برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
فرحناز شمس؛ کلثوم غضنفری
چکیده
از جمله مفاهیم مهم در دین زردشتی نیکوکاری است که آموزههای قابل توجهی در باب آن وجود دارد و توجه ویژهای به آن شده است. نیکوکاری حوزه و ابعاد گسترده-ای دارد که شناخت مصادیق، حدود و سازوکارهای آن میتواند کارکردهای فردی، اجتماعی، معنوی و فرهنگی آن را بیشتر روشن سازد. با توجه به تأثیر نیکوکاری در روحیات و زندگی فرد و اجتماع تبیین این ...
بیشتر
از جمله مفاهیم مهم در دین زردشتی نیکوکاری است که آموزههای قابل توجهی در باب آن وجود دارد و توجه ویژهای به آن شده است. نیکوکاری حوزه و ابعاد گسترده-ای دارد که شناخت مصادیق، حدود و سازوکارهای آن میتواند کارکردهای فردی، اجتماعی، معنوی و فرهنگی آن را بیشتر روشن سازد. با توجه به تأثیر نیکوکاری در روحیات و زندگی فرد و اجتماع تبیین این مفهوم و شناخت ابعاد آن میتواند تلقی و دیدگاه جامعه و افراد نسبت به آن را روشن نماید. هدف این مقاله بررسی نیکوکاری و ابعاد آن در دین زردشتی با تاکید بر متون پهلوی است که در دورة ساسانی یا قرون نخستین اسلامی نظم و نسک یافتهاند. با توجه به زمان نگارش این متون میتوان تا حدودی با تعاریف و فعالیتهای مردم، نهاد دینی و دستگاه حکومتی در این زمینه آشنا شد که نیازمند تعامل میان آنان در این باره بوده است. بررسیها نشان میدهد مصالح فرد و خانواده، اجتماع و جامعة دینی در بحث نیکوکاری مد نظر بوده است.از جمله مفاهیم مهم در دین زردشتی نیکوکاری است که آموزههای قابل توجهی در باب آن وجود دارد و توجه ویژهای به آن شده است. نیکوکاری حوزه و ابعاد گسترده-ای دارد که شناخت مصادیق، حدود و سازوکارهای آن میتواند کارکردهای فردی، اجتماعی، معنوی و فرهنگی آن را بیشتر روشن سازد. با توجه به تأثیر نیکوکاری در روحیات و زندگی فرد و اجتماع تبیین این مفهوم و شناخت ابعاد آن میتواند تلقی و دیدگاه جامعه و افراد نسبت به آن را روشن نماید.
احسان افکنده؛ باقرعلی عادلفر
چکیده
قدمت انگارة جغرافیایی «هفتکشور» به دوران آغازین هندوایرانی بازمیگردد. پس از جدایی هندیان و ایرانیان، روایت آغازین هندوایرانی هفتپاره بودن زمین، با توجه به شرایط اقلیمی سرزمینهای جدید و تغییرات دینی و سیاسی دگرگون شده و به صورتهای کنونی درآمده است. مقایسة متون کهن ایرانی و هندی، بهویژه اوستا و ویشنو پورانه، نشان ...
بیشتر
قدمت انگارة جغرافیایی «هفتکشور» به دوران آغازین هندوایرانی بازمیگردد. پس از جدایی هندیان و ایرانیان، روایت آغازین هندوایرانی هفتپاره بودن زمین، با توجه به شرایط اقلیمی سرزمینهای جدید و تغییرات دینی و سیاسی دگرگون شده و به صورتهای کنونی درآمده است. مقایسة متون کهن ایرانی و هندی، بهویژه اوستا و ویشنو پورانه، نشان میدهد که در طرح کلی روایت اصلی هندوایرانی، جهان به هفت پاره تقسیم شده بوده که یک پاره در میان بوده و شش پارة دیگر بر گرد آن قرار داشتهاند. از میان این هفت سرزمین، که توسط موانعی از یکدیگر جدا شده بودند، در آغاز تنها پارة میانی مسکون بوده است، اما بعدها پس از انشعاب مردم از پیشنمونة نیای آغازین، سایر نواحی هم مسکون شدهاند. در متون اوستایی، همچون هندی، نامهای جدیدی جایگزین نامهای آغازین شد. بعدها با گسترش آیین مزدیسنی و انتقال نیروی سیاسی از شرق به غرب فلات ایران، هفتکشور متون اوستایی نیز دچار تغییر شده و در متون فارسی میانه با تغییر جهات شرقی و غربی با افق جغرافیایی جدید، که بنا بر آن سرزمین میانی در غرب فلات ایران قرار داشت، منطبق گشت. این میراث تقسیم هفتگانه به صورت مستقل در منابع مربوط به دورة هخامنشی نیز مشاهده میشود که در آن به صورت کمرنگ ردپای یک تقسیم هفتگانه در سازماندهی شهربهای هخامنشی دیده میشود.