برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
حمیدرضا فهندژسعدی؛ عبدالرضا سیف
چکیده
تذکرةالاولیاء جزوِ نخستین کتابهایی است که در زبانِ فارسی، به صورتِ یکپارچه، به ذکرِ اقوال و مقاماتِ زاهدان و مشایخِ صوفیه پرداخته است، و نیز در سلکِ نخستین آثارِ فارسی است که به صورتِ علمی و امروزی تصحیح شده است (1905م) و این خود گواهی است بر ارزش و اهمیتِ این نامۀ جاودانۀ عطّار نیشابوری. بیتردید چنین اثر سترگی، پژوهشهای متنوع ...
بیشتر
تذکرةالاولیاء جزوِ نخستین کتابهایی است که در زبانِ فارسی، به صورتِ یکپارچه، به ذکرِ اقوال و مقاماتِ زاهدان و مشایخِ صوفیه پرداخته است، و نیز در سلکِ نخستین آثارِ فارسی است که به صورتِ علمی و امروزی تصحیح شده است (1905م) و این خود گواهی است بر ارزش و اهمیتِ این نامۀ جاودانۀ عطّار نیشابوری. بیتردید چنین اثر سترگی، پژوهشهای متنوع و نوآیینی را میطلبد و شماری از مصحّحان و محققان کوششهایی ستودنی در این راستا داشتهاند؛ با این همه، این کتاب هنوز نکات بسیار پُراهمیت و زوایای پنهانی دارد که بدان پرداخته نشده است و در این مقاله کوشش شده است تا جهتِ کارآمدیِ هرچه بیشترِ این اثر، به ده مورد از آنها اشاره شود: ابتدا مقدمهای کوتاه دربارۀ تذکرةالاولیاء و مسألۀ انتسابِ آن به عطّار ارائه میشود و سپس در بابِ مسائلی مانندِ «شبههناکی نیل»، افتادگیِ یک نامِ مهم در ذکرِ ابوحفصِ حدّاد، عدمِ شاگردیِ ابوالقاسمِ کرّکانی نزدِ ابوعثمانِ مغربی، دربارۀ انتسابِ سخنی به ابومحمدِ جریری، شناسایی یکی از اعلامِ تذکره به نامِ ثعلبه انصاری، بیاعتباریِ نسبنامۀ ابوعلی رودباری، نسبتِ فامیلیِ ابوعمروِ نجید و ابوعبدالرحمنِ سُلمی، ارتباطِ ابن خفیف و جنیدِ بغدادی، رابطۀ استادشاگردیِ عمرو بن عثمانِ مکّی و جعفر خلدی و تاریخِ صحیحِ فوتِ محمد بن اسلمِ طوسی، با ذکرِ مستنداتِ معتبر بحث خواهد شد. هدفِ این مقاله در راستای درکِ هرچه بهترِ جزئیات متن و زوایای کمترشناختهشدۀ تذکرةالاولیاء است که در کنار یافتههای دیگر پژوهشگران، میتواند در چاپهای بعدیِ این کتابِ ارزشمند اعمال شود. در هر حال این کتاب از امّهاتِ متونِ عرفانی در زبانِ فارسی
برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
خلیل کهریزی
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 79-94
چکیده
داستانهای ملّی، در دورههای گوناگون، نقل و کتابت و بازنویسی شدهاند و از همین روی روایتهای مختلفی از آنها شکل گرفتهاست که بررسی آنها میتواند سیرِ دگرگونیِ روایتهای ملّی را به دست دهد. یکی از دگرگونیهای رایج در این روایتها گسترش آنهاست که گاه با هدفِ توضیح و تفسیر یک جمله یا بخشی از روایتِ اصلی، در قالبِ داستانی فرعی، انجام ...
