برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
آذر اردیانیان؛ فواد پورآرین؛ میرهادی حسینی؛ حسین مفتخری
چکیده
توسعه، تکمیل شبکه تلگراف ازجمله اقدامات اساسی حکومت رضاشاه به منظور تأسیس جامعهای مدرن بود، تلگراف بهعنوان ابزار ارتباطی پرسرعت از عناصر اصلی مستحکمسازی بدنه اقتدار نظامی به شمار میرفت که در دوران پرالتهاب ناشی از وقوع دو جنگ جهانی، تأثیر مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی ایران برجای گذاشت زیرا ایران به دلیل قرارگیری ...
بیشتر
توسعه، تکمیل شبکه تلگراف ازجمله اقدامات اساسی حکومت رضاشاه به منظور تأسیس جامعهای مدرن بود، تلگراف بهعنوان ابزار ارتباطی پرسرعت از عناصر اصلی مستحکمسازی بدنه اقتدار نظامی به شمار میرفت که در دوران پرالتهاب ناشی از وقوع دو جنگ جهانی، تأثیر مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و تاریخی ایران برجای گذاشت زیرا ایران به دلیل قرارگیری در موقعیت خاص جغرافیایی نظر دولتهای قدرتمند را جهت حفظ منافع خود در خاورمیانه جلب میکرد. از این منظر توجه به عنصر ارتباطات در ادامه حیات حاکمیت سیاسی حکومت پهلوی اول بسیار بااهمیت جلوه میکرد. پژوهش حاضر با تکیه بر منابع کتابخانهای و اسناد، به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کلیومتریک درصدد پاسخ به این سؤال است که اثرات توسعه اجتماعی و سیاسی شبکه تلگراف در دوره حکومت پهلوی اول چگونه بوده است؟ آیا بودجه اختصاصیافته به این وزارتخانه در راستای توسعه اقتدار نظامی بوده یا خیر؟ یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که تلاش رضاشاه در راستای نوسازی ایران، توسعه شبکه تلگراف را به عنوان ابزاری بسیار کاربردی با خود به همراه داشت همچنین نحوه گسترش خطوط ناشی از شرایط سیاسی بین-المللی بود؛ این شبکه به عنوان یکی از اصلیترین مؤلفههای گسترش سلطه نظامی در کشور مورد توجه قرار گرفت با این حال بودجه آن طی شانزده سال حاکمیت رضاشاه تغییر زیادی نکرد. اهمیت پژوهش حاضر آنکه میتواند اطلاعات ارزشمندی بر مبنای آمار و ارقام منتشرشده مربوط به بودجه اختصاصی به این وزارتخانه در عصر پهلوی اول در اختیار قرار دهد و زوایای مبهم سیاسی و اجتماعی جامعه را روشن نماید.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
فاطمه معنوی؛ حسین دانا؛ افشین متقی
چکیده
سیر مضامین ادبی در دورههای مختلف شعر فارسی نشان میدهد رابطۀ ادبیات و جامعه، رابطهای اجتنابناپذیر است؛ برای نمونه، بازتاب مسائل ژئوپلیتیکیِ متأثر از عصبیتهای فردی و دینیِ برخاسته از ضرورتهای سیاسی و حکومتیِ زمانه در جهت منافع خلفا و پادشاهان مستبد حاکم بر ایرانِ بعد از اسلام نشان میدهد که شاعران درباری در ...
بیشتر
سیر مضامین ادبی در دورههای مختلف شعر فارسی نشان میدهد رابطۀ ادبیات و جامعه، رابطهای اجتنابناپذیر است؛ برای نمونه، بازتاب مسائل ژئوپلیتیکیِ متأثر از عصبیتهای فردی و دینیِ برخاسته از ضرورتهای سیاسی و حکومتیِ زمانه در جهت منافع خلفا و پادشاهان مستبد حاکم بر ایرانِ بعد از اسلام نشان میدهد که شاعران درباری در مقام یکی از رسانههای مهم تبلیغی جامعه، در جهتِ تقویت منافع جریانهای سیاسی و مذهبی حاکم، مضامین همسو با گفتمانهای ابلاغشده را ترویج کردهاند؛ از جملۀ این مضامین، تشویق پادشاهان به کشورگشایی و حمله به دیگر سرزمینها به بهانۀ گسترش اسلام و جاودانگی نام پادشاهان در صفحات تاریخ بودهاست که در نتیجه، فضای جغرافیایی و به تبع آن، انباشت سرمایه را برای حاکمان وقت به ارمغان میآوردهاست. با نظر به اهمیت موضوع از لحاظ سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی و تجلی آن در نحوۀ تفکر شاعران دورۀ غزنوی، بر آن شدیم تا این مسئله را از دیدگاه فرخی و عنصری و ناصرخسرو که اشعار درخور توجهی دربارۀ موضوع گسترش ارضی برای حاکمان دورۀ خویش داشتهاند، بررسی کنیم و در مقام نتیجهگیری نشان دهیم که براساس روحِ زمانۀ ایران عصر غزنوی، شاعران با دیدگاههای ایدئولوژیک و با توجه به همراستا بودن مضامین گسترش ارضی و متملقانۀ ایشان با عملکرد و سیاستهای توسعۀ ارضی سلطان، بر راهبرد سلطان برای رسیدن به اهدافش مؤثر واقع شده و چهبسا توانسته باشند گامهای مهمی در جهت تفکرِ گسترش ارضی از حیث سیاسی و عقیدتی بردارند و با تشویقهای متملقانۀ خود، پادشاه وقت را در کشورگشاییها و توسعۀ ارضی از زوایای مختلف روحی و روانی یاریگر باشند.