ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر روابط خارجی بر تحولات اقتصادی کرمانشاهان در دورۀ قاجار (1285-1210 ه.ش)
در دورۀ قاجار به علت رخدادهایی چون پدیدۀ سرمایهداری و جهانیشدن اقتصاد، دروازههای مرزی کشور به روی سایر ممالک گشوده شد. در این میان، کرمانشاه بهعنوان یکی از مهمترین مسیرهای مرزی کشور سهم بسزایی داشت و در تقابل و تعامل با دولت عثمانی و از آن طریق، در پیوند با سایر کشورهای اروپایی قرار گرفت. تغییر زیرساختهای اقتصادی، رونق تجارت، ورود افراد خارجی و غیربومی به عرصۀ تجارت منطقه، تولید کالاهای صادراتی و... از پیامدهای اقتصادی این روابط بود. این پژوهش به استناد سفرنامهها، خاطرات، اسناد و سایر منابع به روش تحلیلی- توصیفی و کتابخانهای انجامشده است. هدف از این پژوهش بررسی تحولات اقتصادی این ایالت در پیوند با روابط خارجی در یکی از مهمترین ادوار تاریخ ایران است. یافتهها نشان میدهد مناسبات خارجی ایران با کشورهای اروپایی و عثمانی، سبب بروز تحولات اقتصادی از جمله ورود افراد غیربومی از داخل و خارج کشور به عرصه تجارت و انحصار آن در دست خانوادههای غیربومی مانند خانواده وکیلالدوله از اتباع عثمانی و بازرگانان تبریزی و یهودیان بغداد و... در این ایالت گردید. زیرساختهای تجاری مانند بازار، کاروانسرا، تشکیلات اداری ـ مالی، مالیات، کارگاههای تولیدی و...گسترش یافت. افزایش تولیدات کالاهای صادراتی مانند فرش و تریاک از دیگر پیامدهای اقتصادی روابط خارجی در این ایالت بود.
https://jis.ut.ac.ir/article_73427_beccd54be9e19ccd9d1b2d5bfdf8b9f5.pdf
2019-07-23
1
20
10.22059/jis.2019.73427
قاجاریه
روابط خارجی
کرمانشاهان
تحولات اقتصادی
عثمانی
شیرزاد
احسان خواه
ahsankhwahshyrzad@gmail.com
1
دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی دانشگاه آزاد واحد شبستر
AUTHOR
منیره
کاظمی راشد
kazemirashed@yahoo.com
2
استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر
AUTHOR
حسن
زندیه
zandiyehh@ut.ac.ir
3
استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
منیژه
صدری
manijehsadri@gmail.com
4
استادیار گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر
AUTHOR
ابوت، کیث ادوارد، 1396، شهرها و تجارت ایران در دورۀ قاجار، ترجمۀ سید عبدالحسین رئیسالسادات، تهران، امیرکبیر.
1
ادیبالممالک، 1364، سفرنامه ادیبالممالک، تصحیح مسعود گلزاری، بیجا، دادجو.
2
اوبن، اوژن، 1362، ایران امروز، ترجمۀ علیاصغر سعیدی، بیجا، نقشجهان.
3
اولیویه، 1371، سفرنامه اولیویه، ترجمۀ محمد طاهر میرزا، تهران، اطلاعات.
4
بایندر، هنری،1370، سفرنامه هنری بایندر، ترجمۀ کرامت الله افسر، تهران، پدیده.
5
بنجامین،س.ج؛ و، 1363، ایران و ایرانیان عصر ناصرالدینشاه، ترجمۀ محمدحسین کرد بچه، تهران، جاویدان.
6
بیگلری، هرمز، 1387، کرمانشاه و آثار تاریخی آن، کرمانشاه، انتشارات کرمانشاه.
7
پولاک، یاکوب ادوارد، 1368، سفرنامه پولاک ایران و ایرانیان، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی.
8
تاج عینی، مریم و محمد کلهر، 1391، «فرصتها و چالشهای تجار کرمانشاه در عصر قاجار»، مجله گفتگو، 61.
9
دمرگان، ژاک، 1339 زمینشناسی ایران، ترجمۀ کاظم ودیعی، تهران، سازمان زمینشناسی کشور.
10
ــــــــــــــ، 1339، هیئتعلمی فرانسه در ایران مطالعات جغرافیایی، ترجمۀ کاظم ودیعی، تبریز، چهر.
11
دوروششوار، کنت ژولین، 1378، خاطرات سفر ایران، ترجمۀ مهران توکلی، تهران، نی.
12
رابینو. اچ. ال،1391، گزارشی از بازرگانی و جامعۀ شهر و ایالت کرمانشاه در صدۀ نوزدهم میلادی، ترجمۀ محمدرضا همزهای، کرمانشاه، دانشگاه رازی.
13
راولینسون، سرهنری، 1362، سفرنامه راولینسون (گذر از ذهاب به خوزستان)، ترجمۀ سکندر اماناللهی بهار وند، تهران، انتشارات آگاه.
14
رحیمزاده، زهرا، پروین، ترجمۀ نادریان و دیگران، 1391، باستانشناسی کرمانشاه، تهران، انتشارات کتابهای درسی.
15
روزنامه اتاق بازرگانی قسطنطنیه، شمارۀ 17، مه 1890.
16
روزنامه اختر، 1378، ج 3، سالهای ششم تا هفتم، تهران، کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی.
17
زرگری نژاد، غلامحسین، 1385، خلاصۀ روزشمار قاجاریه از ابتدا تا اواسط دوره فتحعلیشاه، تهران، دانشگاه تهران.
18
ژوانس، فووریه، 1388، سه سال در دربار ایران، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، نوین.
19
سعیدینیا، حبیبالله، 1388، «تحولات تاریخی گمرک ایران و رونق اقتصادی در دورۀ قاجاریه»، مجله تاریخ ایران، ش 63، ص 103-127.
20
سلطان محمد، سیفالدوله، 1364، سفرنامه سیفالدوله، تصحیح و تحشیه علیاکبر خداپرست، بیجا، معراج.
21
سلطانی، محمدعلی،1370، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، تهران، شقایق.
22
سیف، احمد،1373، اقتصاد ایران در قرن نوزدهم، تهران، چشمه.
23
سیفالدوله، سلطان محمد. (1364). سفرنامه سیفالدوله، تصحیح علیاکبر خداپرست، نشر نی.
24
شهسواری، ثریا، 1386، نقش عتبات عالیات در مناسبات ایران و عثمانی در دورۀ قاجاریه (1212-1313 ﻫ.ق)، تهران، دانشگاه تهران.
25
عضدالملک، علیرضا،1370، سفرنامه عضدالملک به عتبات عالیات، تهران، پژوهش و مطالعات فرهنگی.
26
عیسوی، چارلز، 1362، تاریخ اقتصادی اجتماعی ایران در دورۀ قاجاریه، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، گستره.
27
فلاندن، اوژون، 1356، سفرنامه اوژون فلاندن به ایران، ترجمۀ حسین نور صادقی، تهران، اشراقی.
28
فلور، ویلم، 1386، سلامت مردم در ایران قاجار، ترجمۀ ایرج نبی پور، تهران، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر.
29
ــــــــــــــ، 1366، جستارهای از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ترجمۀ ابوالقاسم سری، تهران، توس.
30
قاجار، ناصرالدینشاه، 1389، سفرنامه ناصرالدینشاه به کربلا و نجف، تهران، خانه تاریخ و تصویر ابریشمی.
31
کرزن. جرج. ن، 1369، ایران و قضیۀ ایران، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، بیجا، علمی فرهنگی.
32
کریمیان، حسن، ترجمۀ حمزه قبادی زاده، 1396، بافت تاریخی شهر کرمانشاه، سازمان فضایی و عناصر شاخص معماری، بیجا، سمیرا.
33
گاردان، کنت الفرددو، 1362، خاطرات مأموریت ژنرال گاردان در ایران، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، گزارش.
34
گروته، هوگو، 1369، سفرنامه گروته، ترجمۀ مجید جلیلوند، تهران، سعدی.
35
محمدی کثیرآبادی، پریسا،1390، معرفی بازار کرمانشاه، استاد راهنما دکتر فرجاله احمدی، تهران، بیجا.
36
مرکز اسناد ایران، تاریخ وزارت امور خارجه، کارتن 1، پرونده 8، سال 1318 ﻫ. ق.
37
ـــــــــــــــ، ــــــــــــــــ، کارتن 11، شمارۀ 162، سال 1290 ﻫ. ق.
38
ـــــــــــــــ، ـــــــــــــــــ، کارتن 12، پروندۀ 18، سال 1316 ﻫ. ق.
39
ـــــــــــــــ، ــــــــــــــــ، کارتن 14، سند شمارۀ 224، سال 1296 ﻫ.ق.
40
ـــــــــــــــ، ــــــــــــــــ، کارتن 6، سند شمارۀ 11، سال 1290 ﻫ.ق.
41
ــــــــــــــ، ـــــــــــــــ، کارتن 27، پروندۀ شمارۀ 30، سال 1302 ﻫ.ش.
42
ـــــــــــــــــ، ــــــــــــــ، 1321. ق سند شمارۀ 65-18-14.
43
ـــــــــــــــــ، ــــــــــــــــ، 1321 ق، سند شمارۀ 29-4-27.
44
ـــــــــــــــ، ــــــــــــــــ، 1321 ق، اسناد شمارۀ 23-4-27 و 28-4-27.
45
ـــــــــــــــــ، ــــــــــــــــــــ، 1328 ق، سند شمارۀ 40-5-40.
46
ـــــــــــــــــ، ــــــــــــــــــــ، 1327 ق، سند شمارۀ 89-50-40.
47
ـــــــــــــــــ، ــــــــــــــــــــ، 1329. ق، سند شمارۀ 1-15-40.
48
مستوفی، عبدالله، 1377، تاریخ اجتماعی واداری دورۀ قاجار یا شرح زندگانی من، ج 3، تهران، هامون انتشارات زوار.
49
مطلبی، مطلب، 1395، ایلات کرمانشاهان و نقش آنها در قشون ایران عصر قاجار، تهران، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران.
