ORIGINAL_ARTICLE
بررسی منشاء نقشمایهی عقرب- انسان در هنر عصر مفرغ فلات ایران
نقشمایهی ترکیبی و افسانهای عقرب- انسان، به دو صورت عقرب- مرد و عقرب- زن، بر اساس شواهد باستانشناختی، در افق فرهنگهای عصر مفرغ فلات ایران تا کنون صرفاً از محوطههای باستانی ناحیهی جیرفت در حوزهی هلیل رود کشف و گزارش شده است. در بینالنهرین باستان عقرب- انسان هیولایی است که از دروازههای جهان زیرین محافظت میکند؛ که همین مفهوم و کارکرد مذهبی به اساطیر مصر باستان هم راه یافته است. اما با توجه به کاوشهای باستانشناختی در جیرفت که منشاء جغرافیایی نقشمایهی عقرب- انسان را جنوب شرقی فلات ایران معرفی کرده است، این سئوال مطرح میشود که آیا این نقشمایه برآمده از فرهنگ پیش از تاریخی فلات ایران است یا بینالنهرین؟ فرضیهی نوشتار حاضر این است که هر چند نقشمایهی عقرب- انسان در فرهنگ و باورهای عصر مفرغ جنوب شرقی ایران اصالت داشته است، اما ایدهی سیر تحول آن از یک نقشمایهی طبیعتگرایانهی عقرب در عصر مس- سنگی به یک نقشمایهی ترکیبی و افسانهای عقرب- انسان در عصر مفرغ هنوز مبتنی بر شواهد کافی نیست. روششناسی این نوشتار اصالتاً یک روش تاریخ هنری با رویکرد باستانشناختی است که صرفاً به آثار هنری و یا صنایع دستی دارای نقش عقرب و یا عقرب- انسانهایی که از بافتارهای اصیل باستانشناختی دوران پیش از مفرغ فلات ایران و بینالنهرین گزارش شدهاند، تأکید کرده و به رابطهی نقشمایه با جغرافیا و اقلیم و بستر باستانشناختی توجه میکند. آثار دارای این نقشمایه به دو گروه اصلی فلات ایران و بینالنهرین تقسیم میشوند. نتیجهی نوشتار حاضر این است که نقشمایهی عقرب- انسان در جنوب شرقی فلات ایران برآمده از باورها و فرهنگ مردمان عصر مفرغ همان حوزهی هلیل رود در آستانهی شهرنشینی بوده است و همچنین هیچ ارتباط علّی میان این نقشمایه و نقشمایهی عقرب بر روی آثار عصر مس- سنگی فلات ایران و یا اقلیمهای گرم و خشک الزاماً وجود ندارد.
https://jis.ut.ac.ir/article_36342_a05a266af6d647a734cf1eb41e536020.pdf
2013-08-23
1
12
10.22059/jis.2013.36342
نقشمایهی عقرب- انسان
نقشمایهی عقرب
عصر مفرغ
فلات ایران
بینالنهرین
بهرام
آجورلو
1
استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز مرکز تحقیقات مرمت بناها و بافت¬های تاریخی و فرهنگی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
AUTHOR
اسماء
سعید
2
کارشناس ارشد پژوهش هنر- دانشگاه هنر اسلامی تبریز
AUTHOR
منابع
1
آجورلو، بهرام. 1391. «اقلیم دیرین فلات ایران در عصر نوسنگی» دو فصلنامهی پژوهشهای ایرانشناسی، دانشگاه تهران، سال دوم، شمارهی اول، صص. 20-1.
2
سید سجادی، سید منصور. 1374. باستانشناسی و تاریخ بلوچستان. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
3
طلایی، حسن. 1388. عصر مفرغ ایران. چاپ سوم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
4
........................... 1390 الف. هشت هزار سال سفال ایران. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
5
........................... 1390 ب. ایران پیش از تاریخ: عصر مس سنگی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
6
........................... 1390 ج. باستانشناسی پیش از تاریخ بینالنهرین. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
7
گیرشمن، رومن. 1374. ایران از آغاز تا اسلام. ترجمهی محمد معین، چاپ دهم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
8
................................ 1379. سیلک کاشان. ترجمهی اصغر کریمی، جلد اول، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
9
ماتیوز، راجر. 1391. باستانشناسی بینالنهرین: نظریات و رهیافتها. ترجمهی بهرام آجورلو، تبریز: انتشارات دانشگاه هنر اسلامی تبریز.
10
مجیدزاده، یوسف. 1359. «کهنترین بیان تصویری بر سفالی از تپه قبرستان»، کندو کاو، مؤسسهی باستانشناسی دانشگاه تهران، شمارهی سوم، صص. 5-61.
11
................................ 1370. تاریخ و تمدن ایلام. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
12
................................ 1380. تاریخ و تمدن بینالنهرین. جلد سوم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
13
................................ 1382. جیرفت: کهنترین تمدن شرق. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
14
................................... 1387 الف. «پروژه باستانشناختی حوزه هلیل: کشفی افسانهای»، مجموعه مقالات نخستین همایش بینالمللی تمدن حوزه هلیل: جیرفت 1383. تدوین: یوسف مجیدزاده، کرمان: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان، صص. 52-29.
15
.................................. 1387 ب. «جیرفت: کهنترین تمدن شرق»، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال 22، شمارهی 2-251، صص. 49-128.
16
ملک شهمیرزادی، صادق. 1390. بینالنهرین در دوران پیش از تاریخ: از پیدایش تا دوران آغاز ادبیات. تهران: انتشارات سبحان نور و گنجینهی نقش جهان.
17
Cleuziou, Serge. 2003. “Jiroft et Tarout: Plateau iranien et péninsule arabique”, Dossiers d’archéologie, No. 287, pp. 114-25.
18
Forest, Jean D., 2003. “La Mésopotamie les échanges à longue distance aux IVe et IIIe millénaires”, Dossiers d’archéologie, No. 287, pp. 126-33.
19
Gertsch, Willis J., Polis, Gary A., 2002. “Arachnids”, The Encyclopedia Britannica, Vol. 13, 15th edition, Chicago: Encyclopedia Britannica Inc.
20
Madjidzadeh, Yousef. 2003. “La découverte de Jiroft”, Dossiers d’archéologie, No. 287, pp. 19-64.
21
Muscarella, Oscar W., 2005.“Jiroft and ‘Jiroft-Aratta’,” Bulletin of the Asian Institute, Vol. 15, pp. 173-98.
22
Muscarella, Oscar W., 2008. “Jiroft: General survey of excavations”, Encyclopædia Iranica, Vol. 14, pp. 653-6.
23
Perrot, Jean. 2003. “L’iconographie de Jiroft”, Dossiers d’archéologie, No. 287, pp. 97-113.
24
Sandars, Nancy K., 1977. The Epic of Gilgamesh: An English Version with an Introduction. 16th print, London: Penguin Books.
25
Shaw, Ian; Nicholson, Paul. 1995. The Dictionary of Ancient Egypt. London: The British Museum Press.
26
Talai, Hassan. 1983. “Stratigraphical sequence and architectural remains at Ismailabad the central plateau of Iran”, Archaeologische Mitteilungen Aus Iran, Vol. 16, pp. 57-68.
