ایرج رضائی
چکیده
شهر سرپل ذهاب، به گواهی متون تاریخی و آثار باستانیِ مشهور و پرشمارش، پیشینهای دور و دراز دارد. وجود دو نقش برجستۀ مهم آنوبانینی و ایدی(ن)- سین بر صخرهای در مرکز شهر حکایت از آن دارد که این مکان، در اواخر هزارۀ سوم یا اوایـل هـزارۀ دوم پ.م. در اختـیار اقـوام زاگرس نشینِ لولوبی و سیموروم بوده است. پس از آن نیز در دوره ...
بیشتر
شهر سرپل ذهاب، به گواهی متون تاریخی و آثار باستانیِ مشهور و پرشمارش، پیشینهای دور و دراز دارد. وجود دو نقش برجستۀ مهم آنوبانینی و ایدی(ن)- سین بر صخرهای در مرکز شهر حکایت از آن دارد که این مکان، در اواخر هزارۀ سوم یا اوایـل هـزارۀ دوم پ.م. در اختـیار اقـوام زاگرس نشینِ لولوبی و سیموروم بوده است. پس از آن نیز در دوره های ماد، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و اسلامی، مکان یادشده همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و بارها دوره های آبادانی و رونق و گاهی هم زوال و خاموشی را پیموده است. این مقاله به بررسی پیشینۀ استقرارهای باستانی واقـع در محـدودۀ شـهر امروزیِ سرپل ذهاب، برخی ویژگـی های تاریـخی این دیار و سیر تحـول جایـنام های مرتـبـط با آن می پردازد. نتیجه آنکه از ابتدای هزارۀ دوم پ.م تا دورۀ اسلامی، نام مکان مورد بحث در متون و منابع گوناگون به زبان های اکدی، یونانی، عربی و فارسی، به صورت های مختلف اما نزدیک به هم، چون «خَلمان»، «اَلمان»، «اَرمان»، «حَلمان»، «خَلا» و «حلوان»، ثبت شده است. به علاوه تجزیه و تحلیل متون و برخی اسامی خاص مرتـبـط با شـهر قدیم نشان می دهد که در گذشته نیز، همچون امروز، شهر مذکور دارای تنوع قومی- مذهبی قابل توجهی بوده است.
سعید ستارنژاد؛ حبیب شهبازی شیران؛ اسماعیل معروفی اقدم
چکیده
یکی از شاخصه های اصلی آثار صخرهای شهرستان مراغه مجموعۀ معماری صخرهای دامنة غربی تپة رصدخانه است که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی تا به امروز پژوهش جامع و کاملی دربارۀ ماهیت کاربری آن صورت نگرفته است. این ساختار صخرهای در انتهای خیابان پاسداران (دارایی سابق) و در زیر بافت تاریخی تپۀ رصدخانه واقع شده است. این مجموعة ارزشمند ...
بیشتر
یکی از شاخصه های اصلی آثار صخرهای شهرستان مراغه مجموعۀ معماری صخرهای دامنة غربی تپة رصدخانه است که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی تا به امروز پژوهش جامع و کاملی دربارۀ ماهیت کاربری آن صورت نگرفته است. این ساختار صخرهای در انتهای خیابان پاسداران (دارایی سابق) و در زیر بافت تاریخی تپۀ رصدخانه واقع شده است. این مجموعة ارزشمند شامل تعدادی فضای دست کند بوده که با پوشـش جناغی و طاقیشکل در بستر سنگهای آهکی ایجاد شده است. موضوع گاهنگاری و تبیین کاربری این اثر مهم ترین پرسش مطرحشده دربارۀ سـاختار صخرهای تپة رصدخانه، همانند سایر آثار صخرهای ایران است. این مقاله، ضمن توصیف ساختار و شکل معماری مجموعۀ صخرهای تپۀ رصدخانه، به دنبال تعیین کاربری و گاهنگاری نسبی آن است. با استناد به داده های باستان شناختی به دست آمده و مقایسۀ نسبی با سایر معماری های صخرهای و پیشینۀ این معماری در شهرستان مراغه، این مجموعه در دورۀ اسلامی ایجاد شده است. این مجموعه کاربری آیینی برای مسیحیان و بودایی ها داشته و در دورۀ اصلاحات مذهبی غازانخان تغییرات و الحاقاتی در آن افزوده شده و با این وجود تا دورۀ قاجاریه به عنوان صومعۀ مسیحیان آشوری مورد استفاده بوده است.