50
موسوی، محمدمهدی، 1392، خاطرات احتشام السلطنه، تهران، زوار.
51
وقار الدوله اصفهانی، سکینه سلطان، 1389، روزنامه سفر عتبات و مکه 1217 ه.ق. به کوشش رسول جعفریان، تهران، چاوش گران نقش.
52
ویلز، چارلز جیمز، 1368، سفرنامه دکتر ویلز ایران در یک قرن پیش، ترجمۀ غلامحسین قراگوزولو، بیجا، اقبال.
53
هالینگبری، ویلیام،1362، روزنامه سفر هیئت سر جان ملکم به دربار ایران، ترجمۀ امیرهوشنگ امینی، تهران، کتابسرا.
54
هامبلی، گاوین. ار. جی، 1389، تاریخ ایران کمبریج، ترجمۀ تیمور قادری، تهران، مهتاب.
55
هرتسفلد، ارنست،1381، ایران در شرق باستان، ترجمۀ همایون صنعتیزاده، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
56
Nasiri, M. 1991, Nasiredd sah Zamaninda osmanli-Iran munasebwtleri Tokyo Institute for theStady of Languages and Cultures of Asia and Africa (Ilcaa). Tokyo University.
57
Mcdaniel, A.1971, “Economic Change and Economic Resiliency in 19th Century Persia”, P.37.
58
ORIGINAL_ARTICLE
بازشناخت نشانۀ پرنده در نقاشیهای پیکره نگاری دورۀ اول قاجار با آرا پانوفسکی
در زمان معاصر نشانه در مرکز توجه انسان قرارگرفته و ازجمله موضوعاتی است که بهطور عمده مورد بازاندیشی واقعشده است. نقاشی دورۀ قاجار در دهههای اخیر، شاهد تحول و تقویت خوانش نشانههای تصویری بوده است. یکی از نشانههای اصلی در هنر دورۀ اول قاجار نشانه پرنده است بهوفور در هنر نقاشی این دوراندیده میشود. پانوفسکی با طرح تفسیر شمایلشناسانه میان مطالعاتی که درزمینۀ تاریخ هنر و مطالعات سایر رشتههای علوم انسانی صورت میپذیرد پیوند برقرار میکند. در مطالعات تطبیقی همیشه یک اثر را از حیث خصلتهای صوری و فرمال موردبررسی قرار نمیدهیم، بلکه میان یک اثر با ادبیات، فلسفه... و نظام اجتماعی آن دوران و سایر نظامهای فرهنگی پیوند برقرار میکنیم. رها از اینکه هنرمند چنین قصدی را داشته یا نداشته است. در جستجوی این مسئله ابتدا با مقولات کلیدی در حوزۀ نظری بر اساس نظریهپردازی اروین پانوفسکی (1968-1892) میلادی بهعنوان گرایش نظری پژوهش مورد واکاوی قرارگرفته و بر این مبنی سؤال اصلی پژوهش به این قرار است: پرنده در نقاشی پیکره نگاری درباری دورۀ قاجار در زنان و مردان از چه جایگاه معنایی بنا بر آرا پانوفسکی برخوردار است؟ محتوای پژوهش حاضر کیفی است و بر اساس روششناسی تاریخی- تحلیلی و شیوۀ گردآوری کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج یافتهها حاکی از آن است که نمایش و حضور پرنده در هنر قاجار متأثر از هنجارهای زیباییشناسی ایران در دورههای قبل است. پرنده در این آثار بهمثابه نمادی فعال و پویا در تعادل با پیکره تصویر قرارگرفته و در تکامل فرایند نهایی تصویر نمودار میشود.
https://jis.ut.ac.ir/article_73429_988471f09b69ab4aa79c728668db3e6c.pdf
2019-07-23
21
40
10.22059/jis.2019.73429
نقاشی قاجار
اروین پانوفسکی
شمایلشناسی
نشانهشناسی
نشانه پرنده
الهه
پنجه باشی
e.panjehbashi@alzahra.ac.ir
1
استادیار گروه هنر دانشگاه الزهرا
LEAD_AUTHOR
اوسپنسکی، لئونید، لوسکی، ولادیمیر، 1388، معنای شمایلها، ترجمۀ مجید داودی، تهران، سورۀ مهر.
1
آدامووا، ا.ت، 1386، نگارههای ایرانی گنجینۀ ارمیتاژ سدۀ پانزدهم، ترجمۀ زهره فیضی، تهران، فرهنگستان هنر.
2
بورکهارت، تیتوس، 1390، هنر اسلامی: زبان و بیان، ترجمۀ مسعود رجب نیا، تهران، سروش.
3
ــــــــــــــــ، 1386، مبانی هنر اسلامی، ترجمۀ امیر نصری، تهران، حقیقت.
4
احمدی، بابک،1393، از نشانههای تصویری تا متن، تهران، مرکز.
5
پاکباز، رویین،1379، نقاشی ایران از دیرباز تا امروز، تهران، نارستان.
6
پوک، گرانت، داینا نیوئل،1392، مبانی تاریخ هنر، ترجمۀ مجید پروانه پور، تهران، ققنوس.
7
جعفری جلالی، بهنام، 1382، نقاشی قاجاریه نقد زیباییشناسی، تهران، کاوش قلم.
8
چندلر، دانیل،1387، مبانی نشانهشناسی، ترجمۀ مهدی پارسا، تهران، سورۀ مهر.
9
شهدادی، جهانگیر،1384، گل و مرغ (دریچهای بر زیباشناسی ایرانی)، تهران، خورشید.
10
فریلند، سینتیا،1391، نظریه هنر، ترجمۀ رحیم قاسمیان، تهران، بیدگل.
11
فریه، آر، دبلیو،1374، هنرهای ایران، ترجمۀ پرویز مرزبان، تهران، فرزان روز.
12
قلیچ خانی، حمیدرضا، 1388، فرهنگ واژگان و اصطلاحات خوشنویسی و هنرهای وابسته، تهران، روزنه.
13
کوه نور، اسفندیار. (1381). جایگاه نقوش نمادین یا سمبلیک در هنرهای سنتی ایران، تهران: نور حکمت.
14
کرس، گونتر، 1392، نشانهشناسی اجتماعی از نظریه تا کاربرد، ترجمۀ سجاد کبگانی، رحمان، صحراگرد، تهران، مارلیک.
15
کیوی، پیتر، 1380، فلسفههای هنر، ترجمۀ محمدعلی حمید رفیعی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی.
16
کشمیرشکن، حمید، 1395، درآمدی بر نظریه و اندیشه انتقادی در تاریخ هنر، تهران، چشمه.
17
گربران، الن و شوالیه، ژان،1383، فرهنگ نمادها، ترجمۀ سودابه فضایلی، تهران، جیحون.
18
گیرو، پی یر،1382، نشانهشناسی، ترجمۀ محمد نبوی، تهران، آگه.
19
گات، بریس، دومینیک مک آیورلیس، 1389، دانشنامه زیباییشناسی، ترجمۀ گروۀ مترجمان، تهران، فرهنگستان هنر.
20
لافورگ، رنه، آلندی، رنه،1374، اسطوره و رمز، ترجمۀ جلال ستاری، تهران، سروش.
21
ماینر، ورنون هاید، 1393، تاریخ تاریخ هنر، ترجمۀ مسعود قائمیان، تهران، فرهنگستان هنر و سمت.
22
مقدم، ناصر، 1393، آسیبشناسی دیوارنگاری یادمانی جنگ تحمیلی و شهدا با تکیهبر شمایلشناسی پانوفسکی، دوسالانه دیوارنگاری شهری، تهران، شهرداری تهران.
23
متین، پیمان، 1386، پوشاک ایرانیان، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی.
24
نصری، امیر،1391، خوانش تصویر از دیدگاه اروین پانوفسکی، تهران، کیمیای هنر، سال اول، شمارۀ 1.
25
ــــــــــــــــــ،1387، حکمت شمایلهای مسیحی، تهران، چشمه.
26
ـــــــــــــــ،1397، تصویر و کلمه: رویکردهایی به شمایلشناسی، تهران، چشمه.
27
یونگ، کارل،1377، انسان و سمبلهایش، ترجمۀ محمود سلطانیه، تهران، جامی.
28
Falk, S. J, 1972, Qajar Painting, Faber limited, London.
29
Panofsky, E, 1972, Studies in Iconology: humanistic themes in the art in the art of the Renaisssance, Oxford, Icon Edition.
30
ORIGINAL_ARTICLE
معیارهای تشخیص شعر در اوستای جدید
از زمان تحقیقات گلدنر دربارة وزن اوستای جدید، داشتن وزن هجایی مهمترین ملاک تعیین شعر در این متون بوده است. گلدنر و معاصرانش طبق سنت ادبی زمان خود وزن را مهمترین مشخصة شعر و عامل تمایز آن با نثر، در هر زبانی، میدانستند. پس از گلدنر، مطالعات شعر اوستایی براساس همان تعریف و ملاک قرار دادن وزن شعر ادامه پیدا کرد، اما در حوزة مطالعات شعر هندواروپایی که اندکی پیش از انتشار تحقیقات گلدنر پا گرفته بود، زبان شاعرانة متن مبنای تشخیص شعر بودن آن شد. این زبان شاعرانه شامل ویژگیهایی مثل وزن هم میشد، اما تمرکز اصلی آن بر عبارات شاعرانة قالبی و خویشاوند در زبانهای کهن هندواروپایی بود. نظریة ادبی جدید، مخصوصاً فرمالیسم، که شعر را انحراف از هنجار معمول زبان روزمره تعریف میکرد، بر تعریف شعر نزد محققان شعر هندواروپایی تأثیر گذاشت و آنها نیز، با وجود توجه به سنت ادبی زبانهای باستانی، نشاندار بودن متن، یعنی داشتن عبارات قالبی و واژگان شاعرانه و برهم زدن ترتیب معمول واژهها را معیار اصلی شناسایی اشعار هندواروپایی کهن تعیین کردند. مدعای نوشتة حاضر این است که اگر برای تشخیص شعر در اوستای جدید وزن یا انحراف از هنجار متعارف زبان را ملاک قرار دهیم، نمیتوان یشتهای کوچک و متأخری مانند اردیبهشتیشت را شعر دانست و این نتیجهگیری به دودستگی در مجموعة یشتها میانجامد که احتمالاً مقصود سرایندگان یشتها نبوده است و از این رو بهترین معیار برای تعیین بخشهای شعری اوستای جدید مقایسة آنها با اشعار به جا مانده از سایر زبانهای هندواروپایی و یافتن صناعات ادبی در این متون است.
https://jis.ut.ac.ir/article_73430_f1040d65dfad4d7ff983a0b9d0e8ade5.pdf
2019-07-23
41
59
10.22059/jis.2019.73430
شعر هندواروپایی
یشتها
اوستای جدید
ژانر
وزن شعر
محمود
جعفری دهقی
mdehaghi@ut.ac.ir
1
استاد گروه فرهنگ و زبان های باستانی دانشگاه تهران
AUTHOR
لیلا
ورهرام
leilivarahram@gmail.com
2
دانشجوی دکتری فرهنگ و زبان های باستانی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ارسطو،1381، فن شعر، ترجمة عبدالحسین زرینکوب، تهران، امیرکبیر.
