عباس زارعی مهرورز؛ نورالدین نعمتی
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1390، ، صفحه 43-56
چکیده
در اوایل دورة سلطنت قباد پادشاه ساسانی (486- 531 م) جنبشی مهم به رهبری مزدک، با دلایل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، رخ داد؛ که پادشاه نیز، برای تضعیف موقعیت بزرگان و روحانیان، از آن حمایت کرد. طبیعتاً بزرگان با جنبش مخالفت کردند و قباد را از سلطنت خلع کردند و او فقط با حمایت هیاطله توانست دوباره به تخت سلطنت بازگردد. سالیان بعد، اتحاد ...
بیشتر
در اوایل دورة سلطنت قباد پادشاه ساسانی (486- 531 م) جنبشی مهم به رهبری مزدک، با دلایل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، رخ داد؛ که پادشاه نیز، برای تضعیف موقعیت بزرگان و روحانیان، از آن حمایت کرد. طبیعتاً بزرگان با جنبش مخالفت کردند و قباد را از سلطنت خلع کردند و او فقط با حمایت هیاطله توانست دوباره به تخت سلطنت بازگردد. سالیان بعد، اتحاد دوبارة بزرگان و روحانیان با خسرو- پسر سوم قباد- منجر به انجام کودتا، خلع قباد و قتل مزدک و هوادارانش گردید (531 م). در نتیجه، برای تثبیت اعادة قدرت و حیثیتِ بزرگان و روحانیان، اصلاحاتی انجام گرفت. پس از فروخواباندن جنبش، به دستور خسرو انوشیروان، پادشاه جدید، روایتی رسمی، با نگرشی منفی دربارة جنبش مزدک در خداینامه، کتاب تاریخ رسمی ساسانی، نگاشته شد. همزمان، چند روایت دیگر نیز به صورت کتبی یا شاید شفاهی در میان مردم مشهور گشت. برخی از این روایتها پس از سقوط ساسانیان (635)، از پهلوی به عربی ترجمه گردید، که در سدههای نخستین اسلامی بسیار مشهور بود. روایتهای اصلیِ داستان مزدک در چند کتاب تاریخی، ادبی و سیاسی وارد گردید. نگارندگان در این مقاله میکوشند تا حد امکان، دلایل سیاسیِ احتمالی اشاعة این روایات را در دورة ساسانی و سدههای نخستین اسلامی، با تطبیق نقاط قوت و ضعف، بخشهای افسانهای، واقعی و تحریفات آنها در کتابهای تاریخ طبری، شاهنامة فردوسی، سیاستنامة نظامالملک، فارسنامة ابنبلخی، فسطاط العداله فی قواعد السلطنه از محمد بن محمود خطیب بررسی نمایند.
علی کالیراد
چکیده
جوامع ایران و ترکیه در نیمۀ نخست سدۀ بیستم میلادی شاهد تغییرات ژرف و گستردهای در راستای نوسازی بودند که جنبههای گوناگون حیات فردی و اجتماعی ایرانیان و ترکان را تحت تأثیر قرار داد. مقاله حاضر با تحلیل روانکاوانۀ دو داستان کوتاه از دو چهرۀ شاخص داستاننویسی ایران و ترکیه، یعنی صادق هدایت (1903-1951م) و سعید فائق عباسییانیک (1906-1954م)، ...
بیشتر
جوامع ایران و ترکیه در نیمۀ نخست سدۀ بیستم میلادی شاهد تغییرات ژرف و گستردهای در راستای نوسازی بودند که جنبههای گوناگون حیات فردی و اجتماعی ایرانیان و ترکان را تحت تأثیر قرار داد. مقاله حاضر با تحلیل روانکاوانۀ دو داستان کوتاه از دو چهرۀ شاخص داستاننویسی ایران و ترکیه، یعنی صادق هدایت (1903-1951م) و سعید فائق عباسییانیک (1906-1954م)، به بررسی اثرات تغییرات اجتماعی بر شخصیت این دو نویسنده پرداخته است و مضامین انزواجویی، کنارهگیری از اجتماع و بازگشت به زهدان در دو داستان کوتاه تاریکخانه اثر صادق هدایت و نقطهای بر روی نقشه اثر سعید فائق با بهرهگیری از مفهوم «واپسروی»، که جزو مکانیسمهای دفاعی روان آدمی به شمار میرود، مورد واکاوی قرار گرفتهاند.
حمیدرضا پاشا زانوس؛ فرج اله احمدی
چکیده
روابط تجاری ایران و چین از طریق مسیرهای دریایی در دورۀ ساسانی از جمله مباحث مورد اختلاف در میان پژوهشگران این حوزه از مطالعات است، تا جائیکه برخی ادعا میکنند که هیچ گونه شواهدی از تماس مستقیم دریانوردان و بازرگانان چینی و ایرانی در دورۀ باستان وجود ندارد و تجارت مستقیم بین این دو کشور در قرون نخستین بعد از اسلام آغاز شده است. ...
بیشتر
روابط تجاری ایران و چین از طریق مسیرهای دریایی در دورۀ ساسانی از جمله مباحث مورد اختلاف در میان پژوهشگران این حوزه از مطالعات است، تا جائیکه برخی ادعا میکنند که هیچ گونه شواهدی از تماس مستقیم دریانوردان و بازرگانان چینی و ایرانی در دورۀ باستان وجود ندارد و تجارت مستقیم بین این دو کشور در قرون نخستین بعد از اسلام آغاز شده است. مقالۀ حاضر بر آن است تا براساس شواهد تاریخی، باستانشناختی و مدارک سکهها در ایران و چین نشان دهد که ارتباطات بین ایران و چین از قرن ششم میلادی با حضور ایرانیان در بنادر جنوب چین آغاز شده است. بعدها خلیج فارس، به خاطر اهمیت یافتن سیراف در گسترش تجارت دریایی بین ایران و چین در قرن نهم میلادی، مرکز تجارت منظم بین ایران و چین از طریق دریا بوده است.
ناصر صدقی؛ ناهید باقری توفیقی
چکیده
یکی از تحولات تاریخی ایران عصر سلجوقی برتری یافتن موقعیت قشر اجتماعی موسوم به فقها و اهل شریعت اهل سنت در عرصههای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بود. با این که در مورد این پدیده در شکل گزارههای تاریخی کیفی تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته و دیدگاههای مختلفی مطرح شده است، اما ابعاد و مصادیق تاریخی چنین امری به صورت دقیق مورد پژوهش ...
