محمود جعفری دهقی
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1390، ، صفحه 1-12
چکیده
به نظر میرسد که ویژگیهای شهرهای آرمانی از یک سو در کهن ترین اسطوره های ایرانی و از سوی دیگر در شاهنام? حکیم طوس مندرج است. ظاهراً بن مایه و الگوی شهر آرمانی، یکی ور جمکرد است که کهن ترین نمونه از اینگونه شهرها است و بنابر روایت وندیداد، به دست جمشید بنا شد تا نمونه ای از موجودات اهورایی در آن نگهداری شود. یکی از ویژگیهای این ور یا بارو، ...
بیشتر
به نظر میرسد که ویژگیهای شهرهای آرمانی از یک سو در کهن ترین اسطوره های ایرانی و از سوی دیگر در شاهنام? حکیم طوس مندرج است. ظاهراً بن مایه و الگوی شهر آرمانی، یکی ور جمکرد است که کهن ترین نمونه از اینگونه شهرها است و بنابر روایت وندیداد، به دست جمشید بنا شد تا نمونه ای از موجودات اهورایی در آن نگهداری شود. یکی از ویژگیهای این ور یا بارو، جاودانگی آن است و افزون بر این، در آن، نشانی از سرما، گرما، تاریکی، بیماری و مرگ دیده نمی شود. نمونه ای دیگر از این دست، بنایی است که بر پای? مهریشت، ایزد مهر بر فراز کوه اساطیری هرا (البرز) برپا کرده است که در آن نیز از شب، تاریکی، سرما، گرما، بیماری و مرگ اثری نیست. به نظر نگارنده، حکیم طوس با ارائ? کنگ دژ به عنوان نمونه ای آسمانی از این جاودان شهر آرمانی به کهن الگوهای آن نیز نظر داشته است. از این روی، آن را چنین توصیف میکند که: الف. شهری فراخ است با باغها و بناهای زیبا. ب. هوای آن معتدل است و در آن از گرما و سرما خبری نیست. ج. آب آن گواراست و در آن نشانی از بیماری و مرگ نیست. هدف از نگارش این مقاله مقایس? کنگ دژ به عنوان جاودان شهر شاهنامه با نمونه های اساطیری آن در متون باستانی است، تا بدین وسیله پرتوی بر خواستگاه اندیشه های حکیم طوس افکنده شود.
بهرام آجورلو
چکیده
امروزه در باستانشناسی عصر نوسنگی، دیرین اقلیمشناسی از رهیافتهای بنیادین به شمار میآید. حدود هزارۀ دهم پ. م. تغییرات گستردۀ هولوسین، مقدمات انقلاب نوسنگی و پیدایش روستانشینی را فراهم کرد. تحولات هولوسین البته جغرافیای زیستی فلات ایران را هم دگرگون کرد؛ و در فاصلۀ حدود 800/12 پ. م. تا 500/3 سال پ. م. دمای هوا و پوشش گیاهی و جانوری ...
بیشتر
امروزه در باستانشناسی عصر نوسنگی، دیرین اقلیمشناسی از رهیافتهای بنیادین به شمار میآید. حدود هزارۀ دهم پ. م. تغییرات گستردۀ هولوسین، مقدمات انقلاب نوسنگی و پیدایش روستانشینی را فراهم کرد. تحولات هولوسین البته جغرافیای زیستی فلات ایران را هم دگرگون کرد؛ و در فاصلۀ حدود 800/12 پ. م. تا 500/3 سال پ. م. دمای هوا و پوشش گیاهی و جانوری آن به دفعات متحول شد؛ تا این که اقلیم فلات ایران در حدود 500/3 سال پ. م. به ثبات امروزی رسید؛ که اطلاعات دیرین اقلیم شناختی آن تاکنون از دو دریاچۀ ارومیه و زریبار در نیمۀ غربی فلات ایران به دست آمده است؛ بنابراین دربارۀ تحولات اقلیمی دورۀ هولوسین از نیمۀ غربی فلات ایران اطلاعات بیشتری نسبت به نیمۀ شرقی آن موجود است. تحولات هولوسین سبب شد که هستۀ روستانشینی اولیه و منشاء چراگردی فلات ایران در منطقۀ زاگرس شمالی- مرکزی قرار بگیرد؛ بنابراین، روستانشینی اولیه در فلات ایران، همانند فلسطین و جنوب شرقی فلات آناتولی، منشاء اقلیمی- جغرافیایی دارد؛ و از یک مدل انتشارگرا تبعیت میکند. خوزستان و آذربایجان از اولین مناطقی بودند که تحت تأثیر تحولات فرهنگی- اجتماعی زاگرس شمالی- مرکزی وارد عصر نوسنگی شدند. همچنین تحولات آب و هوایی هولوسین اولیه همچنین بر کیفیت معیشت ساکنان عصر نوسنگی فلات ایران تأثیرگذار بوده است؛ زیرا توسعۀ تدریجی خشک شدن اقلیم فلات ایران و گسترش نواحی بیابانی و نیمه بیابانی و پوشش نوع استپ، سبب پیدایش و تثبیت معیشت چراگردی و نیز کشت دیم گردید.
چکیده
شباهتها و تفاوتهای حماسه و تاریخ و نسبت میان آنها از دیر باز توجه محققان هر دو حوزه را به خود جلب کرده است، زیرا هر دو از طریق بیان روایت به گذشته میپردازند. شباهت میان این دو روایت تا حدی بوده، که گذشتگان گاهی تفاوتی میان روایت تاریخی و حماسی قائل نمیشدند. این امر شامل حماسة ملی ایران و عالیترین نمونة آن، شاهنامه، نیز میشده ...