1
ــــــــ،1396، خطابه، ترجمة اسماعیل سعادت، تهران، هرمس.
2
برتون، ب. و کارتر، ر،1393، به سوی زبانشناسی شعر، ترجمة محمد نبوی و مهران مهاجر، تهران، آگه، صص 89-106 .
3
هینتسه، آلموت،1393، «ادبیات اوستایی»، ترجمة احمدرضا قائممقامی، در ماریا ماتسوخ و رونالد امریک، ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن، صص 37-110.
4
Avesta The Sacred Books of the Parsis, 1886-96. Carl Geldner, Stuttgart
5
http://titus.uni-frankfurt.de/texte/etcs/iran/airan/avesta/avest.htm
6
Cuddon, J. A. 1999. Dictionary of Literary Terms& Literary Theory, New York, Penguin books
7
Darmesteter, J. 1878. Eine Grammatikalische Metapher des Indogermanischen, Mémoires de Languistique de Paris (3.319-321); repr. R. Schmitt (ed.) 1968. Indogermanische Dichtersprache (26-29), Wiesbaden, Harassowitz
8
Elizarenkova, Tatyana, J. 1995. Language and Style of the Vedic Rsis, New York, State University Press of New York
9
Geldner, K. F. 1896. Awestaliteratur, In W. Geiger & Ernst Kuhn (eds.) , Grundriss der Iranischen Philologie (II. 1-53), Strassburg, Verlag von Karl J. Trübner
10
Gonda, J. 1969. Dichtung und dichtersprache in indogermanischer zeit : Rüdiger Schmitt, Otto Harrassowitz, Wiesbaden 1967. 375 p., Lingua, 23: 301-309
11
ـــــــــــــــــــــ1959. Epithets in Ṛgveda, The Hague, Mouton & Co.
12
Hintze, A. 2007. A Zoroastrian Liturgy: The Worship in Seven Chapters (Yasna 35-41), Wiesbaden, Harassowitz
13
ــــــــــــــــــــ 2014. Avestan research 1991-2014, Kratylos (59. 1-52), Wiesbaden, Ludwig Reichert
14
Keane, W. 1997. “Religious Language”, Annual Review of Anthropology, 26: 47-71
15
Kellens, J. 2006. Sur la métrique de l’Avesta recent, Journal Asiatique, 294.2: 257-289
16
Nagy, Gregory .1974. Comparative Studies in Greek and Indic Meter, Harvard University Press.
17
http://nrs.harvard.edu/urn3:hul.ebook:CHS_Nagy.Comparative_Studies_in_Greek_and_Indic_Meter.1974.
18
Nagy, G .2008. Review of M. L. West, Indo-European Poetry and Myth (Oxford 2007), Indo-European Studies Bulletin, 13: 60-65
19
http://nrs.harvard.edu/urn-3:hlnc.essay:Nagy.Review_of_ML_West_Indo-European_Poetry_and_Myth.2008.
20
Narten, J. 1986. Der Yasna Haptanhaiti, Wiesbaden : Ludwig Reichert.
21
Pirart, É. 2003. L’Ardvahišt Yašt: Présentation, traduction, commentaire et notes, Journal Asiatique 291.1-2: 97-136
22
Sadovski, V.2009. Ritual Formulae and Ritual Pragmatics in Veda and Avesta, Die Sprache,48: 156-166
23
Schmitt , R. 2017. PROSODY i. Remnants of Proto-Indo-European Poetic Craft in Iranian, Encyclopædia Iranica, online edition, available at http://www.iranicaonline.org/articles/prosody-proto-indo-european Schmitz, Thomas A. 2007. Modern Literary Theory and Ancient Texts: An Introduction translation of 2002 German edition, Malden, MA, Blackwell
24
Skjærvø, P.O. 1994. Hymnic Composition in the Avesta, Die Sprache, 36: 199- 243
25
http://titus.uni-frankfurt.de/texte/etcs/iran/airan/avesta/avest.htm
26
Watkins, C. 1995. How to Kill a Dragon: Aspects of Indo-European Poetics,
27
New York, Oxford
28
West, M. L. 2007. Indo-European Poetry and Myth, New York, Oxford
29
Le Zend-Avesta 1892.I, traduction par James Darmesteter, Paris, Leroux.
30
ORIGINAL_ARTICLE
پدیدارشناسی بایستههای عینی و ذهنی شهریار آرمانی در انگاره ایرانیان؛ قبل و بعد از اسلام( مطالعه موردی نصیحةالملوک سعدی و اندرزنامه بزرگمهر در شاهنامه فردوسی)
اندرزنامه نویسی میراث ارزشمندی است که به بازنمایی خرد سیاسی ایرانیان میپردازد. محتوای اندرزنامهها، همانگونه که از نامش پیداست، اندرزهای اخلاقی، مذهبی و سیاسی و اجتماعی نخبگان و مصلحان نسبت به شهریارِ زمان است. خطاب وارگی اندرزنامهها، ترسیمکنندۀ شاه ایده آل و آرمانی نخبگان ایرانی است. در نگاشتن اندرزنامهها به عنوان تبلور یکی از مهمترین صُور دانایی، میتوان دو ریشۀ ایرانی و باستانی را شناسایی نمود. در این نوشتار دو تن از متفکران سرشناس خرد ایرانی که سعی کردهاند به شیوۀ اندرزی، آداب حکمرانی ایرانی را، یکی با استفاده از تعالیم اسلامی و دیگری با رجوع به منابع ایران باستان احیا کنند، یعنی سعدی و شاهنامه مورد بررسی قرارگرفتهاند. در حقیقت این نوشتار درصدد یافتن چگونگی تأثیرگذاری منابع ایرانی و اسلامی در ویژگیهای شاه آرمانی در دو بعد عملی و ذهنی است که به نظر نگارندگان این امر خود را در همانندیهای دو متن که سعدی و فردوسی نگاشتهاند، جلوهگر میسازد. به نظر میرسد با مددگیری از روش پدیدارشناسی و چارچوب نخبهگرایی پارتو، بتوان همانندیهایی در دو بعد عینی و ذهنی یافت که از تداوم تاریخی در خصوص ویژگیهای شهریار آرمانی در ایران پرده برمیدارد. تمرکز بر نقاط مشترک دو متن تاریخی دربارۀ ویژگیهای شاه آرمانی که در دو بستر متفاوت تاریخی، سیاسی و مذهبی نگاشته شدهاند، از دقائق اصلی این نوشتار است.
https://jis.ut.ac.ir/article_73428_d23432b973db1ebc170ec442623ccf73.pdf
2019-07-23
61
80
10.22059/jis.2019.73428
شهریار آرمانی
اندرزنامه نویسی
سعدی
شاهنامه
بزرگمهر
سید نصراله
حجازی
snhejazi@gmail.com
1
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری
LEAD_AUTHOR
وحید
بهرامی
vahidbahrami86@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
اخوان کاظمی، بهرام، 1378، عدالت و خودکامگی در اندیشه سیاسی ایران باستان، مجلۀ اطلاعات سیاسی اقتصادی، شمارههای 143-144.
1
اسلامی، روحالله،1394، حکومتمندی ایرانشهری؛ تداوم فنّاوریهای قدرت در ایران، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد.
2
آگامبن، جورجو،1390، وسایل بیهدف، یادداشتهایی در باب سیاست، ترجمۀ امید مهرگان و صالح نجفی، تهران، نشر چشمه.
3
پطروشفسکی، ایلیاپاولوویچ،1363، اسلام در ایران از هجرت تا پایان قرن نهم هجری، ترجمۀ کریم کشاورز، چاپ هفتم، نشر پیام.
4
جمادی، سیاوش، 1385، زمینه و زمانه پدیدارشناسی، تهران، ققنوس.
5
دهقان، محمد،1380، پیشگامان نقد ادبی در ایران، تهران، سخن.
6
رشیدیان، عبدالکریم،1384، هوسرل در متن، تهران، نی.
7
ریتزر، جرج،1389، مبانی نظری جامعهشناسی معاصر و ریشههای کلاسیک آن، ترجمۀ شهناز ممسی پرست. تهران، ثالث.
8
سعدی، مصلح الدین مشرف الدین،1385، کلیات سعدی، تصحیح محمدعلی فروغی، چاپ اول، تهران، هرمس.
9
صنعتی، محمد،1380،صادق هدایت و هراس از مرگ، تهران، مرکز.
10
ضمیران، محمد،1379، گذار از جهان اسطوره به فلسفه. تهران، هرمس.
11
فردوسی، ابوالقاسم،1970، شاهنامه، آکادمی علوم اتحاد شوروی، مسکو.
12
فوکو، میشل، 1389ب، تولد زیست جهان، ترجمۀ رضا نجف زاده، تهران، نی.
13
فوکو، میشل،1389الف، تئاتر فلسفه (گزیده درس گفتارها، کوتاه نوشتهها و گفتگوها)، ترجمۀ نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران، نی.
14
فیرحی، داود،1385، قدرت دانش مشروعیت در اسلام، تهران، نشر نی.
15
قادری، حاتم، 1388، ایران و یونان ـ فلسفه در لابهلای سیاست و در بستر تاریخ، تهران، نگاه معاصر.