بیشتر
یکی از تحولات تاریخی ایران عصر سلجوقی برتری یافتن موقعیت قشر اجتماعی موسوم به فقها و اهل شریعت اهل سنت در عرصههای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بود. با این که در مورد این پدیده در شکل گزارههای تاریخی کیفی تحقیقات قابل توجهی صورت گرفته و دیدگاههای مختلفی مطرح شده است، اما ابعاد و مصادیق تاریخی چنین امری به صورت دقیق مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این نوشته تلاش شده است که بر اساس یافتهها و روش تحلیل آماری، موقعیت علمای دینی شناختهشدة ایران عصر سلجوقی بر اساس فعالیت آنها در سه زمینه، یعنی فعالیت علمی، مذهب و حوزههای جغرافیایی، نشان داده شود. مبنای کار منابع تاریخی مهم چون الکامل ابن اثیر، المنتظم ابن جوزی، وفیات الاعیان ابن خلکان ، سیاق تاریخ نیشابور عبدالغافر فارسی و الانساب سمعانی بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش، عراق عرب و خراسان پررونقترین مراکز حضور و فعالیت علمای دینی در دورة سلجوقی بودهاند و عراق عجم در رتبة سوم قرار داشته است. همچنین از میان علمای دینی شناختهشده، در حدود 80 درصد آنها شافعیمذهب بودهاند. از حیث فعالیت فکری و آموزشی هم در حدود 70 درصد علمای دینی شناختهشده در علم حدیث فعالیت داشتهاند. پیشینة تاریخی، مرکزیت سیاسی خراسان و عراقین عرب و عجم در دورة سلجوقی، تأسیس مدارس نظامیه در شهرهای مهم خراسان و عراق و حمایتهای حکومت سلجوقی از مذهب شافعی و علوم نقلی اهل سنت در به وجود آمدن وضع مذکور تأثیر بسیار زیاد داشته است.
حبیب شرفی صفا؛ اسماعیل چنگیزی؛ محمدحسن رازنهان
چکیده
درگزین از جملة مناطقی است که در گذشته به سبب قرار گرفتن بر سر راههای ارتباطی از اهمیت سیاسی و فرهنگی برخوردار بوده و امروزه نیز وجود بناهای تاریخی و تپههای باستانی بهجامانده از آن ایام نشان از اهمیت آن در گذشته دارد. حال با توجه به اهمیّت و جایگاه این ناحیه، این سؤال مطرح است که چرا درگزین در قرون بعد از اسلام تاریخ ایران ...
بیشتر
درگزین از جملة مناطقی است که در گذشته به سبب قرار گرفتن بر سر راههای ارتباطی از اهمیت سیاسی و فرهنگی برخوردار بوده و امروزه نیز وجود بناهای تاریخی و تپههای باستانی بهجامانده از آن ایام نشان از اهمیت آن در گذشته دارد. حال با توجه به اهمیّت و جایگاه این ناحیه، این سؤال مطرح است که چرا درگزین در قرون بعد از اسلام تاریخ ایران اهمیت داشته و نقش و جایگاه مسیرهای ارتباطی در شکلگیری سکونتگاهها و پیشرفت فرهنگی آن به چه صورتی بوده است؟ مقالۀ حاضر برای پاسخ گفتن به این پرسش، در صدد شناخت پیشینۀ تاریخی و تکوین خطوط ارتباطی و نقش آن در تکامل سکونتگاهها و وضع فرهنگی ناحیۀ درگزین در قرون بعد از اسلام است. بررسی منابع تاریخی و جغرافیایی و مسیرهای ارتباطی کنونی این ناحیه نشان میدهد که موقع جغرافیایی درگزین بر سر راههای مواصلاتی، برخورداری از زمینهای حاصلخیز و هموار و قرار گرفتن در دامنۀ کوههای خرقان، که برای آن یک امتیاز ژئوپولیتیکی به شمار میرود، این ناحیه را از گذشته تاکنون به محل تردّد کاروانهای تجاری و محل سکونت اقوام و گروههای مختلف تبدیل کرده است. امروزه نیز، با نگاهی به خطوط مواصلاتی این ناحیه و قرار گرفتن آن بر سر راه سه استان زنجان و مرکزی و قزوین، مشخص میشود که همچون گذشته دو شاخۀ مهم جادۀ ابریشم آن را از شرق و غرب احاطه کرده و عمدۀ سکونت گاههای این ناحیه نیز در امتداد همین مسیرها قرار گرفته است.
عمادالدین شیخالحکمایی؛ میرزامحمد حسنی
چکیده
کشف اتفاقی چند تکه از یک کتیبۀ متعلق به سدۀ هفتم هجری در منطقۀ فورگ شهر داراب، در نزدیکی قلعۀ مشهور به بهمن، بابی تازه برای جستجو و ردیابی بازماندگان آل بویه پس از انقراض رسمی آنان گشود. شناسایی عناوین و القاب و نام متوفی، که آشکارا شهریار دیلمی دانسته شده است، این موضوع را تقویت کرد. جستجوی مجدد منجر به کشف کامل اجزای گمشدۀ کتیبه ...
بیشتر
کشف اتفاقی چند تکه از یک کتیبۀ متعلق به سدۀ هفتم هجری در منطقۀ فورگ شهر داراب، در نزدیکی قلعۀ مشهور به بهمن، بابی تازه برای جستجو و ردیابی بازماندگان آل بویه پس از انقراض رسمی آنان گشود. شناسایی عناوین و القاب و نام متوفی، که آشکارا شهریار دیلمی دانسته شده است، این موضوع را تقویت کرد. جستجوی مجدد منجر به کشف کامل اجزای گمشدۀ کتیبه شد. از سوی دیگر، متن تاریخ منظوم دفتر دلگشا، که در زمرۀ منابع مهم تاریخ محلی فارس در دورۀ مورد نظر شمرده میشود، گره از کار شناسایی متوفی و دیگر دیلمیان این خطه در سدۀ هفتم و هشتم گشود. در این مقاله به بازسازی قطعات گورنبشتۀ مکشوفه، شناسایی صاحب گور و چگونگی و تداوم نقش بویهیان در قدرت سیاسی فارس پرداخته شده است.
عبدالرسول خیراندیش؛ آمنه ابراهیمی
چکیده
از زمانی که اسکندر در تاریخ ایران ظاهر شده درمتون تاریخی نظرات متعددی دربارهی ایرانی یا یونانی بودن او نیز آمده است. پیامد این نظرات به سخنانی راجع به شخصیت اسکندر به عنوان فرمانروا، حاکم، کاشف، ماجراجو و نظایر آنها نیز کشیده شد؛ حتی در دورهی معاصر از بود یا نبود او و یا کم و کیف قلمروی وی نیز اظهار نظرهایی ارائه شده است. برای یک ...
بیشتر
از زمانی که اسکندر در تاریخ ایران ظاهر شده درمتون تاریخی نظرات متعددی دربارهی ایرانی یا یونانی بودن او نیز آمده است. پیامد این نظرات به سخنانی راجع به شخصیت اسکندر به عنوان فرمانروا، حاکم، کاشف، ماجراجو و نظایر آنها نیز کشیده شد؛ حتی در دورهی معاصر از بود یا نبود او و یا کم و کیف قلمروی وی نیز اظهار نظرهایی ارائه شده است. برای یک بررسی صرف تاریخی در این باره بایدبر اساس اسناد و مدارک سخن گفت اما از آنجا که بخش عمدهای از منابع مکتوب دربارهی اسکندر را متون داستانی کهن ایرانی تشکیل میدهد، لازم است جهت غنا بخشیدن به اخبار راجع به اسکندر و فراهم ساختن امکان سنجش آن، از روایاتی مختلف، به چنین متونی توجه کرد. از جمله این متون اسکندرنامهی داستانی نوشته شده میان قرون ششم تا هشتم هجری قمری است که سعی دارد با ایجاد یک جابهجایی در روایتی قدیمی از شهر پریان (زنان)، اسکندر را با شهر پریان پیوند دهد و از این طریق او را شخصی ایرانی قلمداد نماید.
