه بوده؛ بلکه در سطوح مختلف حکومتی همواره نفوذ و گسترش بسیاری داشت. استفاده از احکام نجوم در لشکرکشیها، عقد پیمانها، جنگوصلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، خرید، تجارت، تعلیموتعلم، دعا، درمان بیماریها، ...
بیشتر
باور به احکام نجومی و تأثیر اجرام سماوی بر زندگی انسان از کهنترین باورهای ایرانیان است. این اعتقاد، نه تنها بخش مهمی از فرهنگ عامه بوده؛ بلکه در سطوح مختلف حکومتی همواره نفوذ و گسترش بسیاری داشت. استفاده از احکام نجوم در لشکرکشیها، عقد پیمانها، جنگوصلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، خرید، تجارت، تعلیموتعلم، دعا، درمان بیماریها، ازدواج، و... تنها نمونههایی از تأثیر این باور در وجوه مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در عصر قاجاریه بود. باور به میمنت و خوشیمنی برخی روزها و نحوست و بدیمنی برخی دیگر از روزها، بخش مهمی از اعتقاد به تأثیر افلاک بود؛ که به مرور با پارهای از احکام دینی نیز، درهم آمیخته بود. چنین اعتقادی، تصمیمگیریها، عملکردها و دانشی مطابق با گفتمان سنتی جامعه در موضوع احکام نجومی پدید آورد که در شقوق مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی خود را نمایان میکرد. از اینرو، پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که پایههای اجتماعی ـ سیاسی باور به سعدونحس ایام از منظر تاریخی در این دوره چه بوده و این مسئله چه پیامدهایی بر زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان عصر قاجاری داشت؟ این پژوهش، با روششناسی ساختمندگرا در دو سطح کنش و ساختار به توصیف، تحلیل و تببین گفتمان مسلط سنتی جامعه در موضوع سعدونحس ایام و پیامدهای آن از دیدگاه پارادایم خرافات پرداخته است. بر اساس یافتههای تحقیق، عوامل روان شناختی چون ترس، تسلیم پذیری و تقدیرگرایی در کنار جهل علمی و مقاومت در برابر اندیشههای جدید، فقدان سیستم آموزشی سازمانیافته، فقدان خدمات درمان عمومی و دولتی،
یحیی بوذری نژاد؛ حسین ایرانپور
چکیده
در زمان صفویه، شاخهای از عالمان از روش طبیعی اجتهاد در استنباط فقهی احکام خارج شدند و به اخباریگری روی آوردند. حکومت صفوی در جایگاه داعیهدار تشیع ـ سلباً یا ایجاباً ـ مورد اهتمام علمای شیعه بود؛ به همین سبب، بررسی حرکتهای علمی و اجتماعی در این دوره مورد اهتمام است. بررسی نظرات مجتهدها و اخباریان ما را به این مهم رهنمون ...
بیشتر
در زمان صفویه، شاخهای از عالمان از روش طبیعی اجتهاد در استنباط فقهی احکام خارج شدند و به اخباریگری روی آوردند. حکومت صفوی در جایگاه داعیهدار تشیع ـ سلباً یا ایجاباً ـ مورد اهتمام علمای شیعه بود؛ به همین سبب، بررسی حرکتهای علمی و اجتماعی در این دوره مورد اهتمام است. بررسی نظرات مجتهدها و اخباریان ما را به این مهم رهنمون میسازد که سرچشمه و منشأ سنخ تعاملات و کنشهای هر کدام از فریقین در نوع نگاه آنان به شأن زعامت برای جامعه است که اصولیها آن را متعلق به مجتهد جامعالشرایط میانگارند و شاه را ملزم به گرفتن اذن از او میدانند، ولی اخباریها این شأن را عرفی میانگارند و به عهدۀ مردم گذاشتهاند. تلقی اخباریها از زعامت جامعه، تبعاتی را در پی داشت. این جریان به نوعی به ظاهرگرایی دامن زد و همین امر سیر ترقی تمدن اسلامی را منحط ساخت و به خودکامگی پادشاهان صفوی دامن زد. از دیگر سو، این جریان و وقوع آن در بستر زمانی صفویه، سبب رواج یافتن خرافات و بدعتهایی در اعتقادات و اعمال مذهبی از جمله اختلافات مذهبی، حجیت یافتن رؤیا، بدعتگذاری در مناسبتهای دینی، بهخصوص عزاداری، و نیز تصرف در اعتقادات منجیگراییِ شیعی شد. توجه به جایگاه علوم عقلی در دورۀ صفویه هم درخور توجه است که با کنار نهادن آن، پیامدهای اجتماعی اخباریگری دوچندان شد. این نوشتار با در نظر داشتن روش تحلیل اسنادی، در صدد بررسی منابع و اَسناد مختلف تاریخی است تا بتواند فهم خود را همافق آن عصر بسازد و جلوههای جدیدی از تأثیرات مثبت و منفی و در بعضی مواقع مخرب جریان اخباریگری بر سیر تاریخ ایران اسلامی را کشف سازد و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن جریان در همان دوران را به تصویر بکشد و تفاوت آن با جریان اصولگرایی فقهی را نیز بیان کند.