16
کاتوزیان، محمدعلی،1391، ایران جامعه کوتاهمدت، ترجمۀ عبدالله کوثری، تهران، نشر نی.
17
کرون، پاتریشیا،1390، تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام: میراث فرهنگی ایران و اندرزنامهها، ترجمه مسعود جعفری، مجله بخارا، شماره 80.
18
لعل علیزاده، محمد،1394، جامعهشناسی سیاسی، تهران، انتشارت دانشگاه پیام نور.
19
لیوتار، ژان فرانسوا،1380، وضعیت پسامدرن، ترجمۀ حسینعلی نوذری، تهران،گام نو.
20
مارش، دیوید و جری استوکر، 1378، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمۀ امیر حاجی یوسفی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
21
ویتگنشتاین، لوودینگ،1380، پژوهشهای فلسفی، ترجمۀ فریدون فاطمی، تهران، نشر مرکز.
22
هایدگر، مارتین،1386، وجود و زمان، ترجمۀ محمود نوالی، تبریز، مؤسسه تحقیقاتی علوم اسلامی و انسانی دانشگاه تبریز.
23
هوسرل، ادموند،1381، تأملات دکارتی، ترجمۀ عبدالکریم رشیدیان، تهران، نی.
24
هیوود، اندرو،1387، مفاهیم کلیدی علم سیاست، ترجمۀ حسن سعید کلاهی و عباس کاردان، تهران، علمی و فرهنگی.
25
ORIGINAL_ARTICLE
بازشناسی بندر خورشیف و اهمیت آن در عصر اتابکان و ایلخانان
شبهجزیرة بوشهر در دورههای مختلف تاریخی از طریق بندرهایی چون لیان، ریشهر و بوشهر ارتباطات دریایی را در میانة ساحل شمالی خلیجفارس تسهیل کرده است؛ اما به نظر میرسد در فاصلة سدههای ششم ﻫ.ق تا هشتم ﻫ.ق این نقش به بندری تازه به نام خورشیف واقع در دماغة شیف منتقل شده است. پژوهش حاضر به بررسی پیدایش، کارکردها و زوال این بندر پرداخته است. این بررسی نشان میدهد که بندر خورشیف در سدة ششم ﻫ.ق در نتیجة موقعیت مناسب جغرافیایی آن در پیوند با شیراز، کازرون و خلیجفارس ایجاد شد. سپس در سدة هفتم ﻫ.ق و اوایل سدة هشتم ﻫ.ق، این شهر در برقراری ارتباط میان فارس و جنوب عراق، دفاع از جزیرة کیش و گسترش طریقت مرشدی نقش مهمی ایفا کرد. سرانجام بهواسطة ناامنی در نواحی جنوبی کشور و جابهجایی مرکزیت قدرت دریایی خلیجفارس به هرموز نو (جرون)، خورشیف دچار زوال شد. یافتههای مزبور اهمیت جغرافیایی دماغة شیف را یادآوری کرده و بخشی از خلأ دانش موجود پیرامون فعالیتهای دریایی در حولوحوش شبهجزیرة بوشهر در سدههای میانة ایران را برطرف میکند.
https://jis.ut.ac.ir/article_73431_1059eda1fbd03bced79e6f9d7eb65a6c.pdf
2019-07-23
81
98
10.22059/jis.2019.73431
جغرافیای تاریخی
خلیجفارس
خورشیف
شیف
اتابکان
ایلخانان
طریقت مرشدی
علی
رسولی
rasooli@pgu.ac.ir
1
استادیار گروه تاریخ دانشگاه خلیج فارس
LEAD_AUTHOR
آبه کاره، بارتلمی، 1387، سفرنامة آبهکاره به ایران، ترجمة احمد بازماندگان خمیری، تهران، گلگشت.
1
ابنبطوطه، محمدبنعبدالله، 1376، سفرنامه، چاپ ششم، تهران، آگه.
2
ابن بلخی، 1385، فارسنامه، تصحیح و تحشیه گای لیسترانج و رینولد آلن نیکلسون، تهران، اساطیر.
3
ابن حوقل، محمدبنعلی، 1345، صورةالأرض، ترجمة جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
4
اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، 1373، ممالک و مسالک، ترجمة محمد بن اسعد بن عبدالله تستری، به کوشش ایرج افشار، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی.
5
پرگاری، صالح، حسین مفتخری، اکبر صبوری، 1393، جایگاه و کارکرد منصب داروغه در دورة تیموریان، فصلنامة تاریخ اسلام و ایران، سال بیست و چهارم، شمارۀ 114، زمستان، صص 41-78.
6
پلی، لوئیس، 1380، سفرنامة جنوب ایران، در: جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان، ترجمة حسن زنگنه، شیراز، نوید، 171-105.
7
توفیقیان، حسین، 1393، بنادر تاریخی خلیجفارس در دوران ساسانی و صدر اسلام با تکیه بر مطالعات باستانشناسی و باستانشناسی زیر آب، تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری.
8
حموی، یاقوت بن عبدالله، 1347، برگزیدة مشترک، ترجمة محمد پروین گنابادی، تهران، ابن سینا.
9
ــــــــــــــــــــــــ، 1399 ﻫ.ق /1979 م، معجم البلدان، الجزء الثانی و الجزء الثالث، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
10
خیراندیش، عبدالرسول، 1387، شورش سلجوقشاه سلغری علیه مغولان و اندیشه او برای عبور از دریای پارس، مجلة پژوهشهای تاریخی ایران و اسلام، شمارة سوم، پاییز و زمستان، صص 93-104.
11
رای، گرمون استفان، 1378، چالش برای قدرت و ثروت در جنوب ایران از 1750 تا 1850 میلادی، ترجمة حسن زنگنه، قم، همسایه.
12
رسولی، علی، 1395، در شیبِ کوه و ساحل دریا: خاستگاه و تغییرات مفهومی اصطلاح سیف در جغرافیای تاریخی خلیجفارس. فصلنامه پژوهشهای تاریخی، شمارۀ 29، بهار، صص 73-88.
13
سعادت، محمدحسین، 1390، تاریخ بوشهر، تصحیح و تحقیق عبدالرسول خیراندیش و عمادالدین شیخالحکمایی، تهران، میراث مکتوب و نشر کازرونیه.
14
سعدی، مصلح بن عبدالله، 1362، کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، چاپ سوم، تهران، امیرکبیر.
15
شبانکارهای، محمد بن علی بن محمد، 1363، مجمع الانساب، تصحیح میر هاشم محدث، تهران، امیرکبیر.
16
شوارتس، پاول، 1382، جغرافیای تاریخی فارس، ترجمۀ کیکاوس جهانداری، چاپ دوم، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
17
عمری مرشدی، شمسالدین محمد، 1383، معدنالدّرر: سیرتنامة حاجی ناصرالدین عمر مرشدی، پژوهش دکتر عارف نوشاهی و دکتر معین نظامی، تهران، نشر کازرونیه.
18
فسایی، حاج میرزا حسن حسینی، 1382، فارسنامة ناصری، تصحیح منصور رستگار فسایی، چاپ سوم، تهران: امیرکبیر.
19
کاشانی، ابوالقاسم عبدالله بن محمد، 1384، تاریخ اولجایتو، تصحیح مهین همبلی، چاپ دوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
20
کاکس، سر پرسی، 1377، گزارشهای سالانة سر پرسی کاکس سرکنسول انگلیس در بوشهر، ترجمة حسن زنگنه، بیجا، پروین، با همکاری مرکز مطالعات بوشهرشناسی.
21
کاوتس، رالف، 1392، شبکة کازرونی، در: چشماندازهایی از جادة ابریشم دریایی از خلیجفارس تا دریای شرقی چین، ویراستار رالف کاوتس، ترجمة محمدباقر وثوقی و پریسا صیادی، تهران، پژوهشکدة تاریخ اسلام.
22
لسترنج، گای، 1377، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمة محمود عرفان، چاپ سوم، تهران، علمی و فرهنگی.
23
محمود بن عثمان، 1358، فردوسالمرشدیه فی اسرارالصّمدیّه، به کوشش ایرج افشار، چاپ سوم، تهران، انجمن آثار ملّی.
24
مستوفی قزوینی، حمدالله، 1362، نزهةالقلوب، تصحیح گای لیسترانج، تهران، دنیای کتاب.
25
نطنزی، معینالدین، 1383، منتخب التواریخ، به اهتمام پروین استخری، تهران، اساطیر.
26
وصاف الحضره، فضلالله بن عبدالله شیرازی، 1338، تجزیة الامصار و تزجیة الاعصار: تاریخ وصاف، به اهتمام محمدمهدی اصفهانی، تهران، ابن سینا.
27
ویتکم، دانلد، 1393، خلیجفارس در آغاز دورة اسلامی: مشارکت باستانشناسی با تاریخ منطقهای، در: تاریخ خلیجفارس از قدیمترین دوران تاکنون، ویراستار لارنس جی پاتر، ترجمة محمد آقاجری، تهران، ققنوس، صص 139-117.
28
Whitcomb, D. 1987, Bushire and the Angali Canal, Mesopotamia 22, 311-336.
29
ORIGINAL_ARTICLE
آئین چاووشخوانی در استان هرمزگان
بانگ چاووش در هرمزگان نوائی است عرفانی و روحانی که برای دعوت مردم به محافل و مجالس دینی و یا به زیارت رفتن از آن استفاده مینمایند و آن این گونه است که ملای چاووش خوان بر بلندی رفته ودر حالی که دست بر بناگوش گرفته با آهنگ و صوتی دلنشین اشعاری را در مدح و منقبت امامان میخواند. در گذشته بانگ چاووش خوان مردم را مطلع میکرد که در آن شب مجلس منبر و وعظ برگزار میشود و همین طور این چاووش در حکم اعلان خبر هم بوده است. چاووش خوان بسته به نوع سفری که زائر میرود اشعاری را میخواند و مردم برای بدرقه و حلالیت خواهی به دیدارش میروند و زیارت قبول میگویند. آئین چاووشخوانی نیز یکی دیگر از آئینهای مذهبی استان هرمزگان است که در این استان - با توجه به نسخههای خطی از مرحوم ملا منصف و مرحوم حسینعلی قضائی علیایی – حدود 300 سال سابقه دارد و در حال حاضر هم اجرا می شود.این مقاله با روش تحلیل محتوا و با استفاده از ابزار کتابخانه ، آئین چاووش خوانی در هرمزگان را معرفی میکند.
https://jis.ut.ac.ir/article_73432_51e5ea11de32832dc70e6efa39e5f632.pdf
2019-07-23
99
115
10.22059/jis.2019.73432
سفر زیارتی
میناب
مرثیه
فرهنگ هرمزگان
آئین چاووش خوانی
سهراب
سعیدی
sohrab_minab@yahoo.com
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
LEAD_AUTHOR
علیمحمد
پُشتدار
2
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
AUTHOR
حسین
قاسمپور مقدم
3
دانشیار علوم تربیتی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
AUTHOR
حداد عادل، غلامعلی،1386،دانشنامۀ جهان اسلام (ج 11)، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی.