روزبه زرینکوب؛ علیرضا سلیمانزاده
چکیده
در تاریخنگاری شوروی، دورۀ نظام اشتراکی ابتدایی نخستین صورتبندی خاص اجتماعی و اقتصادی سوسیالیستی است. اشکال اوّلیۀ سازمانهای اجتماعی انسانی در مکتب مارکسیسم به «کمونیسم اوّلیه» مشهورند. مقالۀ حاضر بحثی پیرامون روشهای جدیدی است که مورخان و ایرانشناسان شوروی در تحلیل نظام اشتراکی جامعۀ ایرانی به کار گرفته بودهاند. ...
بیشتر
در تاریخنگاری شوروی، دورۀ نظام اشتراکی ابتدایی نخستین صورتبندی خاص اجتماعی و اقتصادی سوسیالیستی است. اشکال اوّلیۀ سازمانهای اجتماعی انسانی در مکتب مارکسیسم به «کمونیسم اوّلیه» مشهورند. مقالۀ حاضر بحثی پیرامون روشهای جدیدی است که مورخان و ایرانشناسان شوروی در تحلیل نظام اشتراکی جامعۀ ایرانی به کار گرفته بودهاند. در تحقیقات ایرانی و هم در پژوهشهای غربی، خلأ بزرگی، تحلیل جامع رویکردهای مورخان شوروی در زمینۀ چگونگی نگرش به قدیمیترین اعصار تاریخی ایران وجود دارد. از همین رو، مقالۀ حاضر پژوهشی پیرامون رویکردهای مارکسیستی در مورد جوامع گذشته انسانی است و با تفسیر، تبیین، مطالعۀ دادهها و ارائۀ تحلیلی مصادیق معتبر، به دنبال حلقهای برای ارتباط مطالعات تاریخی با مطالعات انسانشناختی است. اهمیت مباحثی که در اینجا مطرح خواهد شد آن قدری هست که ما را به درک درستی از نگرشهای منحصر به فرد سوسیالیستی در میان قشر عظیمی از دانشجویان رشتههای مرتبط با تاریخ جوامع گذشتۀ انسانی رهنمون شود.
بهمن فیروزمندی شیره جینی؛ مهدی رهبر؛ مصطفی ده پهلوان
چکیده
بخشیاز دوران تاریخی ایران را از لحاظ فرهنگی، عصر یونانیمآبی در بر میگیرد. این عصربا یورش ویرانگر اسکندر، سردار مقدونی شکل میگیرد. منابع تاریخی اسکندر، ما را بامجموعهای از روایتهای افسانهای و تاریخی روبرو میسازد که تصویری مبهم و مشوشاز اسکندر حقیقی را در ذهن ما متصور میسازد. ارزیابی دقیق متون تاریخی غربی وشرقی در دوران ...
بیشتر
بخشیاز دوران تاریخی ایران را از لحاظ فرهنگی، عصر یونانیمآبی در بر میگیرد. این عصربا یورش ویرانگر اسکندر، سردار مقدونی شکل میگیرد. منابع تاریخی اسکندر، ما را بامجموعهای از روایتهای افسانهای و تاریخی روبرو میسازد که تصویری مبهم و مشوشاز اسکندر حقیقی را در ذهن ما متصور میسازد. ارزیابی دقیق متون تاریخی غربی وشرقی در دوران قبل از اسلام نشانگر نوع نگاه تعارضآمیز این منابع نسبت به همدیگراست. به ویژه متون شرقی که شواهدی مستند بر شکلگیری نهضت فکری و مقاومت مذهبیروحانیون و جامعة ایران عصر یونانیمآبی، اشکانی و ساسانی در مقابل سنتهای هلنیگریمیباشند. بررسی و مطالعة اسکندرنامهها و منابع دوران اسلامی نیز چگونگی انحرافمورخان و ادیبان مسلمان و ایرانی در تبعیت از تاریخنویسان و منابع غربی و فقدانآگاهی لازم از منابع شرقی قبل از اسلام را بر ما آشکار میسازد
ابوالفضل خطیبی
چکیده
تاکنون دربارۀ سرایندۀ سامنامه بحثهای بسیاری بین پژوهندگان درگرفته است. برخی سرودن آن را به شاعر نامدار قرن هشتم، خواجوی کرمانی، نسبت دادهاند و برخی دیگر در این انتساب تردید کردهاند. در این مقاله، این فرض مطرح شده است که در قرن دهم هجری شخصی همنام خواجو به نام «خواجوی شاهنامهخوان کراتی» منظومۀ سامنامه را از روی همای ...
بیشتر
تاکنون دربارۀ سرایندۀ سامنامه بحثهای بسیاری بین پژوهندگان درگرفته است. برخی سرودن آن را به شاعر نامدار قرن هشتم، خواجوی کرمانی، نسبت دادهاند و برخی دیگر در این انتساب تردید کردهاند. در این مقاله، این فرض مطرح شده است که در قرن دهم هجری شخصی همنام خواجو به نام «خواجوی شاهنامهخوان کراتی» منظومۀ سامنامه را از روی همای و همایون خواجوی کرمانی و با افزودن اشعار دیگری دربارۀ سام، سرودۀ خود او یا دیگران، ساخته و مدوّن کرده است. افزون بر این، همین شخص دو منظومۀ پهلوانی دیگر را نیز، به نامهای فرامرزنامۀ کوچک و شبرنگنامه، که احتمالاً هر دو در قرن ششم هجری سروده شده و در متن هیچیک به سرایندۀ آنها تصریح نشده، به خود نسبت داده است.
نادیا حاجی پور
چکیده
مادیان هزار دادستان یا مجموعة هزار داوری متنی حقوقی است که در اواخر دورۀ ساسانی، یعنی اوایل قرن هفتم میلادی، گردآوری شده است. موضوعات و اصطلاحات بسیاری در این متن مطرح است که میتواند ما را در آشنایی با قوانین حقوقی پیش از اسلام و همچنین شناخت اصطلاحات آن یاری کند. از جملة مسائل حقوقی این متن، بردهداری، قیمومت، ضمانت، شراکت، ازدواج، ...
بیشتر
مادیان هزار دادستان یا مجموعة هزار داوری متنی حقوقی است که در اواخر دورۀ ساسانی، یعنی اوایل قرن هفتم میلادی، گردآوری شده است. موضوعات و اصطلاحات بسیاری در این متن مطرح است که میتواند ما را در آشنایی با قوانین حقوقی پیش از اسلام و همچنین شناخت اصطلاحات آن یاری کند. از جملة مسائل حقوقی این متن، بردهداری، قیمومت، ضمانت، شراکت، ازدواج، طلاق و ... است. اصطلاحات مطرحشده در این متن گاه بسیار تخصصی و پیچیده است که نشان میدهد این متن برای افراد متخصص در حقوق نوشته شده است. یکی از این اصطلاحات ازشماند است. از آغاز ترجمة این متن تا کنون، این اصطلاح را به چندین صورت ترجمه کردهاند. هدف این پژوهش بررسی همۀ مطالب و احکامی است که واژة ازشماند در آنها آمده تا بتوان به این پرسش پاسخ داد که بهترین ترجمه و تعریف برای این اصطلاح چیست و در چه موضوعاتی بهکار رفته است و چه قوانینی در رابطه با آن وجود دارد. بررسیها نشان میدهد که ازشماند در موضوعاتی چون حق مالکیت (دارایی، برده، زن)، دزدی، تاوان و تناقضگویی آمده است. در صورت انجام ازشماند، بسته به موضوع دعوا و تعداد ارتکاب، احکامی چون تاوان، تعیین گرو و ... صادر می شد.
