برای مشاهده مقالات مرتبط با موضوع، روی نام موضوع کلیک کنید.
نورالدین نعمتی؛ آروین قائمیان
چکیده
چکیدهحکومت بریتانیا در اوایل سدۀ بیستم، با کسب امتیاز نفت و تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطۀ بریتانیا بر حوزۀ عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست ...
بیشتر
چکیدهحکومت بریتانیا در اوایل سدۀ بیستم، با کسب امتیاز نفت و تأسیس شرکت نفت ایران و انگلیس در تحولات داخلی ایران نقش مهمی ایفاء کرد. با وقوع جنگ جهانی اول (1918-1914م) و انقلاب روسیه (1917م) استمرار سلطۀ بریتانیا بر حوزۀ عملیات شرکت نفت با چالش جدی مواجه گردید. بنابراین، لندن با اتخاذ راهبردی جدید، تمرکز قدرت در ایران را در صدر اولویت سیاست خارجی خود قرار داد. به قدرت رسیدن رضاشاه (حک 1320-1304ش) و سیاست آمرانۀ وی در راستای نوسازی و تمرکز قدرت سیاسی، با منافع عشایر عرب در تزاحم آشکار قرار گرفت که یکی از پیامدهای مهم آن، جابجایی جمعیتی و مهاجرت گستردۀ عشایر خوزستان به کشورهای مجاور عرب بود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که روابط رضاشاه و عشایر عرب خوزستان چگونه بود؟ فرضیۀ پژوهش پیش رو این است که راهبرد حمایتی حکومت بریتانیا و شرکت نفت از تمرکز قدرت سیاسی و نوسازی در ایران، در جابجایی جمعیتی و مهاجرت گستردۀ عشایر عرب به خارج از کشور مؤثر بوده است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوۀ جمعآوری دادهها بصورت کتابخانهای و اسنادی میباشد. تا به حال پژوهشی بصورت مستقل به بررسی به روابط میان بریتانیا و عشایر عرب خوزستان در دورۀ رضاشاه نپرداخته است. از این رو، این مقاله درصدد است تا گوشهای از معادلات پیچیدۀ سیاسی و اجتماعی در خوزستان را بنمایاند.