1
حسینی قضائی، غلامحسین،1394، چاووش خوانی، قم، موعود اسلام.
2
حمیدی، جعفر،1389، استان زیبای بوشهر، بوشهر، شروع.
3
خاقانی، افضل الدین،1368، دیوان، دکتر ضیاءالدین سجادی، تهران، زواّر.
4
دهخدا، علی اکبر،1377، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران.
5
رستمی، ابوسعید؛ سعیدی، سهراب،1391، مرثیه سرایی در هرمزگان، قم، دارالتفسیر.
6
سعیدی، سهراب،1393، نوحه و عزا در هرمزگان، قم، دارالتفسیر.
7
ـــــــــــــــ،1387، رخش بی سوار، قم، دارالتفسیر.
8
ـــــــــــــــ،1396، نوحه گویان بی دیوان، قم، دارالتفسیر.
9
شریفیان، محسن،1383، اهل ماتم (آواها و آئین سوگواری در بوشهر)، تهران، دیرین.
10
شفیعی کدکنی، محمد رضا،1382، شعر فارسی، بخارا، شمارۀ 32.
11
عمید، حسن،1386، فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیرکبیر.
12
عناصری، جابر،1366، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، جهاد دانشگاهی.
13
علم، محمدرضا؛ رستمی، سارا؛ ولی عرب، مسعود،1395، فرهنگ عامه شوشتر در دورۀ قاجار و پهلوی، تهران، بی نا.
14
قلیپور، جمشید،1379، موسیقی بومی مازندران، مازندران، انجمن موسیقی مازندران.
15
مصاحب، غلامحسین،1381، دایرة المعارف مُصاحب، تهران، امیر کبیر.
16
موسوی، زینب سادات؛ مساعد، مهری،1396، «جایگاه چاووشیخوانی در بوشهر و بررسی ادبی و زبانی آن»دومین همایش فرهنگ عامه، دانشگاه بوشهر، صص588-614.
17
هاشمی، علیرضا، 1387، «چاووش و چاووشخوانی در سفرهای زیارتی»، نجوای فرهنگ، شمارۀ 8 و 9 صص 37 الی 44.
18
یوسفی، غلامحسین،1370، «چاووش»، کلک، ش 14 و 15، صص 5-9.
19
ORIGINAL_ARTICLE
کاوش باستانشناختی در محل کاخ جهاننمای اصفهان
کاخ جهاننما از بناهای شاخص دوران شاه عباس صفوی در ابتدای خیابان چهارباغ بود که توسط ظلالسلطان در سال 1314 قمری تخریب گردید. بنا بر اسناد تصویری و نوشتاری به عنوان یک کاخ دروازه مشابه با کاخ عالیقاپو، ورود به خیابان چهارباغ را برای اهل دربار ممکن میساخت. با توجه به مشخص بودن محدودۀ آن، شناسایی محل دقیق و چگونگی ساخت و تزیینات کاخ در فصل اول کاوش (اسفند 1393 تا اردیبهشت 1394) مد نظر قرار گرفت. به این ترتیب مشخص شد هشت پایۀ سنگی که بخشی از کاخ روی آنها قرار داشته بود محدودۀ شمالی ـ جنوبی آن را مشخص میکنند، همچنین شواهد مربوط به تزیینات بیرونی و داخلی کاخ و بخشهایی از کفپوش شمال کاخ تا حدودی وضعیت این بنای مربوط به قرن یازدهم هجری قمری را بازگو میکند. فهم محل دقیق شروع خیابان چهارباغ که بعد از کاخ شروع میشده است، طول شمالی ـ جنوبی کاخ و شواهد قبل از دورۀ صفوی و حتی قبل از اسلام نشان از اهمیت محوطه در مرکز شهر اصفهان دارد. در مطالعۀ اخیر تلاش شد تا با انطباق اسناد و منابع مکتوب، کاوشهای میدانی و مطالعات آزمایشگاهی بتوان شناخت جامعی از این بخش دولتخانۀ صفوی و شهر اصفهان به دست آورد. بهعلاوه بررسی کنونی خبر از آن دارد که با وجود تخریب گستردۀ آثار در بعد از دورۀ صفوی و نوسازیهای شهری دوران اخیر، همچنان بر پایۀ مدارک باستانشناسی و انجام باستانشناسی شهری میتوان شواهد قابل قبولی از گذشتۀ شهر به دست آورد که در فهم و شناخت آن راهگشا است و در منابع مکتوب نشانی از آنها یافت نمیشود.
https://jis.ut.ac.ir/article_73433_897e85264021f679519709117dc92984.pdf
2019-07-23
117
135
10.22059/jis.2019.73433
اصفهان
کاخ جهاننما
خیابان چهارباغ
دولتخانه صفوی
باستانشناسی شهری
علی
شجاعی اصفهانی
a.shojaei@aui.ac.ir
1
استادیار باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
اسکندر بیک ترکمان، 1382، تاریخ عالمآرای عباسی، تصحیح ایرج افشار، تهران، امیرکبیر.
1
باباشاهی، مریم، 1361، «بررسی منابع تاریخی در مورد بنای تالار تیموری (کاوشهای 1360 دفتر فنی اصفهان)»، اثر، شمارۀ 9-7، صص 231-187.
2
پروندۀ ثبتی خیابان چهارباغ به تاریخ 1310 خورشیدی.
3
جبل عاملی، رکسانا، 1394، «گزارش دانهبندی بیستوپنج نمونه از یافتههای کاوش مربوط به محوطۀ جهاننما»، منتشر نشده، آرشیو آزمایشگاۀ حفاظت و مرمت معاونت میراث فرهنگی اصفهان.
4
حاکمی، علی، 2537-2536، «هیأت بررسی و پیگردی کاخها و بناهای دورۀ صفویه در اصفهان، محل مشرق دیوار باغ هشتبهشت»، در میرفندرسکی، محمدامین، «طرح تجدید حیات -روان بخشی- مرمت حفاظتی و بازسازی منطقۀ تاریخی و مجموعۀ فرهنگی اصفهان»، گزارش شمارۀ شش، منتشر نشده، صص 169-121.
5
رجایی، عبدالمهدی، 1387، تحولات عمران و مدیریت شهری اصفهان در دورۀ پهلوی اول، اصفهان، شهرداری اصفهان.
6
شجاعی اصفهانی، علی، 1393، «بررسی باستانشناختی قلاع و استحکامات اصفهان از منظر جغرافیای اداری از آغاز دوران اسلامی تا دوران صفوی» رساله برای دریافت درجۀ دکتری در باستانشناسی دوران اسلامی، دانشگاه تهران، منتشر نشده.
7
شجاعی اصفهانی، علی، 1395، گزارش مطالعات باستان شناختی در محوطه جهاننما و خیابان چهارباغ محل ایستگاه قطار شهری در میدان امام حسین (دروازه دولت) و انقلاب، منتشر نشده.
8
شجاعی اصفهانی، علی، 1396، «کاخ جهاننما و مدخل ورود به چهارباغ در اسناد تصویری و نوشتاری دوران صفوی تا پهلوی» پژوهشهای ایرانشناسی، سال 7، شمارۀ 1، بهار و تابستان، صص 48-29.
9
علیان، علمدار، 1393، کاوش باستانشناختی چهارباغ عباسی محدودۀ ایستگاه امام حسین، ادارۀ کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان، گزارش منتشر نشده.
10
قلی پور، سودانه، 1393، «بازآفرینی خیابان چهارباغ عباسی اصفهان در دورههای صفویه و قاجار با تأکید بر بیان تصویری از نوشتههای سیاحان» باغ نظر، شمارۀ 29، صص 46-33
11
کلایس، ولفرام، 1387، «کاخهای صفوی»، ترجمۀ احسان طهماسبی، گلستان هنر، شمارۀ 11، صص 73-68.
12
مقیمی اسفندآبادی، مهسا، 1390، «مطالعه، بررسی و ساماندهی اسناد تصویری بناهای از میان رفته اصفهان صفوی با تأکید بر سه عمارت جهاننما، نمکدان و تالار آینه»، رسالۀ کارشناسی ارشد در رشتۀ مطالعات معماری ایران، دانشگاه هنر اصفهان، منتشرنشده.
13
موسوی، محمود، 1385، «اکتشافاتی در بخش غربی مجموعۀ مقبرههای شیخ صفی در اردبیل» در کنبی، شیلا، هنر و معماری صفویه، ترجمۀ مزدا موحد، تهران، فرهنگستان هنر، صص 40-35.
14
مهریار، محمد و دیگران، 1378، اسنادتصویریشهرهایایرانیدورۀ قاجار،تهران، دانشگاه شهید بهشتی و سازمان میراث فرهنگی.
15
هنرفر، لطفالله، 1349، «چهارباغ اصفهان»، هنر و مردم، شمارۀ 96 و 97، صص 14-2
16
یوسفی، حسن؛ طاووسی، محمود، 1383، «بررسی آرامگاه شاه اسماعیل اول در اردبیل از منظر باستانشناسی»، باستانشناسی، سال اول، شمارۀ اول، بهار و تابستان، صص 29-20
17
Alemi, Mahvash, 2005, "Safavid Royal Gardens and Their Urban Relationships", A Survey of Persian Art, from Prehistoric Times to the Present. Vol. 18, Islamic Period: From the End of the Sasanian Empire to the Present, Costa Mesa, Calif. Mazda Publishers.