27
Yurco, Franklin J., 1995. "Narmer: 1st king of upper and lower Egypt; A reconsideration of his palette and macehead", Journal of the Society for the Study of Egyptian Antiquities, Vol. 25, pp. 85–95.
28
ORIGINAL_ARTICLE
ساخت و کارکرد شهر مرزی انطاکیه در مناسبات ایران و روم در دورۀ ساسانی
انطاکیه از جمله شهرهایی است که به واسطه موقعیت ژئوپلیتیکیاز زمان تأسیس آن در دوره سلوکیان تا اواخر دوره ساسانی همواره عرصه رویارویی و تنش میان قدرتهای بزرگ عصر باستان بوده است. تعلیل و تبیین ساخت و کارکرد شهر انطاکیه و ابعاد حائز اهمّیت این شهر در عصر باستان، روشنگر تاریخ بخشی از مناسبات ایران و روم و کشمکشهای مرزی آن هاست؛ کشمکش های مرزیای که بر تحولات داخلی دو قدرت رقیب تأثیر بسیاری بر جای گذاشته است. مقاله حاضر با توجه به اهمیت مسئله، بر آن است که با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی، ساخت و کارکرد شهر انطاکیه در مناسبات ایران و روم در دوره ساسانی، را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های این تحقیق نشان میدهد که ساخت و طرح شهر انطاکیه شطرنجی بوده و اهمیت سیاسی- نظامی، اقتصادی- تجاری و مذهبی آن، برخاسته از موقعیت ژئوپلیتیکیآن بوده است. رومیان از این شهر به عنوان مقر فرماندهی و محلی برای بازسازی نیروها استفاده میکردند. این شهر در مسیر راه تجاری ابریشم قرار داشت و موقعیت تجاری و اقتصادی آن برای ساسانیان و رومیان از اهمیت زیادی برخوردار بود. علاوه بر این، انطاکیه به عنوان یکی از شهرهای مهم مسیحی نقش مؤثری در انتقال این آیین در شرق داشت. ساسانیان نیز با دستیابی به این شهر به استراتژی مؤسس ساسانیان یعنی دستیابی به سرزمینهای هخامنشیان نزدیک میشدند؛ چنان که پس از تصرف آن به عنوان بخشی از قلمرو خود، درصدد ایجاد آتشکده در این شهر مرزی بودند. از لحاظ اقتصادی و تجاری تصرف این شهر برای دو قدرت عصر باستان، جدا از سود حاصل از واقع شدن آن در سر راه مبادلات بازرگانی، به منزله دست یابی به غنایم هنگفت و نیروهای مولد این شهر نیز بود.
https://jis.ut.ac.ir/article_36343_ae8b2cf4426a8d19b48ce8cb53c941c2.pdf
2013-08-23
13
32
10.22059/jis.2013.36343
واژههای کلیدی: ساخت
کارکرد
انطاکیه
ساسانیان
روم
فرج اله
احمدی
1
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
AUTHOR
پرویز
حسین طلائی
2
دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تهران
AUTHOR
منابع
1
ابناثیر، عزالدین علی، 1371. تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ج چهارم و پنجم، ترجمه: عباس خلیلى، ابوالقاسم حالت، تهران، مؤسسه مطبوعات علمی.
2
ابنالعبرى، 1377. مختصر تاریخ الدول، ترجمه عبد المحمد آیتى، چ اول، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى.
3
یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، 1371 تاریخ یعقوبى، ج اول، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى.
4
اصفهانی، حمزه بن حسن، 1346، تاریخ پیامبران و شاهان (سنی ملوک الارض و الانبیاء)، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
5
الچیبگیان، ژاسمن، 1382. ارمنستان و سلوکیان، ترجمه گارون سارکسیان، تهران، نائیری.
6
بلعمى، ابو على، 1378. تاریخنامه طبری، ج دوم، به تصحیح محمد روشن، تهران، سروش.
7
بیکرمان، الیا ژوزف، 1383. «دوره سلوکی» تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، گردآوری احسان یاشاطر، ترجمه : حسن انوشه، جلد سوم- قسمت اول، تهران، امیرکبیر.
8
پیگولوسکایا، نینا ویکتوروونا،1387. شهرهای ایران: در روزگار پارتیان و ساسانیان، ترجمه عنایت الله رضا، تهران، علمی و فرهنگی.
9
،1391. ایران و بیزانس در سده های ششم و هفتم میلادی، ترجمه کامبیز میر بهاء، تهران، ققنوس.
10
جوزجانى، منهاج الدین سراج، طبقات ناصرى، (1363)، طبقات ناصری، ج اول، به تصحیح عبدالحى حبیبى، چاپ اول، تهران، دنیای کتاب.
11
دریایی، تورج. 1383. شاهنشاهی ساسانی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران: ققنوس.
12
شیپمان، کلاوس، 1384. مبانی تاریخ ساسانیان، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، نشر پژوهش فرزان روز.
13
طبری، محمدبن جریر، 1375. تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک، ج 2، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر.
14
فرای، ر. ن، 1383. «تاریخ سیاسی ایران در دوره ساسانیان»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، ترجمه حسن انوشه، پژوهش دانشگاه کمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، جلد سوم- قسمت اول، تهران، امیرکبیر.
15
فردوسی، ابوالقاسم، (1389)، شاهنامه، جلد هفتم، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، مرکز دائره المعارف اسلامی.
16
گارسویان، نینا 1383. «بیزانس و ساسانیان»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، ترجمه: حسن انوشه، پژوهش دانشگاه کمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، جلد سوّم- قسمت اول، تهران، امیرکبیر.
17
گردیزی، ابى سعید عبد الحى بن الضحاک، (1363)، زین الاخبار، تهران، دنیای کتاب.
18
گیرشمن، رومن، 1380. ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه دکتر محمد معین، تهران، علمی و فرهنگی.
19
لوکونین، ولادیمیرگریگورویچ (1384)، تمدن ایران ساسانی، ترجمه عنایتالله رضا، تهران، علمی فرهنگی.
20
لینچ، کوین، 1381. تئوری شکل شهر، ترجمه سید حسین بحرینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
21
ماله، آلبر؛ ایزاک، ژول، 1311. تاریخ قرون وسطی تا جنگ صد ساله، ترجمه میرزا عبدالحسین خان هژیر، تهران؛ کمیسیون معارف.
22
مسعودی، أبوالحسن على بن الحسین، 1365. التنبیه و الإشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ دوم، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى.
23
، 1374. مروج الذهب و معادن الجوهر، ج اول، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى.
24
نامه تنسر به گشنسپ 1354. تصحیح مجتبی مینوی، با همکاری محمد اسماعیل رضوانی، تهران: خوارزمی.
25
مجمل التواریخ و القصص، (بی تا)، به تصحیح ملکالشعراء بهار و بهجت رمضانى، چاپ دوم، تهران، کلاله خاور.
26
هارپر، پرودنس،1381. «نقره ساسانی» تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانی، (جلد سوّم قسمت دوّم)، ترجمه حسن انوشه، پژوهش دانشگاه کمبریج، گردآورنده احسان یارشاطر، تهران، امیرکبیر.
27
Ammianus Marcellinus, 1950, Roman History, V I,II,III, Translated by J. C. Rolfe, (Loeb Classical Library).
28
Bouchier, E. S, 1921, A Short History of Antioch, 300 B C -A D 1268, Oxford, BASIL Blackwell.