بیشتر
شباهتها و تفاوتهای حماسه و تاریخ و نسبت میان آنها از دیر باز توجه محققان هر دو حوزه را به خود جلب کرده است، زیرا هر دو از طریق بیان روایت به گذشته میپردازند. شباهت میان این دو روایت تا حدی بوده، که گذشتگان گاهی تفاوتی میان روایت تاریخی و حماسی قائل نمیشدند. این امر شامل حماسة ملی ایران و عالیترین نمونة آن، شاهنامه، نیز میشده است که ایرانیان تا اواسط عصر قاجار آن را همان تاریخ ایران پیش از اسلام میدانستند. یافتن ریشة بسیاری از داستانهای حماسة ملی ایران در اوستا و مغایرت مطالب آن با نوشتههای مورخان خارجی و کتیبهها و یافتههای باستانشناسی، پرسشهای مهمی را در باب نسبت میان حماسه و تاریخ در حماسة ملی ایران بر انگیخت. مقالة حاضر در دو بخش، نسبت میان تاریخ و حماسه به طور عام و این نسبت در حماسة ملی ایران، به مسألة حاضر میپردازد.
بهرام آجورلو؛ اسماء سعید
چکیده
نقشمایهی ترکیبی و افسانهای عقرب- انسان، به دو صورت عقرب- مرد و عقرب- زن، بر اساس شواهد باستانشناختی، در افق فرهنگهای عصر مفرغ فلات ایران تا کنون صرفاً از محوطههای باستانی ناحیهی جیرفت در حوزهی هلیل رود کشف و گزارش شده است. در بینالنهرین باستان عقرب- انسان هیولایی است که از دروازههای جهان زیرین محافظت میکند؛ ...
بیشتر
نقشمایهی ترکیبی و افسانهای عقرب- انسان، به دو صورت عقرب- مرد و عقرب- زن، بر اساس شواهد باستانشناختی، در افق فرهنگهای عصر مفرغ فلات ایران تا کنون صرفاً از محوطههای باستانی ناحیهی جیرفت در حوزهی هلیل رود کشف و گزارش شده است. در بینالنهرین باستان عقرب- انسان هیولایی است که از دروازههای جهان زیرین محافظت میکند؛ که همین مفهوم و کارکرد مذهبی به اساطیر مصر باستان هم راه یافته است. اما با توجه به کاوشهای باستانشناختی در جیرفت که منشاء جغرافیایی نقشمایهی عقرب- انسان را جنوب شرقی فلات ایران معرفی کرده است، این سئوال مطرح میشود که آیا این نقشمایه برآمده از فرهنگ پیش از تاریخی فلات ایران است یا بینالنهرین؟ فرضیهی نوشتار حاضر این است که هر چند نقشمایهی عقرب- انسان در فرهنگ و باورهای عصر مفرغ جنوب شرقی ایران اصالت داشته است، اما ایدهی سیر تحول آن از یک نقشمایهی طبیعتگرایانهی عقرب در عصر مس- سنگی به یک نقشمایهی ترکیبی و افسانهای عقرب- انسان در عصر مفرغ هنوز مبتنی بر شواهد کافی نیست. روششناسی این نوشتار اصالتاً یک روش تاریخ هنری با رویکرد باستانشناختی است که صرفاً به آثار هنری و یا صنایع دستی دارای نقش عقرب و یا عقرب- انسانهایی که از بافتارهای اصیل باستانشناختی دوران پیش از مفرغ فلات ایران و بینالنهرین گزارش شدهاند، تأکید کرده و به رابطهی نقشمایه با جغرافیا و اقلیم و بستر باستانشناختی توجه میکند. آثار دارای این نقشمایه به دو گروه اصلی فلات ایران و بینالنهرین تقسیم میشوند. نتیجهی نوشتار حاضر این است که نقشمایهی عقرب- انسان در جنوب شرقی فلات ایران برآمده از باورها و فرهنگ مردمان عصر مفرغ همان حوزهی هلیل رود در آستانهی شهرنشینی بوده است و همچنین هیچ ارتباط علّی میان این نقشمایه و نقشمایهی عقرب بر روی آثار عصر مس- سنگی فلات ایران و یا اقلیمهای گرم و خشک الزاماً وجود ندارد.
بهرام آجورلو؛ ضحی اصغرزاده چرندابی
چکیده
شماری از آثار هنری ایران سدههای 4 تا 8 ﻫ. ق. با مجالسی آراسته شدهاند که شاهی کمانگیر و سواره را در نخجیرگاه آهو نمایش میدهد، درحالیکه بر پشت مرکبش زنی ریزاندام و چنگنواز نشسته است. این صحنه بنا بر متن شاهنامۀ فردوسی و هفت پیکر نظامی گنجوی، داستان بهرام گور شاهنشاه ساسانی و کنیز خنیاگرش آزاده را روایت میکند. البته انتساب ...
بیشتر
شماری از آثار هنری ایران سدههای 4 تا 8 ﻫ. ق. با مجالسی آراسته شدهاند که شاهی کمانگیر و سواره را در نخجیرگاه آهو نمایش میدهد، درحالیکه بر پشت مرکبش زنی ریزاندام و چنگنواز نشسته است. این صحنه بنا بر متن شاهنامۀ فردوسی و هفت پیکر نظامی گنجوی، داستان بهرام گور شاهنشاه ساسانی و کنیز خنیاگرش آزاده را روایت میکند. البته انتساب این روایت به شاهنامۀ فردوسی در سالهای اخیر موضوع انتقاد بوده و حتی آن را دروغ و یکی از جعلیات افزوده به متن شاهنامۀ فردوسی در سدههای پسین پنداشتهاند. بنابراین، شناسایی و تعیین اصالت پیش از اسلامی داستان بهرام و آزاده بر مبنای مطالعۀ آثار هنری بازمانده از آن دوران اهمیت بسیار دارد، زیرا احتمال دارد که داستان و نقشمایۀ بهرام و آزاده صرفاً آفریدۀ هنرمندان و شاعران ایران دوران اسلامی باشد. اما فرضیۀ نوشتار حاضر این است که نقشمایه و تصاویر روایی داستان بهرام و آزاده در آثار هنری ایران سدههای 4 تا 8 ﻫ..ق. کهنالگوها و سرمشقهای هنری پیش از اسلامی داشته است. برای بررسی و ارزیابی این فرضیه، نگارندگان از تاریخ ادبیات و تاریخ هنر و باستانشناسی بهره گرفتهاند. نتیجۀ برآمده از تحقیق این است که نقشمایۀ هنری و موضوع ادبی داستان بهرام و آزاده، به راستی کهنالگوی ساسانی داشته و از جعلیات افزوده به شاهنامۀ فردوسی نیست.