بیشتر
داستانهای ملّی، در دورههای گوناگون، نقل و کتابت و بازنویسی شدهاند و از همین روی روایتهای مختلفی از آنها شکل گرفتهاست که بررسی آنها میتواند سیرِ دگرگونیِ روایتهای ملّی را به دست دهد. یکی از دگرگونیهای رایج در این روایتها گسترش آنهاست که گاه با هدفِ توضیح و تفسیر یک جمله یا بخشی از روایتِ اصلی، در قالبِ داستانی فرعی، انجام شدهاست. این داستانهای فرعی میتوانند به گشودن گرههای متنی نیز کمک کنند؛ زیرا درکِ تاریخی از یک جمله یا واژه را در قالبِ روایتی فرعی به دست میدهند. یکی از مواردِ گسترش روایت، داستانی است که در پارهای از منابع تاریخی در بحث از اصلاحاتِ مالی انوشیران آمدهاست. خطِ روایتِ شاهنامه و بیشتر تواریخ در اصلاحاتِ مالی انوشیروان چنین است که با اشارۀ کوتاهی به وضعیّت خراج در دورۀ پادشاهان پیشین، از آغاز شدنِ اصلاحات در روزگارِ قباد سخن میرود که با مرگِ او ناتمام میماند و انوشیروان این اصلاحات را ادامه میدهد. بعضی از تواریخ در این خط بُرشی زدهاند و پیش از آنکه سخن از اصلاحات انوشیروان را آغاز کنند، داستانی نقل کردهاند که بر پایۀ آن در روزگارِ قباد، یک زنِ روستایی، پیش از حساب و شمارشِ محصولِ درختان توسط مأمورانِ مالیاتی، به کودکش اجازه نمیدهد به میوه دست بزند. در این تواریخ، همین داستان سببِ دلسوزی قباد به حالِ رعیّت و انگیزۀ اصلی او برای اصلاحات مالی نمایانده شدهاست. جملۀ کانونیِ این روایت، «ممنوعیتِ دست زدن به میوه» است که در مصراعی از شاهنامه نیز به صورتِ «نه کس دست را سوی رسته پسود» بازتاب یافته و در چاپها و دستنویسهای این کتاب وضعیّتی آشفته دارد. در این مقاله، نخست، با کمکِ این روایتِ جنبی، دربارۀ ضبط و معنای درست این مصراع از شاهنامه سخن گفته شدهاست. پس از آن نیز دربارۀ اصالتِ نقلی و خاستگاهِ این روایت در بخش دوم مقاله بحث شده و بدین شکل یکی از نمونههای گسترش روایت در روایتهای ملّی نشان داده شدهاست.
میثم محمدی
چکیده
یادگار زریران متنی است اصلاً پهلوانی که در روند استنساخ و انتقال به الفبا و زبان فارسی میانه تصحیفها و تحریفهایی بدان راه یافته است. همین مسئله کار خوانش برخی عبارات آن را سخت دشوار کرده است. پژوهشگران در خوانش این عبارات راههای گاه مختلفی در پیش گرفتهاند. در این نوشته نخست این خوانشها بررسی و نقد شده و سپس در باب خوانش برخی ...
بیشتر
یادگار زریران متنی است اصلاً پهلوانی که در روند استنساخ و انتقال به الفبا و زبان فارسی میانه تصحیفها و تحریفهایی بدان راه یافته است. همین مسئله کار خوانش برخی عبارات آن را سخت دشوار کرده است. پژوهشگران در خوانش این عبارات راههای گاه مختلفی در پیش گرفتهاند. در این نوشته نخست این خوانشها بررسی و نقد شده و سپس در باب خوانش برخی از عبارات پیشنهادهایی تازه طرح گردیده است. اساس این پیشنهادات مقابلۀ متن یادگار زریران با متن اصلاً پهلوانی درخت آسوری و شواهد و قطعات پهلوانی مانوی است. در خوانش دو عبارت از آن دسته از متون فارسی دری که در ری، قومس، گرگان و هرات نوشته شدهاند نیز شواهدی آورده شده است. در برخی مواضع به ضرورت تصحیحاتی قیاسی در واژهها انجام گرفته است. در عبارات مربوط به مرثیۀ بستور با شناسایی نوعی سبک مرثیهسرایی، که شاهدی از آن در مرثیۀ مار زکو در متون پهلوی اشکانی ترفانی وجود دارد، قادر به ارائۀ فرض و خوانشی جدید شدهایم.
راضیه آبادیان
چکیده
منوچهری دامغانی از آن دست شاعرانی است که به موسیقی توجه داشته و اصطلاحات موسیقایی در دیوان او بسی بیش از دیوان بسیاری از شاعران دیگر آمده است. با توجه به متونی که تا کنون به چاپ رسیده، بعضی از این اصطلاحات نخستین بار در دیوان او آمده و در جای دیگری – تا آنجا که دیده شد و پژوهشگران حوزة موسیقی نیز دیدهاند – نمیتوان آنها را یافت. ...