29
Chaumont, M. L. Antioch(1), Encycelopaedia Iranica (online).
30
Decker, Michael, 2007, Frontier Settlement and Economy in the Byzantine East, Dumbarton Oaks Papers, Vol. 61 2007, pp. 217-267.
31
Dignas (B.), Winter (E.), 2007, Rome and Persia in Late Antiquity: Neighbours and Rivals, Cambridge and New York, Cambridge University Press .
32
Dio Cassius. 1927. Roman History, Vol. IX (Books 71-80), Loeb Classical Library (No.177): London and New York.
33
Dodgeon, Michael H and Lieu S.N.C, 2005, The roman eastern frontier and the Persian wars(AD226-363), Part I, Routledge, London and NewYork.
34
Downey, G. 1963, Ancient Antioch, Princeton: Princeton University press, N.j.
35
Frendo, D.(2002), " Dio Cassius and Herodian on the first sasanian offensive against the Eastern provinces of the Roman empire(229-232)", Bulletin of the Asia Institute, Vol.16.(pp.25-36)
36
Greatrex, G., & Lieu, S.N.C.(2005), The Roman Eastern Frontier and the Persian Wars, Part II (A.D. 363-630), routledge, London and New York.
37
Herodian. 1970. History of the Empire, Vol.II (Books 5-8), Loeb Classical Library (No.455): London and New York.
38
Humbach, H; Skjærvø, P, 1983, The Sassanian inscription of Paikuli, Part 3.1, Wiesbaden, Reichert Verlag.
39
Huyse, Philip 1998. "Kerdir and the first Sasanians". In Nicholas Sims-Williams (ed.). Proceedings of the Third European Conference of Iranian Studies. 1. Wiesbaden. pp. 109–120.
40
Huyse, Philip 1999, Die dreisprachige Inschrift Šābuhrs I. an der Ka⁽ba-i Zardušt (ŠKZ), Band I, Londres, SOAS, (Corpus Inscriptionum Iranicarum. Part III. Pahlavi Inscriptions).
41
Jerome CallanوCharles, The Acts of the Apostles: With a practical critical commentary for priests and students, 1919, Bookseller: Fairandfast, New York & London, J.F. Wagner.
42
Josephus , Flavius ; Mason, Steve; Chapman, Honora, 2008, Flavius Josephus : translation and commentary, Translated by Steve Mason, Honora Chapman, - Vol. 1b, Judean war 2, Leiden ; Boston : Brill.
43
Justin, Cornelius Nepos, and Eutropius: Literally Translated, 1853, with Notes and a General Index. By Rev. John Selby, M.A. Watson, Henry G. Bohn, London.
44
Libanius, 2000, Antioch as a Centre of Hellenic Culture, A.F. Norman (ed., trans., comm.), Liverpool University Press - Translated Texts for Historians.
45
Malalas, J. 1986, The Chronicle Jon Malalas, A Translation by Elizabeth Jeffreys, Michael Jeffreys and Roger Scott with Brian Croke, Jenny Ferber, Simon Franklin, Alan James, Douglas Kelly, Ann Moffatt, Ann Nixon, Melbourne 1986, Australian National University, Canberra.
46
Morello E., Ratti C, 2007, "Raster Cities: image processing techniques for environmental urban analysis", in Thwaites K., Porta S., Romice O. , M. Greaves (editors), Urban Sustainability through Environmental Design: approaches to time, people and place responsive urban spaces, Spon Press, London, UK, pp. 119-122.
47
Najim, Fr. Michel and Frazier, T.L. ANTIOCH A Brief History of The Patriarchate of Antioch, http : // www . stnicholasla. Com / frmichel / ANTIOCH history Encyclopedia. pdf.
48
Procopius, 2005, History of the Wars: The Persian War, translate H. B. Dewing, E-text prepared by Jonathan Ingram, jayam, and the Project Gutenberg Online Distributed Proofreading Team ( http : // www . pgdp .net/)
49
Raffaella Cribiore, 2007, The School of Libanius in Late Antique Antioch. Princeton: Princeton University Press.
50
Sandwell, Isabella, 2007, Religious Identity in Late Antiquity: Greeks, Jews and Christians in Antioch (Greek Culture in the Roman World), New York: Cambridge University Press.
51
Strabo, 1928, The Geography of Strabo, published in Vol. V , of the Loeb Classical Library edition.
52
Wallace-Hadrill, 2008, D. S. Christian Antioch: A Study of Early Christian Thought in the East, Cambridge University Press.
53
Young, F. M., & Teal, A. 2010, From Nicaea to Chalcedon: A guide to the literature and its background, Grand Rapids, Mich, Baker Academic.
54
Zetterholm, Magnus, 2003, The Formation of Christianity In Antioch, London and New York, Taylor & Francis e-Library, 2003.
55
[1]. راجع به کاربرد کلمه رومیان، دولت روم ،بیزانس و روم شرقی در این پژوهش یاد آوری این نکته لازماست که در سال 285 میلادی دیوکلسین (284-305 م.)امپراتوری روم را از نظر اداری به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرد؛ در زمان کنستانتین (306-337 م.) نیز مرکز اصلی امپراتوری ازروم به بیزانتیوم که بعدا کنستانتینوپل نامگرفت، منتقل گردید؛ اما در نهایت در زمان تئودوسیوس (379-395 م.) بود که تقسیم این امپراتوری به دو بخش رسمی، گردید. از زمانی که مرکز اصلی روم به کنستانتینوپلمنتقل گردید درگیریهای دولت ساسانی باامپراتوری روم شرقی بود. اصطلاح روم شرقی ویا امپراتوری بیزانس نیز در قرون جدید درمتون تاریخی مورد استفاده قرار گرفت و ازقرن نوزدهم رواج عمومی یافت. مردمی که نیز دربخش شرقی امپراتوری روم به مرکزیتکنستانتینوپل زندگی می کردند، خود را رومیمی دانستند. در این مقاله به جای بیزانس و یا روم شرقی، روم به کار برده شده است، که منظور همان روم شرقی پس از بنای کنستانتینوپل است.
56
[2] . باچیر در مورد اهمیت نظامی این شهر و استحکاماتی که داشت، در کتاب خود مینویسد: از نقطه نظر تاریخی هنگامی که رومیها از طرف ساسانیان مورد تهدید قرار میگرفتند، انطاکیه به عنوان محل اقامت امپراتوران روم مانند کنستانتیوس (Constantius)، جولیان (Julian)، جوویان (Jovian) و والنس (Valens)انتخاب میشد (Bouchier, 1921: 151-153).
57
[3] . فردوسی و ابناثیر اختلافات غسانیها و لخمیها را باعث حمله خسرو انوشیروان به سرزمینهای شرقی روم میدانند (فردوسی، 1389: 123-145؛ ابناثیر، 1371: 61). پروکوپیوس اختلافات لخمی ها و غسانیها را دلیل اصلی حمله خسرو انوشیروان به روم ندانسته، و معتقد است ارزیابی انوشیروان از افزایش قدرت روم به خاطر پیروزیهایی که در ایتالیا به دست آورده بود و خطر از سرگیری سیاست تهاجمی و توسعهطلبانه روم، باعث لشکرکشی ایرانیان علیه روم شده است (Procopius, Book II, I: 6-12). هر چند این گفته قابل تأمل است چنان که تأکید دارند که در این زمان فتوحات روم شرقی در آفریقا و ایتالیا به نحو دلگرم کننده ای قرین موفقیت بود و روم در یک قدمی احیای یکپارچگی و عظمت امپراتوری باستان قرار داشت؛ از خود ژوستینین نیز مکتوبی به جا مانده است که آلبر ماله آن را در کتاب خود چنین نقل کرده است: «امیدواریم که خداوند موهبت خود را به ما ارزانی دارد تا ممالکی را که مردم روم قدیم داشتند تا کنار دو اقیانوس باز به دست آوریم». (ماله؛ ایزاک، 1311: 45).