18
Ardalan, Nader, Bakhtiar, Laleh, 1973, the Sense of Unity: The Sufi Tradition in Persian Architecture, University of Chicago Press.
19
Babaie, Sussan, 2008, Isfahan and its palaces: statecraft, Shi'ism and the architecture of conviviality in early modern Iran, Edinburgh, Edinburgh University Press.
20
Blake, Stephen P., 1999, Half the world: the social architecture of Safavid Isfahan, 1590-1722, Costa Mesa, Calif., Mazda Pub.
21
Brignoli, J-D., 2009, "Les palais royaux safavides (1501-1722): architecture et pouvoir", Thèse de l’UNIVERSITE AIX-MARSEILLE I - Université de Provence – LAMM.
22
Galdieri, E.,1974, "Les Palais d'Isfahan", Iranian Studies, Vol. 7, No. 3/4, Studies on Isfahan: Proceedings of the Isfahan Colloquium, Part II, pp. 380-405.
23
Galdieri, E., 1979, "Relecture d’une gravure allemande du XVlleme siècle comme Introduction à une recherche archéologique" in Archologische Miteilungen aus Iran, 6 Akten des VII Internationalen Kongresses fur iranische kunst und archaologie, Munchen, sept 1976, Berlin, pp. 650-570.
24
Holakooei, Parviz, 2013, "Technological study of the seventeenth century haft rang tiles in Iran with a comparative view to the cuerda seca tiles in Spain" Doctoral Thesis, Università degli Studi di Ferrara.
25
Yousefi, Hassan; Alizadeh Sola; Mohammad; Tavousi, Mahmoud, 2013, "Reconsidering the Architecture of Shaikh Safi al-Din Ardabili's Shrine: New Findings in Archeological Excavations at Janat Sara Site", Humanities, Vol. 20 (1), pp.49-67.
26
ORIGINAL_ARTICLE
بازتاب ادب فارسی و عرفان اسلام ـ ایرانی در اشعار الکساندر کوسیکوف
هدف اصلی پژوهش حاضر معطوف به بررسی مضامین عرفانی و اسلامی ـ ایرانی در آثار الکساندر کوسیکوف، شاعر سدۀ بیستم روسیه است. کوسیکوف از آن دسته شاعرانی است که در ایران کاملاً مورد بیتوجهی قرار گرفته است، در حالیکه میزان تأثیرپذیری وی از عرفان، فرهنگ و ادبیات ایران و مشرق زمین کاملاً قابل توجه است. مطالعۀ توصیفی و تحلیلی آثار «سجادۀ مروارید»، «اسکندرنامه»، «البراق» و پارهای دیگر از تصنیفات وی، حاکی از تأثیرپذیری و همنوایی وی با عرفان اسلامی ـ ایرانی است. طرح مفاهیم قرآنی و اسلامی، مضامین و بنمایههای عرفانی ادب فارسی، اقتباس از سبک شعری و کاربرد واژههای فارسی در آثار کوسیکوف از جملۀ این تأثیرات بودهاند. تجلی بنمایههای عرفانی ادبیات فارسی بر اشعار الکساندر کوسیکوف، بیانگر ژرفای تأثیر عرفان و ادب ایرانی بر ادبیات و اندیشۀ شاعران سرزمینی دیگر و مایۀ مباهات هر ایرانی است و توانایی شاعر و عمق نگاه او را در ایجاد جهانی با گفتمان چند سویه و ایجاد پل بین تمدنها و گفتگوی فرهنگها مینمایاند و از سویی دیگر نمایانگر قدرت نفوذ اندیشههای اسلامی و عرفانی در ملل دیگر است.
https://jis.ut.ac.ir/article_73434_d9e094822fda581760a9323345a364fe.pdf
2019-07-23
137
155
10.22059/jis.2019.73434
الکساندر کوسیکوف
عرفان
ادبیات کلاسیک ایران
ادبیات روسیه
فرهنگ اسلامی
تأثیرپذیری
زینب
صادقی سهل آباد
z.sadeghi@alzahra.ac.ir
1
استادیار گروه زبان و ادبیات روسی دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم.
1
اژهای، تقی و نفیسه آقاخانی،1396، «تحلیل بازتاب آیۀ تجلی در متون عرفانی تا پایان قرن هفتم»، پژوهشهای ادب عرفانی (گوهر گویا)، سال یازدهم، ش 4 (پیاپی 35)، صص 89-112.
2
سعدی شیرازی، شیخ مصلحالدین،1382، کلیات سعدی (بوستان، گلستان، قصائد، غزلیات، قطعات، رسائل و هزلیات)، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، نشر زوار.
3
طارمی، حسن، 1375، دانشنامۀ جهان اسلام، مدخل «براق»، ج۲، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی.
4
عنافه، عبدالرحیم و الهه کلاهدوز، 1389، «بررسی غربت انسان در اشعار مولانا»، پژوهشهای ادب عرفانی (گوهر گویا)، دورۀ 4، ش 3، صص161-188.
5
علامه مجلسی، محمد باقر، 1362، بحارالانوار، ج 37 و 42، تحقیق و تعلیق سیدجواد علوی، تهران، انتشارات اسلامیه.
6
قبادی، حسینعلی و مصطفی گرجی، 1395، جان جهان: تحلیل چشمانداز پیامهای جهانی ادبیات فارسی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.
7
کلینی الرازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق، 1382، اصول کافی، ج 1، تحقیق محمدباقر بهبودی و علیاکبر غفاری، تهران، مکتب اسلامی.
8
معلوف، لویس،1386، المنجد: فی اللغة والاعلام، تهران، بلاغت.
9
مؤذنی، علی محمد، 1384، «زبان فارسی، زبان همدلی»، قند پارسی، ش 31.
10
نوری، میرزا حسین، 1366، مستدرک الوسائل، ج 3، ترجمه و تحقیق سید جعفر نبوی، قم، نشر موسسۀ آل بیت.
11
یحییپور، مرضیه و زینب صادقی سهلآباد و جاناله کریمیمطهر، 1391، نیکالای گومیلیوف و مشرق زمین، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
12
یحییپور، مرضیه و جاناله کریمیمطهر،1396، سعدی و شاعران روس، تهران، دانشگاه تهران.
13
Аксенов, И. 1920, Художественное слово, М.: Искусство.
14
Исаев, Г.Г.,2017, Исламский восток в творчестве русских писателей серебряного века, М.: Кнорус.
15
Брагинский, И., 1976, 12 миниатюр, от Рудаки до Джами, М.: Художественная литература.
16
Брюсов, В., 1922, «Вчера, сегодня и завтра русской поэзии», печать и революция, 7, 49- 69.
17
Короглы, Х.Г., 1991, Классическая восточная поэзия, М.: Высшая школа.
18
Кусиков, А., и К. Бальмонт и А. Случановский, 1921, Жемчужный коврик, М.: Чихи-пихи.
19
Кюхельбекер, В.К., 1979, Путешествие; Дневник; Статьи. Л.: Наука.
20
Саади, М., 2011., Гулистан, перевод Алиева Р. и Старостина А., М.: Вече.
21
Хлебников,В., 1986,Творения / Общ. ред. и вступ. ст. М.Я. Полякова; сост., подгот. текста и коммент. В.П. Григорьева и А.Е. Парниса. М.: Советский писатель.
22
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیلی بر تاریخنگاری و تاریخ نگری قاضی بیضاوی
نظام التواریخ اثر موجز قاضی بیضاوی در دورۀ مغولان، با وجود موقعیت مهم زمانی و همچنین مستندات مکرر مورخان بعدی به آن، از سوی مورخان و نویسندگان متأخر چندان مورد توجه نبوده و حتی منجر به ابراز نظرهای دوگانه دربارۀ آن شده است. در این جستار با روشی تحلیلی ـ توصیفی، ویژگیهای معرفت تاریخی قاضی بیضاوی در نظام التواریخ و در عین حال میزان توفیق آن مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که عوامل و ویژگیهایی نظیر اعتقادات کلامی وی به خصوص گرایش به مذهب کلامی اشعری، جایگاه وی به عنوان قاضیالقضات و مفسّر قرآن بر اساس همان نگاه اشعری، منجر به اولویت فقه، کلام و تفسیر بر تاریخ در دستگاه معرفتی و مبادی اندیشهورزانۀ وی شده و دانش تاریخ نتوانسته است حضوری اصیل در نظام فکری وی داشته باشد. با این حال ویژگیهایی در تاریخنگاری بیضاوی وجود دارد که مهمترین آنها را به قرار زیر میتوان برشمرد: تعلق خاطر به گذشتۀ فارس به عنوان زادگاه خویش، باور به امر قدسی در تاریخ، مشیّت باوری، توجّه به تاریخ به مثابۀ ابزاری انتفاعی در خدمت شریعت (خیر دنیا و عقبی)، غلبۀ توصیف بر تحلیل، پاکیزهنویسی و گرایش به زبانی ساده و ایضاحی.
https://jis.ut.ac.ir/article_73435_6f4ee7d107e71656cb9341cb8b74a6d6.pdf
2019-07-23
157
172
10.22059/jis.2019.73435
بیضاوی
نظام التواریخ
معرفت تاریخی
تاریخنگاری
محمد
کشاورز بیضایی
mkeshavarz_59@yahoo.com
1
دانشآموختۀ دکترای تاریخ ایران دورۀ اسلامی دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
قرآن کریم
1
استنفورد، مایکل، 1382، درآمدی بر فلسفه تاریخ، ترجمۀ احمد گلمحمدی، تهران، نشر نی.
2
آیینه وند، صادق، 1360، تاریخ در اسلام، چ اول، تهران، وزارت ارشاد اسلامی.
3
الأسنوی، جمالالدین عبدالرحیم،1416 ﻫ .ق/ 1996 م) طبقاتالشافعیه، بیروت، دارالفکر.
4
الذهبی، محمدحسین، 1396- 1976، التفسیر و المفسرون، بیروت، دار الحیاء التراث العربی.
5
براون، ادوارد، 2537، تاریخ ادبی ایران، ترجمه و حواشی از علیاصغر حکمت، ج 3، تهران، امیرکبیر.
