برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
سجاد امیدپور؛ ابوالفضل دلاوری
چکیده
تصور رایج این است که اهل تصوف اصولا غیرملی هستند و دارای گرایشات جهانوطنی و یا حتی در مرتبهای بالاتر، آنجهانوطنی میباشند. بر این اساس مفاهیمی چون ملیت و هویت ملی چندان جایگاهی در آثار و اندیشهها و زندگی روزمره آنان ندارد. این پژوهش، درستی این باور را به پرسش کشیده میزان توجه و گرایش به هویت ملی را در میان پیروان طریقت اهل ...
بیشتر
تصور رایج این است که اهل تصوف اصولا غیرملی هستند و دارای گرایشات جهانوطنی و یا حتی در مرتبهای بالاتر، آنجهانوطنی میباشند. بر این اساس مفاهیمی چون ملیت و هویت ملی چندان جایگاهی در آثار و اندیشهها و زندگی روزمره آنان ندارد. این پژوهش، درستی این باور را به پرسش کشیده میزان توجه و گرایش به هویت ملی را در میان پیروان طریقت اهل حق، که یکی از بزرگترین گروهبندیهای صوفیانه در ایران است بررسی کرده است. این پژوهش که با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسانه در سطح شهرستانهای صحنه، سرپل ذهاب و دلفان در استانهای کرمانشاه و لرستان صورت گرفتهاست با مطالعه در 21 نمونه از جامعه هدف، نشان میدهد که تجربه زیسته پیروان این طریقت از هویت ملی بیشتر تحت تاثیر هویت طریقتی بوده و در حقیقت هویت طریقتی نه تنها مانعی جهت هویتیابی ملی در زندگی روزمره نیست بلکه به طرق مختلف به پدیداری آن نیز کمک میکند. از این رو مقولاتی نظیر سرزمین، تاریخ، زبان، ادبیات و مفاخر ملی از جمله مقولههای هستند که مقوم گرایش هویت ملی در میان پیروان این طریقت است. در مقاله حاضر روش پژوهش، کیفی و روش گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختمند و مشاهده و مشارکت است. روش نمونهگیری نیز مبتنی بر نمونهگیری هدفمند میباشد.
جهانبخش ثواقب؛ معصومه هادی؛ محمدرضا زاده صفری
چکیده
گسترش ورود اروپاییان به ایران در قرن 19میلادی/13 هجری، اگرچه موجبات افزایش اطلاعات آنان در عرصههای مختلف از طبیعت و جامعة ایران را فراهم ساخت، اما بهدلیل ادراک حسی یا سطحی از فرهنگ، ادیان و مذاهب ایرانی، بهویژه مذاهب قومی، محلی و رازآلود، دریافتهای آنان با اما و اگرهای فراوانی همراه است. این امر در گزارش سیاحان غربی دورة ...
بیشتر
گسترش ورود اروپاییان به ایران در قرن 19میلادی/13 هجری، اگرچه موجبات افزایش اطلاعات آنان در عرصههای مختلف از طبیعت و جامعة ایران را فراهم ساخت، اما بهدلیل ادراک حسی یا سطحی از فرهنگ، ادیان و مذاهب ایرانی، بهویژه مذاهب قومی، محلی و رازآلود، دریافتهای آنان با اما و اگرهای فراوانی همراه است. این امر در گزارش سیاحان غربی دورة قاجاریه از مذاهب صفحات غرب ایران بهوضوح قابل مشاهده است. هدف این پژوهش بررسی انتقادی این موضوع بر پایة روش تطبیقی است. بخش فراوانی از آنچه سفرنامهنویسان خارجی در سفرنامههای خود تحت عناوین اهل حق، نُصَیری، چراغخاموش، چراغپف، داوودی و بهویژه فرقة علیاللهی به عقاید و آداب و رسوم جاری در میان کردان با مرکزیت شهر کرند غرب منسوب داشتهاند، بیشتر بهیکی از آیینهای رایج در منطقه بهنام «یاری» تعلق دارد و در نتیجه تصویر آنان از فرقة علیاللهی تصویری مخدوش و غیر قابل اعتماد است.