58
ORIGINAL_ARTICLE
مسئله مرکزیت و استمرار قدرت در حکومت خوارزمشاهیان (628-596 ق)
قلمرو جغرافیایی هر حکومت و انتخاب مرکزیتی مناسب برای آن میتواند ضامن استقرار قدرت و تداوم حاکمیت باشد، امری که به نظر میرسد در حکومت خوارزمشاهی (628-596 ه. ق) چندان مورد توجه قرار نگرفته است. خوارزمشاهیان که انتظار میرفت به یکی از بزرگترین حکومتهای تاریخ میانه ایران تبدیل شوند، با شکست از مغولان صحرانشین، جریان تغییرات تاریخ ایران را به مسیری دیگر هدایت کردند. آنها پس از شکست حکومت سلجوقی و تصرف بخش وسیعی از قلمرو ایشان، سعی کردند با برگزیدن حکومتی متمرکز راهی متفاوت از سلجوقیان برای بقای خویش بپیمایند. ولی انتخاب خوارزم به عنوان تنها مرکز قدرت و گسستن رشته پیوند با بخشهای داخلی قلمرو، زمینه عدم استقرار قدرت حکومت خوارزمشاهی و در نتیجه از هم پاشیدن سریع قدرت ایشان را فراهم ساخت. این مقاله سعی دارد رابطه موقعیت جغرافیای و انسانی پایتخت و ساختار قدرت را با توجه به منابع دست اوّل در حکومت خوارزمشاهی بررسی کرده و علل عدم استقرار قدرت سلسله خوارزمشاهی را در بی توجهی به پیوند شکل حکومت و انتخاب پایتخت مورد بررسی قرار دهد، امری که به نظر میرسد تا کنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
https://jis.ut.ac.ir/article_36345_1e66ac5aaa449d081b875adf47402bf5.pdf
2013-08-23
33
52
10.22059/jis.2013.36345
حکومت خوارزمشاهی
مرکزیت قدرت
ساختار حکومت
توسعه طلبی
رسول
جعفریان
1
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
AUTHOR
مریم
کمالی
2
دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تهران
AUTHOR
ابناثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن ابی الکرم الشیبانی .1371. تاریخ کامل، تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباسی خلیلی، ابوالقاسم حالت، تهران: علمی.
1
ابنبی بی، ناصرالدین حسین بن محمد .1354. اخبار سلاجقه روم با متن کامل مختصر سلجوقنامه ابن بی بی جامع مطالب «الاوامر العلانیه فی اعلانیه»، تهران: کتابفروشی تهران.
2
اشپولر، برتولد .1351. تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران: بنگاه ترجمه و نشر.
3
اصطخری، ابراهیم بن محمد .1373. مسالک و ممالک، ترجمه محمد بن اسعد بن عبدالله تسترنی، به کوشش ایرج افشار، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
4
اقبال، عباس .1341. تاریخ مغول، از حمله چنگیز تا تشکیل حکومت تیموری، تهران، انتشارات امیرکبیر.
5
بارتولد، واسیلی ولادیمیردوویچ .1376. تاریخ ترکهای آسیای میانه، ترجمه غفاری حسینی، تهران: توس.
6
.1352. ترکستان نامه، ترکستان در عهد هجوم مغول، ترجمه کریم کشاورز، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
7
باسورث، ادموند کلیفورد.1362. تاریخ غزنویان، تهران: امیرکبیر.
8
بنداری اصفهانی، ابو ابراهیم قوام الدین فتح بن علی بن محمد .1356. زبده النصره و نخبه العصره (تاریخ سلسله سلجوقی)، ترجمه محمد حسین جلیلی، تهران: بنیاد فرهنگ.
9
بیانی، شیرین .1367. دین و حکومت در ایران عهد مغول، از تشکیل حکومت منطقه ای مغول تا تشکیل حکومت ایلخانی، جلد اول، تهران: مرکز نشر دانشگاهی تهران.
10
بیهقی، ابوالفضل محمد بن حسین.1390. تاریخ بیهقی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمد جعفر یاحقی و مهدی سیدی، تهران: انتشارات سخن.
11
تسف، ولادیمیر، یاکووله ویچ، باریس .1365. نظام اجتماعی مغول (فئودالیسم خانه بدوشی)، ترجمه شیرین بیانی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
12
جوزجانی، منهاج السراج .1343. طبقات ناصری، تصحیح عبدالحی حبیبی، کابل: مطبعه حکومتی کابل.
13
جوینی، عطاملک بن محمد .1388. تاریخ جهانگشای جوینی، تصحیح محمد قزوینی، تهران: نگاه.
14
حسینی، علی بن ناصر .1380. زبده التواریخ اخبار امراء و پادشاهان سلجوقی، با مقدمه دکتر محمد نورالدین، ضیاء الدین بونیاتوف و دکتر محمد اقبال، ترجمه رمضان علی روح الهی، تهران: انتشارات ایل شاهسون.
15
جیهانی، ابوالقاسم بن احمد .1368. اشکال العالم، به کوشش فیروز منصوری، ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، مشهد: آستان قدس.
16
خلعتبری، الهیار، شرفی، محبوبه .1380. تاریخ خوارزمشاهیان، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
17
خودگو، سعادت .1389. اتابکان لرستان، خرم آباد: افلاک.
18
دفتری، فرهاد .1382.تاریخ و اندیشه های اسماعیلی در سده های میانی، ترجمه فریدون بدره ای، تهران: فرزان.
19
راوندی، ابوبکر نجم الدین محمد .1390. راحه الصدور و ایه السرور: در تاریخ آل سلجوق، تهران: اساطیر.
20
رشیدالدین فضل الله همدانی .1384، جامع التواریخ، تصحیح و تحشیه محمد روشن، تهران: میراث مکتوب.
21
.1364. مکاتیب رشیدی، تصحیح محمد شفیع، لاهور: کلبه پنجاب.
22
عوفی، محمد بن محمد .1384. تذکره لباب الالباب، از روی چاپ پرفسور براون، با مقدمه و تعلیقات محمد قزوینی، تحقیقات سعید نفیسی، تهران: هرمس.
23
صفی زاده، نامیق .1388. اتابکان کرد شبانکاره و لر، تهران: مرکز نشر کتابهای ایران شناسی.
24
ظهیری نیشابوری، ظهیرالدین .1390. سلجوقنامه، به انضمام ذیل سلجوقنامه ابو حامد محمد بن ابراهیم، تصحیح میرزا ابراهیم افشار «حمید الملک»، محمد رمضانی صاحب کلاله خاور، تهران: اساطیر.