6
بلک، جرمی، مکرایلد، دونالد م،1390، مطالعۀ تاریخ، ترجمۀ دکتر محمدتقی ایمان پور، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد.
7
بهار، محمدتقی «ملک الشعرا»، 1337، سبکشناسی، ج سوم، تهران، امیرکبیر.
8
حاج منوچهری، فرامرز، ذیل بیضاوی، دانشنامه جهان اسلام، ج 5، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
9
حسنزاده، اسماعیل، 1388، «بینش و روش در تاریخنگاری عتبی»، فصلنامۀ علمی- پژوهشی تاریخنگری و تاریخنگاری دانشگاه الزهرا (س)، سال نوزدهم، دورۀ جدید، شمارۀ سه، پیاپی 80، پاییز 1388، صص 92- 59.
10
خوانساری، میرمحمد باقر، 1367، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، تهران، چاپ سنگی.
11
رضوان، هادی، 1388، «بررسی آرای کلامی قاضی بیضاوی در تفسیر انوارالتزیل و اسرارالتأویل»، مجلۀ آینۀ معرفت، علمی- پژوهشی، شمارۀ 18، بهار 88، صص 156- 125.
12
ریپکا، پروفسور یان،1364، ادبیات ایران در زمان سلجوقیان و مغولان، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، گستره.
13
ساوجی، ابوالفضل بن فضلالله، 1338 ق. دانشوران ناصری، شرححال ششصد تن از دانشمندان نامی، قم، موسسۀ مطبوعاتی دارالفکر.
14
صفا، ذبیحالله،1367، تاریخ ادبیات ایران، تلخیص محمد ترابی، ج 2، تهران، فردوس.
15
قاضی بیضاوی، ناصرالدین عبدالله بن عمر،1382، نظام التواریخ، به کوشش میرهاشم محدث، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
16
ـــــــــــــ،674 ﻫ. ق.، نظام التواریخ، شامل خصوصیات تاریخ ایران از ابتدا تاریخ تا هجوم مغول بخصوص قهستانیان یا ملاحده، به تصحیح و اهتمام بهمن میرزا کریمی، بیجا، شرکت مطبعه فرهومند و اقبال و علمی.
17
ـــــــــــــ، 1982 م، الغایة القصوی، به کوشش علی محیی الدین قره داغی، قاهره.
18
ـــــــــــــ،1418-1998 م، تفسیرالبیضاوی، چ اول، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
19
قدیمی قیداری، عباس،1392، «درآمدی بر موانع و دشواریهای تاریخنویسی در ایران با تأکید بر عصر قاجار». تاریخ نگری و تاریخنگاری. فصلنامۀ علمی ـ پژوهشی علوم انسانی، س 21، ش 2، پیاپی 1390، پاییز و زمستان، صص 63- 86.
20
مرتضوی، منوچهر،1341، تحقیق دربارۀ دورۀ ایلخانان ایران، تبریز، شفق.
21
مستوفی، حمدالله،1339، تاریخ گزیده، مقدمۀ عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر.
22
مطهری، مرتضی، 1362، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
23
مفتخری، حسین،1389، «توصیف، تبیین و تفسیر در تحقیقات تاریخی» نشریۀ اطلاعرسانی و کتابداری، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شمارۀ 146، تیر 1389، ص 2-13.
24
ــــــــــــــ،1391، مبانی علم تاریخ، تهران، سمت.
25
مک کواری، جان،1393، مارتین هایدگر، ترجمۀ محمد سعید حنایی کاشانی، تهران، هرمس.
26
ملویل، چارلز، 1378، «از آدم تا آباقا: برقراری تازه در تاریخ توسط قاضی بیضاوی»، ترجمۀ محمدرضا طهماسبی، مجلۀ آینه میراث، سال ششم، شمارۀ چهاردهم، صص 3- 26.
27
مولکی، مایکل،1376، علم و جامعهشناسی معرفت، ترجمۀ حسین کچویان، تهران، نی.
28
کریمی نیا، مرتضی، ذیل بیضاوی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 13، تهران، مرکز نشر دائرةالمعارف اسلامی.
29
واعظی، احمد، 1380، درآمدی بر هرمنوتیک، تهران، موسسۀ فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
30
وصاف، عبدالله بن فضلالله،1383، تاریخ وصاف، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
31
هارتناک، یوستوس،1387، نظریۀ معرفت در فلسفه کانت، ترجمۀ غلامعلی حداد عادل، تهران، هرمس.
32
Kohlberg, E., 1985, “BAYŻĀWĪ, NĀṢER-AL-DĪN” Encyclopadia Iranica, New York: Bibliotheca Persica Press, Vol. IV, pp. 15-17.
33
ORIGINAL_ARTICLE
برخی بازتاب های هندواروپایی -sel* و صورت های گسترنددارش در ایرانی
تلاشهای زبانشناسان برای ریشهیابی واژههای زبانهای ایرانی پیشینهای طولانی در ایران و کشورهای دیگر، بهویژه کشورهای اروپایی، دارد و پیشرفتهای اخیر در باب مطالعات تاریخی و تطبیقی زبان نیز به دقت بیشتر در این زمینه و پیش نهادن نظرهای تازه در کنار بازنگری نظرهای پیشینیان منجر شدهاست. در این پژوهش، سعی شده که با بهرهگیری از روشهای مطالعات تطبیقی زبانهای هندواروپایی و تلفیق آنها با دانستههای موجود از زبانهای ایرانی، بخشی از واژههای گنجینة زبانهای ایرانی بررسی و با نیای هندواروپایی آغازین آنها مرتبط شود. برای این منظور، با روش تطبیقی و «معنا-تبارهشناختی»، نخست تلاش میشود که ریشهای مادر در هندواروپایی آغازین بازسازی و سپس با بهرهگیری از سوابق شناختهشده از موارد گسترندافزایی به ریشة مادر و بررسی سوابق این ریشههای گسترنددار در ایرانی، برای برخی از واژههایی که تا کنون ریشهای برای آنها داده نشده، نیایی درخور معرفی شود و برای برخی دیگر نیز ریشههایی جایگزین پیشنهاد گردد. در اینجا به بررسی ریشة مادرِ *sel- و بازتابهای آن در برخی از زبانهای ایرانی پرداخته میشود و در این میان همتبارهای آنها در زبانهای دیگرِ هندواروپایی نیز بهصورت ضمنی معرفی میشوند.
https://jis.ut.ac.ir/article_73436_295b67bd75123a3383bcf292e7b20d81.pdf
2019-07-23
173
192
10.22059/jis.2019.73436
ریشهشناسی
زبانهای ایرانی
زبانهای هندوایرانی
زبانشناسی هندواروپایی
تبارهشناسی
گسترندافزایی
ریشة مادر
علی
مصلحی مصلحآبادی
das.moslehi@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری فرهنگ و زبان های باستانی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
زهره
زرشناس
zzarshenas@gmail.com
2
استاد فرهنگ و زبان های باستانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
AUTHOR
افشار، ایرج، ۱۳۶۸، واژهنامة یزدی، تهران، انتشارات فرهنگ ایرانزمین.
1
بن خلف تبریزی، محمدحسین، ۱۳۶۱، برهان قاطع، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
2
حسندوست، محمد، ۱۳۹۳، فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
3
دهخدا، علی اکبر و دیگران، ۱۳۷۷، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران (دورة جدید).
4
نفیسی، علیاکبر، ۱۳۴۳، فرهنگ نفیسی، تهران، انتشارات خیّام.
5
Anttila, R., 1969, Proto-Indo-European Schwebeablaut, London, England, University of California Press.
6
Bailey, H., 1979, Dictionary of Khotan Saka, Cambridge, Cambridge University Press.
7
Beekes, R. S., 1969, The Development of the Proto-Indo-European Laryngeals in Greek, The Hague, Mouton de Gruyter.
8
Beekes, R. S., 1981, “Intervocalic laryngeal in Gatha-Avestan”, In Y. Arbeitman, & A. Bomhard, Bono homini donum: Essays in historical linguistics, in memory of J. Alexander Kerns (pp. 47-64), Amsterdam, John Benjamins.
9
Beekes, R. S., 2011, Comparative Indo-European Linguistics: An Introduction. 2nd edition rev. and corrected by Michiel de Vaan, Amsterdam, Benjamins.
10
Beekes, R., 2010, Etymological Dictionary of Greek, (A. Lubotsky, Ed.) Leiden, Brill.
11
CAL: Comprehensive Aramaic Lexicon, Hebrew Union College, Retrieved Oct. 2018, from http://cal.huc.edu/index.html
12
Cheung, J., 2007, Etymological Dictionary of the Iranian Verb, Leiden, Brill.
13
de Vaan, M., 2008, Etymological Dictionary of Latin and the Other Italic Languages, Leiden and Boston, Brill.
14
Derksen, R., 2008, Etymological Dictionary of the Slavic Inherited Lexicon, Leiden, Brill.
15
Durkin-Meisterernst, D., 2004, Dictionary of Manichaean Middle Persian and Parthian, Turnhout, Brepols.
16
Eilers, W., 1976, Die Mundart von Chunsar (Westiranische Mundarten aus der Sammlung Wilhelm Eilers, Bd. I), Wiesbaden, Steiner.
17
Fraenkel, E., 1962, Litauisches etymologisches Wörterbuch, Heidelberg, Carl Winter.
18
Gharib, B.-Z., 1995, Sogdian Dictionary, Tehran, Farhangan.
19
Henning, W., 1935, “Arabisch ḫarāǧ”, Orientalia, IV, 291-293.
20
Henning, W., 1940, “Sogdian Loan-Words in New Persian”, Bulletin of the Society of Oriental Studies, Vol. X, 95.
21
Hübschmann, H., 1895, Persische studien, Strassburg, Verlag von Karl J. Trübner.
22
Kia, S., 1956, Guyeš-e Āštiān (The Dialect of Ashtian), Tehran, Tehran University Press.
23
Klein, E., 1971, A Comprehensive Dictionary of the English Language, Amsterdam, Elsevier.
24
Lubotsky, A., & Kroonen, G., 2009, “Proto-Indo-European *tsel- ‘to sneak’ and Germanic *stelan- ‘to steal, approach stealthily’”, Studia Etymologica Cracoviensia 14, 237-241.