علی شجاعی اصفهانی
چکیده
شهر جی از دوران قبل از اسلام و شهر یهودیه در دوران اسلامی در دشتی قرار گرفتهاند که از سه طرف به ارتفاعات، محصور شدهاند. عمدۀ این محدوده در متون جغرافیایی دوران اسلامی به نام رستاق جی، مهمترین رستاق خورۀ اصفهان، معروف بوده است. وجود رودخانۀ زایندهرود، که از میان رستاق عبور میکند، و موقعیت کوهها، که روی تمامی آنها و برخی ...
بیشتر
شهر جی از دوران قبل از اسلام و شهر یهودیه در دوران اسلامی در دشتی قرار گرفتهاند که از سه طرف به ارتفاعات، محصور شدهاند. عمدۀ این محدوده در متون جغرافیایی دوران اسلامی به نام رستاق جی، مهمترین رستاق خورۀ اصفهان، معروف بوده است. وجود رودخانۀ زایندهرود، که از میان رستاق عبور میکند، و موقعیت کوهها، که روی تمامی آنها و برخی کوههای مجاورشان شواهدی از قلاع و استحکامات دیده میشود، در کنار قرار گرفتن رستاق جی در مرکز ایران، باعث شده تا شهر جی از قبل از اسلام تا قرن چهارم ﻫ.ق. مرکز خورۀ اصفهان و از مهمترین شهرهای ایران ساسانی و جهان اسلام بهشمار رود. در قرن چهارم ﻫ.ق. با حضور آل بویه و تصمیم آنها برای انتقال مرکز قدرت از جی به یهودیه و در پی آن احداث دروازهها و سپس دیوار شهر یهودیه، از اهمیت جی کاسته و در عوض شهر یهودیه تبدیل به مرکز خورۀ اصفهان و یکی از مهمترین شهرهای جهان اسلام و از مراکز اصلی ایالت جبال گردید. به این ترتیب، افول شهر جی در مقابل رشد شهر یهودیه ارتباط مستقیمی با روی کار آمدن حکومت آل بویه و تصمیمات آنها برای جابجایی مرکز قدرت از جی به یهودیه داشته است. امروزه با توجه به تخریب کامل دیوارهای هر دو شهر اطلاعات موجود از موقعیت آنها محدود به نوشتههای متون تاریخی و جغرافیایی، اندک شواهد باقیمانده از دیوار شهر یهودیه تا چند دهه پیش و بخشهایی از خندق آن تا به امروز و همچنین حفاری صورتگرفته در تپۀ جی است. با این همه، گویا با کمک متون جغرافیایی و تاریخی، شواهد باستانشناسانه، نقشههای قدیمی و تصاویر ماهوارهای کرونا بتوان دیوار شهر جی و شهر یهودیه را در رستاق جی مشخص و آنها را روی نقشۀ فعلی شهر نمایان ساخت.
روزبه زرین کوب؛ یاسر ملک زاده
چکیده
پیش از آغاز شاهنشاهی هخامنشی، مهاجرنشینان یونانی غرب آسیای صغیر با فرهنگ ساکنان آسیای صغیر آشنا بودند و برخی از سنتهای مردمان آسیای پیشین را اخذ کردند. با حضور مهاجرنشینان مادی و هخامنشی در آسیای صغیر، روابط بین یونانیان آسیای صغیر و مردمان آسیایی گسترش بیشتری یافت. از موضوعاتی که در این عرصه محل تبادلات فرهنگی بود نحوة ثبت تاریخ ...
بیشتر
پیش از آغاز شاهنشاهی هخامنشی، مهاجرنشینان یونانی غرب آسیای صغیر با فرهنگ ساکنان آسیای صغیر آشنا بودند و برخی از سنتهای مردمان آسیای پیشین را اخذ کردند. با حضور مهاجرنشینان مادی و هخامنشی در آسیای صغیر، روابط بین یونانیان آسیای صغیر و مردمان آسیایی گسترش بیشتری یافت. از موضوعاتی که در این عرصه محل تبادلات فرهنگی بود نحوة ثبت تاریخ بود. تاریخنگاری یونانی، با وجود اینکه یک سنت تاریخنگاری مستقل در دورة هخامنشی است، ارتباط نزدیکی با سنتهای ایرانی و شرقی دارد. عناصر ایرانی در آسیای صغیر در سطوح بالای حکومتی حضور داشتند و آداب و سنتهای خود را در این مناطق توسعه دادند. نفوذ و تأثیر فرهنگ هخامنشی بر سنتهای محلی آسیای صغیر در سنت تاریخنگاری این جوامع اثرگذار بود. این پژوهش ابتدا سعی دارد تا عناصر ایرانی حاضر در آسیای صغیر را بازشناسی کند و با شناسایی عناصر سنت شفاهی ایرانی در قالب کتیبهها و مقایسة آن با عناصر یونانی تاریخنگاری آسیای صغیر، تأثیر برخورد این دو سنت و تبادلات فرهنگی بهوجودآمده در اثر این برخورد را در تحول تاریخنگاری یونانیان آسیای صغیر نشان دهد، و در ادامه تکوین تاریخنگاری در شبه جزیرة یونان را، که به ادعای نگارندگان محصول تطوّر تاریخنگاری آسیای صغیر در دوران پیش از سدة ششم ق.م است، تحلیل و تبیین کند.
علی اکبر تشکری بافقی
چکیده
هجوم مغول به ایران که با گسترش ناامنی، تخریب بسیاری از زیر ساختهای تمدنی و خلأ مذهبی فکری ناشی از سقوط خلافت همراه بود، نه تنها تصوّف را به مرجع عوام در گریز از فشارهای حاکم ارتقا بخشید که مناطق دور از دسترس را ملجأ نخبگان فرهنگی نمود. مبتنی بر چنین رویکردی، یزد به واسطة درایت اتابکان در حفظ آرامش و امنیت نسبی و نیز مرکزیت آل مظفر، ...
بیشتر
هجوم مغول به ایران که با گسترش ناامنی، تخریب بسیاری از زیر ساختهای تمدنی و خلأ مذهبی فکری ناشی از سقوط خلافت همراه بود، نه تنها تصوّف را به مرجع عوام در گریز از فشارهای حاکم ارتقا بخشید که مناطق دور از دسترس را ملجأ نخبگان فرهنگی نمود. مبتنی بر چنین رویکردی، یزد به واسطة درایت اتابکان در حفظ آرامش و امنیت نسبی و نیز مرکزیت آل مظفر، به یکی از کانونهای جذب متصوّفه نامبردار گردید. چنانکه برگرفته از ویژگیهای مشایخ در: ساده زیستی، هدایت عمومی به تسلیم و توکل، همگونی با شریعت و عدم مزاحمت برای دولتمردان، تصوّف از دو منظر قبلهگاه حاکم و محکوم شد. مشروعیتبخشی به ساختار قدرت و تسکین آلام اجتماعی. بدین ترتیب در حالی که ارادت حکام و بزرگان محلی به تصوّف، در ساخت و توسعة مالی خانقاه نمود یافت، کرامت مشایخ نیز معرف وجاهت و حد فاصل آنها با عوام گردید. از اینرو مقاله حاضر میکوشد تا در بستری از: روح حاکم بر زمانه، وجاهت اجتماعی مشایخ و حمایت بزرگان محلی و سلاطین مظفری در احداث خانقاه، به بازشناسی جایگاه تصوّف در یزد طی قرن هشتم ق بپردازد.