25
عتبی، محمد بن عبدالجبار.1374. تاریخ یمینی به انضمام خاتمه یمینی، یا حوادث ایام (در سال 603 هجری قمری)، ترجمه ابوالشرف ناصح بن ظفر جرفادقانی، مصحح جعفر شعار، اهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
26
قفس اوغلی، ابراهیم .1367. تاریخ حکومت خوارزمشاهیان، (618-485 ه. ق 1221-1592 میلادی)، ترجمه داوود اصفهانیان، ویراستار عبدالله فقیهی، تهران: نشر گستره.
27
کلوزنر، کارلا .1381. دیوانسالاری در عهد سلجوقی، وزارت در عهد سلجوقی، ترجمه یعقوب آژند، تهران: انتشارات امیرکبیر.
28
گردیزی، عبدالحی بن ضحاک .1384. زین الاخبار، به اهتمام رحیم رضا زاده ملک، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
29
گروسه، رنه .1377. امپراطوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
30
مسکویه، احمد بن محمد .1367. تجارب الامم و تعاقب الهمم، ترجمه ابوالقاسم امامی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما).
31
مقدسی، محمد بن احمد .1385. احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم فارسی، ترجمه علینقی منزوی، تهران: کومش.
32
مستوفی، حمدالله بن ابی بکر .1339، تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوائی، تهران: امیرکبیر.
33
نسوی، شهاب الدین محمد خرندزی زیدری نسوی .1344. سیرت جلال الدین منکبرنی، ترجمه از مترجمی نامعلوم در قرن هفتم هجری، تصحیح و تعلیقات و مقدمه از مجتبی مینوی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
34
باوفای دلیوند، ابراهیم، «سیاست مذهبی خوارزمشاهیان»، تاریخ و تمدن اسلامی، بهار و تابستان 1388، شماره 9، 29-52.
35
باوفای دلیوند، «ابراهیم، مکتب اعتزال خوارزم در روزگار خوارزمشاهیان، 490-628 ه. ق»، پژوهشهای تاریخی، دانشگاه اصفهان، تابستان 1390، شماره 10، 17-50.
36
خسرو بیگی، «هوشنگ، تبارشناسی خوارزمشاهیان»، جغرافیا و برنامهریزی (علوم انسانی و برنامه ریزی دانشگاه تبریز)، بهار 1386 ف شماره 25، 69-96.
37
، «هوشنگ، جغرافیای تاریخ خوارزم»، پژوهشهای تاریخی (دانشگاه سیستان و بلوچستان)، پاییز و زمستان 1386، شماره 1، 69-94.
38
ابنتغری بردی، یوسف .1997. مورد اللطافه من مولی السلطنه و الخلافه، تحقیق و دراسه و تعلیق نبیل محمد عبدالعزیز احمد، قاهره: دارالکتب المصریه بالقاهره.
39
ابنفوطی، عبدالرزاق. 1416 ق. مجمع الآداب فی معجم الالقاب، به کوشش محمد کاظم امام، تهران: موسسه وزاره الثقافه و الارشاد اسلامی،.
40
ابو الفداء، اسماعیل بن علی .1997. المختصر فی اخبار بشر، بیروت: دارالکتب العلمیه.
41
خمدی، حافظ احمد .1949. الدوله الخوارزمیه و المغول، غزو چنگیز خان للعالم الاسلامی و آثاره السیاسیه و الدینیه و الاقتصادیه و الثقافیه، بیروت: دارالفکر العربی.
42
یاقوت حموی بغدادی، شهاب الدین ابی عبدالله .1397 ق.ه، معجم البلدان، ج 1، بیروت: دار صادر.
43
Amitai, Reuven & Morgan, David O. 2000 , The Mongol Empire and its Legacy, Islamic History and Civilization, Leiden, Brill.
44
Amitai, Reuven & Biran Michal ,2005, Mongols, Turks and Others, Eurasian Nomads and the Sedentary World, Brill: Leiden. Boston.
45
ORIGINAL_ARTICLE
جابهجایی شهر زنان در اسکندرنامه داستانی به منظور ایرانی دانستن اسکندر
از زمانی که اسکندر در تاریخ ایران ظاهر شده درمتون تاریخی نظرات متعددی دربارهی ایرانی یا یونانی بودن او نیز آمده است. پیامد این نظرات به سخنانی راجع به شخصیت اسکندر به عنوان فرمانروا، حاکم، کاشف، ماجراجو و نظایر آنها نیز کشیده شد؛ حتی در دورهی معاصر از بود یا نبود او و یا کم و کیف قلمروی وی نیز اظهار نظرهایی ارائه شده است. برای یک بررسی صرف تاریخی در این باره بایدبر اساس اسناد و مدارک سخن گفت اما از آنجا که بخش عمدهای از منابع مکتوب دربارهی اسکندر را متون داستانی کهن ایرانی تشکیل میدهد، لازم است جهت غنا بخشیدن به اخبار راجع به اسکندر و فراهم ساختن امکان سنجش آن، از روایاتی مختلف، به چنین متونی توجه کرد. از جمله این متون اسکندرنامهی داستانی نوشته شده میان قرون ششم تا هشتم هجری قمری است که سعی دارد با ایجاد یک جابهجایی در روایتی قدیمی از شهر پریان (زنان)، اسکندر را با شهر پریان پیوند دهد و از این طریق او را شخصی ایرانی قلمداد نماید.
https://jis.ut.ac.ir/article_36346_ae26213dea08e5c879797a1a717626a3.pdf
2013-08-23
53
64
10.22059/jis.2013.36346
:اسکندر
شهر پریان
شهر آرمانی
عبدالرسول
خیراندیش
1
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شیراز
AUTHOR
آمنه
ابراهیمی
2
دانشجوی دکتری رشته تاریخ ایران اسلامی دانشگاه شیراز
AUTHOR
آیناش، سیتوا. 1385. سیمای اسکندر در شاهنامهی فردوسی و ادبیات قزاق، مجلهی سخن عشق، شمارهی 31 .
1
ابن اثیر، علی بن محمد.1388. الکامل فی التاریخ، تهران. انتشارات اساطیر.
2
ابن حوقل.1345. صوره الارض، به کوشش جعفر شعار، تهران ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
3
ابوالفداء. 1349.تقویم البلدان، ترجمهی عبدالمحمد آیتی، تهران ، بنیاد فرهنگ ایران.
4
اسکندرنامه .1387. به کوشش ایرج افشار، تهران ، نشر چشمه.
5
حموی، یاقوت. 1416 ه. شیخ الامام شهاب الدین ابی عبدالله یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج اول، بیروت.
6
دهخدا، علی اکبر.1372. لغتنامه، ج سوم، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران.
7
رضا، عنایت الله. 1360. آذربایجان و اران (آلبانیای قفقاز)، تهران ، انتشارات ایران زمین.
8
ستاری، جلال .1380. پژوهشی در اسطورهی گیل گمش و افسانهی اسکندر، تهران ، نشر مرکز.
9
سرکاراتی، بهمن.1385. سایه های شکارشده، تهران، انتشارات طهوری.
10
. 1350.پری تحقیقی در حاشیهی اسطوره شناسی تطبیقی، مجلهی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی تبریز، شمارهی 100-97.
11
فردوسی، ابوالقاسم. 1386.شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر 6 و 5 تهران ، انتشارات دایره المعارف بزرگ اسلامی.