25
Lubotsky, A., 1981, “Gr. pḗgnumi: Skt. pajrá- and loss of laryngeals before mediae in Indo-Iranian”, Münchener Studien zur Sprachwissenschaft 40, 133-138.
26
Lubotsky, A., 1995, “Reflexes of intervocalic laryngeals in Sanskrit”, In W. S. (ed.), Kuryɫowicz Memorial Volume. Part One. (213-233), Cracow, Universitas.
27
Lubotsky, A., 2018, “Indo-Iranian”, In J. Klein, B. Joseph, & M. Fritz (Eds.), Handbook of Comparative and Historical Indo-European Linguistics (1875-1887), Berlin/Boston, De Gruyter Mouton.
28
MacKenzie, D., 1971, A Concise Pahlavi Dictionary, London & New York, RoutledgeCurzon.
29
Martirosyan, H., 2010, Etymological Dictionary of the Armenian Inherited Lexicon, Leiden, Brill.
30
Mayrhofer, M., 1956, Kurzgefaßtes etymologisches Wörterbuch des Altindischen, Heidelberg, Carl Winter.
31
Mayrhofer, M., 2005, Die Fortsetzung der indogermanischen Laryngale im Indo-Iranischen, Vienna, Verlag der Österreichischen Akademie der Wissenschaften.
32
Monchi-Zadeh, D., 1990, “Wörter aus Xurāsān und ihre Herkunft”, Acta Iranica 29.
33
Monier-Williams, S., 1899, A Sanskrit-English Dictionary: Etymologically and Philologically Arranged, Oxford, Clarendon Press.
34
Morgenstierne, G., 1938, Indo-Iranian Frontier Languages, Vol. II: Sanglechi-Ishkashmi, Oslo, H. Aschehoug & Co.
35
Morgenstierne, G., 2003, A New Etymological Vocabulary of Pashto, Wiesbaden, Dr. Ludwig Reichert.
36
Novák, Ľ., 2010, Jaghnóbsko-český slovník s přehledem jaghnóbské gramatiky. Яғнобӣ-чехӣ луғат яғнобӣ зивоки дастури феҳрастипӣ, Praha, Filozofické Fakulty Univerzity Karlovy v Praze.
37
Ozoliņš, K., 2015, Revisiting Proto-Indo-European Schwebeablaut, Los Angeles, California Digital Library.
38
Pokorny, J., 1959, Indogermanisches etymologisches Wörterbuch, Bern/Munich, Francke Verlag.
39
Reichelt, H., 1911, Avesta Reader: Texts, Notes, Glossary and Index, Strassburg, Karl J. Trubner.
40
Rix, H., Kümmel, M., Zehnder, T., Lipp, R., & Schirmer, B., 2001, Lexikon der indogermanischen Verben, Wiesbaden, Dr. Ludwig Reichert Verlag.
41
Schwartz, M. (n.d.). The Etymology of Arabic xarāj, Revisited. Retrieved from http://nes.berkeley.edu/Web_Schwartz/Schwartz Azarpay note Ed .pdf
42
Sihler, A., 1995, New Comparative Grammar of Greek and Latin, New York, Oxford University Press.
43
ORIGINAL_ARTICLE
بازنمایی مسائل اجتماعی ایران در اسناد دیوان عدلیه اعظم، آغاز سده 14 / 20
مطالعات مسائل اجتماعی در ایران، بر موقعیت امروز تمرکز دارد و به دلایل مختلف از رهیافتهای تاریخی به دور مانده است. از سدۀ 13/19 در اثر تماسهای گسترده ایران با غرب، بسیاری مسائل اجتماعی کلان اجتماعی به وجود آمده و برخی از آنها، در تولید ساختارها و مناسبات اجتماعی نقشی سرنوشتساز ایفا کردند، ازاینرو فهم همه جانبه مسائل کلان اجتماعی امروزی نیازمند درک پیچیدگیها و تطور مسائل تاریخی تا به امروز است اما نیل به این امر کار دشواری است؛ چراکه در چگونگی شناسایی و وصف مسئلههای تاریخی هر دوره، به شدت تحت تأثیر نظام اندیشهای قدرت سیاسی و اجتماعی زمانه خود قرار دارد. در این پژوهش با تکیه بر یک سنخ منبع، حاوی دادههای منحصر به فرد از چالشها و مسائل اوایل سدۀ 14/20 ایران، مقولهبندی از مسائل اجتماعی ارائه میشود. اسناد بایگانی دیوان عدلیه اعظم بنا به ماهیت حقوقی و قضایی آن، مجموعهای از دادههایی را به دست میدهد که به این پرسش پاسخ خواهد داد که در دورۀ مورد نظر چه مسائل کلان اجتماعی وجود داشت؟ این پژوهش با روش و رویکرد تحلیل دادهها به شیوۀ کیفی و استخراج دادهها و مقولهبندی آنها از متون مورد نظر، انجام شد و در این مرحله تمرکز بر شناسایی و مقولهبندی مسائل کلان اجتماعی بود. تحقیق نشان داد چالشهای اقتصادی و حقوقی ـ قضایی، اصلیترین مسائل کلان اجتماعی در جامعه ایران در آغاز سدۀ 14/20 بود.
https://jis.ut.ac.ir/article_73437_66af57a8a3adb78467a9126723558ae9.pdf
2019-07-23
193
213
10.22059/jis.2019.73437
دیوان عدلیۀ اعظم
مسائل اجتماعی
قاجار
محاکم شرع و عرف
مسائل مالی
مسائل حقوقی
شهرام
یوسفی فر
shyousefifar@ut.ac.ir
1
استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
آدمیت، فریدون و هما ناطق،1356، افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشرنشده دوران قاجار، تهران، آگاه.
1
ـــــــــــــــــــــــــــ،1385، اندیشه ترقی و حکومت قانون، عصر سپهسالار، تهران، خوارزمی.
2
ـــــــــــــــــــــــــــ،1362، امیرکبیر و ایران، تهران، خوارزمی.
3
استراوس، انسلم و جولیت کربین،1390، مبانی پژوهش کیفی، فنون و مراحل تولید نظریه زمینهای، ترجمۀ ابراهیم افشار، تهران، نی.
4
اشرف، احمد،1359، موانع تاریخی رشد سرمایهداری در ایران: دورۀ قاجاریه، تهران، زمینه
5
اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان،1367، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران.
6
افشارکهن، جواد،1390، جامعهشناسی مسائل اجتماعی، تهران، جامعه شناسان.
7
امین، حسن،1382، تاریخ حقوق ایران، تهران، دایرة المعارف ایرانشناسی.
8
روزنامه دولت علیه ایران،18 ذیقعده 1278، نمرۀ 521، 3.4
9
ـــــــــــــــــــــــــ،29 رجب 1278، نمرۀ 513، 5.
10
زندیه، حسن،1392، تحول نظام قضایی ایران در دورۀ پهلوی اول، عصر وزارت عدلیه علیاکبر داور 1305-1312، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
11
طبیبی، محمد، 1388، نظام قضایی و آیین دادرسی ایران، از افشاریه تا انقلاب مشروطه، کرمان، دانشگاه شهید باهنر کرمان.
12
عبداللهی، محمد،1383، طرح مسائل اجتماعی در ایران، اهداف و ضرورتها؛ در مسائل اجتماعی ایران (مجموعه مقالات)، تهران، آگه، صص 11-34.
13
عبداللهیان، حمید،1392، مفهومپردازی واقعیت اجتماعی در جامعهشناسی تاریخی، نظام ارباب غایب در ایران، ترجمۀ غلامرضا جمشیدیها و علیرضا صادقی، تهران، جامعه شناسان.
14
فرهاد معتمد، محمود،1325، تاریخ سیاسی دورۀ صدارت میرزا حسینخان مشیرالدوله سپهسالار اعظم، تهران، علمی.
15
فلور، ویلم و امین بنانی،1388، نظام قضایی عصر قاجار و پهلوی، ترجمه حسن زندیه، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
16
کاتوزیان، محمدعلی همایون،1396، تضاد دولت و ملت، نظریه تاریخ و سیاست در ایران؛ ترجمۀ علیرضا طیب، نشر نی.
17
کتابچه ثبت قبالجات دیوانخانه عدلیۀ اعظم، از بایت هذه السنه لوی ئیل 1322 شهر محرمالحرام،
18
کتابچه ثبت التزامات دیوانخانه عدلیۀ اعظم، از بابت هذه السنه لوی ئیل 1322 شهر محرمالحرام،
19
کتابخانه آیه الله مرعشی، قم، شماره ثبت 8317.
20
کتابچه عرایض و تظلمات دیوان عدلیه، کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، بخش دیجیتال، شمارۀ نسخۀ 11024، سه دفتر، دفتر اول 3/1-11024، دفتر دوم 3/2-11024، دفتر سوم 3/3-11024.
21
کرون، جیمز،1390، جامعهشناسی مسائل اجتماعی، ترجمۀ مهرداد نوابخش و فاطمه کرمی، تهران، جامعه شناسان.
22
کسروی، احمد،1363، تاریخ انقلاب مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر.
23
لوزیک، دانیلین،1388، نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی، ترجمۀ سعید معیدفر، تهران، امیرکبیر.
24
مجموعۀ نویسندگان،1383، مسائل اجتماعی ایران، انجمن جامعهشناسی ایران، تهران، آگه.
25
محقق حلی، نجمالدین جعفر ابن حسن بن یحیی بن سعید هذلی،1374، شرائع الاسلام، ترجمۀ ابوالقاسم ابن احمد یزدی، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران.
26
مهدوی دامغانی، احمد،1383، محاکم قضایی در زمان قاجاریه، مجله کانون، ش 54.
27
یوسفیفر، شهرام، تابستان 1398، گردش کار اداری بین محاکم عرف و شرع در آستانۀ مشروطیت، براساس بایگانی دیوان عدلیۀ اعظم، گنجینه اسناد، س 29، دفتر 2، صص 175-150.
28
Kondo, N., 2017, Islamic law and society in Iran: A social history of qajar Tehran. Routledje: London and New York.
29