پدرام جم
چکیده
حقوق خصوصی زرتشتیان دورة ساسانی که در مادیان هزار دادستان منعکس شده دو نوع پایندانی (ضمانت) را بازمیشناسد: پایندانی به خواسته (pāyandānīh pad xwāstag) و پایندانی به تن (pāyandānīh pad tan). مورد نخست که با ضمانه بالشیء/ ضمانه بالمال در فقه اسلامی قابل مقایسه است ابهام کمتری دارد، اما مورد دوم به دلیل فرمولبندی ظاهراً پیچیده و تا حدی به سبب زمینة ...
بیشتر
حقوق خصوصی زرتشتیان دورة ساسانی که در مادیان هزار دادستان منعکس شده دو نوع پایندانی (ضمانت) را بازمیشناسد: پایندانی به خواسته (pāyandānīh pad xwāstag) و پایندانی به تن (pāyandānīh pad tan). مورد نخست که با ضمانه بالشیء/ ضمانه بالمال در فقه اسلامی قابل مقایسه است ابهام کمتری دارد، اما مورد دوم به دلیل فرمولبندی ظاهراً پیچیده و تا حدی به سبب زمینة حقوقی کمتر شناختهشدة آن، تا کنون به درستی شناسایی و بررسی نشده و ارتباط عناصر آن مبهم باقی مانده است. برداشت ناصحیح و ترجمههای نادرست این موارد به برابرانگاریهای واژگانی همچون tan/برده انجامیده و نتایج حقوقی اشتباهی همچون فرض بردگی در اثر بدهکاری در حقوق زرتشتی ساسانی را پدید آورده است. مقایسة این موارد با نوعی از ضمانت در فقه اسلامی که ضمانه بالنفس نامیده میشود و فرمولبندی و زمینة معنایی و حقوقی آن نیز بهخوبی شناخته شده، حل معمای آنها را ممکن میکند. این مقاله قرابت این موارد حقوق زرتشتی ساسانی با موارد مشابه در فقه اسلامی را نشان میدهد.
کشواد سیاهپور
چکیده
در ایران باستان، آتش از عناصر اصلی حیات بشر محسوب میشد که همواره مورد ستایش و احترام بود. در ایران پس از اسلام، به تبع تغییر تدریجی در دین، احترام و تقدس آتش رو به نقصان نهاد. بهرغم این، در برخی مناطق ایران، از جمله جنوب کشور، قداست و حرمت آتش در خانههای عموم، حراست و صیانت شد. افروختن آتش در روز و شب، آیینها و آداب خاص آن، سوگند ...
بیشتر
در ایران باستان، آتش از عناصر اصلی حیات بشر محسوب میشد که همواره مورد ستایش و احترام بود. در ایران پس از اسلام، به تبع تغییر تدریجی در دین، احترام و تقدس آتش رو به نقصان نهاد. بهرغم این، در برخی مناطق ایران، از جمله جنوب کشور، قداست و حرمت آتش در خانههای عموم، حراست و صیانت شد. افروختن آتش در روز و شب، آیینها و آداب خاص آن، سوگند به آتش و اجاق آن و نامگذاری فرزندان به اسم آذر، آتش، آتشین و آتشو از نمودهای این احترام و تقدس بود. بهعلاوه، در نظام اجتماعی عشایر و ساخت سنتی بعضی اقوام، نام تش (= آتش) مبین واحدی از این نظام بود. یافتههای این مقاله بیانگر آن است که آتش و قداست آن در تمام امور زندگی عشایر و اقوام جنوب جاری و ساری بود[m1] ه و شؤون متعدد و مختلفی از مسایل اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی قوم را شامل میشده است. [m1]الان نیست؟!
سید نصراله حجازی؛ وحید بهرامی
چکیده
اندرزنامه نویسی میراث ارزشمندی است که به بازنمایی خرد سیاسی ایرانیان میپردازد. محتوای اندرزنامهها، همانگونه که از نامش پیداست، اندرزهای اخلاقی، مذهبی و سیاسی و اجتماعی نخبگان و مصلحان نسبت به شهریارِ زمان است. خطاب وارگی اندرزنامهها، ترسیمکنندۀ شاه ایده آل و آرمانی نخبگان ایرانی است. در نگاشتن اندرزنامهها به عنوان تبلور ...
بیشتر
اندرزنامه نویسی میراث ارزشمندی است که به بازنمایی خرد سیاسی ایرانیان میپردازد. محتوای اندرزنامهها، همانگونه که از نامش پیداست، اندرزهای اخلاقی، مذهبی و سیاسی و اجتماعی نخبگان و مصلحان نسبت به شهریارِ زمان است. خطاب وارگی اندرزنامهها، ترسیمکنندۀ شاه ایده آل و آرمانی نخبگان ایرانی است. در نگاشتن اندرزنامهها به عنوان تبلور یکی از مهمترین صُور دانایی، میتوان دو ریشۀ ایرانی و باستانی را شناسایی نمود. در این نوشتار دو تن از متفکران سرشناس خرد ایرانی که سعی کردهاند به شیوۀ اندرزی، آداب حکمرانی ایرانی را، یکی با استفاده از تعالیم اسلامی و دیگری با رجوع به منابع ایران باستان احیا کنند، یعنی سعدی و شاهنامه مورد بررسی قرارگرفتهاند. در حقیقت این نوشتار درصدد یافتن چگونگی تأثیرگذاری منابع ایرانی و اسلامی در ویژگیهای شاه آرمانی در دو بعد عملی و ذهنی است که به نظر نگارندگان این امر خود را در همانندیهای دو متن که سعدی و فردوسی نگاشتهاند، جلوهگر میسازد. به نظر میرسد با مددگیری از روش پدیدارشناسی و چارچوب نخبهگرایی پارتو، بتوان همانندیهایی در دو بعد عینی و ذهنی یافت که از تداوم تاریخی در خصوص ویژگیهای شهریار آرمانی در ایران پرده برمیدارد. تمرکز بر نقاط مشترک دو متن تاریخی دربارۀ ویژگیهای شاه آرمانی که در دو بستر متفاوت تاریخی، سیاسی و مذهبی نگاشته شدهاند، از دقائق اصلی این نوشتار است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
امین شاهوردی
چکیده
در بخش نخستِ نامه مهآباد از کتاب دساتیر، طرحی از نظام آفرینش ارائه شده است که متأثر از آموزههای فیلسوفان مشائی است. بر اساس این طرح، از مبدأ آغازین هستی، خردِ نخستین که در این کتاب بهنام نامیده شده، صادر میشود و از بهنام، خرد دوم یعنی امشام، همراه با تن و روان سپهر برین که به ترتیب مانیستار و تانیستار خوانده شدهاند، صادر میشوند. ...