علیرضا اسماعیلپور
چکیده
ویژگی گیسوری از مفاهیم مبهم و نادر در حوزۀ حماسه و روایات پهلوانان است، اما با غور در منابع گوناگون و بهویژه در نظر داشتن برخی منابع غیر ایرانی میتوان دریافت که همین شواهد اندک نیز به توصیف کهن صاحبان کارکرد جنگاوری در اندیشة اقوام هندواروپایی راه میبرد. سرکشی نیز از ویژگیهای جداییناپذیر پهلوانان است. این صفت نه به معنای ...
بیشتر
ویژگی گیسوری از مفاهیم مبهم و نادر در حوزۀ حماسه و روایات پهلوانان است، اما با غور در منابع گوناگون و بهویژه در نظر داشتن برخی منابع غیر ایرانی میتوان دریافت که همین شواهد اندک نیز به توصیف کهن صاحبان کارکرد جنگاوری در اندیشة اقوام هندواروپایی راه میبرد. سرکشی نیز از ویژگیهای جداییناپذیر پهلوانان است. این صفت نه به معنای طغیان بلکه مترادف حفظ استقلال و عدم وابستگی به دیگر کارکردها بهویژه شاه و دینمرد است. با قیاس روایات ایرانی اعم از متون باستانی و حماسههای فارسی با نمونههای مشابه در نزد برخی اقوام دیگر درمییابیم که گویا فروهشتهمویی نشانهای نمادین حاکی از سرکشی پهلوانان بوده و بعضاً ایشان را از جنگاوران مزدور متمایز میساخته است، اما سرکشی پهلوانان در متون کهن گوناگون به اشکال مختلف روی می دهد: در قلمرو خدایان به شکل ناسازگاری میان ایزدان جنگاور و دیگران و در حیطۀ حماسه به صورت تقابل شاه و پهلوان. با تکوین اخلاق موبدانه، گرشاسب در این میان جایگاهی ویژه یافته و ناسازگاری وی در برابر شریعت بروز مییابد.
محمود جعفری دهقی؛ محمدحسین سلیمانی
چکیده
این مقاله به بررسی تطبیقی کتاب جهاننامه نوشتۀ محمّد بن نجیب بکران و نسخۀ خطی مسالک و ممالک اثر ابوالحسن صاعد بن علی جرجانی، که در نیمۀ دوم قرن نهم کتابت شده است، میپردازد. از این بررسی تطبیقی معلوم می شود که جرجانی بسیاری از مطالب خود را از جهاننامه گرفته است و با این حال، به سبب بیشتر بودن نسخههای مسالک جرجانی نسبت به متن جهاننامه، ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تطبیقی کتاب جهاننامه نوشتۀ محمّد بن نجیب بکران و نسخۀ خطی مسالک و ممالک اثر ابوالحسن صاعد بن علی جرجانی، که در نیمۀ دوم قرن نهم کتابت شده است، میپردازد. از این بررسی تطبیقی معلوم می شود که جرجانی بسیاری از مطالب خود را از جهاننامه گرفته است و با این حال، به سبب بیشتر بودن نسخههای مسالک جرجانی نسبت به متن جهاننامه، میتوان بعضی اغلاط متن و نسخههای جهاننامه را تصحیح کرد، ضمن آنکه از جهاننامه هم میتوان در تصحیح متن مسالک جرجانی کمک گرفت.
راضیه آبادیان
چکیده
از دیوان عنصری، ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، تا کنون دو تصحیح منتشر شده است، ولی به سبب آنکه نسخههای دیوان او نسخههای معتبری نیستند، در این دو تصحیح دیوان او هم ناگزیر اشتباهاتی راه یافته است. در این جستار به بررسی و تصحیح بیتهایی از دیوان او پرداخته میشود که در چاپهای یحیی قریب و محمد دبیرسیاقی به نادرست تصحیح شدهاند. ...
بیشتر
از دیوان عنصری، ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، تا کنون دو تصحیح منتشر شده است، ولی به سبب آنکه نسخههای دیوان او نسخههای معتبری نیستند، در این دو تصحیح دیوان او هم ناگزیر اشتباهاتی راه یافته است. در این جستار به بررسی و تصحیح بیتهایی از دیوان او پرداخته میشود که در چاپهای یحیی قریب و محمد دبیرسیاقی به نادرست تصحیح شدهاند. اساس کار استفاده از همان دستنویسهایی است که این دو مصحح از آنها در تصحیح خود بهره بردهاند و گذشته از آنها، دستنویسی دیگر نیز که از دستنویسهای مورد استفادة این دو مصحح کهنتر است، برای رسیدن به صورت درست بیت به کار خواهد رفت. بیشتر اصلاحات بر اساس ملاکهای دستوری و معنایی و با توجه به قراردادهای شعر کهن فارسی، بهویژه شیوههای قافیهبندی و صنعتپردازی، انجام یافته است.
علیرضا اسماعیلپور
چکیده
هنر نمایش در هند پیشینهای کهن دارد. ادبیات نمایشی سنسکریت در بستر سنتی منظم شکل گرفته و تا سدههای متمادی تداوم یافته است. خاستگاههای اصلی این هنر در شبه قاره عبارتند از سرودهایی گفتگووار در وداها، مناسک ودایی و سنت حماسهخوانی، و هنرهای مرتبطی چون رقص و موسیقی نیز در پیدایش و گسترش آن مؤثر بـودهاند. ممکن است نمـایـشهای ...
