رسول عربخانی
چکیده
اولیا چلبی (1020ق/1611م- ؟)، سیاح ترک اهل عثمانی، در طول مسافرتی که بیش از چهل سال به طول انجامیده، سرزمینهای قلمرو دولت عثمانی و ممالک مجاور را سیاحت نموده و مشاهدات خود را در سیاحتنامۀ بزرگی ثبت و ضبط کرده است. اولیا چلبی در طول عمر خود سه سفر به ایران عصر صفوی داشته: اولی در1056ق/ 1646م به آذربایجان و قفقاز، سفر دوم در 1057ق/1647م، که بسیار کوتاه ...
بیشتر
اولیا چلبی (1020ق/1611م- ؟)، سیاح ترک اهل عثمانی، در طول مسافرتی که بیش از چهل سال به طول انجامیده، سرزمینهای قلمرو دولت عثمانی و ممالک مجاور را سیاحت نموده و مشاهدات خود را در سیاحتنامۀ بزرگی ثبت و ضبط کرده است. اولیا چلبی در طول عمر خود سه سفر به ایران عصر صفوی داشته: اولی در1056ق/ 1646م به آذربایجان و قفقاز، سفر دوم در 1057ق/1647م، که بسیار کوتاه بوده، و سفر سوم در 1065ق/ 1655 م، به آذربایجان و مناطق غربی و مرکزی ایران. تمامی این سفرها به عنوان مأموریتی رسمی و با هدف انجام وظایف محولۀ حکومتی انجام یافته است. مناسبات ایران و عثمانی در اثنای مسافرتهای اولیا چلبی به ایران تحت تأثیر معاهدۀ ذهاب (1048ق/ 1639م) در حالتی دوستانه و نه خصمانه قرار داشت. در این سالها، هیأتهای سیاسی متعددی از سوی دولتین ایران و عثمانی به ممالک هم فرستاده میشد تا مناقشات و سوء تفاهمات مرزی را حل و فصل نموده، مانع از گسترش اختلافات و اخلال در مفاد عهدنامۀ مزبور گردند. اولیا چلبی به عنوان کارگزاری رسمی، در چند نوبت سفر به ایران، در کنار وظایف سفارتی خود، اقدام به یادداشتهایی از مشاهدات و شنیدههای خود از مکانها و اشخاصی کرده که در طی سفر با آنها روبرو شده است. مطالعۀ این یادداشتها میتواند ما را در درک بهتر فضای فرهنگی و سیاسی حاکم بر دو جامعۀ ایران و عثمانی یاری کند. نظرات اولیا چلبی را میتوان الگویی برای فهم دیدگاه عثمانیها از جامعه و سیاست ایران اواخر صفوی، مصادف با عصر شاه صفی و شاه عباس دوم، تلقی کرد. گزارشهای این سیاح در ایران، در کنار اطلاعات فراوانی که از اوضاع سیاسی و اداری صفوی ارائه میکند، برای بازیابی و بازسازی جغرافیای تاریخی و فرهنگی ایران عصر مزبور بسیار سودمند خواهد بود. این مقاله در نظر دارد نقشۀ حرکت اولیا چلبی در ایران را با توجه به ویژگیهای مسیرها و شهرهای طیشده بازسازی کند و سپس به تحلیل دیدگاههای او در چارچوب مناسبات صفوی عثمانی بپردازد.