بیشتر
در بخش نخستِ نامه مهآباد از کتاب دساتیر، طرحی از نظام آفرینش ارائه شده است که متأثر از آموزههای فیلسوفان مشائی است. بر اساس این طرح، از مبدأ آغازین هستی، خردِ نخستین که در این کتاب بهنام نامیده شده، صادر میشود و از بهنام، خرد دوم یعنی امشام، همراه با تن و روان سپهر برین که به ترتیب مانیستار و تانیستار خوانده شدهاند، صادر میشوند. در ادامه، از خرد دوم، خرد سوم در کنار تن و روان سپهر زیرینِ سپهر برین، هستی میپذیرند و این سلسله صدور به همین شیوه ادامه مییابد تا نهایتاً به آخرین سپهر یعنی سپهر ماه منتهی شود. از خردی که همراه با سپهر ماه از خرد پیشین صادر میشود یعنی فرنوش، نه خردی هستی میپذیرد و نه سپهری؛ بنابراین، از فرنوش، صرفاً عالم تحت قمر به وجود میآید. بر خلاف این طرح مشائی که شمار خردها و سپهرها در آن کاملاً متعین و مشخص است، در بخش دوم نامه مهآباد به نامعلوم بودن تعداد خردها و سپهرها و تعداد فراوان آنها اشاره میشود و احصاء آنها از عهده آدمی خارج دانسته میشود. علاوه بر این، در ادامه همین نامه، وجود ربالنوعهای مختلفی مورد تأکید قرار میگیرد که در تضاد با رویکرد فیلسوفان مشائی در توضیح نظام آفرینش است؛ بنابراین در بخش دوم این مقاله، پس از طرح انتقادهای اشراقی به متعین بودن تعداد افلاک و عقول مفارق در آموزههای مشائی، به نظریه عقول عرضی اشراقی برای توضیح کثرت عالم مادی اشاره میگردد و نشان داده میشود که چگونه چنین دیدگاهی در بیشتر بخشهای دساتیر مورد توجه واقع شده است؛ بدین ترتیب، اگر چه در دساتیر، دو دیدگاه مختلف در تبیین نظام آفرینش مطرح شده و به ناسازگاری آنها اشاره نشده است، اما روشن است که نمیتوان آنها را همزمان درست دانست. بر این اساس، داوری این مقاله آن است که رویکرد اشراقی، مبتنی بر نامشخص بودن تعداد خردها و سپهرها همگام با پذیرش عقول عرضی به مثابه ربالنوعهای انواع طبیعی بهتر با رویکرد کلی و دیگر آموزههای دساتیر هماهنگ میگردد.
یداله حیدری باباکمال
چکیده
کبوترخانه یکی از مهم ترین بناهای بومی ایران و ترکیه در رابطه با کشاورزی سنتی بوده که اهمیت و جایگاه آن در فرهنگ غنی دو کشور ناشناخته مانده است. بیشترین فراوانی کبوترخانه ها در ایران در استان اصفهان و مربوط به دوره های صفوی تا قاجار و در کشور ترکیه در آناتولی مرکزی و مربوط به دوره عثمانی است. کبوترخانه های ایران صرفاً به ...
بیشتر
کبوترخانه یکی از مهم ترین بناهای بومی ایران و ترکیه در رابطه با کشاورزی سنتی بوده که اهمیت و جایگاه آن در فرهنگ غنی دو کشور ناشناخته مانده است. بیشترین فراوانی کبوترخانه ها در ایران در استان اصفهان و مربوط به دوره های صفوی تا قاجار و در کشور ترکیه در آناتولی مرکزی و مربوط به دوره عثمانی است. کبوترخانه های ایران صرفاً به منظور تولید کود جهت تقویت زمین های کشاورزی ساخته می شدند؛ اما کبوترخانه های ترکیه علاوه بر تولید کود، با هدف تولید گوشت و با توجه به نیترات پتاسیم موجود در فضله کبوتر از آن جهت تهیه باروت در سلاح های گرم و تجارت آن به کشورهای اروپایی هم استفاده میشده است. از آنجاییکه ساخت این کبوترخانه ها تقریباً همزمان با کبوترخانه های ایران است، مطالعه تطبیقی آنها با نمونه های ایران از نظر الگوی پراکنش، عملکرد، اهداف ساخت، قدمت و ویژگی های معماری ضروری به نظر می رسد. بر مبنای ضرورت یادشده، مهم ترین سؤال پژوهش این است؛ از منظر مطالعات تطبیقی وجوه تشابه و افتراق کبوترخانه های ایران و ترکیه و تأثیر و تأثر آنها بر هم طی چند سده اخیر چیست؟ همچنین هدف پژوهش حاضر، بررسی اهمیت بناهای مذکور در دو کشور ایران و ترکیه با توجه به مناسبات سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی منطقه و تعیین نقش آنها در ابعاد مختلف زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. نتـایج پژوهش نشان می دهد که شرایط زیست محیطی مناسب نقش قابل توجهی در استقرار، تنوع شکلی، مصالح به کار رفته و اهداف ساخت کبوترخانه های دو کشور داشته است. کبوترخانه های ترکیه به اشکال مربع، مستطیل، با پایه مدور یا بیضی (دو قسـمتی زیر و بالای زمین) با مصـالح سنـگی، خـشتی و یا در دل صخره های سنگی و به دور از مزارع سـاخته شدهاند؛ اما کبوترخانه های ایران عموماً خشـتی، بزرگتر از نمونه های ترکیه و در میان مزارع دشتها و کنار رودخانه ها و به اشکال مدور و در برخی موارد مستطیلی (گلپایگان، خوانسار، خمین و میاندوآب) طراحی شده اند.
امید مجد
چکیده
گویش نیشابوری یکی از کهنترین گویشهای شرقی ایران به شمار میرود که به لحاظ ویژگیهای آوایی و دستوری، مختصات ویژهای دارد. در این جستار، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و روش سندکاوی و دادهکاوی، بر پایۀ مطالعات کتابخانهای و بهرهگیری از شمّ زبانی نگارنده ـ که گویشور نیشابوری است ـ به بررسی اصلیترین فرایندهای واجی توصیف و تبیین انواع ...
بیشتر
گویش نیشابوری یکی از کهنترین گویشهای شرقی ایران به شمار میرود که به لحاظ ویژگیهای آوایی و دستوری، مختصات ویژهای دارد. در این جستار، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی و روش سندکاوی و دادهکاوی، بر پایۀ مطالعات کتابخانهای و بهرهگیری از شمّ زبانی نگارنده ـ که گویشور نیشابوری است ـ به بررسی اصلیترین فرایندهای واجی توصیف و تبیین انواع واجهای این گویش پرداخته و با استفاده از مشخصههای تمایزدهندۀ هر واج، آنها را دستهبندی و تقسیمبندی کردهایم. در ادامه، مبحث پسوندها و پیشوندها و نیز صرف افعال و زمانهای آنها بررسی شدهاست. نتایج پژوهش نشاندهندۀ آن است که واجهای گویش نیشابوری شامل 33 واج است؛ همزه در گویش نیشابوری در ابتدای کلمات بهسختی شنیده میشود، برخی واجها مانند «ع» و «ح» در کلمات عربی به صورت آشکار و غلیظ تلفظ میشود. هر دو واج «غ» و «ق» همزمان با هم در زبان وجود دارد. برخی هجاها برخلاف فارسی معیار با صامت بدون مصوت شروع میشود. درگویش نیشابوری، تغییراتی در مصوتها روی میدهد که برخی از آنها کاملاً بیقاعده و برخی دیگر قاعدهمند است. حذف، قلب، ادغام، ابدال، تفاوت در تلفظ صرف برخی از افعال مانند ماضی استمراری و ماضی نقلی، کاربرد خاصی از وندها، ازجمله مواردی است که سبب تفاوت گویش نیشابوری با فارسی معیار میشود. همچنین با توجه به این گویش میتوان برخی ریشهشناسیهای لغوی را نیز تکمیل و بازنگری کرد.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
امید وحدانی فر؛ اسماعیل علیپور
چکیده
موضوع این مقاله بررسی فرهنگ ایرانی در سفرنامۀ دروویل، مستشار نظامی عهد فتحعلیشاه، است. در پژوهش حاضر، نخست گزارشهای نویسندۀ فرانسوی در سه سطحِ «انگارههای مثبت»، «انگاره-های منفی» و «انگارههای خنثی (بیطرف)» طبقهبندی شده و سپس ذیل هر طبقه به تحلیل تصویرهای ارائهشده بر اساس مؤلّفههای همسانپنداری، ...