بیشتر
هنر نمایش در هند پیشینهای کهن دارد. ادبیات نمایشی سنسکریت در بستر سنتی منظم شکل گرفته و تا سدههای متمادی تداوم یافته است. خاستگاههای اصلی این هنر در شبه قاره عبارتند از سرودهایی گفتگووار در وداها، مناسک ودایی و سنت حماسهخوانی، و هنرهای مرتبطی چون رقص و موسیقی نیز در پیدایش و گسترش آن مؤثر بـودهاند. ممکن است نمـایـشهای یونانی نیز بر ادبیات نمایشی سنسکریت اثری گذاشته باشد. در بررسی مختصر خاستگاههای نمایش در فرهنگ باستانی هند آشکار میشود که اغلب این خاستگاهها در ایـران نیز نمونههایی دارند که غالباً تا دورۀ اسلامی باقی بوده و بعضاً از معادلهای هندی خود نیز فراگیرترند. اما برغم این خاستگاههای نیرومند، هنر نمایش نتوانسته در قالب آثاری منظم و ماندگار در ایران پای بگیرد. در این مقاله، پس از بحث دربارۀ خاستگاههای هنر نمایش در هند، به بررسی این خلأ تاریخی پرداختهایم که در تحلیل نهایی شاید بتوان آن را ناشی از عدم نضج سنت کتابت در بخش اعظم تاریخ ادبیات باستانی ایران دانست.
احسان افکنده؛ باقرعلی عادلفر
چکیده
قدمت انگارة جغرافیایی «هفتکشور» به دوران آغازین هندوایرانی بازمیگردد. پس از جدایی هندیان و ایرانیان، روایت آغازین هندوایرانی هفتپاره بودن زمین، با توجه به شرایط اقلیمی سرزمینهای جدید و تغییرات دینی و سیاسی دگرگون شده و به صورتهای کنونی درآمده است. مقایسة متون کهن ایرانی و هندی، بهویژه اوستا و ویشنو پورانه، نشان ...
بیشتر
قدمت انگارة جغرافیایی «هفتکشور» به دوران آغازین هندوایرانی بازمیگردد. پس از جدایی هندیان و ایرانیان، روایت آغازین هندوایرانی هفتپاره بودن زمین، با توجه به شرایط اقلیمی سرزمینهای جدید و تغییرات دینی و سیاسی دگرگون شده و به صورتهای کنونی درآمده است. مقایسة متون کهن ایرانی و هندی، بهویژه اوستا و ویشنو پورانه، نشان میدهد که در طرح کلی روایت اصلی هندوایرانی، جهان به هفت پاره تقسیم شده بوده که یک پاره در میان بوده و شش پارة دیگر بر گرد آن قرار داشتهاند. از میان این هفت سرزمین، که توسط موانعی از یکدیگر جدا شده بودند، در آغاز تنها پارة میانی مسکون بوده است، اما بعدها پس از انشعاب مردم از پیشنمونة نیای آغازین، سایر نواحی هم مسکون شدهاند. در متون اوستایی، همچون هندی، نامهای جدیدی جایگزین نامهای آغازین شد. بعدها با گسترش آیین مزدیسنی و انتقال نیروی سیاسی از شرق به غرب فلات ایران، هفتکشور متون اوستایی نیز دچار تغییر شده و در متون فارسی میانه با تغییر جهات شرقی و غربی با افق جغرافیایی جدید، که بنا بر آن سرزمین میانی در غرب فلات ایران قرار داشت، منطبق گشت. این میراث تقسیم هفتگانه به صورت مستقل در منابع مربوط به دورة هخامنشی نیز مشاهده میشود که در آن به صورت کمرنگ ردپای یک تقسیم هفتگانه در سازماندهی شهربهای هخامنشی دیده میشود.
بهزاد حسین زاده؛ حسن رضایی باغبیدی
چکیده
این مقاله با بررسی چند متن هندی، ایرانی و یونانی به بررسی رسم ازدواج طبقۀ جنگجوی هندواروپایی میپردازد و نگارنده میکوشد خطوط اصلی این سنت را از خلال متون داستانی و تاریخی استخراج کرده و سیر احتمالی تحول آن را نشان دهد. این رسم مطابق متون سنسکریت کلاسیک سویموره نام دارد. سویموره در لغت به معنی «انتخاب خویشتن» است. علت این ...
بیشتر
این مقاله با بررسی چند متن هندی، ایرانی و یونانی به بررسی رسم ازدواج طبقۀ جنگجوی هندواروپایی میپردازد و نگارنده میکوشد خطوط اصلی این سنت را از خلال متون داستانی و تاریخی استخراج کرده و سیر احتمالی تحول آن را نشان دهد. این رسم مطابق متون سنسکریت کلاسیک سویموره نام دارد. سویموره در لغت به معنی «انتخاب خویشتن» است. علت این نامگذاری این است که در یکی از دو شکل ِاین ازدواج، شاهدخت یا دختری از طبقة جنگجو این حق را دارد که از میان نجیبزادگان حاضر در انجمنی که به منظور خواستگاری او شکل گرفته است یکی را مطابق میلش به شوهری برگزیند. در متون مختلف مطالبی صریح و تلویحی هست که نشان میدهد این رسم یا سنت خاص طبقۀ جنگجو بوده است و از سویی در همین متون شواهدی در نقض این مدعی دیده میشود. نگارنده میکوشد میان این شواهد تعادلی برقرار کرده و برای شواهد متناقض توجیهی بیابد. دو شکل کلی از این رسم در متون گوناگون قابل تشخیص است که در مقاله به ترتیب سویمورۀ رقابتی و سویمورۀ انتخابی نامیده شدهاند و کوشش نگارنده آن بوده که نشان دهد نوع دوم از این رسم احتمالاً از نوع اول مشتق شده است.
سجاد آیدنلو
چکیده
غیر از دو جامِ مشهورِ جمشید و کیخسرو با ویژگیِ گیتینمایی، بعضی شخصیّتهایِ داستانی و تاریخیِ دیگر نیز در متون و روایتهای ایرانی جامهای مخصوصی دارند. از آن جمله، کاووس، شهریارِ نامدارِ کیانی، در سنّتِ نقّالی صاحبِ جامِ جهانبینِ معروف است. کید هندی به اسکندر جامی پیشکش میکند که محتوایِ آن با نوشیدن کاسته نمیشود و در بعضی ...