12
گریمال، پیر. 1341.اساطیر یونان و روم، ترجمه احمد بهمنش، انتشارات دانشگاه تهران.
13
عارف، اردبیلی. 1355. فرهاد نامه، به تصحیح دکتر عبدالرضا آذر، تهران ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
14
لسترنج، گای. 1337. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
15
مستوفی قزوینی، حمدالله. 1362.نزة القلوب، به تصحیح گای لسترنج، تهران، دنیای کتاب.
16
ملکزاده، مهرداد. 1381. سرزمین پریان در خاک مادستان، مجلۀ نامۀ فرهنگستان، زمستان، شماره 20.
17
نامهی تنسر، هیربد هیربدان. 1311. به کوشش مجتبی مینوی، تهران، مجلس.
18
نظامی گنجوی.1345.شرفنامه، به کوشش حسین پژمان بختیاری. تهران، انتشارات ابن سینا.
19
. 1313. خسرو و شیرین، به کوشش وحید دستگردی. تهران، انتشارات ارمغان.
20
نویسندۀ گمنام .1383. مجمل التواریخ و القصص، به تصحیح ملکالشعرای بهار. تهران ، انتشارات دنیای کتاب.
21
ORIGINAL_ARTICLE
از اسکندر گجستک تا اسکندر ذوالقرنین (ارزیابی و تحلیل آشفتگی منابع تاریخی اسکندر مقدونی) بخش دوّم
بخشی از دوران تاریخی ایران را از لحاظ فرهنگی، عصر یونانی مآبی در بر می گیرد. این عصر با یورش ویرانگر اسکندرـ سردار مقدونی ـ شکل می گیرد. اسکندر در سیر تفسیرهای تاریخی تبدیل به یک شخصیت جهانی می شود که در تاریخ و ادبیات ملل گوناگون به گونه های مختلف در قالب شخصیت های حقیقی و افسانه ای مطرح شده است. منابع تاریخی اسکندر ما را با مجموعه ای از مشخصات افسانه ای و تاریخی روبرو می سازد که تصویری مبهم و مشوش از اسکندر حقیقی را در ذهن ما متصور می سازد. به منظور درک صحیح و مستند منابع تاریخی اسکندر و نقش آنها در مطالعات تاریخی و باستان شناسی عصر یونانی مآبی (هلنیسم) سعی بر این شد که به ارزیابی و آسیب شناسی شخصیت متغیر اسکندر در پرتو منابع و روایات مورخان غربی و شرقی پرداخته شود.ارزیابی دقیق متون تاریخی غربی و شرقی در دوران قبل از اسلام نشانگر نوع نگاه تعارض آمیز این منابع نسبت به هم دیگر است. به ویژه متون شرقی که شواهدی مستند بر شکل گیری نهضت فکری و مقاومت مذهبی روحانیون و جامعة ایران عصر یونانی مآبی، اشکانی و ساسانی در مقابل سنت های هلنی گری می باشند. بررسی و مطالعة اسکندر نامه ها و منابع دوران اسلامی نیز چگونگی انحراف مورخان و ادیبان مسلمان و ایرانی در تبعیت از تاریخ نویسان و منابع غربی و فقدان آگاهی لازم از منابع شرقی قبل از اسلام را بر ما آشکار می سازد.
https://jis.ut.ac.ir/article_36347_d500b28e30d2f0940c42aaf1e07ed38f.pdf
2013-08-23
65
84
10.22059/jis.2013.36347
هلنیسم
اسکندر
اسکندرنامه
مورخین کلاسیک
متون ساسانی
متون ضد هلنی
بهمن
فیروزمندی شیره جینی
1
دانشیار گروه باستان¬شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
مهدی
رهبر
2
سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور
AUTHOR
مصطفی
ده پهلوان
mdehpahlavan@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکتری باستان¬شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
ابراهیمی، فرشید .1387. اسکندر مقدونی به روایت متنهای پهلوی، در آمدی بر ریشهشناسی اسکندرنامههای پارسی و تضاد آنها با ادبیات پارسی میانه، تهران، ابریشمی فر.
1
الهی، حسین .1379. اسکندر مقدونی بچة تباه تاریخ، مشهد، نشر تابران.
2
بدرهای، فریدون .1384. کوروش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق، تهران، انتشارات اساطیر.
3
بدیع، امیر مهدی .1384. یونانیان و بربرها (روی دیگر تاریخ)، ترجمه قاسم صنعوی، جلد ششم، کتاب اول، تهران، توس.
4
بریان، پییر .1386. اسکندر در بابل: تصویرهای یونانی ـ تصویرهای بابلی، در مجموعه مقالات وحدت سیاسی و تعامل فرهنگی در شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه ناهید فروغان، تهران، اختران، ج 2، صص 660-647.
5
بهرامی عسکر .1390. نکاتی درباره استوانۀ کوروش و یابندۀ آن، مجموعۀ مقالات همایش کورش هخامنشی و ذوالقرنین .1389. مجموعۀ پژوهشهای ایران باستان (11)، به کوشش عسکر بهرامی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، صص 118-99.
6
حامی، احمد .1363. سفر جنگی اسکندر مقدونی به درون ایران و هندوستان بزرگترین دروغ تاریخ است، چاپ دوم، تهران، در آستانه فردا؟.
7
جعفری دهقی، محمود 1390. ذوالقرنین: گزارشی اسطوره شناختی، مجموعه مقالات همایش کورش هخامنشی و ذوالقرنین .1389. مجموعه پژوهشهای ایران باستان (11)، به کوشش عسکر بهرامی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، صص 89-98 .
8
دورانت، ویل 1367. تاریخ تمدن (یونان باستان)، ترجمه امیرحسین آریان پور و فتح ا... مجتبایی و هوشنگ پیرنظر، چاپ دوم، جلد دوم، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
9
غفاری، اصلان 1355. قصه سکندر و دارا (پژوهشی تاریخی پیرامون سفر جنگی الکساندر مقدونی به خاور)، تهران، کاویان.
10
مجتبایی، فتح ا ... 1390. ذوالقرنین: اسکندر یا کورش؟، مجموعه مقالات همایش کورش هخامنشی و ذوالقرنین 1389. مجموعه پژوهشهای ایران باستان (11)، به کوشش عسکر بهرامی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، صص 21-56.
11
ویسهوفر، یوزف 1388. درباره خاطره به جا مانده از هخامنشیان و اسکندر در ایران، در تاریخ هخامنشی، جلد هشتم (تداوم و تغییر)، ویراستاران هلن سانسیسی وردنبورخ، آملی کورت و مارگارت کول روت، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، انتشارات توس، صص 586-573.
12
Farrokh. K .2007,Shadows in Desert: Ancient Persia at War, New York and Oxford, Ospery Publishing Midland House.