بیشتر
موضوع این مقاله بررسی فرهنگ ایرانی در سفرنامۀ دروویل، مستشار نظامی عهد فتحعلیشاه، است. در پژوهش حاضر، نخست گزارشهای نویسندۀ فرانسوی در سه سطحِ «انگارههای مثبت»، «انگاره-های منفی» و «انگارههای خنثی (بیطرف)» طبقهبندی شده و سپس ذیل هر طبقه به تحلیل تصویرهای ارائهشده بر اساس مؤلّفههای همسانپنداری، متناقضگویی، تعمیمدهی کلّینگری و بزرگنمایی- که از مشخّصههای بارز «رویکرد تصویرشناسی» است- پرداخته شدهاست. تصویرشناسی که یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی است، ماهیّتی بینارشتهای دارد و از این جهت با مطالعات فرهنگی در ارتباط است. کاربست این رویکرد در خوانش سفرنامهها از این جهت اهمّیّت دارد که در پرتو آن میتوان فرهنگ «بومی» (خودی) را از چشمانداز «دیگری» نگریست. به این ترتیب دو پرسش اصلی نوشتار حاضر از این قرار است: چه جنبههایی از فرهنگ ایرانی در عصر قاجار مورد توجّه یک مستشار نظامی فرانسوی بودهاست؟ این تصاویر فرهنگی چگونه در سفرنامۀ مذکور منعکس شدهاست؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر رویکرد تصویرشناسی در ادبیات تطبیقی انجام شدهاست. یافتههای تحقیق بیانگر این است که عناصر فرهنگی به همان صورت اصلی در این سفرنامه بازتاب نیافتهاست؛ بلکه این تصاویر در واقع شکل دگردیسییافتۀ دادههای اوّلیّۀ نویسنده میباشد که از کانال ایدئولوژیهای مختلف گذشته است. تصویرسازیهای فرهنگی دروویل بعضاً متأثر از انگارههای غربی- اروپایی و روابط بینامتنی و غالباً برگرفته از جغرافیای فرهنگی طبقاتی از جامعۀ عصر قاجار بوده که وی با آنها تعامل داشتهاست.واژههای کلیدی: تصویرشناسی، سفرنامه، دروویل، فرهنگِ ایرانی، عصر قاجار.دیدن تصویر فرهنگیِ «خود» در آیینۀ سفرنامههای «دیگری» دریافت تازه و متفاوتی از تاریخِ حیات فرهنگی دورههایی را در اختیار میگذارد که دسترسی به آنها امکانپذیر نیست و درک چگونگیِ آن بافت فرهنگی با تکیه بر نوشتارهای خودی، چندان موثّق، قابل اعتماد و استناد نخواهدبود. با اینکه امکان نگرشهای مغرضانه در سفرنامههای سفیران و مسافران اروپایی نسبت به ایران قابل انکار نیست، امّا به دو دلیل در مطالعات فرهنگی ارزشمند به شمار میروند: نخست اینکه جزء منابع دستاوّل هستند؛ زیرا حاصل دیدهها و شنیدههای شخصِ مؤلّف است و دیگر اینکه فاقد سلطۀ دستگاه سانسور یا خودسانسوری هستند.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
محمد کشاورز
چکیده
به مجموعه مطالعات درباره ایران، به ویژه مطالعات تاریخی، ادبی، فرهنگی، جغرافیایی و زبانی ایرانشناسی میگویند. علمی که قدمتی چهار سدهای دارد و واضع آن غربیها بودهاند. ایرانشناسی در این چهار قرن از تاسیس اولین مدارس آموزش زبان در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس تا تاسیس رشته ایرانشناسی در دانشگاههای مطرح دنیا تحولات ...
بیشتر
به مجموعه مطالعات درباره ایران، به ویژه مطالعات تاریخی، ادبی، فرهنگی، جغرافیایی و زبانی ایرانشناسی میگویند. علمی که قدمتی چهار سدهای دارد و واضع آن غربیها بودهاند. ایرانشناسی در این چهار قرن از تاسیس اولین مدارس آموزش زبان در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس تا تاسیس رشته ایرانشناسی در دانشگاههای مطرح دنیا تحولات عظیمی را پشت سر گذاشته است. در قرن بیستم میلادی برخی از ایرانیان نیز به دلیل رفت و آمد به اروپا و مشاهده روش کار خاورشناسان و ایرانشناسان، وارد عرصه ایرانشناسی شدند و انحصار ایرانشناسی غربیان را در هم شکستند. این پژوهش با روش تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی – تحلیلی در صدد پاسخ دادن به این سوال است که فرایند شکلگیری و پیدایش ایرانشناسی ملی چگونه بوده است؟ دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که از سویی سواد ناکافی ایرانشناسان غربی، پروژه ایرانشناسی نفوذ و بیان مغرضانه نتایج تحقیقات توسط خاورشناسان و ایرانشناسان و از سویی دیگر، ارایه علمی به دور از تعصب و جانبنگری توسط پژوهشگران ایرانی، خودشناسی در مقابل دیگرشناسی، شناساندن ظرفیت های فرهنگی و تاریخی ایران به سراسر دنیا، علاقه پژوهشگران به تحقیق درباره ایران و حمایت دولت از پژوهشهای ایرانشناسی سبب شکل گیری «ایرانشناسی ملی» در قرن معاصر شده است. پژوهشگرانی چون علامه قزوینی و پورداود، به عنوان اولین ایرانشناسان ملی، گامهای بسیار مهمی در ترویج علم ایرانشناسی برداشتند و افرادی چون عباس اقبال، مجتبی مینوی، ایرج افشار و ... ادامهدهنده راه آنان بودند. تاسیس کتابخانه پهلوی در دهه 1340ش، نقطه عطفی در مطالعات ایرانشناسی محسوب می شود. ارتباط و همکاری با مراکز ایرانشناسی و خاورشناسی، همکاری با ایرانشناسان دنیا، تشکیل آرشیو و کتابخانه مخصوص ایرانشناسی، سازماندهی کنگرههای جهانی ایرانشناسی، پیگیری اطلاعات و انتشارات مراکز جهانی مربوط به فرهنگ ایران و انجام خدماتی درباره فرهنگ و تمدن ایران مانند: تشکیل مراکز جدید ایرانشناسی، تدریس زبان فارسی در دانشگاههای جهان و انتشار مجلات ایرانشناسی از مهمترین وظایف ایرانشناسانه این کتابخانه بود. مسئولان کتابخانه به دنبال تعیین سیاستهای کلی ایرانشناسی تمامی کشورها از تهران بودند. مرحله بعدی گسترش ایرانشناسی در دهه 1380ش، اتفاق افتاد. تاسیس بنیاد ایرانشناسی و راهیابی ایرانشناسی به دانشگاه ها سبب توسعه و گسترش هر چه بیشتر ایرانشناسی ملی گردید.