بیشتر
غیر از دو جامِ مشهورِ جمشید و کیخسرو با ویژگیِ گیتینمایی، بعضی شخصیّتهایِ داستانی و تاریخیِ دیگر نیز در متون و روایتهای ایرانی جامهای مخصوصی دارند. از آن جمله، کاووس، شهریارِ نامدارِ کیانی، در سنّتِ نقّالی صاحبِ جامِ جهانبینِ معروف است. کید هندی به اسکندر جامی پیشکش میکند که محتوایِ آن با نوشیدن کاسته نمیشود و در بعضی منابع خاصیّتِ جهاننمایی هم دارد. جام اسکندر/ سکندر/ سکندری در شعر فارسی ناظر بر این جام است. در معدودی از مآخذِ تاریخی به جامِ خاصِّ خسروپرویز با دو ویژگیِ جهانبینی و پر شدنِ خودبهخود اشارههایی شده است و گویا دارا/ داراب و انوشیروان هم جامهایی داشتهاند. در این مقاله نکات، توضیحات و شواهدِ مربوط به این جامها از منابعِ ادبی، تاریخی و داستانی آورده و بررسی شده است.
محمد افشین وفایی
چکیده
از احوال خیّام اطلاع زیادی در دست نیست. گویا مجموعة اشعار مدوّنی نداشته و اگر هم داشته به دست ما نرسیده است. قدیمترین مجموعههای رباعیات منسوب بدو که در دست است در نیمۀ دوم سدۀ نهم هجری قمری گرد آورده شده و مشحون است از رباعیاتی که قطعاً و یقیناً از خیّام نیست. ناچار باید اشعار اصیل او را به مرور ایّام در لابهلای متون کهن یافت و این ...
بیشتر
از احوال خیّام اطلاع زیادی در دست نیست. گویا مجموعة اشعار مدوّنی نداشته و اگر هم داشته به دست ما نرسیده است. قدیمترین مجموعههای رباعیات منسوب بدو که در دست است در نیمۀ دوم سدۀ نهم هجری قمری گرد آورده شده و مشحون است از رباعیاتی که قطعاً و یقیناً از خیّام نیست. ناچار باید اشعار اصیل او را به مرور ایّام در لابهلای متون کهن یافت و این البته کاری است که پژوهشگران تا حدّ ممکن انجام دادهاند. اما همچنان ممکن است اشعار یا اطلاعات تازهای از خیّام در کتب قدیم دستیاب شود. موضوع این یادداشـت از جـملۀ هـمین آگاهیهای تازه و موثق است که هم ارزش تاریخی دارد و هم شعری. از آنجا که مطلب اصلی این جستار دو رباعی از خیّام در رثای غزّالی است، بعد از بحثی دربارۀ روابط و سابقۀ آشنایی آن دو، در پایان بخش کوتاهی به پیشینۀ مرثیهسرایی در قالب رباعی اختصاص داده شده است.
راضیه آبادیان
چکیده
منوچهری دامغانی از آن دست شاعرانی است که به موسیقی توجه داشته و اصطلاحات موسیقایی در دیوان او بسی بیش از دیوان بسیاری از شاعران دیگر آمده است. با توجه به متونی که تا کنون به چاپ رسیده، بعضی از این اصطلاحات نخستین بار در دیوان او آمده و در جای دیگری – تا آنجا که دیده شد و پژوهشگران حوزة موسیقی نیز دیدهاند – نمیتوان آنها را یافت. ...
بیشتر
منوچهری دامغانی از آن دست شاعرانی است که به موسیقی توجه داشته و اصطلاحات موسیقایی در دیوان او بسی بیش از دیوان بسیاری از شاعران دیگر آمده است. با توجه به متونی که تا کنون به چاپ رسیده، بعضی از این اصطلاحات نخستین بار در دیوان او آمده و در جای دیگری – تا آنجا که دیده شد و پژوهشگران حوزة موسیقی نیز دیدهاند – نمیتوان آنها را یافت. همین موجب میشود که معنای دقیق و ضبط درست این اصطلاحات چندان روشن نباشد، بهویژه آنکه دستنویس ارزندهای از دیوان او در دست نیست. این مقاله توضیحی است در باب معنا یا صورتِ اصلی چند واژه و اصطلاح موسیقایی در دیوان منوچهری دامغانی. در کنار این توضیحات، چند بیت از دیوان نیز تصحیح شده است. در چند مورد، توضیحات دادهشده معنای تازهای از یک اصطلاح ارائه نمیدهد و ردّ آنچه پیشتر در آن باره گفته شده نیست، اما چیزی افزون بر آنچه پیش از این در منابع دیگر دربارة آن آمده بوده، به دست خواهد داد.
ثمین اسپرغم؛ ابوالقاسم قوام؛ سمیرا بامشکی
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 1-19
چکیده
در قصههای پریان، بارداریها و زایشها نیز همچون دیگر رخدادها و عناصر اینگونۀ ادبی، صورتهایی دگرگونه و فراطبیعی دارند. در این مقاله، انواع بارداریها و زایشهای فراطبیعی در قصههای پریان ایرانی بررسی میشود. سپس به کمک روش اسطورهشناسی ساختگرای کلود لوی استروس، به تحلیل ساختاری و تطبیقی این قصهها با اساطیر ایرانی و نیز ...
