برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حسین حسن رضایی
چکیده
«عشق» یکی از پربسامدترین واژهها در ادبیات ایران و جهان است؛ ازآنجاکه بیشتر انسانها آن را تجربه میکنند، یکی از مضامین رایج هنر و ادبیات، عشق است. ادبیات فارسی نیز از همان آغاز تا به امروز، در قالبهایی چون مثنوی و غزل و داستان، به توصیفِ عشق پرداختهاست. شاعران ایرانی، قبل از «غزل» از «تغزل» قصاید برای بیان ...
بیشتر
«عشق» یکی از پربسامدترین واژهها در ادبیات ایران و جهان است؛ ازآنجاکه بیشتر انسانها آن را تجربه میکنند، یکی از مضامین رایج هنر و ادبیات، عشق است. ادبیات فارسی نیز از همان آغاز تا به امروز، در قالبهایی چون مثنوی و غزل و داستان، به توصیفِ عشق پرداختهاست. شاعران ایرانی، قبل از «غزل» از «تغزل» قصاید برای بیان عاطفۀ عشق بهره بردهاند. شاعران قصیدهسرا، در تغزل به موضوعات مختلفی مانند توصیف طبیعت و جوانی و باده پرداختهاند، اما عشق، یکی از مهمترین مضامین تغزل، بهخصوص در قصاید فرخی سیستانی، است. از میان شاعران سبک خراسانی، فرخی سیستانی تغزلهای عاشقانۀ بیشتری دارد؛ ازاینرو بیش از شاعران همعصر خود، به عاشقانهسرایی معروف است. با توجه به این عوامل، مقالۀ حاضر میکوشد جنبههای مختلف عشق را در تغزلهای فرخی سیستانی بررسی کند. ابتدا رابطۀ عشق با ادبیات، جایگاه فرخی در شعر غنایی فارسی و تأثیر ارتباط با دربار و آسیبی که این موضوع بر ساختار شعر عاشقانۀ فرخی وارد کرده، یعنی ترجیح ممدوح بر معشوق، بیان شدهاست. سپس «ترکنژاد» بودن معشوق و وظیفۀ دوگانۀ او، لشکری و دلبری، بررسی شدهاست. شاهدبازی یا امردبازی و علل آن، موضوع بررسی بعدی است. در ادامه، تقلیل عشق در تغزلهای فرخی به میل جنسی صِرف و گاه حتی گرایش آن به سمت برخی انحرافهای جنسی، همچون اعتیاد جنسی، واکاوی شدهاست. مقاله با ذکر دیگر ویژگیهای مهم عشق در شعر و عصر فرخی، همچون وقوعگویی، نگاه خردگرایانه به عشق، سادگی زبان و اندیشه به پایان میرسد. مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، نتیجه میگیرد که فرخی در تغزلهایش، به تأثیر از عوامل شخصی و سیاسی ـ اجتماعی، همچون داشتن طبع جوان و لذتگرا، تنعّم و رفاه اقتصادی، وفور زیبارویان ترکنژاد و «مرسوم بودن» شاهدبازی در آن دوره، بیشتر بیانکنندۀ عشق جسمانی و شادکام و برخوردار و مذکر بودهاست.