13
ORIGINAL_ARTICLE
اصطلاحات دیوانی دورۀ مغول بر اساس نسخه خطی «المرشد فی الحساب»
یکی از مهمترین دگرگونیهای به وجود آمده در دورۀ مغولان به وجود آمدن اصطلاحات و عبارات جدید اداری و دیوانی بود، که نتیجه ادغام تجربیات اداری مغولان، ایرانیان، چینیان و ترکان در این دوره است. اگرچه دربارۀ اصطلاحات دیوانی دورۀ مغول تحقیقات و تتبّعات قابل توجهی به عمل آمده است، امّا با توجه به عدم شناسایی کامل منابع و مراجع تاریخی و ادبی این دوره، این پژوهشها نتایج بایستهای را در بر نداشته و لازم است، که محدودۀ تحقیقات را به دیگر متون گسترش داده و با بررسی بیشتر، زوایای ناشناختۀ این دگرگونیها به خوبی شناسانده شود. در این راستا و در این مقاله با بهرهگیری از بخشهایی از نسخۀ خطی «المرشد فی الحساب»، که از متون تخصصی تاریخ علم دورۀ مغول به شمار میرود، در دو بخش به شناسایی اصطلاحات دیوانی دورۀ مغولان و واژههای مرتبط با آن پرداخته میشود. در بخش نخست نسخه خطی« المرشد فی الحساب»، معرفی و در بخش دوّم آن، بخشی از این نسخه که مربوط به اصطلاحات دیوانی است، بازخوانی و شناسایی میشود.
https://jis.ut.ac.ir/article_36348_9018b62693eb4fd2cb30734cf2c30e90.pdf
2013-08-23
85
98
10.22059/jis.2013.36348
اصطلاحات دیوانی
المرشد فی الحساب
عصر مغولان
محمد باقر
وثوقی
vosoughi2@ut.ac.ir
1
استاد تاریخ دانشگاه تهران
AUTHOR
محمد حسین
سلیمانی
2
دانشجوی کارشناسی ارشد ایران¬شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
افشار، ایرج. (1385, تیر و مرداد). تازهها و پارههای ایران شناسی. بخارا، شماره 52 ص. 202-203.
1
. (1380, پاییز و زمستان). سه نقطه ها. نامۀ بهارستان (شماره 4).
2
شمس الدین محمد بن محمود آملی. (1381 ش). نفایس الفنون فی عرایس العیون. تهران : انتشارات اسلامیه.
3
تهرانی، آغا بزرگ. 1983. الذریعه الی التصانیف الشیعه. بیروت: دارالأضواء.
4
حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله. (1943. کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون (مجلد الثانی). استنبول: وکالة المعارف الجلیله فی مطبعها البهیه.
5
حسن بن علی. ( زنده در 691). المرشد فی الحساب. نسخۀ خطی ش 21852: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
6
درایتی، مصطفی. 1389. فهرستوارۀ دست نوشت های ایران ( دنا) (جلد 9). تهران، مجلس: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
7
صفری آق قلعه، علی. 1388. چهار پاره و چند نکته. گزارش میراث (35).
8
. 1389. چهار پاره و چند نکته. گزارش میراث (39).
9
منزوی، احمد. 1378. فهرستوارۀ کتابهای فارسی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
10
نفیسی، سعید. 1344. فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی. تهران: چاپخانه مجلس شورای ملی.
11
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی آثار دوران هخامنشی در شهربی لیکیه
امپراتوری قدرتمند هخامنشی قلمرو پهناوری را در بر میگرفت که آسیای صغیر امروزی نیز بخشی از آن را تشکیل میداد. آسیای صغیر از جمله مناطقی بود که در دوران کوروش بزرگ و لشگرکشی او به لیدیه تحت حکومت پارسیان درآمد و شهرهای این ناحیه در پی سیاست تقسیم فضایی کشور، به شهربیهای هخامنشی اضافه شدند. اسامی همهی شهربیها در کتیبههای رسمی هخامنشیان نیامده است چرا که شیوه حکومتی هخامنشیان چنین بود که نواحی مفتوحه با حفظ استقلال داخلی تابع حکومت مرکزی بودند و برای احترام به استقلال داخلی این سرزمینها نام آنها در فهرستها نیامده است. لیکیه یکی از این سرزمینهاست که نامش در این فهرستها نیامده اما مورخان یونانی به آن به عنوان شهربی پارسیان اشاره کردهاند. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این مسئله است که چه نوع آثار باستانی در این سرزمین از دوران پارسها برجای مانده است که میتواند ثابت کند لیکیه به راستی یکی از شهربیهای هخامنشیان بوده است؟ آثار و شواهد باستانی بر جای مانده این مسئله را کاملاً تایید میکند. عمدهی آثار فرهنگی و باستانی که از خانتوس، پایتخت لیکیه برجای مانده است نقش برجستههایی است که از نقوش تخت جمشید الگوبرداری شدهاند و حضور هخامنشیان را در این سرزمین اثبات میکنند.
https://jis.ut.ac.ir/article_36349_201b96e84fb3d808394ccb5ebe80133e.pdf
2013-08-23
99
118
10.22059/jis.2013.36349
هخامنشیان
شهربی
پارسی
لیکیه
خانتوس
علیرضا
هژبری نوبری
hejebri@modares.ac.ir
1
استاد گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
مهسا
ویسی
2
دانشجوی دکتری گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
سید مهدی
موسوی کوهپر
3
دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
جواد
نیستانی
4
استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
بریان، پی یر. (1385). امپراتوری هخامنشی ج 1 و 2 .ترجمه ناهید فروغان. چ دوم. تهران: نشر فرزان، نشر قطره.
1
روعاف، ام. (1374). هنر هخامنشیان. نقل در ام. دبلیو، فریه. هنرهای ایران. ترجمه پرویز مرزبان. تهران: نشر فرزان.
2
ساله، یان. (1388). تأثیرهای هخامنشی در لوقیه(مسکوکات، پیکرتراشی، معماری) مدارک تغییرات سیاسی طی سده پنجم ق. م. نقل در : تاریخ هخامنشیان، آسیای صغیر و مصر فرهنگهای کهن در یک شاهنشاهی نوین. سانسیسی وردنبورخ، هلن . کورت، آملی. ترجمه مرتضی ثاقب فر. ج 6. تهران: توس.
3
شاپور شهبازی، علیرضا 1357. شرح مصور نقش رستم فارس، شیراز، نشر تحقیقات هخامنشی.
4
کخ، هاید ماری.(1383). از زبان داریوش. ترجمه پرویز رجبی. چ هشتم. تهران: کارنگ.
5
ملکزاده بیانی، ملکه. 2535. تاریخ سکه. تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
6
Akurgal, E. 1970. Ancient Civilization and Runs of Turkey. 2 nd ed.Türk Tarih Kurumu Basımevi, Ankara.
7
Basirov,O.2001. Achaemenian Funerary Practices in Western Asia Minor. In T. Bakır & et al (eds). Achaemenid Anatolia (pp. 101-7) Leiden.
8
Borchhardt, J. 1976. Die Bauskulptur Des Heroon von Limyra. Berlin: Gebr Mann Verlag.
9
Brosius,M. 2006. The Persians: An Introduction. Routledge,London and New York.
10
Cahill, N. 1988. A Persian Period Tomb near Phokaia. AJA Vol 92, 4: 481-501.
11
Chirvani, A.S.M. 1993. The International Achaemenid Style. Bulletin of The Asia Institute 7:111-130.
12
Demargne,P & Coupel, P. 1963. Towards a Re Construction of The Inscribed Pillar of Xanthos. ILNCOCT 5: 512-513.
13
Fellows, C. 1841. An Account of Discoveries in Lycia, Being a Journal Kept During a Second Excavation in Asia Minor, London .
