برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
اسماعیل علیپور
چکیده
گزارش سفرنامه های اروپاییان از ایران، یکی از ناب ترین منابع پژوهشی در زمینة ایران شناسی است، زیرا می تواند روشن گر گوشه هایی از فرهنگِ ایرانی باشد که ممکن است مورّخان ایرانی سهواً یا عمداً نادیده گرفته باشند، با وجود این، محتمل است که این آثار آمیخته با بزرگ نمایی، کلی گویی، تعمیم های نابه جا و گرایش های جانبدارانۀ سیاسی باشد. هدفِ ...
بیشتر
گزارش سفرنامه های اروپاییان از ایران، یکی از ناب ترین منابع پژوهشی در زمینة ایران شناسی است، زیرا می تواند روشن گر گوشه هایی از فرهنگِ ایرانی باشد که ممکن است مورّخان ایرانی سهواً یا عمداً نادیده گرفته باشند، با وجود این، محتمل است که این آثار آمیخته با بزرگ نمایی، کلی گویی، تعمیم های نابه جا و گرایش های جانبدارانۀ سیاسی باشد. هدفِ پژوهش حاضر، بررسی انتقادیِ بازنمایی فرهنگ ایرانی در سفرنامۀ فراسوی دریای خزر نوشتۀ آرتور کریستن سن ، مستشرق و اسطوره شناس دانمارکی، است. این مقاله با روشِ توصیفی تحلیلی و بر مبنای رویکرد «تصویرشناسی» به بررسی این سفرنامه می پردازد. تصویرشناسی یکی از رویکردهای مطالعات ادبیات تطبیقی است که تصویر «خودی» را از چشم انداز «دیگری» یا بالعکس بررسی می کند و هدفِ غایی آن تبیین چرایی و چگونگی این انعکاس فرهنگی است. همچنین این رویکرد، بینارشته ای است و با حوزة مطالعات فرهنگی، مرتبط می باشد. پرسش اصلی پژوهشِ حاضر این است که چرا و به چه دلایلی جلوه های مشخصی از فرهنگ و ادبیات ایرانی، مقارن سفر نویسنده به ایران در اواخر عهد قاجار، نمود بیشتری در این سفرنامه داشته است؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که کریستن سن دیدگاهی اروپامحور دارد و برداشت های وی برآیندِ استنتاج های استقرائی، انگاره های کلیشه ای و گرایش های سیاسی است که با برجسته سازیِ ابعاد منفیِ فرهنگِ فردی و اقلیمیِ بخش های محدودی از ایران می کوشد آن ها را به مجموعة فرهنگ ایرانی تعمیم می دهد.