بیشتر
در قصههای پریان، بارداریها و زایشها نیز همچون دیگر رخدادها و عناصر اینگونۀ ادبی، صورتهایی دگرگونه و فراطبیعی دارند. در این مقاله، انواع بارداریها و زایشهای فراطبیعی در قصههای پریان ایرانی بررسی میشود. سپس به کمک روش اسطورهشناسی ساختگرای کلود لوی استروس، به تحلیل ساختاری و تطبیقی این قصهها با اساطیر ایرانی و نیز اسطورههای دو سرزمین همجوار یعنی هند و بینالنهرین پرداخته خواهد شد که پیوندهای فرهنگی و تاریخی با ایران دارند و بدین ترتیب شباهتهای ساختاری بارداری و زایش در قصههای پریان ایرانی با این اسطورهها نشان داده خواهد شد. سرانجام با توجه به اسطورهبنهای مشترک این روایات، الگوی ساختاری این روایتها معین میشود و با توجه به نشانهها و نمادهای موجود در روایات، نقد و تحلیل میگردد. بررسی تطبیقی این قصهها و اساطیر نشان میدهد که اشکال غیرمعمول بارداری و زایش در قصههای مورد بحث در اصل صورتهایی اسطورهای هستند که در گذر زمان تغییر شکل داده و به صورتهایی مختلف در قصههای پریان نمود یافتهاند. این روایتها تقابل دو مفهوم ناباروری (بارخواهی) در برابر بارآوری و عالم طبیعی در برابر عالم فراطبیعی و کوشش برای حل آنها را نشان میدهند. در این روایتها، تقابل غالباً به یاری عناصر واسطۀ فراطبیعی مرتفع میشود. این گونه بارداریها و زایشهای غیرمعمول مختص قهرمانان قصههاست و ایشان را از آغاز آفرینششان به عوالم دیگر متصل میکند و سیمای ابرانسانی و خصلتهای قهرمانی ایشان را از همان لحظۀ بسته شدن نطفهشان آشکار مینماید تا ممتاز بودن آنها و جهانشان را از دیگر انسانها آشکارتر سازد.
شیرزاد احسان خواه؛ منیره کاظمی راشد؛ حسن زندیه؛ منیژه صدری
چکیده
در دورۀ قاجار به علت رخدادهایی چون پدیدۀ سرمایهداری و جهانیشدن اقتصاد، دروازههای مرزی کشور به روی سایر ممالک گشوده شد. در این میان، کرمانشاه بهعنوان یکی از مهمترین مسیرهای مرزی کشور سهم بسزایی داشت و در تقابل و تعامل با دولت عثمانی و از آن طریق، در پیوند با سایر کشورهای اروپایی قرار گرفت. تغییر زیرساختهای اقتصادی، ...
بیشتر
در دورۀ قاجار به علت رخدادهایی چون پدیدۀ سرمایهداری و جهانیشدن اقتصاد، دروازههای مرزی کشور به روی سایر ممالک گشوده شد. در این میان، کرمانشاه بهعنوان یکی از مهمترین مسیرهای مرزی کشور سهم بسزایی داشت و در تقابل و تعامل با دولت عثمانی و از آن طریق، در پیوند با سایر کشورهای اروپایی قرار گرفت. تغییر زیرساختهای اقتصادی، رونق تجارت، ورود افراد خارجی و غیربومی به عرصۀ تجارت منطقه، تولید کالاهای صادراتی و... از پیامدهای اقتصادی این روابط بود. این پژوهش به استناد سفرنامهها، خاطرات، اسناد و سایر منابع به روش تحلیلی- توصیفی و کتابخانهای انجامشده است. هدف از این پژوهش بررسی تحولات اقتصادی این ایالت در پیوند با روابط خارجی در یکی از مهمترین ادوار تاریخ ایران است. یافتهها نشان میدهد مناسبات خارجی ایران با کشورهای اروپایی و عثمانی، سبب بروز تحولات اقتصادی از جمله ورود افراد غیربومی از داخل و خارج کشور به عرصه تجارت و انحصار آن در دست خانوادههای غیربومی مانند خانواده وکیلالدوله از اتباع عثمانی و بازرگانان تبریزی و یهودیان بغداد و... در این ایالت گردید. زیرساختهای تجاری مانند بازار، کاروانسرا، تشکیلات اداری ـ مالی، مالیات، کارگاههای تولیدی و...گسترش یافت. افزایش تولیدات کالاهای صادراتی مانند فرش و تریاک از دیگر پیامدهای اقتصادی روابط خارجی در این ایالت بود.
زینب سادات ابطحی
چکیده
در میان کتب تاریخی که در دورۀ مغول نوشته شده، تاریخ جهانگشای جوینی و جامع التواریخ رشیدی به دلایل گوناگون سرآمد سایر کتابهایند و در نوع خود مآخذی متفاوت و ممتاز تلقّی میشوند. از طرف دیگر، حدود پانصد سال پس از حملۀ مغولان و تاخت و تاز آنها در مناطق وسیعی از آسیا، در اروپای قرن نوزدهم میلادی که شرقشناسی با رویکرد متن محور در محافل ...
بیشتر
در میان کتب تاریخی که در دورۀ مغول نوشته شده، تاریخ جهانگشای جوینی و جامع التواریخ رشیدی به دلایل گوناگون سرآمد سایر کتابهایند و در نوع خود مآخذی متفاوت و ممتاز تلقّی میشوند. از طرف دیگر، حدود پانصد سال پس از حملۀ مغولان و تاخت و تاز آنها در مناطق وسیعی از آسیا، در اروپای قرن نوزدهم میلادی که شرقشناسی با رویکرد متن محور در محافل فرهنگی آن رواج یافته بود، این دو کتاب مورد اقبال برخی شرقشناسان فرانسوی قرار گرفت که آنها از یک سو، خاطرۀ ارتباط پادشاهان خود را با امرای مغول در جریان جنگهای صلیبی از یاد نبرده بودند و از دیگر سو، روایت تاریخ نویسان ایرانی از کیفیت کشورگشایی و افعال مغولان برایشان جالب توجّه بود. بنابراین، بر اساس نسخههای خطی پرشماری که اغلب در کتابخانۀ سلطنتی/ ملی پاریس در اختیارشان بود، دست به تتبّعات گستردهای دربارۀ محتوای دو کتاب یادشده و احوال نویسندگان آن زدند و حاصل تحقیقات خود را به همراه بخشهایی از این دو کتاب و ترجمۀ فرانسوی آن به طبع رسانیدند. سعی نوشتارِ حاضر، مصروف بر این است که پژوهشهای منتشرشدۀ آنان را در این زمینه معرفی کرده و به نقد و تحلیل آن بپردازد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مهدی اسدی؛ پرویز حسین طلائی؛ علی اکبر مسگر
چکیده
از ابتدای دوران قرون جدید و با آغاز سلطه سیاسی غرب بر نقاط مختلف جهان ازجمله شرق، تعاملات سنتی شرق و غرب معطوف به مسائل جدیدی گردید و لزوم شناخت نقاط جدید به دلایل بسیار موردتوجه اروپاییان قرار گرفت. از سدههای هفدهم به بعد ارتباط تنگاتنگی میان شرقشناسی بهمثابه حرفه و شغل و گسترش تجارت اروپایی و درنهایت میان امپریالیسم و استعمارگری ...