14
Keen, A.G. 1998. Dynastic Lycia: A Political History of the Lycians and their Relations with Foreign Powers c.545-362 B.C. Mnemosyne 178, Leiden.
15
Lethaby,W.R. 1915. The Nereid Monument Re-Examined. The Journal of Hellenic Studies 35:208-224.
16
Mellink, M.J. 1974. Excavation at Karataş-Semayük and Elmali, Lycia. AJA, Vol.79,4:349-355.
17
Perrot, G. and Chipiez, C. 1892. History of Art in Phragia, Lydia, Caria and Lycia. London: Chapman and Hall , Limitei.
18
Sare, T. 2011. Dress and Identity of Arts of Western Anatolia : The Seventh Through Forth Centuries BCE. PhD dissertation, The State University of New Jersey.
19
Shapur Shahbazi, A. 1973. The Irano Lycian Monuments. Tehran:Institute of Archaemenid research Publication.
20
Tritsch, J.F. 1942. The Harppy Tomb at Xanthos. The Journal of Hellenic Studies LXII: 39-50.
21
Vismara, N. 2007. Some Reflection on Iconographic Motifs in Lycian Coinage: The Central Achaemenid Empires Powerful Political Presence in a Border Region. In: I. Delemen (ed.). The Achaemenid Impact on Local Populations and Cultures in Anatolia.Turkish Institute of Archaeology.
22
ORIGINAL_ARTICLE
روژمون، ژُرژ، کتیبههای یونانی ایران و آسیای مرکزی، لندن، 2012، ص326
https://jis.ut.ac.ir/article_36350_eada1f0ff625ad71c8fbff89f6657b09.pdf
2013-08-23
119
123
10.22059/jis.2013.36350
شیما
جعفری¬دهقی
1
دکترای فرهنگ¬ و زبان¬های باستانی
AUTHOR
Ph. Huyse, "Greek Inscriptions from Ancient Iran", Encyclopaedia Iranica, Vol. VIII, 1998, pp.488- 490
1
گزیدهای از مطالعات کتیبههای یونانی ایران باستان:
2
M. Back, Die sassanidischen Staatsinschriften, Acta Iranica 18, Leiden, Tehran, and Liège, 1978.
3
P. Bernard, “Les rhytons de Nisa: I. Poétesses grecques,” Journal des Savants, 1985, pp. 25-118.
4
G. P. Carratelli, “L’iscrizione greca” in G. P. Carratelli and G. L. Della Vida, ed. and tr. with comm., Un editto bilingue greco-aramaico di Aśoka: La prima iscrizione greca scoperta in Afghanistan (= SOR 21) , Rome, 1958, pp. 11-14.
5
Idem, “The Greek Section of the Kandahar Inscription” in G. P. Carratelli and G. Garbini, ed. and tr. with comm., A Bilingual Graeco-Aramaic Edict by Aśoka: The First Greek Inscription Discovered in Afghanistan (= SOR 29) , Rome, 1964, pp. 29-39.
6
Idem, “Greek Inscriptions of the Middle East,” East and West 16/1-2, 1966, pp. 31-36.
7
F. Cumont, “Inscriptions grecques de Suse,” Mémoires de la Mission Archéologique de Perse 20, 1928, pp. 77-98.
8
Idem, “Une brève inscription grecque de Suse,” Comptes rendus de l’Académie des Inscriptions et Belles-Lettres,Paris, 1938, pp. 305-7.
9
Idem, “Portrait d’une reine parthe trouvé à Suse,” ibid.,Paris, 1939, pp. 330-41.
10
R. Curiel, “Inscriptions de Surkh Kotal,” JA 242, 1954, pp. 189-205.
11
W. Dittenberger, Orientis Graeci inscriptiones selectae, 2 vols., Leipzig, 1903-5.
12
J. Franz, ed., Corpus Inscriptionum Graecarum III, Berlin, 1853.
13
R. Ghirshman, “Cinq campagnes de fouilles à Suse,” RA 46, 1952, pp. 1-18.
14
B. Haussoullier, “Inscriptions grecques de l’Extrême-Orient grec,” Mélanges Perrot: Recueil de mémoires concernant l’archéologie classique, la littérature et l’histoire anciennes dédié à Georges Perrot, Paris, 1903, pp. 155-59.
15
P. Huyse, “Die Begegnung zwischen Hellenen und Iraniern: Griechische epigraphische Zeugnisse von Griechenland bis Pakistan,” in Ch. Reck and P. Zieme, eds., Iran und Turan: Beiträge Berliner Wissenschaftler, Werner Sundermann zum 60. Geburstag gewident, Wiesbaden, 1995, pp. 99-113.
16
B. A. Litvinskiĭ, Y. G. Vinogradov, and I. R. Pichikyan, “Votiv Atrosoka iz xrama Oksa v Severnoĭ Baktrii” (The votive offering of Atrosokes from the Temple of Oxus in northern Bactria), VDI 1985/4, pp. 84-110.
17
C. Rapin, “Les inscriptions économiques de la trésorerie hellénistique d’Aï Khanoum (Afghanistan),” Bulletin de Correspondance Hellénique 107, 1983, pp. 315-72.
18
Idem, “La trésorerie hellénistique d’Aï Khanoum,” Revue archéologique, 1987, pp. 41-70.
19
A. Rehm, Didyma II. Die Inschriften, Berlin, 1958.
20
L. Robert, “Sur les affranchissements de Suse,” Revue philologique, 1936, pp. 137-52 (= Opera Minora II, pp. 1216-31).
21
Idem, Bulletin épigraphique, 1946-47, no. 225.
22
Idem, “Inscriptions séleucides de Phrygie et d’Iran,” Hellenica 7, 1949, pp. 5-29.
23
Idem, “Addenda au Tome VII,” Hellenica 8, 1950, pp. 73-75.
24
Idem, “Inscription hellénistique d’Iran,” Hellenica 11-12, 1960, pp. 85-91.
25
Idem, “Encore une inscription grecque de l’Iran,” Comptes rendus de l’Académie des Inscriptions et Belles-Lettres,Paris, 1967, pp. 281-96 [= Opera minora V, pp. 469-84].
26
Idem, “De Delphes à l’Oxus. Inscriptions grecques nouvelles de la Bactriane,” ibid.,Paris, 1968, pp. 416-57 (= Opera minora V, pp. 510-51).
27
D. Schlumberger, “Une nouvelle inscription grecque d’Açoka,” Comptes rendus de l’Académie des Inscriptions et Belles-Lettres, Paris, 1964, pp. 126-40.
28
Idem, L. Robert, A. Dupont-Sommer, and É. Benveniste, “Une bilingue gréco-araméenne d’Asoka,” JA 246, 1958, pp. 1-48.
29
R. Schmitt, “Ex occidente lux: Griechen und griechische Sprache im hellenistischen Fernen Osten,” in P. Steinmetz, ed., Beiträge zur hellenistischen Literatur und ihrer Rezeption in Rom, Stuttgart, 1990, pp. 41-58.
30
Y. B. Ustinova, “Naskal’nye latinskie i grecheskaya nadpisi iz Kara-Kamara” (Greek and Latin Rock Inscriptions from Qara Kamar), VDI, 1990, 854, pp. 145-47 (cf. supra sub Litvinskiĭ). B. C. Welles, Royal Correspondance in the Hellenistic Period, New Haven, 1934
31