برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
عبداله صفرزائی؛ مرضیه بلوچی
چکیده
سیستان و مکران در سده سوم تا ششم هجری دو ایالت در جنوب شرق سرزمینهای خلافت شرقی و در منطقه ثغور محسوب میشدند. در آن دوره تاریخی وسعت سرزمینی ایالتهای سیستان و مکران بسیار گستردهتر از امروز بود. در ابتدای سده سوم سیستان تحت تسلط طاهریان قرار گرفت. در اواسط قرن سوم صفاریان به مرکزیت سیستان بر بخشهای وسیعی از ایران از جمله مکران ...
بیشتر
سیستان و مکران در سده سوم تا ششم هجری دو ایالت در جنوب شرق سرزمینهای خلافت شرقی و در منطقه ثغور محسوب میشدند. در آن دوره تاریخی وسعت سرزمینی ایالتهای سیستان و مکران بسیار گستردهتر از امروز بود. در ابتدای سده سوم سیستان تحت تسلط طاهریان قرار گرفت. در اواسط قرن سوم صفاریان به مرکزیت سیستان بر بخشهای وسیعی از ایران از جمله مکران حکومت نمودند. با روی کار آمدن سامانیان و به دنبال آن ترکان غزنوی و سلجوقی، تکاپوهای آنان برای تسلط بر سیستان و مکران آغاز گردید. از طرفی آل بویه در قرن چهارم به نواحی غربی مکران کشورگشایی داشتند. تکاپوهای این چنینی برای تسلط بر سیستان و مکران و مقاومت ملوک بازمانده صفاری در سیستان و حاکمان مکران برای استقلال سیاسیشان، مناسبات سیاسی پیچیدهای را در منطقه ایجاد کرده بود. از این رو، بررسی مناسبات سیاسی مکران و سیستان در این دوره جای واکاوی و تحقیق دارد. با روی کار آمدن صفاریان در سیستان در قرن سوم و بعد از آن، ملوک سیستان در صدد تسلط بر مکران بودند، اما حاکمان مکران تلاش میکردند این منطقه را خودشان اداره کنند. بسیاری از تهاجمات ترکان به مکران از مسیر سیستان انجام می شد و بسا اوقات برخی حاکمان سیستان در نتیجه فشار اقوام مهاجم یا دستهبندیهای داخلی، به مکران پناهنده می شدند. هدف این نوشتار تبیین مناسبات سیاسی سیستان و مکران از قرن سوم تا قرن ششم هجری است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای انجام گرفته است.