کمال الدین نیکنامی؛ مژگان جایز
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1390، ، صفحه 57-80
چکیده
دشت ایذه، دشتی رسوبی واقع در شمال شرقی استان خوزستان است که در سال 1386 طی بررسیهای سطحی آن تعداد 54 محوطة فراپارینهسنگی و اوایل نوسنگی در آن کشف شد. هنری رایت، که پیش از انقلاب این محوطه را مورد بررسی قرار داده بود، اشاره میکند که تنها 30 درصد از کوهپایهها را به صورت کامل بررسی کردهاند و بنابراین امکان به دست آوردن ...
بیشتر
دشت ایذه، دشتی رسوبی واقع در شمال شرقی استان خوزستان است که در سال 1386 طی بررسیهای سطحی آن تعداد 54 محوطة فراپارینهسنگی و اوایل نوسنگی در آن کشف شد. هنری رایت، که پیش از انقلاب این محوطه را مورد بررسی قرار داده بود، اشاره میکند که تنها 30 درصد از کوهپایهها را به صورت کامل بررسی کردهاند و بنابراین امکان به دست آوردن «الگوی استقرار» (settlement pattern) در دورة فراپارینهسنگی را نداشتهاند. پس از انقلاب نیز در بررسیهایی که در مناطق اطراف دشت ایذه صورت گرفت تعدادی از محوطههای عصر سنگ کشف شد. تحلیلهای مکانی محوطههای کشف شده در بررسی 1386 و نگاهی به چشمانداز زیستی منطقه نشان میدهد که وجود دو دریاچه که در حوزة آبریز داخلی دشت ایذه شکل گرفته است و جریانهای فصلی همگی از اطراف دشت ایذه به داخل این دو دریاچه سرازیر میشود، به همراه ویژگیهای زمینشناختی منطقه که منجر به شکلگیری غارها و اشکفتهای فراوان در منطقه شده است، عوامل بسیار مهمی در شکلگیری محوطههای عصر سنگ محسوب میشده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
امیر پوررستگار
چکیده
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- ...
بیشتر
سفرنامههای فرنگیان در فهم «نگاه دیگری»، حوزۀ مردمشناسی و مطالعات تاریخ فرهنگی - اجتماعی پراهمیت است. یکی از موضوعات برجسته در سفرنامههای اروپایی، به ویژه در عصر قاجاریه، تصوف و درویشی است. بر این اساس، مبنای جستار حاضر، واکاوی و تحلیل آن دسته از سفرنامههای سیاحان اروپایی عصر قاجار است که در گزارش، توصیف - و گاه تحلیلِ- خود به درویشان پرداختهاند. مواردی چون سلسلههای تصوف، درویشان به مثابه یک طبقه، و سلوک و جهانبینی آنان در نوشتههای این سیاحان به وضوح مشهود است که اغلب، با تصوفناشناسی، پیشداوری، ظاهربینی و جعل همراه شده است. رهیافت این پژوهش نشان میدهد چهار مؤلفۀ «ادب شفاهی درویشان»، «اعتقادات و باورها»، «دریوزگی و بیکارگی»، «استعمال مسکرات و مواد خلسهآور» در سفرنامههای غربی نمود بیشتری دارد. تعداد اندکی از این سفرنامهنویسان از جمله پولاک، براون و گوبینو، رویکردی شرقشناسانه در معنای تحقیقی- تتبعی آن نسبت به تصوف دارند و آن را با مشاهدات خود، تلفیق کردهاند؛ از جمله این که دربارۀ سلسلههای صوفیانۀ عصر قاجار، به ویژه اهل حق، خاستگاه تصوف، و اندیشۀ اشراقی ایرانی، گزارشهایی ارائه کردهاند. جدا از این، در دیگر سفرنامهها، غالباً به روح تصوف اشارهای نمیشود. در اغلب این سیاحتنامهها تصوف و عرفان، به مکتب سستی و بیقیدی تنزل یافته است و درویشان دورهگرد و قصهگو گرفتار چرس و بنگ تصویر شدهاند. نتایج تشریح و تحلیل سفرنامههای مذکور نشان میدهد که گزارش این سیاحان از تصوف عصر قاجار، در قالب «درویشنگری ظاهری»، همراه با «تعمیمدهی»، «عیب-نمایی»، «عجیب و غریبنگری» و «بزرگنمایی» روایت شده است.
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نگار آویشی؛ زهرا حسین آبادی؛ مرضیه اسفندیاری
چکیده
می توان چنین اذعان نمود که حرفۀ سوزندوزی نمایانگر اصالت قوم بلوچ، شناخته شده ترین و مهم ترین هنر مردم بلوچستان می باشد. این هنر زیبا در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان به دست بانوان خوش ذوق سیستانی و بلوچ دوخته می شود، اما انتخاب شهرستان ایرانشهر به عنوان شهر ملی سوزن دوزی، اهمیت ویژه ای به سوزن دوزی ...
بیشتر
می توان چنین اذعان نمود که حرفۀ سوزندوزی نمایانگر اصالت قوم بلوچ، شناخته شده ترین و مهم ترین هنر مردم بلوچستان می باشد. این هنر زیبا در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان به دست بانوان خوش ذوق سیستانی و بلوچ دوخته می شود، اما انتخاب شهرستان ایرانشهر به عنوان شهر ملی سوزن دوزی، اهمیت ویژه ای به سوزن دوزی بلوچ این شهرستان بخشیده است. مشکلاتی از جمله انجام سوزندوزی های بلوچ به دست اتباع خارجه و در خطر بودن اصالت این هنر ارزنده که به عنوان میراث ملی از آن یاد می شود، نگاهی ویژه به این حوزه را می طلبد و ضروری است تلاش شود مشکلاتی که بر سر راه سوزن دوزی بلوچ شهرستان ایرانشهر قرار دارد شناسایی شده و عوامل مؤثر بر افزایش اشتغال زایی بانوان بلوچ این شهرستان ارائه گردد. آنچه در این تحقیق بهعنوان هدف موردتوجه قرار گرفته است، مطالعۀ عوامل مؤثر بر اشتغالزایی زنان بلوچ در زمینۀ سوزندوزی و تأثیر آن در پیشبرد اقتصاد منطقه میباشد. اطلاعات موردنیاز پژوهش که به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته، از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی جمعآوری شده و از ابزار پرسشنامه نیز بهره گرفته شده است. نمونۀ آماری پژوهش را بانوان سوزندوز شهرستان ایرانشهر تشکیل داده اند. پس از تحلیل دادههای بهدستآمده میتوان عواملی همچون اختصاص حقوق ثابت به سوزن دوزان فعال، تضمین خرید محصولات سوزن دوزی به قیمت منصفانه، بهبود پوشش دهی اینترنت در دهستان های شهرستان ایرانشهر و غیره را از جمله عوامل مؤثر بر میزان اشتغالزایی سوزندوزی زنان بلوچ در شهرستان ایرانشهر و در نتیجه پیشبرد اقتصاد منطقه نام برد.