محرم باستانی؛ حسن کریمیان
چکیده
سکهها راستگوترین اسناد با ارزش بشری هستند که از دیرهنگام در ادوار تاریخی برای ثبت و ضبط وقایع از آن بهره می برند و در طول ایام این وسیله ارزشمند مطابق شرایط زمانی و مکانی تغیر و تحولات اساسی در جنس فلز، وزن، عیار، خطوط و نقوش و شعارها و از همه مهمتر تاریخ و محل ضربشان به وجود آمده است. این شئی ارزشمند تاریخی اطلاعات بسیاری ...
بیشتر
سکهها راستگوترین اسناد با ارزش بشری هستند که از دیرهنگام در ادوار تاریخی برای ثبت و ضبط وقایع از آن بهره می برند و در طول ایام این وسیله ارزشمند مطابق شرایط زمانی و مکانی تغیر و تحولات اساسی در جنس فلز، وزن، عیار، خطوط و نقوش و شعارها و از همه مهمتر تاریخ و محل ضربشان به وجود آمده است. این شئی ارزشمند تاریخی اطلاعات بسیاری مؤثری در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زبانی، دینی و مذهبی را در خود دارد که تعمق و تفحص در آن می تواند ابهامات زیادی در حوزه های متعدد برای محققان، دانشپژوهان، مورخین و باستانشناسان، جامعه شناسان و محققان علوم اجتماعی را روشن سازد و آنان با مسلح شدن به این وسیله با ارزش برخی از پیچیدگی برآمدن یک حاکمیت و شکست آنان در عرصه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زبانی، دینی و مذهبی تبیین نماید. از جمله خاندانهای حکومتگر شیعی مذهب که در ایام حاکمیت عباسیان بر ایران برای اعتبار بخشی به حاکمیت خود اقدام به ضرب سکه کردند تا حقانیت حکومت و اقتدار را به رخ حاکمان قدر قدرت، سایر امرای محلی و منطقهای بکشند خاندان باوندیان است. سکه های باوندی با توجه به شاخصهای آن از ویژگی های خاصی نسبت به سایر سکههای ضرب شده معاصر خود برخوردار است و به نحوی جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زبانی، دینی و مذهبی حاکمیت باوندی را در برمیگیرد که بررسی آن می تواند برخی از ابهامات و پیچیدگی های این دوره از تاریخ ایران مشخص کند. از این رو مقاله حاضر درصدد است با طرح این سوال؛ چرایی و چگونگی ضرب سکه فرمانروایان باوندی در دورۀ حاکمیت عباسیان بر ایران به چالش بکشد؟ اینکه خاندان حکومتگر باوندی به تعبیت از کدام یک از حکومت های محلی و منطقه ای برای اثبات حاکمیت خود اقدام به ضرب سکه کرده است و در این حوزه تا چه حدی توانسته در آن پیشرفت حاصل کند.
حسن کریمیان؛ حسین صبری؛ محرم باستانی
چکیده
مورّخین و جغرافینویسان را به خود معطوف کرده باشد. بقایای این شهر در دشتی وسیع و حاصلخیز در شمال غربی شهرستان صحنۀ کرمانشاه واقع شده و به جهت قرارگیری در مسیر ارتباطی ایران به بینالنهرین، از موقعیت ممتازی برخوردار بوده است. قدیمیترین آثاری که در بررسیهای نگارندگان از بقایای شهر دینور به دست آمده، مربوط به دورۀ سلوکیان ...
بیشتر
مورّخین و جغرافینویسان را به خود معطوف کرده باشد. بقایای این شهر در دشتی وسیع و حاصلخیز در شمال غربی شهرستان صحنۀ کرمانشاه واقع شده و به جهت قرارگیری در مسیر ارتباطی ایران به بینالنهرین، از موقعیت ممتازی برخوردار بوده است. قدیمیترین آثاری که در بررسیهای نگارندگان از بقایای شهر دینور به دست آمده، مربوط به دورۀ سلوکیان (64–312 ق. م) است. دادههای باستانشناختی، ضمن تائید اطلاعات تاریخی، از تداوم حیات این شهر در دورۀ ساسانیان (65۱ – 224 م) و قرون اولیۀ اسلامی تا پایان عصر تیموریان (۷۷۱ – ۹۱۱ ه. ق) حکایت دارند. موقعیت ممتاز جغرافیایی و قابلیتهای محیطی دشت دینور سبب شده تا این شهر، تخریبهای مکرر ناشی از جنگ و بلایای طبیعی را پشت سر نهاده و در شکلگیری سلسلههای مقتدر محلی (مانند خاندان حسنویه) نیز به نحو مؤثری ایفای نقش نماید. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است، تا مشخص گردد چگونه شهری با چنان بستر جغرافیایی و تاریخی معتبر، به ناگاه متروک شده است. در راستای حصول به هدف تحقیق، بررسیهای روشمند در عرصۀ محوطۀ باستانی دینور به انجام رسید. تحلیل دادههای حاصل از بررسیهای میدانی، روشن ساخت که این شهر در پی انتخاب کرمانشاه به عنوان مرکز سیاسی غرب کشور، در اوایل حکمرانی صفویان کاملاً متروک گردید. بدین ترتیب میتوان پذیرفت، که جابهجایی مراکز حاکمیتی نیز میتواند دلیلی بر تداوم حیات شهرها باشد و استمرار وجود آنها، به مقتضیات سیاسی بستگی تام دارد.