برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد چوپانی؛ غفار برج ساز
چکیده
شاهنامه در شمار بهترین آثار حماسی عالم محسوب میشود؛ گرچه محققانِ بسیاری به بررسی این اثر بزرگ پرداختهاند؛ اما هنوز میتوان زوایایی از این اثر بزرگ را آشکار نمود. یکی از این زوایا، بررسی کارکرد بلاغی ضمیر در این اثر سترگ است. میدانیم جابجایی کلمات در ساختار جمله و قرار گرفتن در جایگاههای مهم آن با مقاصد بلاغی و ...
بیشتر
شاهنامه در شمار بهترین آثار حماسی عالم محسوب میشود؛ گرچه محققانِ بسیاری به بررسی این اثر بزرگ پرداختهاند؛ اما هنوز میتوان زوایایی از این اثر بزرگ را آشکار نمود. یکی از این زوایا، بررسی کارکرد بلاغی ضمیر در این اثر سترگ است. میدانیم جابجایی کلمات در ساختار جمله و قرار گرفتن در جایگاههای مهم آن با مقاصد بلاغی و معنایی رابطة مستقیم و تعیینکنندهای دارد. «ضمیر» نیز یکی از عناصری است که به سبب جایگاهِ سیالی که دارد، با حضور در قسمتهای مهم جمله از خاصیت دستوری عدول میکند و با برجستهشدن به ایجاد دلالتهای ثانویه و مفاهیم مجازی در متن کمکمیکند؛ از این رو، هدف این پژوهش بررسی کارکردهای بلاغیِ مسندالیة ضمیر و متعلقات آن در داستان ضحاک است و پرسش اصلی این است که ضمیر در جایگاه مسندالیه و متعلقات آن، در تولید کدام معانی و اغراض ثانویة نقش ویژهای ایفا کرده است؟ پژوهش حاضر به صورت کیفی و با روش اسنادی– توصیفی تدوین گردیده است. نتایج نشانمیدهد که شاعر با استفاده از شیوهها، امکانات و ساختهایِ زبانی و بلاغیِ گوناگون، با قابلیتِ کارکردِ معنایی و اغراضِ ثانویة اطمینانبخشی، قطعیت و منحصرکنندگی، در کنارِ امکاناتِ گوناگونِ حوزة «ضمیر» میکوشد در مرحلة نخست، مخاطب را از حالت تردید و انکار خارج کند و در ذهن او جایی برای کمترین تردید دربارة موضوع مدنظر باقی نگذارد و زمینة پذیرش و همراهی او را فراهم سازد، سپس از راه تشویق و ترغیب، تاثیر ویژهای بر او بگذارد و نهایتا او را با خواسته، دریافت و نظر خود همراه سازد.