رسول عربخانی؛ حسن اسماعیلی
چکیده
منطقۀ زنجان یا خمسۀ قدیم از قرون میانه ایران تا به امـروز به عنوان سکـونتگاه اصلی ایل افشار و تیرههای مختلف آن شناخته شده است. افشارها طایفهای از قوم اغوز بودند که در مسیر مهاجرت خود به ایران در مناطق مختلف از جمله زنجان استقرار یافته و در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در ادوار مختلف نقش بسزایی داشتهاند. از دورۀ صفویه به بعد علیالخصوص ...
بیشتر
منطقۀ زنجان یا خمسۀ قدیم از قرون میانه ایران تا به امـروز به عنوان سکـونتگاه اصلی ایل افشار و تیرههای مختلف آن شناخته شده است. افشارها طایفهای از قوم اغوز بودند که در مسیر مهاجرت خود به ایران در مناطق مختلف از جمله زنجان استقرار یافته و در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در ادوار مختلف نقش بسزایی داشتهاند. از دورۀ صفویه به بعد علیالخصوص از زمان قاجار، افراد منتسب به ایل افشار به سبب برخورداری از قابلیتهای ایلی به ویژه در عرصۀ نظامی و نیز بروز پارهای وقایع تاریخی که بسترساز مشروعیت تاریخی برای ایل بود، توانستند نقش مهمی در حوادث سیاسی ـ اجتماعی مناطق مختلف ایران ایفا کنند. ظهور خاندانهای حکومتگر و شخصیتهای نظامی سیاسی تأثیرگذار از میان افشارهای خمسه از دورۀ صفویه تا پهلوی، حکایت از میزان بالای اثرگذاری آنها در ساختار قدرت در ایران دارد. نحوه تعامل افشارهای خمسه با دولت قاجار به عنوان یکی از قدرتهای محلی پرنفوذ از منظر مناسبات میان و خاندانهای محلی، موضوعی است که این مقاله قصد دارد به آن بپردازد. موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ولایت خمسه، نفوذ محلی و ریشهدار افشارهای خمسه به همراه برخی عوامل تأثیرگذار دیگر چون جذابیتهای اقتصادی و ظرفیتهای نظامی این سرزمین، نقش مهمی در نحوه شکلدهی به مناسبات سیاسی میان افشارها و حکومت مرکزی ایران داشته است. این پژوهش، بر آن است تا با تکیه بر اصول روش پژوهش تاریخی ضمن بررسی ریشههای تاریخی نفوذ افشارها در خمسه به تبیین مناسبات میان این خاندان با دولت مرکزی و تأثیر آن بر تحولات سیاسی عصر قاجار بپردازد.
رسول عربخانی
چکیده
اولیا چلبی (1020ق/1611م- ؟)، سیاح ترک اهل عثمانی، در طول مسافرتی که بیش از چهل سال به طول انجامیده، سرزمینهای قلمرو دولت عثمانی و ممالک مجاور را سیاحت نموده و مشاهدات خود را در سیاحتنامۀ بزرگی ثبت و ضبط کرده است. اولیا چلبی در طول عمر خود سه سفر به ایران عصر صفوی داشته: اولی در1056ق/ 1646م به آذربایجان و قفقاز، سفر دوم در 1057ق/1647م، که بسیار کوتاه ...
بیشتر
اولیا چلبی (1020ق/1611م- ؟)، سیاح ترک اهل عثمانی، در طول مسافرتی که بیش از چهل سال به طول انجامیده، سرزمینهای قلمرو دولت عثمانی و ممالک مجاور را سیاحت نموده و مشاهدات خود را در سیاحتنامۀ بزرگی ثبت و ضبط کرده است. اولیا چلبی در طول عمر خود سه سفر به ایران عصر صفوی داشته: اولی در1056ق/ 1646م به آذربایجان و قفقاز، سفر دوم در 1057ق/1647م، که بسیار کوتاه بوده، و سفر سوم در 1065ق/ 1655 م، به آذربایجان و مناطق غربی و مرکزی ایران. تمامی این سفرها به عنوان مأموریتی رسمی و با هدف انجام وظایف محولۀ حکومتی انجام یافته است. مناسبات ایران و عثمانی در اثنای مسافرتهای اولیا چلبی به ایران تحت تأثیر معاهدۀ ذهاب (1048ق/ 1639م) در حالتی دوستانه و نه خصمانه قرار داشت. در این سالها، هیأتهای سیاسی متعددی از سوی دولتین ایران و عثمانی به ممالک هم فرستاده میشد تا مناقشات و سوء تفاهمات مرزی را حل و فصل نموده، مانع از گسترش اختلافات و اخلال در مفاد عهدنامۀ مزبور گردند. اولیا چلبی به عنوان کارگزاری رسمی، در چند نوبت سفر به ایران، در کنار وظایف سفارتی خود، اقدام به یادداشتهایی از مشاهدات و شنیدههای خود از مکانها و اشخاصی کرده که در طی سفر با آنها روبرو شده است. مطالعۀ این یادداشتها میتواند ما را در درک بهتر فضای فرهنگی و سیاسی حاکم بر دو جامعۀ ایران و عثمانی یاری کند. نظرات اولیا چلبی را میتوان الگویی برای فهم دیدگاه عثمانیها از جامعه و سیاست ایران اواخر صفوی، مصادف با عصر شاه صفی و شاه عباس دوم، تلقی کرد. گزارشهای این سیاح در ایران، در کنار اطلاعات فراوانی که از اوضاع سیاسی و اداری صفوی ارائه میکند، برای بازیابی و بازسازی جغرافیای تاریخی و فرهنگی ایران عصر مزبور بسیار سودمند خواهد بود. این مقاله در نظر دارد نقشۀ حرکت اولیا چلبی در ایران را با توجه به ویژگیهای مسیرها و شهرهای طیشده بازسازی کند و سپس به تحلیل دیدگاههای او در چارچوب مناسبات صفوی عثمانی بپردازد.