بیشتر
منوچهری دامغانی از آن دست شاعرانی است که به موسیقی توجه داشته و اصطلاحات موسیقایی در دیوان او بسی بیش از دیوان بسیاری از شاعران دیگر آمده است. با توجه به متونی که تا کنون به چاپ رسیده، بعضی از این اصطلاحات نخستین بار در دیوان او آمده و در جای دیگری – تا آنجا که دیده شد و پژوهشگران حوزة موسیقی نیز دیدهاند – نمیتوان آنها را یافت. همین موجب میشود که معنای دقیق و ضبط درست این اصطلاحات چندان روشن نباشد، بهویژه آنکه دستنویس ارزندهای از دیوان او در دست نیست. این مقاله توضیحی است در باب معنا یا صورتِ اصلی چند واژه و اصطلاح موسیقایی در دیوان منوچهری دامغانی. در کنار این توضیحات، چند بیت از دیوان نیز تصحیح شده است. در چند مورد، توضیحات دادهشده معنای تازهای از یک اصطلاح ارائه نمیدهد و ردّ آنچه پیشتر در آن باره گفته شده نیست، اما چیزی افزون بر آنچه پیش از این در منابع دیگر دربارة آن آمده بوده، به دست خواهد داد.
وحید عیدگاه طرقبه ای
چکیده
تلفظ واژه ها در متون کهن فارسی، به دلیل فاصلۀ زمانی ما نسبت به آن متون و تغییرات و تحولاتی که در زبان فارسی اتفاق افتاده، همیشه مسأله انگیز بوده است. در این مقاله به تلفّظ چند واژه در شاهنامه پرداخته شدهاست که دربارۀ خوانش آنها توافقی میان اهل ادب وجود ندارد یا تصوّر رایج در مورد آنها نادرست است. برخی از این واژهها در همۀ چاپهای ...
بیشتر
تلفظ واژه ها در متون کهن فارسی، به دلیل فاصلۀ زمانی ما نسبت به آن متون و تغییرات و تحولاتی که در زبان فارسی اتفاق افتاده، همیشه مسأله انگیز بوده است. در این مقاله به تلفّظ چند واژه در شاهنامه پرداخته شدهاست که دربارۀ خوانش آنها توافقی میان اهل ادب وجود ندارد یا تصوّر رایج در مورد آنها نادرست است. برخی از این واژهها در همۀ چاپهای شاهنامه به صورت نادرست حرکتگذاری شدهاند و برخی در شماری از چاپها. در میان تصحیحات گوناگون شاهنامۀ فردوسی، بیشتر بر چاپ خالقی مطلق و چاپ جیحونی تأکید شده، زیرا مصحّحان این دو چاپ بیش از دیگران به حرکتگذاری واژهها پرداختهاند و البته در این کار گاه درست عمل کردهاند و گاه دچار لغزش شدهاند و به تلفّظ درست راه نیافتهاند. از طریق دقّت در چگونگی قافیهپردازی فردوسی و نیز پارهای از دیگر هماهنگیهای لفظیِ شعر او میتوان به خوانش درست دست یافت، به شرطی که سراسر متن شاهنامه را بررسی کرده باشیم و نگاهمان موردی نباشد. این مقاله با چنین رویکردی نوشته شده است.
محمود جعفری دهقی؛ محمدحسین سلیمانی
چکیده
این مقاله به بررسی تطبیقی کتاب جهاننامه نوشتۀ محمّد بن نجیب بکران و نسخۀ خطی مسالک و ممالک اثر ابوالحسن صاعد بن علی جرجانی، که در نیمۀ دوم قرن نهم کتابت شده است، میپردازد. از این بررسی تطبیقی معلوم می شود که جرجانی بسیاری از مطالب خود را از جهاننامه گرفته است و با این حال، به سبب بیشتر بودن نسخههای مسالک جرجانی نسبت به متن جهاننامه، ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تطبیقی کتاب جهاننامه نوشتۀ محمّد بن نجیب بکران و نسخۀ خطی مسالک و ممالک اثر ابوالحسن صاعد بن علی جرجانی، که در نیمۀ دوم قرن نهم کتابت شده است، میپردازد. از این بررسی تطبیقی معلوم می شود که جرجانی بسیاری از مطالب خود را از جهاننامه گرفته است و با این حال، به سبب بیشتر بودن نسخههای مسالک جرجانی نسبت به متن جهاننامه، میتوان بعضی اغلاط متن و نسخههای جهاننامه را تصحیح کرد، ضمن آنکه از جهاننامه هم میتوان در تصحیح متن مسالک جرجانی کمک گرفت.