بیشتر
از ابتدای دوران قرون جدید و با آغاز سلطه سیاسی غرب بر نقاط مختلف جهان ازجمله شرق، تعاملات سنتی شرق و غرب معطوف به مسائل جدیدی گردید و لزوم شناخت نقاط جدید به دلایل بسیار موردتوجه اروپاییان قرار گرفت. از سدههای هفدهم به بعد ارتباط تنگاتنگی میان شرقشناسی بهمثابه حرفه و شغل و گسترش تجارت اروپایی و درنهایت میان امپریالیسم و استعمارگری وجود داشته است. با همین رویکرد، نوع نگاه آنان به سایر تمدنها بخصوص شرقیان اغلب بااحساس برتری و لزوم سلطه بر آنان، تغییر یافت. متفکران شرقی به گونههای متفاوت چارهاندیشیهایی در مواجهه با غرب ارائه نمودند. هرچند انتقاد به شرقشناسی بهصورت روشمند پس از جنگ جهانی دوم آغاز گردید، اما زمینههای این انتقاد بهپیش از جنگ اول جهانی و به ظهور جنبشهای ملی در شرق بازمیگردد. ماهیت این جنبشها نیز به چالش کشیدن هژمونی سیاسی و فرهنگی غرب بود. تفکرات کسروی در چنین زمانی شکل گرفت؛ وی نخستین پژوهشگری در ایران یا شرق است که به مسئله شرقشناسی هرچند نه بهصورت روشمند و منسجم پرداخت. شیوه مبارزه کسروی در هر دو عرصه (هژمونی سیاسی و فرهنگی غرب) تا حدودی متفاوت از سایرین بود. در خلال همین مبارزات قلمی بود که او به ماهیت پژوهشهای برخی شرق شناسان در رابطه با مسئله استعمار برای تداوم سلطه بر ملل شرق پی برد. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است: کسروی در رابطه با مطالعات شرقشناسی و مستشرقین چه رویکردی را دنبال میکرد؟ یافتههای پژوهش که با تکیهبر منابع دستاول و بر اساس روشهای تاریخی و بر مبنای توصیف و تحلیل صورت گرفته، نشان میدهد کسروی در دو عرصه به انتقاد از مطالعات شرقشناسی و مستشرقین پرداخت. نخست برای از میان بردن احساس سرافکندگی ایرانیان در برابر دستاوردهای علمی غرب و شیفتگی پژوهشگران ایرانی به آثار آنها به مبارزه علمی با آنان پرداخت و ضعفهای اساسی آنان را متذکر گردید. دوم به شرح ارتباط شرق شناسان با مسئله استعمار پرداخت و هدف پژوهشهای شرق شناسان را نگهداشتن ایرانیان در بدآموزیهای گذشته خود برای تداوم سلطه دولتهای استعماری دانست.
فرج الله احمدی؛ ویان علی صالح
چکیده
از بدو تاسیس کشور عراق تا کودتای 1337( 1958) به علت ساختار نظام حاکم بر دو کشور که سلطنتی بود. و عضویت آنهادر پیمان بغداد همچنین وابستگی هر دو دولت به بلوک غرب اختلافات دو کشور در حد اختلافات مرزی دو همسایه باقی ماند و منجربه تنش و اختلافات حاد بین دو کشور نشد. بعد از وقوع کودتای نظامی عراق توسط عبدالکریم قاسم در1337 (1958 )وگرایش این کشور به برقراری ...
بیشتر
از بدو تاسیس کشور عراق تا کودتای 1337( 1958) به علت ساختار نظام حاکم بر دو کشور که سلطنتی بود. و عضویت آنهادر پیمان بغداد همچنین وابستگی هر دو دولت به بلوک غرب اختلافات دو کشور در حد اختلافات مرزی دو همسایه باقی ماند و منجربه تنش و اختلافات حاد بین دو کشور نشد. بعد از وقوع کودتای نظامی عراق توسط عبدالکریم قاسم در1337 (1958 )وگرایش این کشور به برقراری روابط دوستانه با شوروی (بلوک شرق) دورانی از تنش ,تهدید و رقابت های منطقه ای بین دو کشور ایران و عراق آغاز گردید. این مقاله به بررسی روابط عراق با شوروی و تاثیر آن بر روابط خارجی ایران و عراق در طی سالهای 1357-1337 ( ۱۹۷۹- 1958) میپردازد. و به این پرسش پاسخ می دهد که شرقی شدن عراق (رابطه عراق و شوروی) چه تاثیری بر روابط ایران و عراق در سالهای 1337-57( 1958-79) داشت ؟. استدلال این مقاله این است که پس از کودتای سال 1337(1958 ) در عراق، این کشور با برقراری روابط دوستانه با بلوک شرق سعی در بدست آوردن نقشی مهمتر در خلیج فارس و افزایش توان نظامی خود داشت.که این امر کشمکشها واختلافات بین دو کشور ایران و عراق را افزایش داد .و باعث ایجاد رقابت تسلیحاتی و دخالت در امور داخلی و حمایت از گروههای معارض دو کشورگردید.در این مقاله ضمن اشاره به پیشینه روابط ایران و عراق قبل از کودتای 1337(1958) به نگرانی های که بعد از کودتای و تغییر حکومت عراق و گرایش آن به بلوک شرق برای ایران پدید آمد اشاره شده است و ضمن بررسی روابط عراق و شوروی دو مورد از پیامدهای مهم ایجاد رابطه عراق و شوروی بر روابط ایران عراق در قالب رقابتهای تسلیحاتی و حمایت از گروههای معارض دو کشور مورد بررسی قرار گرفته است .روش این پژوهش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجتبی دورودی؛ محمدجواد اولادحسین
چکیده
کوه رحمت نام کوهی است که در سمت شرقی شهرستان مرودشت واقع شده است. در این کوهستان آثار باستانی پرشماری دیده میشود که بدون تردید تختجمشید یا همان شهر هخامنشی پارسه مهمترینِ آنهاست. همچنین این کوهستان شواهد گستردهای از آثار تدفینی عهد باستان را در دل خود جای داده است. بهعلاوه در این کوهستان آثار نوشتاری مربوط به سنت ساسانی، مانند ...
بیشتر
کوه رحمت نام کوهی است که در سمت شرقی شهرستان مرودشت واقع شده است. در این کوهستان آثار باستانی پرشماری دیده میشود که بدون تردید تختجمشید یا همان شهر هخامنشی پارسه مهمترینِ آنهاست. همچنین این کوهستان شواهد گستردهای از آثار تدفینی عهد باستان را در دل خود جای داده است. بهعلاوه در این کوهستان آثار نوشتاری مربوط به سنت ساسانی، مانند کتیبههای مقصودآباد و تختطاووس نیز، پیشتر مشاهده شده است. در پژوهش حاضر، کتیبهای نویافته به زبان فارسیمیانه و خطّ پهلویِ کتابی معرفی میگردد که میتوان آن را در ردیف کتیبههای تدفینی بهشمار آورد و از این پس با عنوان کتیبۀ کوه رحمت از آن یاد میشود. یکی از موارد بسیار با اهمیّت این کتیبه، اشاره به نام شهر استخر است که در کتیبههای تدفینی برای نخستینبار مشاهده گردیده است. در یک نگاه کلی به محتوای این کتیبه، میتوان اینگونه ابراز داشت که کتیبه مورد اشاره مربوط به اواخر دوران ساسانی است و به طبقه ای از اشراف آن روزگار یعنی دبیران تعلق داشته است. شواهد بسیاری در دست است که نشان میدهد دبیران از طبقات ممتاز روزگار ساسانی بودهاند. به گونهای که نام تعدادی از دبیران در سنت پهلوی کتیبهای به ما رسیده است. کتیبۀ نویافته کوه رحمت در درّهای از این کوهستان، تحریر شده است که از جمله اراضی تختطاووس بهشمار میرود و در فواصل سمت راست میانِ جادۀ نقشرجب به شهر استخر قرار دارد و دربردارندۀ شششطر است که بهصورت عمودی و در اندازه 50 در 60 سانتیمتر به تحریر درآمده است. از جمله ویژگیهای پیرامون این کتیبه همچنین وجود دو حفرۀ مربعشکل در دهانۀ غار و در زیر نوشته است که بعضی از پژوهشگران از آنها با عنوان استودان یاد کردهاند. چنین ساختارهای حفرهمانند در دامنههای کوهستان و نزدیک نقشرجب و کتیبۀ نویافته مورد بحث به تعداد زیاد قابل مشاهده است که خود خبر از ماهیّت تدفینی این مکان میدهد. تمامی مطالب ارائه شده در این گفتار بیانگر اهمیّت بسیار زیاد این کتیبه است که ضرورت پژوهشهای بیشتر بر روی آن را میرساند. همچنین بایسته است محیط پیرامون این کتیبه نیز از سوی باستانشناسان بیشتر مورد توجه و پژوهش قرار گیرد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
مجید احمد پور
چکیده
تحقیق حاضر درصدد «بازخوانی آراء اندیشمندان مسلمان معطوف به سیاستگذاری عمومی حوزه معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر منظومه فکری فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته مسلمان است. سئوال اصلی آن است که «آراء اندیشمندان مسلمان به طور عام و فارابی به طور خاص، چه ظرفیتی را برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی عرصه معماری اسلامی ایرانی در ...
بیشتر
تحقیق حاضر درصدد «بازخوانی آراء اندیشمندان مسلمان معطوف به سیاستگذاری عمومی حوزه معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر منظومه فکری فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته مسلمان است. سئوال اصلی آن است که «آراء اندیشمندان مسلمان به طور عام و فارابی به طور خاص، چه ظرفیتی را برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی عرصه معماری اسلامی ایرانی در اختیار مجموعه حکمرانی کشور قرار میدهد؟» برای پاسخ به این سئوال، با استفاده از «روش تحلیل محتوای اسنادی» به آراء این دست از اندیشمندان مراجعه و پاسخهای آنها دستهبندی و ارائه میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از منظر اندیشمندان مسلمان به جهت تؤامانی نظر و عمل در مواجهه تدبیری با مسائل حیات جمعی، ضروری مینماید سیاستگذاری عمومی به مثابه ابزار تدبیرگر حکمرانی جامعه بر ظرفیتهای معرفتی ناظر به واقعیت زیست انسانی بنا گردد که ثمره آن سوق دادن حیات جمعی به سوی نمونه ایدهآل مبتنی بر نظام ارزشی باشد. خطوط کلی افق جایگزین برای نظریههای سیاستگذارانه حوزه معماری در جامعه ایرانی از برآیندهای چنین آرائی محسوب میگردد؛ لذا شکل گیری فهم صحیح از مسئله در بافتی از نظر و عمل، نگرش یکپارچه و کلان به معماری اسلامی-ایرانی، پشتیبانی و حمایت در اجرای سیاستهای عمومی و نظارت بر اجرای صحیح را میتوان از اهم ظرافیتهای اندیشهای اندیشمندان مسلمان برای صورتبندی سیاستگذاری عمومی در عرصه معماری اسلامی- ایرانی تلقی کرد.